پاورپوینت کامل مصاحبه با محقق تاریخ مکه و مدینه ; «عاتق بن غیث بلادی» ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه با محقق تاریخ مکه و مدینه ; «عاتق بن غیث بلادی» ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با محقق تاریخ مکه و مدینه ; «عاتق بن غیث بلادی» ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با محقق تاریخ مکه و مدینه ; «عاتق بن غیث بلادی» ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۲۰۵

قبل از ملاقات و مصاحبه، با آثار او چون: «معجم معالم الحجاز»، «معالم مکّه
التاریخیه و الأثریه»، «معالم المدینه المنوره»، «معجم قبائل الحجاز»، «الرحله
النجدیه» و «علی طریق الهجره» آشنا بودیم سراغ خانه اش را گرفتیم و به دیدارش
رفتیم.

در کتابخانه شخصی اش با او دیدار و گفتگو کردیم.

چنانکه حدس می زدیم، او را خوش برخورد و صمیمی یافتیم.

درباره زندگی خودش و مسائل علمی، تاریخی، جغرافیایی و فکری با او به گفتگو نشستیم
که اینک حاصل آن را پیش روی خود دارید: میقات: استاد! خواهشمندیم در آغاز این
مصاحبه مقداری درباره زندگی و تلاشهای علمی و انگیزه شما ازتألیف کتب برای ما صحبت
بفرمایید: عاتق: بسم اللَّه الرّحمن الّرحیم، با درود بر پیامبر خدا و خاندان و
یاران او.

فکر نمی کردم برادران برای مصاحبه به اینجا می آیند، ولی خوب، چه فرقی می کند.

در هرحال، برادران، میهمان هستند.

خوش آمدید.

اگر می خواهید درباره زندگی خودم توضیح بدهم؛ باید بگویم که من در صحرا متولد شدم –
امیدوارم که لهجه مرا به خوبی درک کنید – سپس به مکّه آمدم، و در مدارس شهر مکّه
درس خواندم، البته بیشتر تحصیلات من در مسجدالحرام بود.

من تحصیلات رسمی دانشگاهی و مانند آن ندارم، زیرا به نظر من آموزش و پرورش رسمی
کمتر انسان را به درجات عالی و علمی می رساند، و بیشتر برای مدرک، به سوی آن روی می
آورند.

من پس از هشت سال تحصیل، به استخدام ارتش درآمدم.

در خدمت نظامی، ترفیع درجه پیدا کردم و افسر شدم و تا درجه سرگردی پیش رفتم.

در این مدّت، تحصیلات جنبی هم داشتم.

زبان انگلیسی، روزنامه نگاری و مسائل دیگر را نیز فراگرفتم، و به کار تألیف
پرداختم.

از جمله کتاب «معجم معالم الحجاز» را در این دوره نوشتم و در همین دوران بود که
دریافتم خدمت نظامی با کار فکری و نویسندگی سازگار نیست.

چرا که هر یک جداگانه، به وقت فراوانی احتیاج دارند.

ناگزیر شدم از یکی چشم پوشی کنم.

به جهت شدت علاقه ای که به کار علمی و فکری داشتم کنار گذاشتن آن برایم ممکن نبود،
لذا کار نظامی را رها کردم و استعفا دادم و یک سره به کار فکری پرداختم.

این حادثه تا آنجا که به خاطر دارم، در سال ۱۳۹۸ هجری روی داد (یعنی ۱۴ سال پیش).

سخن کوتاه، اینکه نخستین کتابی که بدان پرداختم «معجم معالم الحجاز» بود، که چند
سال، وقت برای آن صرف کردم.

این کتاب چنانکه می دانید، ۱۰ جلد است.

پس از آن دست به کار تألیف «معجم قبائل الحجاز» شدم، و به دنبال آن «معجم المعالم
الجغرافیه فی السیره النبویه» و بعد «علی طریق الهجره» و «نسب حرب»۱ را نوشتم و سپس
چهار یا پنج سفرنامه (الرحله) را تألیف کردم.

اکنون ۲۲ عنوان کتاب از من چاپ شده است، و این گذشته از صدها مقاله در مجلات است که
آنها را به حساب نیاوردم.

میقات: جناب استاد! کتابهائی را که تألیف می کنید، از روی مشاهدات خودتان است یا
مطالب آنها را از کتابهای دیگر استفاده می کنید؟ و یا هر دو؟ عاتق: من قبل از هر
چیز به مطالعه میدانی اعتماد می کنم و مطالعه میدانی باید پیرو مدارک تاریخی باشد؛
مثلاً وقتی که می خواهم درباره شهر «رابغ» چیزی بنویسم، ابتدا به بازدید از آن شهر
پرداخته، حدود و مرزهای آن را معین می کنم و مطالب خود را آماده می سازم و سپس برمی
گردم و تاریخ مدینه و وضع فعلی و مؤسس آن و تاریخ بنیان آن را می نویسم.

میقات: شما در شبانه روز چند ساعت مطالعه می کنید؟ عاتق: در آغاز کار، من استراحت
نمی شناختم و در شبانه روز چهار ساعت می خوابیدم ولی اکنون، وضعم فرق کرده است.

خداوند متعال می فرماید: «و خلقکم أطواراً»، علما درباره این آیه تفسیرهایی دارند،
من با علما مخالفت نمی کنم ولی پیش خودم نیز تفسیری برای آن دارم.

انسان وقتی به دنیا می آید، کوچک است، فقط گریه و فریاد می کند.

کمی بزرگتر می شود، در فکر خوردن و خوابیدن است، به سن و سال جوانی که می رسد، اگر
او را به کار وادار کنی، ناراحت می شود، وقتی ازدواج می کند، سخت به کار می پردازد،
بعد دوباره ضعیف و ضعیف تر می شود.

من نیز چنین هستم.

میقات: شما از تحقیقات خاورشناسان هم استفاده می کنید؟ عاتق: نه، من کاملاً اهداف و
روش آنها را می دانم.

حتّی از خوبان آنها هم استفاده نمی کنم! آنها می خواهند درباره تاریخ زندگی و شخصیت
پیامبر، شک و تردید ایجاد کنند؛ مثلاً می گویند: «نمی دانیم پیامبر دقیقاً چهل سال
قبل از بعثت متولد شده یا کمتر؟!» یعنی نمی دانیم هنگام بعثت چهل سال تمام داشته یا
نه؟ و نمی دانیم در عام الفیل به دنیا آمده یا نه؟ و … آنها با این کار می خواهند
بگویند: «سیره چیز یقین آوری نیست!، پس بهتر است قرآن را بخوانیم که یقیناً از جانب
خداست».

مرحله بعدی کار آنها این است که نسبت به قرآن در ذهنها تردید و سؤال ایجاد کنند که:
مگر قرآن، «محکم و متشابه» و «ناسخ و منسوخ» ندارد؟ چه می دانید این آیه یا آن آیه
نسخ نشده است؟! و … خداوند در قرآن می فرماید: «لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری
حتی تتبع ملتهم».

«یهودان و مسیحیان از تو راضی نمی شوند، مگر به دین آنها در آیی».

آنها به ما می گویند: از تاریخ میلادی استفاده کنید، غربیها، تاریخ هجری را نمی
فهمند.

نفت ما را می خواهند، ثروتهای ما را می خواهند، و لیکن تاریخ و فرهنگ ما را نمی
خواهند! بنابراین ما هم تاریخ میلادی را کنار می گذاریم و از تاریخ هجری استفاده می
کنیم.

بگذار تا آنها بیایند و یاد بگیرند، همان طور که ما از آنها یاد گرفتیم.

البته برخی از مسلمانان حاضر نیستند اینگونه عمل کنند، حتی گاه، همین گمراهان غیر
مسلمان، از آنها منصف ترند! میقات: جناب استاد! لطفاً بفرمائید مرزهای مِنی در زمان
پیامبر – ص – تا کجا بوده و در زمان خلفا چگونه بوده، و آیا کشتارگاههای کنونی، در
داخل مِنی است یا خارج از آن؟ عاتق: برای جواب به این سؤال باید در دو بخش سخن
بگویم:

۱ – مرزهای مِنی : مرزهای کنونی منی، همان مرزهایی است که پیامبر – ص – تعیین
فرموده و از مشرق، وادی محسّر و همین رودخانه کنونی است و مرز غربی آن جمره عقبه
(جمره بزرگتر) است.

البته برخی از مردم می گویند که بعد از جمره است، ولی این دیگر واضح است.

و از چپ و راست آن، دو کوه (قلّه دو کوه) مرز آن است.

اکنون قله های این دو کوه را صاف کرده و روی آنها ساختمانهایی ساخته اند.

کشتارگاه را من قبلاً ندیده ام که کجا بوده، ولی اکنون در جایی به نام «مُعتصم»
قرار دارد که نمی توان آن را داخل منی دانست، و بیرون از مِنی است ولی در مذهب ما
(مذهب اهل سنت) اینجا نیز ذبح و قربانی جایز است، همانگونه که در تمام درّه های
مکه، قربانی جایز است، و ما در این باره حدیثی داریم که: «شعاب مکّه کلّها مذبح»،
یعنی حتی اگر در اجابه یا دور العمره قربانی کنی مجزی است.

ولی برخی از مذاهب آن را جایز نمی دانند.

میقات: جناب استاد! محسّر در لغت به چه معنا است؟ آیا به معنای خسته کردن است؟ و
محسِّر یعنی خسته کننده؟ عاتق: نمی دانم، آنجا درّهایی واقع است که «دره آتش» می
نامند.

و این از زمانی بوده است که ابرهه سپاه خود را به اینجا فرستاد و آنان با خود فیل
آورده بودند که پرندگان ابابیل این لشکریان خدا در محسّر – پشت منی – آنان را نابود
کردند، و ممکن است محسّر به این معنا باشد که خداوند نیروی مهاجم را نابود کرد و از
پا درآورد.

میقات: خداوند در قرآن می فرماید: «ینقلب الیک البصر خاسئاً و هو حسیر».

۲ در اینجا «حسیر» به معنای «خسته»می باشد، شاید این معنی در عربی باستان وجود
داشته است؟ عاتق: بلی در عربی هم تغییراتی حاصل شده است.

میقات: مرزها و حدود وادی محسّر معلوم است؟ عاتق: بله، روشن است، تابلو هم دارد.

پایان آن، آغاز مزدلفه است، و برای آن در آنجا یک تابلو گذاشته اند که نوشته «بدایه
منی» «آغاز منی» و این وادی (مُحَسّر) میان منی و مزدلفه جای دارد، و در آن یک
کشتارگاه است به نام «وادی الصیغر» (آبراه سیل).

قرآن به زبان عرب نازل شده است و عرب، به آبراه، «وادی» نمی گویند، مگر اینکه پیج و
تاب داشته باشد، و وادی محسّر اینگونه است؛ یعنی به راست و چپ و به سمت عزیزیه می
پیچد.

وادی محسّر از مزدلفه آغاز و تانزدیکیهای صحرای عرفه امتداد می یابد.

میقات: به عرفه نمی رسد؟ عاتق: نه، نمی رسد، بلکه به جایی می رسد که عرفه نیست ولی
داخل «حرم» است.

میان منطقه و وادی عرفه، حلّ است، و حلّ عرفه نیست.

اوّل می آییم به منی، سپس به وادی محسّر و آنگاه به مزدلفه می رسیم که دو کوه کوچک
دارد ولی جزء عرفه نیست و بعد منطقه ای است که نه عرفه است و نه حرم، بلکه «وادی
عرفه» نام دارد و این وادی، مرز میان حرم و عرفه است و عرفه – که نمی توان گیاه آن
را کند – جزئی از حرم است.

میقات: آیا «عربِ پیش از جُرهُم» به زیارت مکه و خانه خدا می آمدند، و اگر می آمدند
و زیارت آنها به چه معنی بود؟ می گویند که شعار آنان چنین بوده است: «لَبَّیکَ لا
شریکَ لَکَ، اِلا شَریکاً هَوَ لَکَ، تَملِکُهُ وَ ما مَلَکَ» عاتق: جرهم، پیش از
اسماعیل نیز در کنار «خانه» زندگی می کرده است.

میقات: بلی، ولی آیا پیش از ابراهیم نیز حج می گزاردند؟ عاتق: روایتی هست که وقتی
آنان دچار خشکسالی شدند، شخصی را فرستادند تا در حرم برای آنان دعای باران بخواند.

من در باره قبایل حجاز کتابی نوشته ام و در همه منابع دیدم که جرهم پیش از ابراهیم
هم به حج کعبه می آمدند، در هنگام خشکسالی نماینده خود را فرستادند تا در کنار کعبه
برای آمدن باران دعا کند، ولی او وقتی به مکّه آمد، آنها را فراموش کرد و به
میگساری پرداخت.

در این هنگام «غَرَنَه» یکی از خوانندگان مکّه نزد او آمد و اشعاری می خواند که این
مصرع از آن است: ألا یا قَیْلُ وَیْلَکَ قُم فَهَیْنِمْ».

۳ سپس او برخاست و دعا کرد و خدا برای آنها ابر سیاهی فرستاد، که در آن باران بود.

۴ البته ما نمی دانیم که آیا آنان نیز اعمال حج را همانند ما انجام می دادند یا نه.

حج به معنای قصدکردن و آمدن به سوی خانه و دعا کردن در خانه، از شواهد تاریخی، ثابت
شده است.

میقات: «شعب علی» که در زمان ما موجود است، در زمان پیامبر هم بوده است؟ عاتق: بلی،
همین شعب بوده است و باید بگویم که محل تولد علی بن ابی طالب در این درّه نیست.

میقات: پس این شعب اَبی طالب که مقبره هایی در آنجا هست، همان شعبی است که پیامبر و
بنی هاشم در آن محاصره شدند؟ عاتق: نه، این دو موضوع با هم اشتباه شده است، دره ای
که بنی هاشم را در آن محاصره کردند، در کنار مسجدالحرام است.

در دوره بنی امیه مردی به نام ابو یوسف این دره را خرید و به نام او درّه ابو یوسف
(شعب ابویوسف) نامیده شد.

سپس در دوره فاطمیان، آن را «شِعْب علی» نامیدند، برخی عقیده دارند که زادگاه علی
ابن ابی طالب، در این دره است، لیکن این درست نیست.

۵ و دره ای که در آن قبرستان قرار دارد؛ به نام «شعب أبی دُبّ» معروف است که رو به
قبله است.

درّه ای که بنی هاشم در آن محاصره شدند، همین «شعب علی» است که در کنار صفا و در
کنا «قصر» فعلی قرار دارد.

پایان قصر، ابتدای شعب علی است.

و شعب اَبی طالب در کنار محله جعفریه «حیّ الجعفریّه» قرار دارد.

و محلّه جعفریه سراسر قبرستان بوده است، و قبر ابوجعفر منصور جدوانیقی ج هم در آن
است.

میقات: قبر حضرت خدیجه هم آنجاست؟ عاتق: در باره آن اختلاف است.

یکی از دانشمندان نوشته که قبر او اینجاست، ولی محلّ واقعی آن معلوم نیست.

میقات: آیا «حَجُون» درست است یا «حُجُون»؟ عاتق: مهم نیست، من در «معجم المعالم
الحجاز» نوشته ام که به نظر من حُجُون صحیح است که بر وزن صیغه جمع است و اگر
حَجُون بخوانیم صیغه صفت است.

میقات: مرز حجون تا کجاست؟ عاتق: وقتی از جدّه به سوی مکه می آیید دست راست شما
مقبره سلیمانیه است که در قرن یازدهم ساخته شده و سمت چپ قبرستان قدیمی مکه است که
در زمان قریش، تا مسجد جنّ امتداد داشته است.

میقات: اگر «شعب» در وسط مکّه بوده، پس محاصره چه معنایی داشته است؟ عاتق: خانه های
بنی هاشم همه در این درّه بود.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.