پاورپوینت کامل ساختار شهری مدینه و محلات قبایل در دوره نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ساختار شهری مدینه و محلات قبایل در دوره نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ساختار شهری مدینه و محلات قبایل در دوره نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ساختار شهری مدینه و محلات قبایل در دوره نبوی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۲

۱ ـ آبادی مدینه و محلات انصار در مدینه پیش از اسلام

مدینه منوره از دیر باز محلی بوده است مسکونی. پس از هجرت رسول خدصـ به عنوان
نخستین «شهر اسلامی» درآمد، آن گونه که شیوه شکل دهی اسلامی به شهرها در آن هویدا
گردید. بعدها ساختار شهری آن، الگویی برای چگونگی ساختار شهرهای اسلامی همانند بصره
و کوفه مورد استفاده قرار گرفت. گفتنی است که شهرهای بصره و کوفه ـ بر خلاف تصوّر
رایج ـ قبل از اسلامی شدن هم مسکونی بوده است.(۱)

ساکنان شهر مدینه، پیش از اسلامی شدن آن، ترکیبی از یهود و عرب بوده است. بیشترین
عرب آن از دو قبیله اوس و خزرج یعنی انصار بودند.(۲)

آنچه که در ساختار مدینه و قُرای آن نسبت به انصار قابل توجه است این که، پس از
هجرت، تغییرات ریشهای در آنها داده نشد مگر در آنچه که به سکونت مهاجران در داخل
مدینه و در کنار قرای انصار مربوط میشد. چیزی که به عنوان یک تغییر طبیعی و معتدل
صورت گرفت، شکلدهی شهر در جهت تنظیم فعالیت عمومی در مرکزیت آن بود که با پیدایش
مسجد انجام شد. به همین دلیل ما در بحث ساختار شهر مدینه پس از هجرت، به بیان
چگونگی آن پیش از هجرت، به عنوان ساختار اصلی و تکاملیافته برای بحث از جایگاه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ گویند که محلی که بعدها بصره و کوفه ساخته
شد در شمار ولایات ساسانی بوده و به جهت داشتن دیرها، مزرعهها و دساکر آباد بوده
است (نکـ : تاریخ طبری، ج ۳، ص ۵۹۱-۵۹۰ و ج۴، ص۴۱). لوییماسینیون در باره بصره پیش
از اسلام مینویسد: دساکر هفتگانه آن مسکونی و دارای خانههای ثابت بوده است (نکـ :
خطط الکوفه و شرح خریططها، ص ۱۰، ترجمه عربی از مصعبی، چاپ نخست، صیدا، ۱۹۵۸).

دساکر جمع دسکره، به مزرعهای گفته میشود که کشاورزان در آن سکونت دارند. بدین ترتیب
بصره پیش از اسلام دارای هفت مزرعه مسکونی نزدیک به یکدیگر بوده است (نکـ : خطط
الکوفه، ماسینیون، پاورقی ش ۱).

همین وضعیت در باره کوفه نیز وجود داشته است. زمینهای کوفه در آغاز فتوحات اسلامی،
دارای سه منطقه مالیات پرداز (طسوج) بوده است (نکـ : خطط الکوفه، ص ۷). طسوج نوعی
تقسیم اداری ساسانی است . کشور ساسانی از نظر اداری به چند استان، و هر استان به
چند طسوج و هر طسوج به چند رستاق تقسیم میشد. هر رستاق عبارت از چند قریه و مزرعه
بوده است (خطط الکوفه، پاورقی ۴).۲ ـ احوال مکه و المدینه (احوال مکه المشرفه و
المسجدالحرام و المدینه المشرفه و القبر الشریف)، نسخه خط دانشگاه ریاض، ش ۲۲۶) ج
۲، برگ ۱۱۲ ـ ۱۱۳

۱۰۳

قبایل بعد از هجرت، میپردازیم:

همانگونه که گذشت، اوس و خزرج پس از آمدن به یثرب، در منطقه یهودیان مستقر شدند;
زیرا در آن روزگار، ثروت در اختیار آنان بود.(۱) زمانی که قدرتی یافتند و یثرب به
صورت یک مرکز سیاسی در منطقه درآمد، زمین و ثروت به دست آورده و در قسمت بالای
مدینه وپایین آن پراکنده شدند. برخی از آنها به مناطقی آمدند که کسی در آنها ساکن
نبود، برخی دیگر به قرای آباد رفته و در آنجا اموال و خانههایی اختیار کردند.(۲)

مناطقی که اوس و خزرج و یهود در آنها سکونت گزیدند; بویژه قسمتهای جنوبی، در دو سوی
غرب و شرق که به «عوالی»، «قبا» و «عصبه» معروف است، از پر جمعیتترین مناطق، با آب
فراوان و مزارع گسترده میباشد،(۳) چرا که شبکهای از بهترین وادیها همچون وادی
«مهزور» از شرق، وادی «مذینیب» از جنوب شرقی و وادی «رانوناء» از جنوب و بخشی از
وادی «بطحان»، که در مسیرش به شمال غرب به این وادیها میپیوندد، در مناطق مزبور
جریان دارد.(۴) تردیدی وجود ندارد که وادیها و چاههای سمت عوالی، قبا و عصبه، از
مهمترین عوامل در تمرکز جمعیت در آن نواحی و گسترش کشاورزی در شکل گسترده
میباشد.(۵)

گفته شده که نواحی مدینه، در زمانی که رسول خدصـ به آن شهر هجرت فرمود، تا نُه
منطقه بوده است. هر بخش آن از نظر منطقهای، نخلستان، زراعت و جمعیت مستقل بوده و هر
قبیلهای از قبایل در ناحیه ویژه خود سکونت داشته است. در اصل این نواحی همچون قرای
به هم چسبیده بوده است.(۶)

میتوان گفت که در یثرب مجتمعی از خانهها بوده که در وسعت و عمارت، بیش از حدّ روستا
و کمتر از حد شهر بوده است.(۷)

و ما بر اساس این اصل که یثرب گروهبندی و منطقهبندی انصار را نشان میدهد، کار را
آغاز میکنیم. ابتدا از شرق، پس از آن از جنوب و در نهایت از بخش غربی آن سخن خواهیم
گفت. بدین ترتیب خانههای انصار را باید بدین صورت طبقه بندی کرد:۱ ـ دار بنی عبد
اشهل; شامل منازل بنی عبد اشهل بن جشم بن حارث و منازل بنو حارثه بن حارث و منازل
بنوظفر میشود که همه از آن اوس است.۲ ـ دار بنی معاویه بن مالک بن عوف بن عمرو بن
عوف از اوسیان.۳ ـ دار بنی واقف و اسلم فرزندان امرء القیس بن مالک و بنی وائل بن
زید بن قیس،

ـ۱ ـ وفاء الوفا، سمهودی، ج ۱، ص ۱۷۷۲ ـ احوال مکه و المدینه، ج ۲، ص ۱۱۳ ;
وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۰۳ ـ تاریخ هجره المختار (المرجانی، نسخه خطی کتابخانه عارف
حکمت در مدینه) برگ ۱۶۰ ; تاریخ الخمیس، دیاربکری، ج ۱، ص ۳۳۶ ; وفاء الوفا، ج ۱، ص
۱۷۷ ـ ۱۷۸۴ ـ مطری در وصفی که از برخی وادیهای مدینه کرده، مینویسد: وادی رانوناء
از شمال کوه عیر به سمت غرب مسجد قبا، در محلی که «عصبه» نام دارد میرود; آنجا
منازل بنیجحجبا از اوسیان است. از آنجا به مسجدالجمعه میرسد، در آنجا منازل بنیسالم
بن عوف از خزرجیان است، آنگاه به وادی بطحان میریزد. وادی جفاف در بالاترین نقطه
عوالی در شرق مسجد قباست. وادی مذینیب در شرق جفاف بالای مسجد شمس است که سابقا آن
را فضیخ مینامیدند. هر دوی اینها به وادی بطحان میریزد و در بطحان با رانوناء
برخورد میکند. آنگاه در مدینه، در غرب مصلی جریان مییابد و همه به سمت مساجد فتح
رفته با وادی عقیق در بئر رومه به هم میرسند. وادی مهزور که آن نیز در شرق عوالی و
شمال مذینیب است از حره شرقی به سمت عریض میرود. (نکـ : التعریف بما أنست الهجره من
معالم دارالهجره، تحقیق محمد بن عبدالمحسن الخیال، مدینه، منشورات اسعد درابزونی،
۱۳۷۲ قمری ص ۶۳۵ ـ ملاحظه میکنید که وضعیت تجاری و صنعتی، شرق مدینه را از سایر
جهات متمایز میکند; زیرا بازارهای بزرگ و محلههای تجاری در آنجا قرار دارد (نکـ :
التعریف، ص ۱۹ ـ ۲۰ ; و نیز نکـ : مکه و المدینه، (احمد ابراهیم الشریف، قاهره،
۱۹۶۵) ص ۲۸۸۶ ـ البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۰۳۷ ـ الجواهر الثمینه، محمد کبریت بن
عبدالله الموسوی (م ۱۰۷۰) (نسخه خطی کتابخانه اوقاف بغداد، ش۱۷۷ برگ ۷)

۱۰۴

وبنی امیه بن زید بن قیس و بنی عطیه بن زید بن قیس و بنی خطمه بن جشم بن مالک که
تمامی از طایفه اوس هستند.۴ ـ دار بنی عمرو بن عوف از اوس.۵ ـ دار بنی جحجبا بن
کلفه بن عوف بن عمرو بن عوف از اوس.۶ ـ دار بنی حارث بن خزرج و بنی سالم و غنم
فرزندان عوف بن عمرو و همپیمانان آنها از بنی غصینه که طایفهای از قبیله بلیّ
هستند، و بنی الحبلی بن سالم بن غنم ابن عوف که تمامی از خزرج هستند.۷ ـ دار بنی
بیاضه و زریق فرزندان عامر بن زریق بن عبد حارثه بن مالک بن غصب، وبنی اللین که
]بنی[ عامر بن مالک بن غصب هستند و بنی أجدع که بنی معاویه بن مالک بن غضب هستند;
همه اینان از خزرجند.۸ ـ دار بنی ساعده بن کعب بن خزرج، و بنی مالک بن النجار و بنی
مازن بن نجار وبنی دینار بن نجار که تمامی از خزرج هستند.۹ ـ دار بنی سلمه شامل
منازل بنی سلمه بن سعد و بنی سواد بن غنم و بنی عبید بن عدی بن غنم و بنی حرام بن
کعب بن غنم و بنیمرّ بن کعب بن سلمه و همپیمانان آنها; اینان نیز همه خزرجی
میباشند.(۱)گفتنی است که منطقهبندی انصار، در اصل ناشی از سه اصل جغرافیایی بوده که
در توزیع سکونت نقش داشته است. نخستین عامل خاک حاصلخیز و وفور مواد آتشفشانی بطور
گسترده در نواحی مسکونی انصار در بخش غربی حره شرقی; دومین عامل فراوانی وادیها در
سه منطقه عوالی، قبا و عصبه و افزون بر آن منطقه مجمعالاسیال از رومه در دامنه حره
غربی یعنی شمال غرب مدینه بوده است; سومین عامل فراوانی آب، چاههای بسیار در اطراف
مسجد نبوی بوده است.

اینک تفصیل بحث را از مناطق مسکونی انصار و شرح نقشه مدینه آغاز میکنیم. ابتدا از
محلات موجود در شرق، آنگاه جنوب، پس آن ناحیه میانی تا برسد به محلات شمال غربی از
کوه سلع و مدینه.منازل بنی حارثه، بنی عبداشهل و بنی ظفر، بخش اعظم عرب حره شرقی
مدینه(۲)حره واقم(۳) ـ را به خود اختصاص داده بود. به نظر میرسد که بنیظفر بالاترین
درصد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ۱ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص ۲۱۵-۱۹۰۲ ـ تاریخ مکه و
المدینه و الطائف، حسین بن علی بن مکی حنفی (نسخه عکسی کتابخانه دانشگاه ریاض، ش۴۳
برگ ۴۹)۳ ـ حره واقم: نام آن برگرفته از نام یکی از عمالقه بوده است. گفته شده:
واقم نام یکی از اطمهای (حصون) مدینه بوده که حره به آن افزوده شده و این کلمه
برگرفته از این سخن است که : وقمت الرجل عن حاجته، اذا رددته، فأنا واقم ( نکـ :
معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۴۹، ذیل مدخل حره).

۱۰۵

ساکنان این ناحیه را داشتهاند و به همین دلیل منطقه وسیعتری را هم در دست داشتهاند;
به طوری که به صورت یک طوقه، بنی عبداشهل را از شمال، غرب و جنوب احاطه کرده
بودند(۱). این بعد از توسعه، به صورت تدریجی و حاصل گستردگی جمعیت آنها بوده است.
این مطلب را از نقلهایی که مطری و سمهودی آوردهاند، استنباط کردهایم.

مطری میگوید: که داربنی عبداشهل در سمت قبله و دار بنی ظفر جانب حره شرقی بوده(۲).

سمهودی مینویسد: منازل بنی عبداشهل در سمت منازل بنی ظفر در سمت شامی شمالی ـ آن
میباشد.(۳)

افزون بر اینها باید این نقل را نیز توجه کرد که مسجد بنوظفر که به «مسجد البغله»
شهرت دارد، در شرق بقیع به سمت حره شرقی بوده،(۴) یعنی منازل بنی ظفر همچنان تا غرب
منازل بنی عبداشهل امتداد داشته است. این وضع ما را به این نکته رهنمون میکند که
منازل این دو طایفه در یک منطقه و از نظر اموال و خانهها داخل در یکدیگر بوده است.
شاید به همین دلیل است که در نقلی آمده است: «رسول خدا ـ ص ـ از خانهای از خانههای
انصار، از بنی عبداشهل و بنی ظفر گذشت.(۵)»

اما منازل بنیحارثه، تا قسمت شمالی منازل بنی عبداشهل و منازل بنی ظفر تا وادی قنات
در شمال مدینه امتداد داشته است.(۶) گویند که آنها از منطقهشان به غرب مشهد حمزه
جایی که معروف به یثرب بوده ـ منتقل شدهاند و این به دلیل جنگی بوده که میان آنها
از یک سو و بنی عبداشهل و بنی ظفر از سوی دیگر رخ داده است.(۷)منازل بنیمعاویه که
به آن «قریه بنی معاویه» هم گفته میشود،(۸) در غرب منازل بنی عبداشهل و بنی ظفر
بوده،(۹) چنانکه مسجد بنیمعاویه که همان مسجد الاجابه است در شمال بقیع، در سمت چپ
کسی است که به سوی عُریْض میرود.(۱۰)جنوب منطقه مورد بحث ـ منازل برخی از اوسیان ـ
منطقه عوالی قرار دارد که جنوب مدینه میباشد. در آنجا، در فصل باران در شماری از
شِعبها و وادیها ـ که به نام برخی اشاره کردیم ـ و مشهورترین آنها دو وادی مذینیب و
مهزور بوده و منازل بنی قریظه و بنی نضیر در کنار آنهاست، آب به جریان میافتد.(۱۱)
بنینضیر در وادی مذینیب و بنیقریظه در کنار وادی مهزور سکونت داشتند.(۱۲) در میان
یهودیان، در این ناحیه، برخی از طوایف اوس و خزرج مثل

۱ ـ التعریف، ص ۷۸ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۰۲ ـ التعریف، ص ۷۸۳ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص
۱۹۰۴ ـ التعریف، ص ۵۲ ; تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ ۴۷۵ ـ السیرهالنبویه،
(ابناسحاق، تهذیب ابن هشام، تحقیق محمدمحییالدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۸۳، ج۳،
ص۶۱۳)۶ ـ التعریف، ص ۱۹ و۲۰; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۰ و۱۹۱۷ ـ التعریف، ص ۱۹ و۲۰ ;
تاریخ هجره المختار، برگ ۱۵۹ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۲-۱۹۰. مشهد حمزه برابر کوه احد
و در جنوب آن است (نکـ : آثار المدینه المنوره، عبدالقدوس انصاری، ص ۲۳۷)۸ ـ تاریخ
مکه و المدینه و الطائف، برگ ۴۷۹ ـ التعریف، ص ۵۳ ۱۰ ـ التعریف، ص ۵۳

«مسجدالاجابه»: این مسجد در شمال شرق بقیع است. کوشش کردم تا مسافت میان آن را با
بقیع به دست آورم. چیزی حدود پانصد متر است. وقتی از خیابان عبدالعزیز (شارع ستین)
میگذری، اندکی به چپ در ابتدای مسیر فرعی عمارت سبیعی، باگذشت حدود دویست و پنجاه
متر در راهی کج، در سمت چپ مسجد الاجابه را مشاهده میکنی که بنای جدید آن با
استفاده از سیمان و سقف آهنی ساخته شده و در میان خانهها و اراضی فراوانی است که
هنوز آباد نشده است.

«عریض»: وادیای در مدینه است که در شمال شرقی این شهر قرار گرفته و در آنجا آثار
فراوان و نخلهای زیادی است (نکـ : عمدهالاخبار، (احمد بن عبدالحمید العباسی، تصحیح
حمد الجاسر، مدینه، منشورات أسعد درابزونی الحسینی، چاپ پنجم ص۳۷۰); المدینه بین
الماضی و الحاضر، (ابراهیم بن علی العیاشی، مدینه، منشورات المکتبه العلمیه
بالمدینه، دمشق، ۱۳۹ ص۳۶۷)۱۱ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۶۴-۱۶۱۱۲ ـ الاعلاق النفیسه، ج
۷، ص ۶۱

۱۰۶

بنیامیه بن زید بن قیس زندگی میکردند که محله آنها در حره شرقی نزدیک ]چاه [عهن
بوده است.(۱) همانطور که بنیوائل بن زید در میان آنان زندگی میکردند و محله آنها در
شرق مسجد فضیح بوده است.(۲) همینطور بنیعطیه بن زید، بنی واقف و بنی السلم که محله
آنها در سمت قبله مسجد فضیخ قرار داشته است.(۳) همینطور در همین سمت بنیخطمه بن جشم
بن مالک بن اوس سکونت داشتهاند.(۴) محدوده منازل اینان به طور دقیق روشن نیست.

مطری گوید: جای محلات آنها شناخته شده نیست جز آن که ظاهراً آنان در عوالی، در شرق
مسجدالشمس بودهاند، زیرا این نواحی به طور کامل در اختیار اوس بوده و پایینتر از آن
تا مدینه متعلق به خزرج بوده است.(۵) این در حالی است که به عقیده سمهودی، بنیخطمه
خانههایی داشتهاند که محل آن مالالماجشون در کنار صدقه ابان بن ابی حدیر بوده
است.(۶)به باور ما سخن مطری صحیحتر مینماید، به این تعبیر که محله اصلی آنها در
آنجا بوده، پس از آن از آنجا به نقاط دیگر رفته و خارج از آن سکونت گزیدهاند.
سمهودی به این مسأله اشاره کرده میگوید: بنیخطمه متفرق در آطامشان (خانههای قصر یا
قلعه مانند) بودهاند و در بخش اصلی محلهشان (قصبه دارهم) کسی نمیزیسته است. پس از
آن که اسلام آمد آنجا را مسجد کردند و یکی از آنها در کنار مسجد سکونت گزید به طوری
که هر صبحگاه سراغش را میگرفتند مبادا درندگان به او آسیبی رسانده باشند. پس از آن
جمعیتشان در محله اصلی رو به فزونی نهاد به طوری که به آنجا غزه گفته میشود و این
از بابت شباهت آنجا به لحاظ فراوانی جمعیت به غزه شام است.(۷) از سخن سمهودی که
میگوید: مردم هر صبحگاه احوال آن شخص ساکن در قصبه اصلی را سؤال میکردهاند ـ همو که
خانهاش را نزدیک مسجد بن خطمه در اصل قصبه بنا کرده بود ـ چنین میتوان استدلال کرد
که این منازل در بخش شرقی عوالی بوده است و این به گونهای است که حمله درندگان به
آن بخش بعید نبوده زیرا از آبادی به دور بوده است.بنی عمرو بن عوف بن مالک بن اوس،
در قبا سکونت داشتهاند، جایی که آب و کشت فراوان بوده است. همانگونه که گفتیم،
وادیهای چندی در آن ناحیه است; وادی مذینیب در شرق، بطحان در شمال و رانوناء در
غرب(۸). نکته قابل تذکر آن که قبا از نظر جغرافیایی در بخش عالیه واقع شده و چندان
از آن دور نیست.(۹) همینطور به منطقه عُصبه،(۱۰) که آن نیز

ـ۱ ـ التعریف، ص ۸۱-۷۸; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۸-۱۹۵; تاریخ مکه و المدینه و الطائف،
برگ ۵۰.«العهن»: چاهی است در منطقه عوالی که اطراف آن تا ایام مطری (نویسنده
التعریف) زراعت میشده و آب فراوانی داشته و هیچگاه خشک نمیشده است، نکـ : التعریف،
ص۶۲۲ ـ التعریف، ص ۸۱-۷۸; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۸-۱۹۵; تاریخ مکه و المدینه و
الطائف، برگ ۵۰۳ ـ مصادر بالا بعلاوه المدینه بین الماضی و الحاضر، ص ۲۴۶ و بعد از
آن.۴ ـ التعریف، ص ۶۰۵ ـ همان۶ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۷«مال الماجشون»: به آن
الماجشونیه هم گفته شده و اکنون نامش المدشونیه است. این محل منسوب به ماجشون است و
آن جایی است از وادی بطحان در نزدیکی منطقه صعیب و آن جایی است در راه وادی بطحان
در سمت ماجشونیه شرقی و آن نزدیک منطقه بنیالحارث بن خزرج است (نکـ : عمده الاخبار،
ص ۳۵۳،۳۵۴ و۴۰۸)۷ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۸۸ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۳ و۱۹۴ ;
التعریف، ص ۶۳ و۶۴۹ ـ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۳۶ . واقدی مینویسد: از منطقه عوالی،
بنوعمرو بن عوف اهل قبا هستند (نکـ : المغازی، ص ۸۵) (بدون ذکر شماره جلد).۱۰ ـ
«عصبه» محلی است در غرب مسجد قبا (نکـ : التعریف، ص ۶۳ ; عمدهالاخبار، ص ۳۷۲)

۱۰۷

۱۰۸

امتداد طبیعی منطقه قبا در غرب است. به همین دلیل زمانی که بنیجحجبا بن کلفه بن عوف
بن عمرو با عمو زادگان خود عمرو بن عوف درگیر شدند و آنها همه با هم در قبا سکونت
داشتند، از قبا خارج شده در عصبه ساکن گردیدند.(۱) عصبه نیز از نظر چاه و زراعت
ثروتمند بود.(۲)خلاصه آنچه گذشت این که منازل اوسیان از بهترین و سرسبزترین مناطق
مدینه بوده و این نتیجه عبور وادیهای مدینه از این مناطق بوده است. افزون بر این،
کار پرداختن عرب و یهود به آبادی این منطقه، برای رشد کشاورزی در شکل گسترده، که
خود گستردگی وجود آب و نخلستان را در پی داشته(۳) بر ثروتمندی این مناطق افزوده
است.پس از بیان منازل اوسیان در بخش شرقی و جنوبی مدینه، اکنون به بحث از منازل
خزرجیان، که در بخش مرکزی مدینه و شمال غربی آن بوده، میپردازیم. با شرحی که
ابناسحاق از مسیر حرکت رسول خدصـ از قبا تا مدینه داده، میتوان محلات آنها را
شناخت. او مینویسد: «رسول خدصـ نماز جمعه را در میان بنی سالم بن عوف، در مسجدی که
در میانه وادی رانوناء بود خواند.»(۴)منازل بنی سالم و بنی غنم ـ دو فرزند عمرو بن
عوف بن خزرج ـ در غرب وادی رانوناء بر راه حره غربی بوده است.(۵)این بدان معناست که
منازل آنها همان حرّهای است که در همسایگی بخش جنوبی وغربی قلعه قبا بوده، همان که
در راه مدینه به قبا در این روزگار قرار گرفته است.(۶)دیاربکری میگوید: رسول خدا ـ
ص ـ سمت راست راه را طی کرد تا به بنیالحبلی طایفه عبدالله بن ابی بن ابیسلول ـ
رسید.(۷) مقتضای این سخن آن است که محله بنیالحبلی از محله بنیسالم دور نبوده است;
این همان است که مطری گفته است که، محله بنی الحبلی میان قبا و محله بنیحارث بن
خزرج و محله بنیحارث در شرق وادی بطحان قرار داشته است.(۸) بدان معنا که بخش اعظم
منازل بنی الحبلی در غرب وادی بطحان بوده است.نکته قابل ملاحظه آن که ابن اسحاق از
ذکر گذشتن رسول خدا ـ ص ـ از محله بنیالحبلی غفلت کرده است. این امر میتواند ما را
بدین نکته رهنمون سازد که منازل آنها متداخل در منازل بنیسالم بن عوف بوده است و
همان طور که گذشت، منازل بنیحارث در

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ تاریخ هجره المختار، برگ ۱۶۰ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۳ و۱۹۴۲ ـ التعریف، ص ۸۰ ;
تاریخ هجره المختار، برگ ۱۶۰۳ ـ سمهودی مینویسد: عمروبن نعمان بیاضی خزرجی اندکی
پیش از «روز بعاث» گفت: ای مردم، بیاضه بن عمرو جای بدی شما را سکنا داد، به خدا
سوگند آب غسل بر سرم نخواهم ریخت مگر آن که شما را در منزلگاه بنی نضیر و بنیقریظه
سکونت دهم.۴ ـ السیره النبویه، ج ۲، ص ۳۴۳«مسجدالجمعه»: این مسجد را مسجد وادی
رانوناء هم مینامند. جای آن دست راست کسی است که به سمت قبا میرود (نکـ :
عمدهالاخبار، ص ۱۷۰ ; تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ ۴۷). در شمال مسجد الجمعه
یک اطم مخروبه است که نامش مزدلف است و از عتبان بن مالک میباشد. این حصن در شرق
وادی رانوناء است (نکـ : التعریف، ص ۵۱ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص۱۹۹ ; احوال مکه و
المدینه، ج ۲، برگ ۱۵۵)۵ ـ التعریف، ص ۵۱ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۱۹۹ ; عمدهالاخبار، ص
۱۷۰۶ ـ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص ۱۰۰«قلعه قبا»: از بناهای ترکها و در نزدیک
مسجد الجمعه است. هم مسجد الجمعه و هم قلعه در نزدیکی مسجد قبا هستند و مسافت میان
آنها با راه ماشین رو حوالی یک کیلومتر در شمال مسجد قباست. خط مستقیم میان آنها
حدود سی متر است (شاید: سیصد! متر مترجم). قلعه قبا در سمت غربی جاده آسفالته قرار
دارد و چندان از مسجد الجمعه دور نیست.۷ ـ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۴۰۸ ـ التعریف، ص
۷۹، و نکـ : احوال مکه والمدینه، برگ ۵۰

۱۰۹

عوالی، شرق وادی بطحان قرار داشته است.(۱) آنجا یک میل با مسجدالرسولصـ فاصله
دارد.(۲) محله آنان را «سُنح» مینامند.(۳)ابن اسحاق مینویسد: ناقه رسول خدصـ حرکت
کرد تا برابر محله بنیبیاضه رسید. در آنجا زیاد بن لبید و فروه بن عمرو در میان
جمعی از مردان بنی بیاضه از ایشان استقبال کردند.(۴) محله بنیبیاضه مشتمل بر
خانههای برادران و عموزادگان آنها شامل بنی زریق بن عامر بن عبد حارثه بن مالک بن
غضب بن جشم بن خزرج هم بود(۵) و بنی حبیب بن عبدحارثه بن مالک بن غضب، و بنی عذاره
که همان بنی کعب بن مالک بن غضب هستند، و بنی اللین که همان بنی عامر بن مالک بن
غضب هستند، و بنی أجدع که همان بنیمعاویه بن مالک بن غضب هستند.(۶) عِدّه و عُدّه
از آن بنی بیاضه و بنی زریق بوده است; به همین دلیل سایر طوایف در خوف و تردید
زندگی میکردهاند.زمانی یکی از بنی عذاره، شخصی از افراد وابسته به طوایف بنی مالک
را کشت، بنیبیاضه بر آن شدند تا ثار آنان را به زور از بنیعذاره بستانند. آنان بر
بنیبیاضه خشم گرفته در قبا وارد بر بنی عمرو بن عوف شدند و با آنها پیمان بسته
مصاهرت کردند.(۷)سمهودی این نظر را ترجیح داده است که محله بنی بیاضه در سمت شامی،
محله بنی سالم ابن عوف بوده است.(۸) این بدان معناست که محله بنی بیاضه همان است که
در شمال قلعه قبا تا ناحیه شرق آن در جنوب محله بنی مازن بوده است.(۹)از مناطق
متعلق به بنی بیاضه، نقیع الخطمات، و هزم النبیت از حره آنها بود.(۱۰) ابن اسحاق
مینویسد: نخستین جمعهای که در مدینه اقامت شد، در «هزم بنیبیاضه» در «نقیع» بود که
به آن نقیع الخضمات گفته میشد.(۱۱) از دیگر مناطق متعلق به بنی بیاضه، قریه بنی
زریق است که قبل از دیوار مدینه و قبل از مصلی قرار داشته است.(۱۲)اشاره به این
نکته لازم است که ابن اسحاق، در شرح راه رسول خدصـ از قبا به مدینه، محله بنی بیاضه
را بر محله بنیحارث مقدم داشته است،(۱۳) در حالی که جز او نوشتهاند که رسول خدصـ
ابتدا از منازل بنیحارث گذشته پس از آن از محله بنیبیاضه(۱۴). به باور من، مسأله
تقدیم و تأخیر در یاد از محلاتی که رسول خدصـ به هنگام خروج از قبا بر آن گذشته،
ضرورتاً به آن اندازه که به درستی قابل ملاحظه باشد، به معنای تعیین حدود منازل
نیست. دلیلش نیز این است که منازل قبایل، تابع حدود تعیین شده بدان معنا که ما از
حدود

ـ۱ ـ التعریف، ص ۷۹۲ ـ وفاء الوفا، ج ۱، ص ۱۹۸ ; احوال مکه و المدینه، برگ ۵۰۳ ـ
«سنح» جایی در مدینه است (نکـ : عمدهالاخبار، ص ۳۴۰-۳۳۹)۴ ـ السیره النبویه، ج ۲، ص
۳۴۳، و نکـ : التعریف، ص ۸۰۵ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص ۲۰۴۶ ـ همان.۷ ـ همان، ج ۱، ص
۲۰۷۸ ـ همان، ج ۱، ص ۲۰۵۹ ـ التعریف، ص ۸۰ ; وفاءالوفا، ج ۱، ص ۲۰۵ ; تاریخ
هجرهالمختار، برگ ۱۶۱ ; المدینه بین الماضی و الحاضر، ص ۱۰۰، ۲۲۴-۲۲۰۱۰ ـ التعریف،
ص ۸۱۱۱ ـ السیره النبویه، ج ۲، ص ۲۹۶ ; المغانم المطابه، ص ۴۱۵ و۴۱۶; «نقیع
الخضمات» یا به نوشته مطری «نقیع الخطمات» جایی است در نزدیکی مدینه (نکـ : المغانم
المطابه، ص ۴۱۵ و۴۱۶ ; عمدهالاخبار، ص ۴۳۰. الخضمه به معنای محل مرغزار و چمن است،
زمینی که در آن گیاه میروید.۱۲ ـ تاریخ هجره المختار، برگ ۱۵۷ .«المصلی»: منظور
مصلای عید است که در شرق وادی بطحان قرار داشته. رسول خدصـ پس از آن که از مصلی بر
میگشت در کنار راه، در سمت مغرب در کنار راه بنیزریق، به دست خود قربانیش را ذبح
کرد. اکنون مسجد الغمامه در جنوب غربی مناخه و سمت مغرب مسجد النبی در مصلی قرار
دارد (نکـ : التعریف، ص ۵۵ ; آثار المدینه المنوره، ص ۲۲۲ ; المدینه بین الماضی و
الحاضر، ص ۹۰۱۳ ـ السیرهالنبویه، ج ۲، ص ۳۴۳۱۴ ـ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۴۰

۱۱۰

میفهمیم نیست، آنگونه که یقین کنیم که فلان منطقه، محله بنی بیاضه و فلان محل،
منازل بنیحارث بوده است. این امر تابع زاد و ولد و قلت و کثرت افراد قبیله است. هر
اندازه که بر شمار افراد افزوده شود، به هر وسیلهای باشد، زمین فراختری را میطلبد;
همین نکته است که امکان تداخل منازل قبایل را مطرح کرده و یا حداقل محیط شدن منازل
برخی بر برخی دیگر از یک سو یا بیشتر، همانطور که ما درباره منازل عبداشهل توضیح
دادیم.آنچه ما در باره منازل بنیبیاضه و گسترش آن در شرق; یعنی در حدود منازل
بنیحارث گفتیم تنها فرضیاتی است که از مجموع نقلهایی که درباره منازل بنیبیاضه و
بنیحارث گفته شده استنباط کردهایم. مطری در این باره میگوید: محله بنی الحارث در
شرق وادی بطحان است(۱). پس از آن درباره منازل بنی بیاضه مینویسد: دیار آنها بین
محله بنی سالم بن عوف بن خزرج در وادی رانوناء، نزدیک مسجدالجمعه تا وادی بطحان در
سمت قبله محله بنی مازن بن نجار است.(۲) این گفته مطری که محله آنها در سمت قبله
محله بنی مازن بوده به این معناست که محله بنی بیاضه تا سمت شرقی وادی بطحان بوده
است زیرا محله بنی مازن در سمت قبله چاه بُصه قرار داشته(۳) و معروف آن است که چاه
بصه نزدیک بقیع،(۴) سمت چپ کسی که به قبا رود، قرار داشته است.(۵)بنی زریق منطقهای
را که در سمت غربی منازل بنی مازن و سمت شمالی بنیبیاضه بوده در اختیار
داشتهاند(۶). مرجانی درباره محل قریه بنیزریق میگوید: این محله در سمت قبله دیوار
شهر مدینه و مصلی قرار دارد; بخشی از آن امروزه در این سوی دیوار شهر واقع شده،
جایی که معروف به ذیاروان (یا ذیحال) است; و ذیاروان اسم محله بنی زریق است و آنجا
چاهی است که چاه ذی أروان خوانده میشود.(۷)در مرکز یا باطن مدینه،(۸) شمار دیگری از
طوایف خزرجی زندگی میکردهاند; اینها پس از مدتی به صورت یک طوقه در اطراف مسجدالنبی
ـ ص ـ در آمدند.در شمال غرب این دایره خاندانهای مختلف بنی ساعده بن کعب بن خزرج در
چهار محل سکونت داشتند.(۹) بنی عمرو و بنی ثعلبه فرزندان خزرج بن ساعده در محله بنی
ساعده سکونت گزیدند که در میان بازار مدینه و بنی ضمره قرار دارد; بنابراین محله
آنها در شرق بازار مدینه به سمت شمال بوده است.(۱۰) مطری درباره حدود محله بنی
ساعده مینویسد: قریه بنی ساعده نزدیک چاه بضاعه در میانه خانههای آنهاست. در شمال
چاه به سمت مغرب، این

۱ ـ التعریف، ص ۷۹۲ ـ همان، ص ۸۰۳ ـ همان، ص ۸۸«البُصّه»: گرفته شده از: بص الماء
بصاً، به معنای ترشح آب است (نکـ : عمدهالاخبار، ص ۲۶۲). همچنین گفته شده: البضّه
که همان هم به معنای ترشح آب است (نکـ : المغانم المطابه، ص ۳۰)۴ ـ «بقیع» همان
بقیع الغرقد است و غرقد نوعی درخت است به اسم عوسج ـ درخت خارـ. آنجا گورستان مردم
مدینه است. فاصله چندانی با مسجد النبیصـ نداشته و در شرق مدینه واقع شده است. بقیع
در لغت به جایی گفته میشود که درختانی از همه نوع در آن هست (نکـ : عمدهالاخبار، ص
۲۷۵ ـ ۲۷۶) ; آثار المدینه المنوره، ص ۱۷۵).۵ ـ عمده الاخبار، ص ۳۶۲۶ ـ وفاءالوفا،
ج ۱، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۸، ۲۱۳ و بعد از آن.۷ ـ تاریخ هجره المختار، برگ ۱۵۷۸ ـ گفتنی است
که تعبیر «وسط المدینه او باطنها» تعبیری است که مورخان مسلمان بکار بردهاند (نکـ :
تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۳۴۱ ; احوال مکه و المدینه، ج ۲، ص برگ ۱۳۴۹ ـ وفاء الوفا، ج
۱، ص ۲۰۸۱۰ ـ وفاءالوفا، ج ۱، ص ۲۰۸

۱۱۱

روزگار باقیمانده خانهای (أطم) از خانههای مدینه است که گفته میشود در خانه
ابودجانه کوچک بوده که نزدیک چاه بضاعه قرار داشته است.(۱)عیاشی، که از معاصران اهل
مدینه و از تلاشگران در شناخت آثار این شهر است، با اقوال یاد شده درباره محله بنی
ساعده همراه است. او میگوید که بنی ساعده محلهای در شمال مدینه در میان ثنیه الوداع
ـ همان ثنیه الرکاب یا ثنیه السبق(۲) که راه بین پایین کوه سلع شرقی است ـ و میان
مکانی که معروف به قرین الفوقانی است ـ بوده است.(۳) این حد آن از سمت شمال بوده
است. از غرب، بخش شرقی کوه سلع، از شرق خیابانی که امروز السحیمی نامیده میشود(۴) و
از جنوب مسجد اصحابالعباءه(۵) و مدفن مالک بن سنان خُدری.(۶)از خاندانهای بنی
ساعده، یکی بنی قشبه است که نام قَشبه، عامر بن خزرج بن ساعده است(۷). آنها نزدیک
بنی حُدیله مسکن داشتهاند;(۸) یعنی منازل بنی قشبه در سمت شمالی محله بنی ساعده و
بعد از آن در شمال مسجد نبوی بوده است; زیرا این جهات، منازل بنی حدیله یا بنی
جدیله بوده و چاه روحاء که در آنجا معروف است، در میانه منازل آنان قرار داشته
است.(۹)خانواده سعد بن عباده، که بنی ابیخزیمه بن ثعلبه بن طریف بن خزرج بن ساعده
هستند، محلهای است که به آن «جرار سعد» گفته میشود.(۱۰) ابن زباله ـ بر اساس نقل
سمهودی ـ میگوید: که عرض بازار مدینه از مصلی تا جرار سعد بن عباده بوده
است.(۱۱)عیاشی میگوید: که جرار سعد همان است که دولت عثمانی محل آن را تعیین کرده و
در آنجا، محلی از گچ بر یک تپه بسیار کوچک ساخته است و از کوه بنی الدیل که به آن
«المستندر الادنی» گفته میشود جدا شده است.(۱۲)چه بسا بتوان گفت که موقعیت جرار سعد
در روزگار ما، در شمال بیمارستان ملک عبدالعزیز است که راه کنار آن راهی است که از
پشت بیمارستان یاد شده از شمال به راه سیدالشهدا میرسد.(۱۳)از دیگر خاندانهای بنی
ساعده، بنی وقش و بنی عنان فرزندان ثعلبه بن طریف بن خزرج بن ساعده هستند. آنها در
محلهای سکونت داشتندکه به آن «بنیساعده» و یا «بنیطریف»(۱۴) گفته میشد و آن در میان
حماضه و جرار بن سعد بوده است.(۱۵) ظاهراً

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ التعریف، ص ۷۵ ; تاریخ الهجره المختار، برگ
۱۵۷

«بئر بضاعه»، چاهی است با آب صاف در مدینه در میان خانههای بنیساعده (نکـ : عمده
الاخبار، ص ۲۶۴). امروزه اعتقاد بر این است که چاه مزبور در مدرسه ابیبن کعب، که
مدرسهای برای حفظ قرآن است، قرار دارد، این مدرسه در میدان شمالی سقیفه بنیساعده و
خیابان سحیمی (با فاصله اندکی از آن در حدود صد متر) قرار دارد.«اطم ابودجانه»: اطم
به معنای حصن یا قلعه است و ابودجانه صحابی معروف از بنیساعده. یکی از مورخان محقق
را اعتقاد بر این است که بقایای حصن ابودجانه به صورت دیوارهایی از آن باقی مانده
است. بنای موجود در بخش شمالی چهاردیواری، در نزدیکی کوچهای است که به هتل آلمدنی
در مدینه قرار دارد، همان که اکنون مدرسه دختران شده و در شمال غربی چاه بضاعه است
(نکـ : آثار المدینه المنوره، ص ۷۸-۷۵). بقایای مزبور در سال ۱۳۹۸ قمری قابل رؤیت
بوده است. در سمت شمال و شرق این بنا دو راه عبور تنگی بوده که بین آن و خانههای
اطراف فاصله میانداخته است. اما در جهت غربی، به خانههای اطراف چسبیده بوده و در
سمت جنوب آن، خیابان کوچکی با نام «صیاده» قرار داشته است.۲ ـ المدینه بین الماضی و
الحاضر، ص ۹۵. «ثنیهالوداع»: ثنیه در لغت به معنای گذرگاه در کوه یا تنگه است. ثنیه
الوداع جای شناختهشدهای در شمال مدینه است (نکـ : آثار المدینه المنوره، ص۱۶۱-۱۵۹۳
ـ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص ۹۵۴ ـ ناحیه سحیمی اکنون به خیابان سحیمی شهرت
دارد و جهت آن در شرق از باب الشامی تا باب البصری است (نکـ : آثار المدینه
المنوره، ص ۱۵۷ ; المدینه بین الماضی و الحاضر، ص ۹۵، ۲۰۵-۲۰۴۵ ـ «اصحاب العباءه»
کسانی هستند که در آنجا عبا میفروختهاند و این بخشی از بازار قدیم مدینه بوده است (
نکـ : وفاءالوفا، ج ۳، ص ۹۲۳)۶ ـ مدفن مالک بن سنان در غرب مدینه چسبیده به دیوار
شهر بوده و اکنون در محله مناخه (نام بزرگترین خیابان در غرب مدینه) قرار دارد.
مدفن مزبور در سمت شرقی مناخه است (نکـ : فصول من تاریخ المدینه، ص ۱۵۸ ; المدینه
بین الماضی و الحاضر، ص ۹۵، ۲۰۵-۲۰۴۷ ـ وفاء الوفا، ج ۱، ص ۲۰۹۸ ـ همان. بنوحُدیله
لقب معاویه بن عمرو بن مالک بن نجار است (نکـ : التعریف، ص ۷۸ ; وفاء الوفا، ج۱، ص
۲۰۹) به آنان بنوجدیله هم میگویند (نکـ : تاریخ هجره المختار، برگ ۱۵۹) همچنین گفته
شده که خذیله هم به آنان اطلاق شده (نکـ : تاریخ مکه و المدینه و الطائف، برگ ۴۹)
روشن است که این تفاوتها مربوط به اشکالی بوده که در کتابت این نام وجود داشته و به
دلیل عدم نقطهگذاری در صدر اول این مشکلات پدید آمده است.۹ ـ وفاء الوفا، ج ۱، ص
۲۱۲-۲۱۱. «بئر حاء»: نخلستان و چاهی بوده متعلق به ابوطلحه انصاری و برابر مسجد
النبیصـ بوده است (نکـ : التعریف، ص ۵۸)۱۰ ـ این همان جایی است که سعد بن عباده پس
از درگذشت پدرش مردم را در آنجا آب میداده است. محل آن نزدیک بازار مدینه در سمت
شمال بوده و «مصلی» حد جنوبی آن بوده است (نکـ : وفاءالوفا، ج۱، ص۲۰۹)۱۱ ـ همان.۱۲
ـ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص ۸۹ و بعد از آن. «مستندر» کوه کوچکی است در شرق
مدفن نفس زکیه نزدیک منزلگاه حجاج شامی. (نکـ : وفاءالوفا، ج ۲، ص ۷۲۰). اکنون از
مدفن نفس زکیه خبری نیست.۱۳ ـ المدینه بین الماضی و الحاضر، ص ۸۹ و بعد از آن.
«مستشفی الملک»: این بیمارستان در اوائل تشکیل دولت سعودی نزدیک باب الشامی تأسیس
شده. (نکـ : فصول من تاریخ المد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.