پاورپوینت کامل تو برون در چه کردی که درون خانه آیی؟! ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تو برون در چه کردی که درون خانه آیی؟! ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تو برون در چه کردی که درون خانه آیی؟! ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تو برون در چه کردی که درون خانه آیی؟! ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۵۵

اشاره

خانه کعبه و تنها قبله مسلمانان جهان، مدت چند ماه است که به دست دولت عربستان برای
پارهای تعمیرات در حصاری از چوب قرار گرفته و به دور از چشم مسلمانان در دست
بازسازی است. آنچه تا کنون درباره تعمیر بیت گفتهاند، شکاف برداشتن سقف ونشست و ترک
برداشتن کف بیت است. گزارشی که اینک میخوانید مشاهدات یکی از روحانیان سفر عمره
مفرده است که در پایان شهریور ماه امسال (۱۳۷۵ هـ . ش.) توفیق تشرف به داخل خانه
کعبه را یافته است.

آنان که به مکه مشرف شدهاند، میدانند آنگاه که آدمی به مسجدالحرام گام مینهد وچشمش
به کعبه میافتد، چه حالی پیدا میکند! با دیدن کعبه و قبله مسلمانان جهان، حال انسان
دگرگون شده، اشکش بیاختیار جاری میگردد و نالهها همراه با سوز و گدازِ درون، در راز
و نیاز با ربّ الأرباب سر داده میشود.

شکوه و جلال کعبه، رواقهای اطراف مسجدالحرام، مقام ابراهیم، حِجر اسماعیل، ناودان
طلا، چاه زمزم و… هر کدام، گذشته از تداعیِ خاطرههای مهم و تاریخی، بقدری جالب

۲۵۶

و چشم نوازند که نگاه هر بینندهای را خیره کرده، مدتی به خود مشغول میدارند.

و از همه دیدنیتر، حالتها و راز و نیازهای مردمِ مختلفی است که از نقاط دور ونزدیک
عالم در این سرزمین مقدس گرد آمده و کعبه را چون نگینی در بر گرفتهاند و در اطراف
آن پروانه وار، هر کدام به نوعی مشغول عبادتند.

زیباترین سرود و آهنگ، صدای لبیکهایی است که از حلقوم میلیونها انسان مشتاق، در
اجابت دعوت ابراهیم خلیل، طنین انداز است و با شکوهترین و دیدنیترین تابلو، حرکت
آرام و موج گونه مسلمانانی است که با همه اختلاف در رنگ، زبان و ملیت، برگرد خانه
یار در حال طوافند. مسجد الحرام تنها مسجدی است که خاطره طواف ونماز حدود هزار
پیامبر را در دل خود جای داده(۱) و تنها مکانی است که در آن ملاکهای ظاهری به هم
خورده، شاه و گدا، سیاه و سفید، خرد و کلان و … همه و همه در کنار هم و در یک صف
با زبان آه و اشک و ناله، پیام عبودیت و بندگی را، در اوج خضوع و عجز، ترسیم
میکنند، راستی که دیدنی است!

ای کاش هنرمندان متعهد و مسلمان ما نیز همانند هنرمندان دیگر ملّتها که از مهمترین
فرازهای کتاب مقدسشان و یا از خاطرات بجای مانده از پیامبران و یارانشان اثری
ماندگار و به یاد ماندنی ساختهاند ـ همت میکردند. و از این حرکت زیبا و شور آفرین
توحیدی، که حکایت از قدمتی چند هزارساله دارد و با همه ادیان توحیدی، دارای پیوندی
ناگسستنی است، آثاری ارزشمند پدید میآوردند.

شبهای مسجدالحرام بقدری زیبا و دیدنی و خاطره انگیز است که قابل وصف نیست، به خصوص
اگر از طبقه دوم یا سوم شاهد حرکت با شکوه مسلمانان برگِرد خانه باشی.

در روایتی از معصوم ـ ع ـ نقل شده است که از کنار خانه کعبه صد و بیست درِ رحمت
گشوده شده، شصت در برای طواف کنندگان، چهل در برای نمازگزاران و بیست در برای کسانی
که به کعبه نگاه میکنند.(۲)

آری، اینجا خانهای است که حتی نگاه به آن عبادت است.

خاطرهای که اینک مینگارم، مربوط به آخرین سفری است که به عزم عمره، در پایان شهریور
ماه امسال (۱۳۷۵ خورشیدی) به مکه مشرف شدم. کعبه گر چه از نظر جغرافیایی در شبه
جزیره عربستان واقع است اما گویی در قلب همه مسلمانان جهان جای دارد و همه شیفته و
واله آن هستند، تا جایی که همگی مشتاقند روزی از نزدیک آن را زیارت کرده بر

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ ـ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۱۴۵

۲ ـ کتاب وسائل، باب حج، جلد دوم، ص۳۰۳

۲۵۷

گِردش طواف کنند.

به یاری خداوند متعال وبه برکت سربازی امام زمان ـ علیه السلام ـ این افتخار نصیبم
شده است که تاکنون چندین بار به زیارت خانه خدا مشرّف شوم و چون قطرهای در میان
دریای عظیم انسانهای مشتاق به ساحت قدس ربوبی عرض ادب کنم، اما در آخرین سفرم، به
خلاف همیشه، متأسفانه از دیدن دیوار کعبه هم محروم بودم; زیرا برای تعمیر، دور تا
دور خانه را با تختههای بزرگی که هر کدام به اندازه یک ورق نئوپان دارای دو متر طول
و یک متر عرض بود پوشانده بودند به طوری که هیج منفذی وجود نداشت و ارتفاع این
دیوار، که چهار طرف بیت را گرفته، بقدری بود که حتی از طبقه دوم هم نمیشد کعبه را
مشاهده کرد. این دیوار بلند چوبی، که به طور کامل با رنگ سفید پوشیده شده، چون ابری
خانه کعبه را احاطه کرده، حسرت دیدنِ کعبه را بر دل همه گذاشته است. فاصله این
دیوار چوبی تا خانه خدادر طرف مقام ابراهیم نصف مطاف را به طور کامل گرفته است. از
طرف حِجر اسماعیل، همه حجر به اضافه قریب ۳ متر از بیرون آن گرفته شده. در طرف
مقابل درب خانه کعبه و دیوار طرف رکن یمانی، گرفتگی بیشتر است، زیرا جر ثقیل بزرگی
کار گذاشتهاند که تنها قسمتهای فوقانی آن دیده میشود و بعد از جر ثقیل که ارتفاع
دیوار اطراف آن بیشتر از ۱۵ متر است. حیاط دیگری درست کردهاند برای آمد و شد و
کنترل و گذاشتن وسائل بنایی با ارتفاع کمتر. تنها در طرف بعد از رکن یمانی، فاصله
دیوار چوبی ساخته شده تا خانه کعبه حدود دو متر بود. و در رکن حجرالأسود با ارتفاع
چهار متر یک زاویه از بیت را که حجرالاسود برروی آن نصب است، به خاطر علامت بودن
وتقبیل ولمس حجر الاسود بیرون گذاشتهاند.

با ورود به مسجدالحرام و دیدن دیوار سفید در اطراف کعبه، که چون مه غلیظ خانه را
احاطه کرده است، نه تنها من، که همه زائران، حتی آنان که پیشتر مشرف شده بودند همگی
جا خوردیم.

تا آخرین روز سفرم مثل کسی که گمشدهای دارد، غمی سنگین برو جودم سایه افکنده بود.
دلم میخواست به هر طریق که شده مثل همیشه روی گنه کارم را بر دیوار بیت نهم و از
صمیم جان زار بزنم، شاید بگویی این سنگ وگِل سمبل است ونشان، درست است، منهم
میپذیرم اما این سمبل، نشان از همه پیامبران و اولیاء دارد. بوسیدنش، بوییدنش،
نگاهش و… همه و همه قرب است و عبادت و لطف.

۲۵۸

در مدت یک هفته اقامت در مکه مکرمه، همراه با زائران، پس از انجام اعمال ومناسک
عمره مفرده، همواره در اطراف بیت مشغول طواف، نماز و قرائت قرآن بودم اما حسرت دیدن
خانه یار همچنان در دلم مانده بود. سر انجام در آخرین روز اقامت، (روز سه شنبه
۳/۷/۷۵) پس از ختم قرآن واقامه فریضه ظهر، تصمیم گرفتم در گرد خانه یار در انتظار
بنشینم، به این امید که راهم دهند و از نزدیک خانه را زیارت کنم.

آفتاب به شدت میتابید وهُرم گرما توان از ایستادن را میگرفت، با این حال گروهی
مشتاق چون من در انتظار بودند تا شاید راهی باز شود، مأموران و شرطهها مثل همیشه با
اخلاق تند و روشهای ناپسند به همه دستور میدادند که از کنار بیت دور شوید و از مسجد
بیرون روید و به برخی هم میگفتند: بعد از فریضه عصر بیایید. با این که حرفهای آنها
و طرز برخودشان کاملا دلسرد کننده بود اما نمیدانم چرا من دلم نمیآمد آنجا را ترک
کنم! به بهانههای مختلف جا عوض کردم و چندین بار دور خانه بدون قصدِ طواف گردیدم و
در کمین فرصت مناسب بودم.

ناگهان متوجه شدم شخص عربی که لباسی عادی بر تن داشت، گروهی را، یک به یک وارد
محوطه ممنوعه میکند و توصیه میکند که ازدحام نکنند، امّا فشار جمعیت و ازدحام شدت
یافت و من با هر وضعی که بود تلاش کردم و خودم را داخل جمع جا دادم، لیکن هجوم
بقدری گسترده شد که اختیار از دست پلیس بیرون شد. از آنجا که دو حیاط مستقل وجود
داشت با دو در جُدا. در اصلی ورودی دوم را بستند و با تندی و خشونت، جمعیت را بیرون
کردند و هیچ کس توفیق ورود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.