پاورپوینت کامل زنان و حج عصر هاجر و مقطع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زنان و حج عصر هاجر و مقطع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زنان و حج عصر هاجر و مقطع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زنان و حج عصر هاجر و مقطع اسلامی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۷۴

نوشتار حاضر با عناوین کلی زیر سامان یافته است:

* مقدمه

* هاجر و حج

* زنان و حج در اسلام

* جمع بندی و نتیجه گیری.

الف : مقدمه

در مدخل بحث، توجه به نکاتی چند ضروری است:

۱) ضرورت بحث:

دست کم به دو دلیل، طرح بحث «نقش بانوان در حج»، با اهمیت و ضروری است:

اول: در عصر جدید، با توجه به بالا رفتن آگاهی ها و دانش ها، پرسش های فراوانی
بهویژه از سوی نسل جوان; از جمله در مسائل زنان، مطرح می شود که پاسخگویی به آنها
از سوی دین داران، آسان نیست و از این رو، دین و دینداران گاهی در معرض اتهام اند.

—————————————————

صفحه ۱۷۵

—————————————————

نقص عقل زنان در بعضی از نصوص، مورد پرسش است.

منوط نمودن خروج زن از منزل به اجازه شوهر، زنان امروزی را قانع نمی کند.

مشروط کردن ازدواج دختران به اذن پدر، حساسیت برانگیز است(۱) و…

در چنین فضایی، سخن از نقش فعال زنان از نگاه ادیان توحیدی و اسلام، پاسخ درخور و
شایسته ای به بعضی از پرسش ها و شبهات مربوط به حقوق زنان است و لذاست که ضرورت
پژوهش در این موضوع، نسبت به زمان های گذشته، جدّی تر و حیاتی تر شده است.

دوم: این ضرورت آنگاه مضاعف می شود که نخبگان دینی در بحث حقوق زنان، آن هم در حوزه
حج، به ندرت سخن گفته و اندک نوشته اند. اینجاست که در این خلا بحث و فراوانیِ پرسش
ها، جای چنین نوشته هایی بسیار خالی است و این مکتوب کوتاه نیز تنها می تواند
درآمدی بر بحث تلقّی گردد.

۲) حیطه زمانی موضوع:

چنانکه در عنوان مقاله آمده است، آغاز مباحث، به نقش «هاجر»، همسر ابراهیم و مادر
اسماعیل(علیهما السلام) در مکه و تأسیس مناسک حج اشاره دارد و انتهای آن به نقش
زنان در عصر اسلامی باز می گردد.

واضح است که طرح مبسوط این مباحث (بهویژه بخش دوم)، هرگز در یک مقاله نمی گنجد. از
این رو:

اولاً: این نوشتار اجمالاً به نکات برجسته و حوادث مهم نظر دارد.

ثانیاً: مباحث تاریخی نیز، با روش «تحلیلی» (نه توصیفی)، مورد توجه قرار می گیرد.

بنابراین، از میان حوادث تاریخی، مقاطع خاصی به بررسی گذاشته می شود. با این نگاه
است که عصر طولانی مربوط به مقطع اسلامی، ابتدا به چند گزارش تاریخی و سپس به اهم
مباحث فقهی حج بانوان از نگاه فقه شیعی اشاره دارد.

۳) مکان حج (بکه) و حضور زنان:

نکته قابل توجه اینجا است که در نامگذاری شهر مکه به «بکه» و وجه خواندن آن به این
نام، به گونه ای حضور و مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی و دینی را می توان دید. در

۱ . نگارنده در کتابی با عنوان «مسأله زن، اسلام و فمینیسم (در دفاع از حقوق زنان)»
(نشر برگ زیتون: ۱۳۸۱، در ۳۵۰ صفحه)، به بسیاری از پرسش ها و شبهات جدی در باب حقوق
بانوان از منظر دینی، پاسخ گفته است. این نوشتار ضمن طرح مباحث مبنایی در «هویت
انسانی و هویت جنسی» زنان، از نقش آن ها در خانواده، جامعه مدنی و سیاست سخن به
میان آورده و در مقالاتی مستقل، ضمن معرفی نظریه های فمینیستی، از نقش، حق و جاذبه
زن از دیدگاه امام خمینی(قدس سره) ، به تفصیل مطالبی را به بحث گذاشته است.

—————————————————

صفحه ۱۷۶

—————————————————

آیات قرآن، از نخستین خانه ای که برای هدایت جهانیان بنا گردید، به «بکه» یاد شده و
از ویژگی های آن; مانند مقام ابراهیم و…(۱) فهمیده می شود که مراد از بکه، همان
مکه است.

در تفاسیر، به نقل از امام باقر(علیه السلام) روایت شده که فرمود:

«اگر مکه را بکه خواندند، برای این بودکه در آن، زن ومرد مخلوط و درهم اند; می بینی
که زنی پیش رویت و زنی دیگر در سوی راستت و زنی طرف چپت مشغول نمازند و تو شانه به
شانه زنی نماز می خوانی و هیچ عیبی هم ندارد، در حالی که این کار در دیگر نقاط
کراهت دارد.»(۲)و (۳)

حاصل آن که نقش فعال و مشارکتی زنان را، حتی در وجه تسمیه مکان حج نیز به وضوح می
توان دید. از این رو، بحث از زنان و حج، از این نگاه، مسأله مستحدثی نیست و خاستگاه
دینی و روایی دارد.

ب : هاجر و حج

برخی از نکات مورد اشاره در ارتباط هاجر با حج، عبارت اند از:

۱) اصل داستان ازدواج ابراهیم با هاجر و تولّد اسماعیل و نگرانی های ساره از این
ماجرا و مأموریت حضرت ابراهیم برای این که این مادر و فرزند را به سرزمین دیگر
ببرد، به جهت مشهور بودنش، نیاز به شرح و بسط ندارد.

البته در این نکته که «آیا مادر و فرزندی که حضرت ابراهیم آنان را به مکه آورد و

مأمور به ذبح فرزند شد، ساره و اسحاق بوده اند یا هاجر و اسماعیل»، از سوی سایر

ادیان و نیز از نگاه اسلامی، تشکیک هایی مطرح شده است. در این میان، در فرهنگ شیعی،

با ادلّه فراوانی، جمع بندی نهایی آن است که: مادری که فرزندش را در آغوش داشته و
مورد

عنایت مکرر الهی قرار گرفته و مسائل حج با او گره خورده، هاجر و فرزندش
اسماعیل(علیهما السلام)

است(۴) و یهودیان از روی حسادت، کوشیده اند که داستان ابراهیم در مکه را با اسحاق
مطرح

کنند.

۲) از نکات قابل توجه در داستان حضرت ابراهیم، هاجر و اسماعیل، آن است که «سعی»
هاجر میان «صفا و مروه» برای جستن آب و غذا در هفت بار، با نگرانی و

۱ . آل عمران : ۹۷ ـ ۹۶

۲ . وسائل الشیعه، ج۵ ، ص۱۲۶ ، «عَنْ أَبِی جَعْفَر(علیه السلام) قَالَ إِنَّمَا
سُمِّیَتْ مَکَّهُ بَکَّهَ لاَِنَّهُ یَبْتَکُّ فِیهَا الرِّجَالُ وَ النِّسَاءُ وَ
الْمَرْأَهُ تُصَلِّی بَیْنَ یَدَیْکَ وَ عَنْ یَمِینِکَ وَ عَنْ یَسَارِکَ وَ
مَعَکَ وَ لاَ بَأْسَ بِذَلِکَ وَ إِنَّمَا یُکْرَهُ فِی سَائِرِ الْبُلْدَانِ».

۳ . طباطبایی سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، دفتر
انتشارات اسلامی: ۱۳۶۳، صص ۵۵۰ ـ ۲

۴ . در فرهنگ یهود و مسیحیت، فرزند همراه حضرت ابراهیم، اسحاق قلمداد شده است. به
عنوان شاهد از نگاه متفکّران مسیحی، کتاب «ترس و لرز»، اثر «سورن کی یرکگارد»
(ترجمه سیدمحسن فاطمی، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم: ۱۳۷۴) را ببینید،
که کارد بر گلوی اسحاق گذاردن از سوی ابراهیم را از مصادیق مرحله ایمانی (و نه
استحسانی و اخلاقی) می داند.

در فرهنگ شیعی نیز در «تفسیر قمی» (ج۲، ص۲۲۴)، این ذبیح اسحاق نام گرفته و در تفسیر
«روض الجنان و روح الجنان»، به قول هر دو گروه) آن ها که ذبیح را اسحاق و دیگرانی
که اسماعیل می دانند، اشاره داشته و در نهایت در بحث طولانی و مستدلّ قرآنی و
روایی، این قول را مدلّل می کند که این ذبیح، حضرت اسماعیل(علیه السلام) بوده است.
تفصیل بحث در:

حسین بن علی محمد بن احمد الخزاعی النیشابوری، روض الجنان و روح الجنان، بنیاد
پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی: ۱۳۶۶ ـ ۷۴ ، ذیل آیه ۱۰۲، سوره صافات.

—————————————————

صفحه ۱۷۷

—————————————————

دلشوره، بعدها از سوی خداوند به عنوان رکنی از ارکان حج برای دیگران قرار داده شده
و

بدین نحو از سوی دیگران نیز تلاش این زن مورد توجه و تجلیل قرار گرفته است و به
تعبیر

یکی از تفاسیر:

«حق تعالی دویدن و تاختن آن زن را رکنی کرد از ارکان حج، تا هرکه به حجّ آن خانه
برود، موافقت تاختن (و سعی) هاجر را، هفت بار از میان صفا و مروه، سعی کند.»(۱)

حاصل آن که، زنان (هاجر) در تأسیس ارکان حج و مراسم و مناسک این آیین الهی نقش
داشته اند.

۳) در کنار کعبه، نیم دایره ای به نام «حِجر اسماعیل» قرار دارد که در آنجا قبر
هاجر و اسماعیل و جمعی از انبیا است. کسی که طواف می کند باید قسمت حجر را نیز
مانند کعبه طواف کند.

آری، زن جوانی که به خاطر خدا در بیابان های مکه تنها ماند و به این فرمان الهی رضا
داد و با پاسخ ابراهیم که در پرسش او (ما را به که می سپاری؟) گفت: خدایی که مرا
فرمود تا شما را به اینجا آورم و رها کنم و…، راضی شد و گفت: «رَضِیتُ
بِقَضاءالله وَ امْتَثَلْتُ لاَِمْرِالله»،(۲)باید مزارش در کنار دیگر انبیا و
اولیا، سالیان سال محل طواف میلیون ها انسان در حال عبادت باشد و یاد این زن فرمان
بردار خدا، راضی به امر او و متوکّل به درگاهش، در تاریخ و در قلب عاشقان حق، زنده
و جاویدان بماند. اینجاست که حضور فعال(۳) معنوی و سازنده زنان در حج را می توان با
توجه به داستان هاجر، الهام گرفت و توصیه کرد.

۴) آیا می توان از هاجر به عنوان الگوی زنان و مردان مؤمن یاد کرد؟ در پاسخ باید
گفت که در فرهنگ دینی، اگر انسانی وارسته شد، الگوی دیگر انسان ها است و ازاین رو،
در قرآن کریم، از چهار زن نمونه (دو نمونه خوب و دو نمونه بد) سخن به میان آمده
است. خداوند، نمونه مردم بد را با نقل دو زن بد، یعنی زن نوح و زن لوط، تبیین می
کند(۴) و دو نمونه خوب از زنان را نیز به عنوان الگو می آورد و درباره آن ها می
فرماید:

«و باز خدا برای مؤمنان زن فرعون (آسیه) را مثل آورد، هنگامی که عرض کرد: بار الها!
تو خانه ای برای من در بهشت بنا کن و مرا از شرّ فرعون کافر و کردارش و از قوم
ستمکار نجات بخش.»(۵)

۱ . روض الجنان و روح الجنان، ج۲، صص ۱۶۳ ـ ۱۵۱، ذیل آیه ۱۲۶ سوره بقره.

۲ . همان منبع، همانجا. «خداوند مرا کافی است و به او توکل می کنم.»

۳ . آقای قرائتی وجود قبر هاجر و اسماعیل در پای کعبه را اینچنین تعبیر می کنند:
«شاید این درسی است که بانی هر کاری باید پای کار خود مقاومت کند و حتی در پای کارش
تمام عمرش را بدهد و همانجا بمیرد.»

قرائتی محسن، حج، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن (چاپ دوم): ۱۳۸۰، ص۷۱

۴ . تحریم : ۱۱ } وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ
إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ وَ نَجِّنِی مِنْ
فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمِینَ{ .

۵ . تحریم : ۱۱ ، } وَضَرَبَ اللهُ مَثَلا لِلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَهَ
فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّهِ
وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنْ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ{ .

—————————————————

صفحه ۱۷۸

—————————————————

و در آیه بعد، از «مریم دختر عمران» نیز که دارای ویژگی های منحصر به فرد است، به
عنوان الگوی مؤمنان; اعم از زن و مرد، یاد نموده است.(۱) حاصل آن که:

الف: زنان می توانند الگوی زنان و مردان، هر دو باشند و بر این اساس، از نگاه دینی
و قرآنی می توان از الگو و اسوه بودنِ هاجر سخن به میان آورد.(۲)

ب : در سوره ممتحنه، آیه ۴ می خوانیم:

} قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إِبْراهِیمَ وَ الَّذِینَ مَعَهُ…{ .

«برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکو است که به ابراهیم و کسانی که با او بوده
اند، اقتدا کنید.»

آیا هاجر از مصادیق بارز یاران و کسانی که با ابراهیم بوده اند، نیست؟ در صورت مثبت
بودنِ پاسخ، بر اساس نصوص قرآن، از اسوه و الگو و نمونه بودن هاجر برای زنان و
مردان مؤمن و با ایمان می توان اقامه دلیل کرد.

باید از هاجر درس توکّل در مشکلات آموخت; این که در تنهایی ها و بی پناهی ها و
درماندگی ها به خدا امید داشت و به او توکّل کرد.

ج : عظمت شأن هاجر، که می تواند برای زنان و مردان در عرصه تاریخ الگو و اسوه باشد،
به آزمون ها پایداری ها، توکل ها و خداگرایی هایی باز می گردد که عمدتاً به فضای
مکه و مناسک و مراسم حج به لسان امروزی مربوط می شود. حرکات این زن متوکّل و راضی
به قضای الهی، گاه عیناً در مناسک حج الگو قرار گرفته و از این رو، در آیات قرآن،
مثلاً صفا و مروه از نشانه های خدا یاد شده است(۳) و اگر هاجر با اضطراب و هروله
کنان در میان این دو کوه، در آمد و شد بود، در فرهنگ دینی و شیعی، هروله در سعی صفا
و مروه لازم است و در فلسفه این حکم نیز در روایات آمده است: اینجا مکانی است که
دستوراتش برای بیدارکردن متکبّران است.(۴) و اگر او مأمور شد که از آب زمزم بنوشد،
این مکان مشرب حجاج خانه خدا گردید و… .

د : تمسّک به این الگوی مطلوب و پیروی از آن، در ظواهر حج نیز خلاصه نمی شود،

۱ . تحریم : ۱۲ ، } وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا
فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ
وَکَانَتْ مِنْ الْقَانِتِینَ{ .

۲ . تفسیری بر این بحث را ببینید در:

(آیت الله) جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینه جلال و جمال، مرکز نشر فرهنگی رجاء
(چاپ دوم): ۱۳۷۱، صص ۱۳۵ ـ ۱۳۲

۳ . بقره : ۱۵۸

۴ . تفسیر نمونه، ج۱، صص ۳۹۹ ـ ۳۹۷، ذیل آیه ۱۵۸، سوره بقره.

—————————————————

صفحه ۱۷۹

—————————————————

بلکه باید از هاجر درس توکّل در مشکلات آموخت; این که در تنهایی ها و بی پناهی ها و
درماندگی ها به خدا امید داشت و به او توکّل کرد. به عبارت بهتر، تاریخ هاجر در
کنار ابراهیم و اسماعیل، تاریخ عبودیت است و تمام افراد نوع بشر، به نحوی در این
آزمایشی که آن ها از آن گذشتند، وارد می شوند و در خروج از بحران ها و شداید، باید
به الگوها و اسوه هایی چون ابراهیم و هاجر اقتدا کرد.(۱)

هـ : اگر از جمله روش های تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد، بهره بردن
از روش توجه دادن به الگوها است و در یک نظام تربیتی، تمرکز و توجه به الگوها حسن
است، هاجر در وضعیت حاضر نیز برای تربیت نسل قدیم و جدید، پیام های شنیدنی، بهویژه
در فضای مکه و حج دارد.

۵) یکی دیگر از بخش های شورانگیز حج، که برای هر زن و بلکه هر انسان، جذّاب و مایه
افتخار است، عکس العمل هاجر در زمانی است که از قربانی شدنِ تنها فرزندش به دست
ابراهیم آگاه می شود. رابطه میان مادر و فرزند به درستی رابطه عاشقانه و از مصادیق
بارز عشق ها (عشق برادرانه، عشق به خود و…); یعنی «عشق مادرانه» قلمداد شده
است.(۲) و از تعاریف مورد قبول عشق، وجود محبت شدید میان طرفین است.

اگر دو نکته همزمان مورد عنایت قرار گیرند، عظمت کار هاجر در داستان ذبح

اسماعیل رخ می نماید و قابل فهم تر می شود; از یکسو وجود محبّت شدید میان مادر و
فرزند و به خصوص مادر به فرزندِ خود، در آن فضایی که سالیانی به تنهایی با هم انس

گرفته و به سختی اسماعیل را در آن بیابان ها پرورانده است و از سوی دیگر، ظاهراً

استدلال ناپذیر بودن عمل ابراهیم و خشن و غیرقابل تحمّل بودن اقدام، که قرار است
انسانی،

آن هم کودک، خصوصاً به دست پدر کشته شود و در چنین فضا و با چنین بستری، هاجر باید
صبوری پیشه کند.

وسوسه های شیطان در چنین موقعیتی قابل درک تر است. شیطان به سراغ ابراهیم رفت و
خواست او را از اقدامش منصرف کند، توفیق نداشت. آن گاه نزد مادر آمد و گفت که
ابراهیم می خواهد اسماعیل را بکشد. هاجر گفت: در جهان کسی باشد که فرزند خود را
بکشد؟ شیطان گفت: دعوی می کند که خدای می فرماید. زن (هاجر) گفت: چون خدای می
فرماید، لابد باشد. از آن که فرمان خدای به جای باید آوردن، ما رضا دادیم و تسلیم
شدیم.(۳)

۱ . یکی از نویسندگان، ماجرای ابراهیم، هاجر و اسماعیل را با حوادث کربلا مقایسه
کرده و گفته است: در آزمایشی که ابراهیم، هاجر و اسماعیل تحمّل کردند، در کربلا هم
هر سه بودند; حضرت سیدالشهدا ابراهیم کربلا و زینب هاجر و سیدالساجدین زین العابدین
اسماعیل بود، اما…

نکـ : داوری اردکانی، رضا، فلسفه در بحران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر: ۱۳۷۳، ص۵۲۲

۲ . تفصیل بحث در:

فروم اریک، هنرعشق ورزیدن، ترجمه پوری سلطانی، انتشارات مروارید (چاپ شانزدهم):
۱۳۷۳، صص۷۰ـ۱

و نقد و بررسی این کتاب در:

منصورنژاد محمد، عشق زمینی، ناشر: مؤلف: ۱۳۸۱، صص ۶۳ ـ ۵۱

۳ . تفسیر روض الجنان و روح الجنان، ذیل آیه ۱۰۷ سوره صافات.

در این سوره از آیه ۱۰۱، داستان مژده پسر بردبار به ابراهیم آمده تا در ادامه آیات
به رؤیای حضرت ابراهیم اشاره داشته و نهایتاً به این که بر او گوسفندی فرستاده و
ذبح بزرگی فدا ساختیم.

—————————————————

صفحه ۱۸۰

—————————————————

این حرکت ایمان مدار و عبودیت محورِ ابراهیم، هاجر و اسماعیل نیز مورد توجه

شایسته قرار گرفت و پس از طی این آزمون و ذبح گوسفندی به جای اسماعیل، ذبح و قربانی

نیز یکی از اعمال سیزده گانه حجّ تمتّع در اسلام منظور شد، تا در حال این عمل و
ادای این

تکلیف، یک بار دیگر برای هر حج گزار، اقدام فداکارانه این پدر، مادر و فرزند مورد
تذکر

قرار گیرد و بیاموزند که در راه خدا، در مقاطعی باید از عزیزترین چیز و مطلوب ترین
و محبوب ترین فرد گذشت و به تعبیر قرآنی، شرط رسیدن به مقام ابرار آن است که باید
از محبوب ها گذشت:

} لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ…{ .(۱)

بی شک با این ملاک ها، هاجر از ابرار و نیکان الهی است.(۲)

۶) بحث ازنقش هاجر در مکه وحج را با ذکر افتخاری دیگر از هاجر به پایان می بریم:

جالب اینجا است که هم اوّلین فردی که بعد از ساخته شدن کعبه، پرده ای بر در آن از
بیرون آویخت، یک زن است و آن زن کسی جز هاجر نیست، و هم نخستین فردی که داخل کعبه
را جامه پوشانید، یک زن است و آن مادر عباس بن عبدالمطّلب است که برای فرزندش عباس
نذر کرده بود.(۳)

حاصل آن که، هم هاجر با بسیاری از ارکان حج و تأسیس مناسک آن پیوندی وثیق دارد و هم
عظمت هاجر به تعامل، ترابط و تلاش های او در رابطه با مکه و حج می باشد.

ج ) زنان و حج در اسلام

در این بخش از سخن، تعامل زن و حج از دو زاویه و در دو سطح، مورد مداقه قرار می
گیرد: ۱) زنان و حج در صدر اسلام ۲) زنان و حج در فقه شیعی.

۱) زنان و حج در صدر اسلام:

مطالب این بخش صبغه تاریخی دارد و بعضی از مقاطع مربوط به حضور زنان در حج، در زمان
پیامبر(صلی الله علیه وآله) ، تحلیل و بررسی می شود. اما پیش از ارائه شواهدی بر
ترابط زنان و حج در عصر نبوی، بیان نکاتی به عنوان مدخل بحث ضروری است و اهمیت نقش
و سهم زنان در

۱ . آل عمران : ۹۲

۲ . از نکات بحث انگیز و قابل تأمل در فرهنگ دینی آن است که آیا زنان نیز می توانند
از انبیاء الهی باشند یا خیر؟ در ادیان غیراسلام از زنانی چون دبوره، حلده، حنا،
مریم نبیه خواهر هارون و… به عنوان نبی یاد شده است و در بین متفکران اسلامی و
شیعی نیز هستند کسانی که از نبوت بانوان چندی دفاع می کنند. در این نگاه، هاجر یکی
از انبیاء الهی (در کنار آسیه، مادر موسی، ساره، مریم و…) قلمداد شده است. در این
زمینه ر.ک.

فهیم کرمانی مرتضی، زن و پیام آوری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی (چاپ دوم): ۱۳۷۴، ص۵۲.

مبلغی آبادانی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج۲، انتشارات حر (چاپ دوم): ۱۳۷۶، ص۶۶۰

۳ . طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۳، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، ص۵۴۴

—————————————————

صفحه ۱۸۱

—————————————————

عرصه های عبادی و اجتماعی را بهتر نشان می دهد:

اول، نگاه عرب ها به زن، قبل از اسلام:

بدون ورود به مباحث تفصیلی، تنها با اشاره به چند آیه قرآنی، می توان دورنمای ارزش
و اعتبار زنان را در فضایی که پیامبر اسلام عرضه می کردند، به خوبی دریافت:

} وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالاُْنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ
کَظِیمٌ * یَتَواری مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلی
هُون أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ أَلا ساءَ ما یَحْکُمُونَ{ .(۱)

«و چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده آید، از شدت غم و حسرت رخسارش سیاه شده
و سخت دلتنگ می شود و از این عار، روی از قوم خود پنهان می دارد و به فکر افتد که
آن دختر را با ذلت و خواری نگهدارد یا زنده به خاک گور کند. (عاقلان) آگاه باشید که
آن ها بسیار بد عمل می کنند.»

و در آیه ۱۴۰، سوره انعام، دلیل کشتن دختران نیز بدینگونه مطرح شده است:

} قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْم وَ
حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللهُ افْتِراءً عَلَی اللهِ قَدْ ضَلُّوا وَ ما کانُوا
مُهْتَدِینَ{ .

«البته آنان که فرزندان خود را به سفاهت و نادانی کشتند، زیانکارند و بی بهره از
آنچه خدا روزی شان کرد و چون افترا به خدا بستند، سخت گمراه شدند و هدایت نیافتند.»

از آیات فوق می توان به اینجا رسید که، در عربستان و در میان عرب های ساکن مکه، جنس
زن مورد مذمّت بوده و فرهنگ جاهلی آن عصر، به وضوح مردسالار بوده است. اگر این نکته
پذیرفتنی باشد که دشمنان پیامبر تا آنجا که می توانستند، از جهت نظامی و فیزیکی و
ظاهری، از گسترش فرهنگ اسلامی جلوگیری کردند و زمانی که نتوانستند و تسلیم فرهنگ
اسلامی شدند، درصدد برآمدند که فرهنگ اسلامی و نبوی را تحریف نموده و با ظرافت علیه
آن مقابله فرهنگی نمایند، آنگاه به یکی از فلسفه های این همه احادیث جعلی پی می
بریم (مثلاً تنها یکی از وضّاعین به نام احمد بن عبدالله جویباری، بیش از ۱۰۰۰ تا
۱۰۰۰۰ حدیث جعل کرده است).(۲)

۱ . نحل : ۵۹ ـ ۵۸

۲ . مدیرشانه چی کاظم، علم الحدیث و درایه الحدیث، دفتر انتشارات اسلامی (چاپ
سیزدهم): ۱۳۷۷، ص۱۱۴

علامه امینی در جلد پنجم الغدیر، تعداد حدیث سازان را ۷۰۰ نفر و احادیث جعلی را
۴۰۸۶۸۴ حدیث نقل می کند. جالب توجه است که:

اولاً: تعداد یاد شده، جامع همه احادیث جعلی نیست.

ثانیاً: اگر هر ۱۵ حدیث در یک صفحه بیاید، همین تعداد ذکرشده، ۲۷۲۴۵ صفحه خواهد شد
که اگر در کتاب های ۳۰۰ صفحه ای منتشر شود، ۹۰ جلد کتاب، به انضمام یک جلد کتاب ۲۴۵
صفحه ای خواهد شد.

ثالثاً: خوب است زنان مجتهده ای ابتدا در یک کار استقرائی، تعداد کلّ احادیث مربوط
به زن را استخراج نموده و سپس در یک کار اجتهادی، رجالی و درایه ای، تعداد احادیث
جعلی مربوط به زن را در میان مجموعه احادیث مشخص نمایند.

—————————————————

صفحه ۱۸۲

—————————————————

از سوی دیگر، دفاع از حقوق بانوان و احیای حرمت زن، جزو فرهنگ نبوی بوده است (بخشی
از احترام بسیار ویژه پیامبر به حضرت فاطمه(علیها السلام) نیز در همین راستا قابل
تحلیل و فهم است)، به راحتی می توان نتیجه گرفت که مخالفان زیرک و فرهنگی اسلام،
برای تخریب فرهنگ نبوی، به جعل احادیث فراوان علیه زنان دست زدند و از این رو، به
ظاهر در جوامع روایی ما، زنان در ابعاد متعدد، فراوان مورد بی توجهی قرار گرفته
اند. اگر ملاک، آیات قرآن و فرهنگ نبوی باشد، به راحتی به جعلی بودن بسیاری از این
احادیث می توان رسید.(۱)

هم اوّلین فردی که بعد از ساخته شدن کعبه، پرده ای بر در آن از بیرون آویخت، یک زن
است و آن زن کسی جز هاجر نیست، و هم نخستین فردی که داخل کعبه را جامه پوشانید، یک
زن است و آن مادر عباس بن عبدالمطّلب است

در ضمن، با فرض سندیت بعضی از اقوال نیز می توان تفسیر و تعبیر واقع گرایانه و درست
از آن ها داشت; مثلاً اگر در نهج البلاغه در اوصاف زنان آمده است که ناقص العقل اند
(…نَوَاقِصُ الْعُقُولِ)،(۲) از همان حضرت، در کلام دیگری در بحث مشورت نقل شده
که از مشاوره با زنان بپرهیز، مگر آن که کمال عقل آنان، آزموده شده باشد:

«إلاّ من ج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.