پاورپوینت کامل دو مسأله مهم عاطفی و اجتماعی در سنت رسول خدا ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دو مسأله مهم عاطفی و اجتماعی در سنت رسول خدا ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دو مسأله مهم عاطفی و اجتماعی در سنت رسول خدا ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل دو مسأله مهم عاطفی و اجتماعی در سنت رسول خدا ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۲۹

گریه و حفظ آثار شخصیتهای مذهبی

در بخش اول این مقاله، که در شماره ۸ این فصلنامه منتشر گردید، در ضمن معرفی
اجمالی از بیوگرافی عثمان بن مظعون و ابراهیم فرزند رسول خدا ـ ص ـ و بیان تاریخ و
کیفیت سازگای حرم و ضریح آنان، با سنت رسول خدا ـ ص ـ و عکس العمل پیامبر در مرگ
این دو عزیز، که تشییع و تدفین آنان با دستور و نظارت مستقیم شخص آن حضرت انجام
پذیرفته، با مطالب زیر آشنا شدیم:

۱ ـ رسول خدا ـ ص ـ بهنگام مرگ عثمان بن مظعون، دوبار: یکی بهنگام مرگش و
دیگری بهنگام کفن کردن پیکرش بشدّت گریه نمود; بطوری که گریه و ناله آن حضرت موجب
گریه و ناله صحابه و یاران آن حضرت گردید.

۲ ـ رسول خدا ـ ص ـ بهنگام دفن ابن مظعون، برای حفظ اثر و ابقای قبر او، قطعه
سنگی بر این قبر نصب و این عمل را با حضور دائمی خود در کنار آن و با جملاتی که
حاکی از اهتمام آن حضرت بر حفظ یاد و قبر ابن مظعون بود، تأکید فرمود.

۳ ـ رسول خدا بهنگام وفات دردانهاش ابراهیم (همانند عثمان بن مظعون) در کنار
جسد او سه بار گریه نمود، بهنگام مرگ، کفن کردن و دفن پیکرش. صحابه نیز به تأسی از
آن

صفحه ۱۳۲

حضرت و با مشاهده گریه و اندوه او، گریه نمودند; همانگونه که بانوان نیز در این
حادثه، همراه رسول خدا گریه میکردند.

۴ ـ رسول خدا ـ ص ـ دستور داد پیکر ابراهیم با تشریفات خاصی به مدینه منتقل و
با تشییع صحابه، در بقیع و در کنار قبر عثمان بن مظعون دفن شود.

۵ ـ رسول خدا ـ ص ـ نه تنها مانند قبر ابن مظعون، بر قبر ابراهیم هم قطعه
سنگی نصب فرمود بلکه دستور داد برای استحکام قبر وی، یک مشک آب نیز ریخته شود و این
قبر بجای خاک با خشت و گل پوشانده شود.

۶ ـ و بالأخره رسول خدا ـ ص ـ در کنار این روش و سنت خویش، با خطابه و
سخنرانیش از نفوذ بدآموزیهای فکری و عقیدتی جلوگیری و راه صحیح توحید و خدا شناسی
را بر آنان تعلیم فرمود.

اینک ادامه بحث:

این بود عکسالعمل رسول خدا ـ ص ـ بهنگام مرگ ابراهیم و عثمان بن مظعون و سنت
آن حضرت در مراسم تدفین و به خاکسپاری پیکر آنان و این بود آنچه رسول خدا ـ ص ـ در
جهت ابقای قبر و حفظ اثر آنان با گفتار و عملش و بوسیله نصب کردن سنگ و گاهی با
استحکام بخشیدن بوسیله ریختن آب بر قبر، انجام داد.

بطوری که ملاحظه فرمودید، سنت و روش پیامبر ـ ص ـ در هر دو مورد و نسبت به هر
یک از ابراهیم (فرزندش) و عثمان بن مظعون مشابه بود و در هنگام مرگ، تا آخرین مرحله
مراسم تدفین، درباره آنان یکسان عمل نموده است.

مجموع این حرکت و این روش را میتوان در دو محور و بصورت دو بخش زیر خلاصه
نموده و نتیجهگیری کرد:

الف ـ گریه رسول خدا و مسلمانان در مرگ عثمان بن مظعون و ابراهیم فرزند پیامبر

اظهار غم و اندوه و گریه کردن در مرگ و فقدان عزیزان، از لوازم عاطفه بشری و
از آثار رقت و از مقتضیات رأفت انسانی است و به مضمون گفتار رسول خدا ـ ص ـ انها
رحمه

صفحه ۱۳۳

وضعها اللّه فی قلوب من یشاء وانما یرحم اللّه من عباده الرحماء ;(۱) این عاطفه و
رأفت و رحمت از الطاف و نعمتهای خداوندی است و در قلب هر یک از بندگانش که بخواهد
قرار میدهد.

عاطفه هر چه بیشتر باشد، طبعاً اثر آن نیز بیشتر، و رحمت و رأفت درونی هر چه
عمیقتر شود تأثیر و گریه شخص نیز به همان اندازه شدیدتر خواهد گردید.

اینجاست که مرگ ابراهیم و عثمان بن مظعون در پیامبر اکرم ـ ص ـ بیش از سایر
افراد تأثیر میگذارد و حضرت در فقدان آنان، آنچنان گریه میکند که حاضرین را نیز
تحت تأثیر قرار میدهد و موجب گریه شدید آنان میگردد.

رسول خدا در مرگ ابن مظعون دوبار گریه کرد: الف ـ بهنگام مرگ ـ ب ـ وقت کفن
کردن. هنگامی که پیکر ابن مظعون را کفن میکردند، حضرت در حالی که بر پیشانی او
بوسه میزد، اشگش بر سر و صورت وی سرازیر بود.

و گریه پیامبر در مورد فرزندش ابراهیم در سه مرحله بوقوع پیوست:

الف ـ در کنار بستر او بهنگام مرگش بهمراه ماریه و سیرین (مادر و خاله
ابراهیم) آنگاه که این جمله نیز، که بیانگر تأثر شدید آن حضرت بود، به گوش میخورد:
إنّ القلب لیحزن وانّ العین لتدمع ولانقول مالا یرضی به الرّب وانّا بک یا ابراهیم
لمحزونون .

ب ـ هنگامی که پیکر ابراهیمِ شانزده ماهه، بر کفن پیچیده میشد، دستور داد
که: بر کفنش نپیچید تا بار دیگر نگاهش کنم (۲) سپس در کنار جسد فرزندش نشست و خم شد
و آنچنان میگریست که اثر آن، در شانهها و چانه آن حضرت مشاهده میگردید.(۳)

ج ـ بهنگام دفن ابراهیم و در کنار قبر وی بود که همان جمله تأثّرانگیز: ان
القلب لیحزن… را تکرار کرد و آنچنان گریه نمود که صحابه رسول خدا نیز بشدّت
متأثّر گشتند و گریه سر دادند و نه مردان بلکه بانوان نیز که در این مراسم شرکت
داشتند، ناله سر دادند و کسی مانع و مزاحم آنان نمیگردید.

و به تعبیر دیگر رسول خدا ـ ص ـ در فراق ابراهیم و ابن مظعون نه تنها گریه
نمود و اشک ریخت بلکه کنار بستر و کنار قبر آنان را به مجلس ماتم و عزا مبدل ساخت
که شرکت کنندگان در این مجالس چهارگانه را، صحابه و اقوام آن حضرت از مرد و زن
تشکیل میدادند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ منابع این حدیث در بخش گذشته آمده است.

۲ ـ لاتدرجوه فی أکفانه حتی انظر الیه.

۳ ـ البدایه والنهایه، ج ۵، ص ۳۱۰.

صفحه ۱۳۴

که در متن تاریخ از میان این بانوان به ماریه و سیرین تصریح شده است.

گریه از دیدگاه فقه شیعه

تا اینجا موضوع گریه رسول خدا ـ ص ـ و صحابه را از دیدگاه تاریخ و حدیث، مورد
بررسی قرار دادیم، اینک مناسب است اشارهای داشته باشیم به حکم فقهی این مسأله و
چگونگی آن از دیدگاه فقهای شیعه و اهل سنت:

گریه رسول خدا ـ ص ـ در مرگ ابراهیم و عثمان بن مظعون و در کنار قبر یکی از
دخترانش(۱) و همچنین بهنگام مرگ عدهای از صحابه و یارانش و در شهادت پسر عمویش
جعفر بن ابیطالب(۲) و عمویش حمزه(۳) و دستور صریح و دعوت آن حضرت از بانوان مدینه،
جهت گریه نمودن برای حمزه(۴) و به پیروی از روش اهل بیت عصمت و طهارت; مانند گریه
حضرت زهرا ـ سلامالله علیها ـ در رحلت جانگداز رسول خدا ـ ص ـ(۵) و بهنگام در گذشت
خواهرش رقیه(۶) و گریه ممتد و طولانی حضرت علی بن الحسین ـ ع ـ در شهادت پدر
بزرگوارش… در منابع شیعه و اهل سنت بطور متواتر نقل گردیده است. آری بر اساس این
سنت قولی و عملی است که فقهای شیعه بر جواز گریه کردن ـ حتی با صدای بلند ـ فتوا
داده و در موارد خاصی مانند گریه نمودن بر پیامبر و اهل بیتش قائل بر استحباب آن
شدهاند، به شرط آن که توأم با عمل و گفتار حرام; مانند نوح به باطل و یا در منظر و
حضور نامحرمان نباشد.

به عقیده نگارنده، گفتار (سیرین) هم که در صفحات قبل نقل نمودیم، دقیقاً به
همین شرایط تطبیق میکند که میگوید: کلّما صحت أنَا و اُختی ماینهانا فلما مات
نهانا عن الصیاح .

بهنگام مرگ ابراهیم، تا مجلس خالی از اغیار و دیگران از مرگ وی مطلع
نشدهاند، رسول خدا از ناله و شیون ماریه و سیرین مانع نمیگردد ولی پس از مرگ وی،
که طبعاً افراد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ صحیح بخاری، ج ۱ ، کتاب الجنائز باب ۷۰ باب من یدخل قبرالمرأه ، ح ۱۲۷۷.

۲ ـ استیعاب، ج ۱ ، ص ۲۷۵.

۳ ـ سیره حلبیه، ج ۲، ص ۳۲۳.

۴ ـ وسائل الشیعه، ج ۲، باب ۷۰ و باب ۸۷ از ابواب دفن.

۵ ـ سیری در صحیحین، ج ۲، ص ۴۰۲ ـ ۴۰۱.

۶ ـ جواهر الکلام، ج ۴، ص ۳۹۴.

صفحه ۱۳۵

بیگانه و نامحرم حضور پیدا خواهند نمود، بانوان را از ناله و شیون نهی میکند نه از
اصل گریه .

گریه از دیدگاه فقه اهل سنت

فقهای چهارگانه و ائمه اربعه اهل سنت نیز در اصل گریه با فقهای شیعه همگام
بوده و بر جواز آن فتوا دادهاند، گر چه در کیفیت و بعضی جزئیات آن همانند فروع
دیگر فقهی اختلاف نظر دارند:

جزیری میگوید: گریه کردن بر مردگان با شیون و صدای بلند به فتوای مالکیها و
حنفیها جایز نیست ولی شافعیها و حنبلیها بر جواز آن ولو این که توأم با ناله و شیون
هم باشد قائل شدهاند. اما گریه کردن و اشک ریختن بدون سر و صدا به فتوای همه مذاهب
چهارگانه، مباح و جایز شمرده شده است.(۱)

اختلاف نظر در مقام عمل:

بطوری که ملاحظه فرمودید مسأله گریه کردن در مرگ و فقدان عزیزان، یک موضوع
عاطفی و از نظر تاریخ و حدیث از سنن ثابت رسول خدا ـ ص ـ و از مباحاتی است که مورد
اتفاق فقهای شیعه و اهل سنت میباشد. ولی در مقام عمل و در مرحله انجام، این سنت با
اختلاف نظر مواجه بوده و شاهد دو بینش متضاد در میان مسلمانان میباشیم; زیرا
شیعیان اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ و پیروان واقعی سنت، بر اساس تفکّر مذهبی و طبق
راه و رسم نبوی ـ ص ـ و فتوای فقها، عملاً نیز گریه کردن را جایز و بلکه در فراق
رسول اکرم ـ ص ـ و در فقدان و مظلومیت پیشوایان دینی آن را جزء مستحبات میدانند و
این عمل در طول تاریخ یکی از شعائر جهان شیعه و از مشخصات این گروه از مسلمانان به
حساب آمده و به صورت یک حقیقت تاریخی غیر قابل تردید و بشکل یک واقعیت عینی ملموس،
متجلی گردیده است.

ولی بیشتر اهل تسنن در این مورد حالت انفعالی داشته و نه تنها گریه کردن در
میان این گروه از مسلمانان یک عمل ناروا بحساب میآید بلکه شیعه را نیز از این جهت
متهم به

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ یحرم البکاء علی المیّت برفع الصوت و الصیاح عندالمالکیه و الحنفیه و قال
الشافعیه و الحنابله مباح، اما هطل الدموع بدون صیاح فانه مباح بإتفاق (الفقه علی
المذاهب الاربعه، ج ۱ ، ص ۵۳۳).

صفحه ۱۳۶

عملی ناروا نموده و مورد نکوهش قرار میدهند و گریه آنان را در مراسم عاشورای
حسینیعـ و در کنار قبر پیامبر و قبور اولیا بعنوان عملی حرام و غیر مشروع و
بدعت در آیین معرفی مینمایند که شعار یا حاج حرام مأمورین حکومت سعودی و نگاه خشم
آلود آنان بهنگام گریه حجاج در کنار حرم پیامبر ـ ص ـ و ائمه بقیع ـ علیهم السلام ـ
نموداری از این نوع تفکر میباشد. با این که مردم حجاز پیرو فقه حنبلی و از کسانی
هستند که طبق فتوا، حتی گریه کردن با صدای بلند و با ناله و شیون را جایز میدانند.

خلیفه دوم و مخالفتش با گریه:

انگیزه عمل جهان تسنن و عامل تفکر این گروه از مسلمانان را در موضوع گریه،
علیرغم جواز آن از نظر سنت و حدیث و از نظر فقهای چهارگانه، باید در مخالفت عملی
خلیفه دوم در این موضوع جستجو و ریشه یابی کرد; زیرا وی نه تنها مخالف با گریه بود
و بر عقیده خویش اصرار میورزید، بلکه عملاً نیز از گریه کردن ممانعت و جلوگیری
مینمود، گرچه به وسیله تازیانه و سنگ زدن بر گریه کنندگان و یا پاشیدن خاک و شن بر
سر و صورت آنان باشد. و این بود عقیده و روش خلیفه در طول سالهای خلافتش و همچنین
در دوران حیات رسول خدا ـ ص ـ .

و اینک به نقل چند نمونه از آنچه در این زمینه، در منابع اصیل اهل سنت آمده
است میپردازیم:

۱ ـ بخاری در صحیح خود پس از نقل حدیثی در مورد گریه رسول خدا ـ ص ـ و صحابه
آن حضرت در بالین سعد بن عباده میگوید: وکان عمر ـ رض ـ یضرب فیه بالعصاء و یرمی
بالحجاره و یحثی بالتراب .(۱)

۲ ـ احمد بن حنبل و محدّثین دیگر، از ابن عباس نقل نمودهاند که زنها در مرگ
رقیه دختر رسول خدا ـ ص ـ گریه میکردند، عمر آنها را با تازیانه میزد رسول خدا ـ
ص ـ فرمود: بگذار گریه کنند. آنگاه خطاب به آنان فرمود: ابکین و ایاکن و نعیق
الشیطان ; گریه کنید ولی از صدای شیطان دور باشید. و گریه خود را با عملی حرام توأم
نکنید.

در نقل واقدی و ذهبی این جمله نیز اضافه شده است: عمر که آنها را میزد رسول

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ صحیح بخاری، کتاب الجنائز، باب البکاء، عندالمریض، ذیل حدیث ۱۲۴۲.

صفحه ۱۳۷

خدا دست او را گرفت و فرمود آرام باش عمر! بگذار گریه کنند (فأخذ النبی ـ ص ـ بیده
فقال مهلاً یا عمر دعهن یبکین).(۱)

۳ ـ باز احمد بن حنبل نقل میکند که عدهای از زنها در تشییع جنازهای گریه
میکردند، عمر آنها را منع نمود، رسول خدا فرمود: به حال خودشان واگذار; زیرا عزیز
خود را تازه از دست دادهاند، قلبشان اندوهگین و چشمشان گریان است (دعهنّ فان النفس
مصابه والعین دامعه و العهد حدیث).(۲)

۴ ـ و بخاری در صحیح خود اشارهای دارد به عکس العمل خلیفه دوم در مورد زنانی
که در مرگ ابوبکر گرد آمده بودند. او میگوید: وقد أخرج عمر اخت ابیبکر حین ناحت
.(۳)

مشروح این جریان را طبری چنین نقل میکند: در مرگ ابوبکر عایشه مجلس عزایی بر
پا نمود، عمر شخصاً به درب خانه او آمد و شرکت کنندگان را از گریه کردن بر ابوبکر
منع کرد، آنها چون به گفتار عمر گوش ندادند، به هشام بن ولید دستور داد وارد خانه
شود و دختر ابیقحافه را به نزد وی بیاورد. عایشه به هشام گفت: بخدا سوگند در این
صورت خانه را بر سرت ویران خواهم کرد عمر مجدداً به هشام دستور داد که داخل خانه
شود و او امر خلیفه را اجرا و امّ فروه، خواهر ابوبکر، را در نزد وی حاضر نمود. عمر
چند ضربه تازیانه بر پیکر امّ فروه نواخت که سایر شرکت کنندگان با دیدن این صحنه
مجلس را ترک نموده و متفرق شدند (فاخرج أمّ فروه أخت أبی بکر الی عمر فعلاها بالدره
فضربها ضربات…)(۴)

ابن ابی الحدید میگوید: اوّلین کسی که عمر در دوران خلافتش با تازیانه زد
امّ فروه دختر ابیقحافه بود; زیرا وقتی ابوبکر از دنیا رفت، زنان بر وی گریه و
شیون مینمودند، عمر چندین بار آنها را نهی نمود و چون آنان به گریه خود ادامه
دادند، ام فروه را از میانشان بیرون کرد و با تازیانه بر وی زد، زنان دیگر با دیدن
کتک خوردن امّ فروه متفرق شدند.(۵)

و این بود چند نمونه از مخالفت عملی خلیفه دوّم با گریه کرن مسلمانان در مرگ

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ مسند احمد بن حنبل، ج ۱ ، ص ۳۳۵; طبقات، ج ۸، ص ۷۳; سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص
۲۵۲; وفاء الوفا، ج ۳، ص ۸۹۴.

۲ ـ مسند احمد بن حنبل، ج ۲، ص ۳۳۳.

۳ ـ صحیح بخاری، ج ۳، ص ۲۴۳، کتاب الخصومات، باب اخراج اهل المعاصی.

۴ ـ تاریخ طبری، حوادث پس از مرگ ابوبکر (سال ۱۳).

۵ ـ شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۸۱.

صفحه ۱۳۸

عزیزان و در فقدان اقوام و خویشانشان و طبعاً کسانی که فرصت بررسی بیشتری دارند
میتوانند نمونههای دیگری در این زمینه به دست آورند.

از این بررسی کوتاه، دو مطلب بدست میآید:

۱ ـ این سختگیری خلیفه، در ارتباط با یک موضوع عاطفی همگانی و مورد ابتلای
عموم و انعکاس قطعی آن در منابع و مآخذ معمول و رایج از حدیث و تاریخ که در طول
قرنها مورد استفاده مستقیم و غیر مستقیم اهل سنت قرار گرفته است، در میان این گروه
از مسلمانان همان بینش و فرهنگ را بوجود خواهد آورد و همان اثر را از خود بجای
خواهد گذاشت که امروز شاهد آن هستیم.

بنابر این اگر گروهی از مسلمانان، گریه کردن را عملی زشت و ناپسند و گریه
کنندگان را مرتکب عمل غیر مشروع و ناروا و افرادی دور از واقعیات میپندارند، یک
امر طبیعی است و از آثار و ثمرات همان حقیقت تاریخی است.

۲ ـ از این حقیقت تاریخی و سختگیری خلیفه، علت ایجاد بیت الأحزان در کنار
بقیع و انگیزه انتخاب این محل برای گریه کردن حضرت زهرا ـ ع ـ روشن میشود; زیرا
بدیهی است کسی که خواهر ابوبکر را بجرم گریه کردن در مرگ خلیفه اول مورد ضرب قرار
میدهد و کسی که در حضور رسول خدا با ضرب تازیانه از گریه بانوان جلوگیری میکند در
غیاب آن حضرت اجازه نخواهد داد بانویی در فراقش گریه و بر وی نوحه سرایی کند که:

یا ابتاه الی جبرئیل ننعاه یا ابتاه، جنه الفردوس مأواه. (۱)

ماذا علی من شم تربه احمد *** ان لایشم مدی الزمان غوالیاً

صبت علی مصائب لوانها *** صبت علی الأیام صرن لیالیاً(۲)

ب ـ اهتمام رسول خدا ـ ص ـ بر حفظ یاد و نگهداری قبر فرزندش ابراهیم و عثمان بن
مظعون

دومین مطلبی که از سیره و سنت رسول خدا در مراسم دفن ابراهیم و عثمان بن
مظعون به دست میآید و بعنوان یک وظیفه برای تمام مسلمانان ارائه و ترسیم شده است.
اهتمام بر حفظ یاد و نگهداری آثار و قبور شخصیتهای مذهبی و کسانی است که با رسول
خدا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ ـ صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب آخر ماتکلّم به النبی ـ ص ـ ; سنن نسائی، ج ۴، ص
۱۳ باب البکاء علی المیت.

۲ ـ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۱۳۴.

صفحه ۱۳۹

ـ ص ـ پیوند و ارتباط دارند; زیرا بطوری که در مورد ابراهیم و ابن مظعون ملاحظه
گردید، روش شخص پیامبر اکرم قولاً و عملاً و با گفتار و کردارش توجه به این جنبه و
عنایت خاص به این خصوصیت بوده است:

بکار بردن جمله: ادفنوا عثمان بن مظعون با لبقیع یکن لنا سلف بهنگام مرگ وی و
تکرار این جمله پس از مرگ ابراهیم و به فاصله هشت سال: الحقوه بسلفنا الصالح عثمان
بن مظعون و نصب کردن قطعه سنگ به دست مبارک خویش بر قبر ابن مظعون و تأکید بر این
مطلب که: یکون علماً لیدفن الیه قرابتی و همچنین لاجعلنک للمتقین امام نموداری از
اهتمام آن بزرگوار بر حفظ یاد ابن مظعون بعنوان سلف صالح و نمونهای از یاوران با
وفای آن حضرت که باید برای همه انسانها در طول قرنها بصورت الگوی زهد و تقوا و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.