پاورپوینت کامل نقش سیاسی زنان در حکومت حضرت علی۷ ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقش سیاسی زنان در حکومت حضرت علی۷ ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش سیاسی زنان در حکومت حضرت علی۷ ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش سیاسی زنان در حکومت حضرت علی۷ ۱۰۷ اسلاید در PowerPoint :
۵۶
یکی از جنگهای دوران حکومت حضرت علی۷ جنگ جمل بود که به سرکردگی عایشه شکل گرفت و
به فرمان او پیش رفت. با این همه زنانی در این جنگ شرکت داشتند که نقش مثبت آنها
یادآور رسالتی است که بر عهدهی این قشر گزارده شده است. همان گونه که پیداست برای
درس و عبرت از تاریخ باید به هر دو نقش مثبت و منفی نگاه شود تا صواب از خطا به
روشنی باز شناسانده گردد. به این منظور اشاره کوتاهی به نقش عایشه به عنوان سرآمد
زنان با نقش منفی نموده و از آن پس به نمونهای از رفتارهای ارزشی بانوان
میپردازیم:
عایشه و فتنه جمل
عایشه دختر ابوبکر و همسر پیامبر اکرم۹ بود که از حرمت خانه رسول خدا۹ استفاده
سیاسی میکرد. آنگاه که معلوم شد مردم با حضرت علی۷ بیعت کردهاند، نگران شد و به
همراه طلحه و زبیرکه منافع خود را در خطر میدیدند؛ دست به توطئه زد.
عایشه در راه مکه عبیدبن ابی سلمه را ملاقات کرد و از وی اوضاع را جویا شد، او
گفت: عثمان کشته شد. سؤال کرد: بعد از آن مردم چه کردند؟ گفت: بر بیعت با حضرت
علی۷ جمع شدند. عایشه در حالی از مکه باز میگشت که در حال گفتن این مطلب بود:
والله عثمان مظلوم کشته شد و باید خونش را طلب کنیم.([۱])
طلحه و زبیر پس از بیعت با حضرت علی۷ به انتظار رسیدن مقام و مزایا چهار ماه در
مدینه توقف نمودند و در این مدت مراقب رفتار و منتظر تغییر روش حضرت بودند، امّا از
آنجا که هیچگونه نرمش و انعطافی به نفع خویش در ایشان نیافتند و از رسیدن به هر
مقام و امتیازی ناامید و مأیوس شدند و از دیگر سو اطلاع یافتند که عایشه پرچم
مخالفت با حضرت علی۷ را در مکه برافراشته،([۲]) آهنگ استمداد عایشه را نمودند و از
آنرو که قصد داشتند به سوی او حرکت کنند، خدمت امیرالمؤمنین۷ رسیدند تا به بهانهی
زیارت خانهی خدا اجازهی مسافرت بگیرند.([۳])
عداوت دیرینهی بنی امیّه با امیرالمؤمنین۷ و در انتظار فرصت بودن برای دست زدن به
قیام علیه حکومت حضرت آنان را واداشت تا به محض شنیدن خبر مخالفت عایشه از مدینه به
قصد مکه بیرون شده و خود را به پرچم عایشه برسانند. نیز استانداران و فرمانداران
مختلف زمان عثمان که به هنگام حکومت حضرت علی۷ عزل و از کار بر کنار شده بودند به
کاروان عایشه پیوستند.([۴])
آرایش جنگی از سوی کسی فرماندهی شد که پیامبر۹ وی را در زمان حیاتشان بر حذر داشتند
و خطاب به زنان خود فرمودند: در منطقه سگهایی هستند که مبادا بر شما پارس کنند و
خطاب به عایشه فرمودند: “تو آن زن نباشی! “([۵])
انگیزهی علم مخالفت؛
مگر ۲۵ سال حکومت حضرت علی۷ آنها را به اندیشه وامداشت که این حق واقعی
امیرالمؤمنین است که غاصبان آن را ربودند و اکنون باید شاکر و حافظ رسیدن این حق به
دست حضرت باشند؟!
حضرت علی۷ که میدانستند عایشه به غلط و انحراف افتاده، وظیفه دانستند که او را
نصیحت کرده و از عواقب امر آگاه سازند، و حال آنکه او در جواب گفت:
ای پسر ابیطالب کار ما از عتاب گذشته است.([۶])
و به راستی کار عایشه از عتاب گذشته بود؛ زنی که یک عمر تلاش نموده تا با حیله و
نیرنگ و از هر طریق در پی کسب منفعت خود باشد، چگونه میتواند ضرر و خلاف را پذیرا
گردد؟! هرچند که این روشنگری و هدایت توسط شخصیت بزرگواری چون حضرت علی۷ باشد،
همانگونه که عایشه پند و نصیحت پیامبر۹ را گوش نداد.
چرا که او سیاستمداری بود که قصد داشت حکومت را از امیرمؤمنان علی۷ بگیرد، و اینک
کارزار نظامی، یکی از آن راهها به شمار میرفت. به همین منظور مردم را علیه حضرت
مجهز کرد و دست به توطئهای زد که حاصلش جنگ جمل بود.
عایشه آهنگ حرکت به سوی بصره را کرد، بنیامیه برایش شتر تنومندی را جستجو کردند.
آنگاه شتربان عایشه دربارهی قدرت و استواری آن شتر با عایشه به گفت و گو پرداخت.
همین که عایشه اسم شتر را شنید انالله و انا الیه راجعون گفت و اظهار کرد: آن را
ببرید که مرا به آن نیازی نیست. او به یاد آورد که پیامبر۹ از شتری به نام “عسگر”
یاد فرمودند و عایشه را از سوار شدن بر آن منع کردند. با دستورعایشه شتر را عوض
کردند و شتری نیرومند و پر نیروتر برایش آوردند و او راضی شد.([۷])
در راه که سپاه عایشه به سوی بصره حرکت میکرد از منطقهای به نام حوأب گذشت،
ناگهان سگها شروع به سر و صدا کردند، عایشه پرسید: نام این جا چیست؟ گفتند
حوأب عایشه گفت: انالله و انا الیه راجعون برگردانید مرا! برگردانید مرا! این
همان جا است که رسول خدا گفت: نباش آن زنی که سگهایش )سگهای حوأب( بر تو پارس
میکنند. در این هنگام زبیر چهل مرد آورد تا اینکه قسم خوردند این همان حوأب نیست
و عایشه به حرکت خود ادامه داد.([۸])
وقتی خبر به اهل بصره رسید عثمانبن حنیف ـ والی بصره از طرف علی۷ ـ دستور داد که
نزد عایشه بروند و از قصدش آگاه شوند.([۹])
سپاه عایشه که از مکه خارج شده بود به مربد([۱۰]) رسید، وقتی مردم جمع شدند، طلحه
و زبیر هدف خود را انتقام خون عثمان بیان کردند. پس از آن صدای عایشه بلند شد و
آنچنان سخن میگفت که صوتش به همه جا میرسید. حمد و ثنای خدای عزوجل را بر زبان
آورد و گفت: اوضاع چنان بود که مردم به عثمان معترض بودند و عاملان او را
نمیخواستند. نزد ما آمدند و مشورت کردند و سخنان نیکو درباره اصلاح فیمابین مطرح
شد و ما توجه کردیم و عثمان را بیگناه و پرهیزگار و درست پیمان یافتیم.([۱۱])
این گونه بود که عایشه حق را به عثمان داد و هدف خود را؛ انتقام خون او معرفی کرد.
غافل از این که حتی، اگر او بیگناه کشته شده بود، نقش حضرت علی۷ در این جا چه بود؟
عایشه به جنگ با امیرالمؤمنین۷ بیرون آمده بود.
این در حالی است که در مورد دشمنی عایشه با خلیفه سوم آمده است که؛ هیچ کس به
اندازه او به خلیفه اهانت نمیکرد، تا جایی که او را نعثل([۱۲]) میخواند، و
هنگامی که عثمان کشته شد، او را مستحق قتل دانست و اظهار خوشحالی نمود، اما چون
انتخاب امیر مؤمنان علی۷ به گوش او رسید تغییر رویه داد و گفت: ای کاش آسمانها و
زمین فرو میریخت سرانجام نیز به بهانهی خونخواهی عثمان قیام کرد.([۱۳])
عثمانبن حنیف بعد از اینکه از سپاه عایشه با خبر شد به یکی از یارانش به نام
عمرانبن حصین گفت: رأی تو چیست؟ عمران گفت: جلو آنها را میگیریم تا علی۷
بیاید.، ولی عثمان قبول نکرد و مردم را در مسجد جمع کرد و آنها را از لشکر کشی
سپاه عایشه برای خونخواهی عثمان خبر داد. در مقابل مردم به او ریگ پرتاب کردند و
عثمانبن حنیف فهمید که سپاه عایشه در بصره دارای یار و همدست میباشد. ([۱۴])
بالاخره در یک شب سرد و بارانی عدهای از لشکریان به بصره حمله کردند و عثمانابن
حنیف را در مسجد دستگیر کردند و به دستور عایشه قرار شد او را به قتل برسانند، ولی
از قتل وی منصرف شد و دستور داد موی سر و صورت او را بکنند. ([۱۵])
هنگامی که خبر رفتن طلحه، زبیر و عایشه از مکه به سوی بصره به گوش امام علی۷ رسید،
حضرت به سوی شام حرکت کردند و قبل از آن برای مردم مدینه خطبهای خواندند.([۱۶])
علی۷ در مسیر حرکت به ذیقار رسیدند. عثمانبن حنیف خدمت حضرت آمد و گفت: یا
امیرالمؤمنین هنگامی که مرا به سوی بصره فرستادی دارای ریش بودم و حال که نزد تو
آمدم، ریش ندارم.([۱۷])
حضرت علی۷ به بصره آمد و واقعهی تلخ تاریخ؛ جنگ جمل رخ داد.
حضرت علی۷ از آنها پرسید: چه چیز طلب میکنید؟ گفتند: خون عثمان ر حضرت
فرمودند: لعنت خدا بر کسی که عثمان را کشت. آنگاه خطاب به سپاهیان خود فرمودند:
شمشیر نزنید، تیر پرتاب نکنید، تا اینکه عذر داشته باشید. بالاخره جنگ با پرتاب
تیر از سپاه عایشه شروع شد، عدهای کشته شدند و ابنعباس به سوی عایشه رفت و او را
به برگشتن امر کرد، امّا عایشه برنگشت.([۱۸])
عایشه کینه زیادی از حضرت علی۷ در دل داشت، آنگونه که حضرت در سخنانشان کینه او را
نسبت به خویشتن چنین بیان میفرمایند:
کینهی عایشه در سینهاش چون کورهی آهنگری شعلهور گردید، اگر از او میخواستند
آنچه را که بر ضد من انجام داد، نسبت به دیگری روا دارد سر باز میزد، به هر حال
احترام نخست او برقرار است و حسابرسی اعمال او با خدای بزرگ است.([۱۹])
بالاخره جنگی که درمیدانش عایشه سوار بر شتر فتنهگری میکرد و به “جنگ جمل” مشهور
شد؛ به نفع سپاه حضرت خاتمه یافت.
حضرت دستور دادند تا شتر عایشه را پی کنند؛ گویا تا هنگام وسط میدان بودن این شتر
آتش فتنه خاموش شدنی نبود. یکی از جلوههای به جا مانده از تاریخ جمل این است که
حتی عایشه به حضرت دشنام میداد، ولی امیرالمؤمنین اجازه ندادند کسی عایشه را اذیت
کند، بلکه بنا به اظهار نویسندهی تاریخ طبری:
حضرت علی۷ هر چه را شایسته بود از مرکب و توشه و لوازم فراهم کرد و همه کسانی را
که همراه وی آمده بودند و سالم بودند، همراهش فرستاد، مگر آنهایی که خود
میخواستند بمانند. چهل نفر از زنان معتبر بصره را نیز برای همراهی عایشه برگزید و
خطاب به محمدبن ابوبکر فرمود: تدارک ببین و او را برسان و چون روز حرکت عایشه فرا
رسید، حضرت علی۷ نزد وی آمد، در حالی که دیگران نیز حضور داشتند. عایشه بیرون رفت و
مردم هم با او وداع کردند.([۲۰])
آنچه که از مباحث این گفتار به دست میآید این است که عایشه از موقعیت سیاسی ـ
اجتماعی خود ـ همسر پیامبر بودن ـ سوء استفاده کرد و افرادی را به دور خود گردآورد
تا بتواند به کمک آنها بر حضرت علی۷ غلبه یابد.
از این ماجرا آنچه بر صفحات تاریخ ماندگار شد؛ حیله و بغض نابخشودنی عایشه نسبت به
حضرت علی۷ است. از فتنه جمل باید عبرت گرفت و از خداوند حکیم توانا عاجزانه درخواست
کرد که یک لحظه ما را به خودمان وانگذارد و رحمتش را از ما دریغ مفرماید.
بانوان حرکت آفرین الهی:
الف. در جنگ جمل؛
بر همگان روشن است که زنان از موهبتهای عظیم الهی برخوردارند و این قشر سعادت و
شقاوت جامعه را در گرو رفتار و کردار خود دارند. دورهی حکومت حضرت علی۷ قطعهای از
نقش آفرینی زنان در تاریخ است و جنگ جمل گواه صادقی بر این منظور میباشد.
ام الفضل؛ وی دختر حارث از یاران حضرت علی۷ در واقعه جمل بود.
او که در مکه زندگی میکرد، اطلاعات مربوط به تجهیز لشکر ناکثین را به دست آورد، و
مردی به نام ظفر را اجیر کرد و به مدینه نزد حضرت علی۷ فرستاد تا امیرالمؤمنین را
از خروج طلحه و زبیر و عایشه به سوی بصره آگاه سازد.([۲۱])
همچنین ذکر شده که هنگام عزیمت طلحه و زبیر به سوی بصره ام الفضل نامهای به
امیرالمؤمنین علی۷ نوشت و یادآور شد که؛ اما بعد بداند امیرالمؤمنین که طلحه و
زبیر و عایشه قصد عزیمت بصره را دارند و مردم را بر جنگ و محاربت با تو ترغیب کرده
و چنین در زبانها انداختهاند که ما، خون عثمان را طلب میکنیم و عنقریب به جانب
بصره روان خواهند شد. خدای تعالی یار تو است و تو برحقی، و زود باشد که ظفر و نصرت
تو را رو نماید و السلام. این نامه را توسط فردی که صاحب عقل و فصاحت بود به دست
مبارک امام رساند و بدین طریق حضرت را از فتنهی بزرگی که در حال شکلگیری بود آگاه
نمود.([۲۲])
ام ذریح؛ ام ذریح العبدیه بانوی گرانقدر شاعر عرب که دوستدار امیرالمؤمنین علی۷
بود و در جنگ جمل با اشعار حماسی خود نقش اساسی در ترغیب مردم به جنگ با سپاه دشمن
داشت و اینگونه در تاریخ جاودانه شد.([۲۳])
لیلی غفاریه؛ او یکی از مجاهدان و جنگجویان زمان حیات پیامبر اکرم۹ بود و بارها
همراه پیامبر در جنگها شرکت نمود و به مداوای مجروحان پرداخت. در زمان بالا رفتن
جنگ جمل همراه حضرت علی۷ به سوی بصره حرکت کرد و نزد عایشه رفت و گفت: آیا احادیثی
که پیامبر در فضیلت علی۷ بیان کرده بود را شنیدهای؟! عایشه گفت: بله.([۲۴])
با این بیان روشن میشود که گویا لیلی غفاریه از عایشه، سابقه او و همنشینی او با
پیامبر اکرم۹ خبر دارد و میداند که پیامبر در طول حیاتشان به جانشینی بعد از خود
اشاره کردهاند و حضرت علی۷ را به مردم معرفی فرمودهاند. از اینرو این زن باهوش و
پاک سرشت صحبت را از نقطه حساس شروع میکند تا از عایشه اعتراف بگیرد که این حضرت
علی۷ است که بعد از پیامبر اکرم۹ خلیفهی به حق مسلمین میباشد، پس به چه دلیل با
او به جنگ پرداخته و ایشان را قاتل عثمان معرفی کرده است؟! در واقع لیلی غفاریه
برای بازگشت عایشه از راه رفته، این روش را برای موعظه و پند به او انتخاب کرد و
علاوه بر این در ارشاد مردم به سوی سپاه امیرالمؤمنین۷ نقش روشنی داشت.
ب. در جنگ صفین؛
یکی دیگر از صحنههایی که زنان در تاریخ اسلام خوش درخشیدهاند، جنگ صفین است. نقش
آفرینی در جنگها، فقط در مبارزه با شمشیر و اسلحه و … خلاصه نمیشود، بلکه ترغیب
و تحریص مردم برای جنگ با دشمنان اسلام و قدرتمند کردن سپاه و تقویت روحیهی
رزمندگان ارزشی کمتر از حضور در خط مقدم ندارد؛ که از این فرصت مردان کمتر
میتوانند استفاده کنند، و خداوند متعال این توانایی را به زنان عطا فرموده است.
ام الخیر سخنور صفین؛ وی دختر حریش البارقیه جزو تابعین که زمان حیات پیامبر را
ندیده، ولی با اصحاب رسول خدا۹ بوده و از اهالی کوفه و معروف به ذکاوت، فصاحت و
بلاغت است. وی از محبین و شیعیان امیرالمؤمنین بود و با حضرت علی۷ در جنگ صفین حضور
داشته است.
به طوری که معاویه به والی خود در کوفه نوشت: امالخیر بنت حریش البارقیه را با
احترام نزد من بفرست و بدان که او را درباره تو سند میدانم، اگر تو را به نیکی یاد
کرد، من هم با تو خوشرفتاری میکنم و الا نه. وقتی نامه به دست والی رسید، امالخیر
را احضار کرد و متن نامه را برای او قرائت کرد. امالخیر گفت: من اهل دروغ و ناحق
گویی نیستم، دلم میخواست معاویه را ملاقات کنم و مطالبی را به اطلاع او برسانم.
والی ساز و برگ سفر را فراهم کرد و امالخیر را به سوی شام فرستاد، هنگام حرکت به
او گفت: امالخیر، معاویه سرنوشت من را به دست تو سپرده، اگر خیر بگویی برای من
خیر است والا نه، پس ملاحظه حال من را بکن. امالخیر در شام معاویه را ملاقات کرد.
معاویه به وی گفت: راه را چگونه پیمودی؟ امالخیر گفت: با خوشی و سلامت. معاویه
گفت: روزی که عمار یاسر در جنگ صفین کشته شد چه گفت؟ امالخیر گفت: فراموش کردم
معاویه به اطرافیان گفت: ماجرای آن روز را بیان کنید یکی از آنها گفت: به خاطر
دارم که چگونه لباس بر تن داشتی و بر شتر سوار بودی. آن روز همچون مردان تازیانهای
به دست گرفته و میگفتی: مردم از خدا بترسید، خداوند حق را آشکار و دلیل را روشن و
راه را نورانی ساخت. خداوند شما را رحمت کند آیا از جنگ فرار میکنید؟! یا از
اسلام، یا از حق؟! سپس سرت را رو به آسمان بردی و گفتی: خدایا صبرها و یقینها
ضعیف شده و ترس، انتشار یافته است. مردم! خداوند شما را رحمت کند، بیایید و امام
عادل و وصی وفادار و راستگوی بزرگ را یاری کنید، این دشمنها باقیماندهی جنگهای
بدر و کینههای دوران جاهلیت و جنگ احد هستند. معاویه گفت: ای امالخیر به خدا
منظورت از این سخنان کشتن من بوده است، اگر تو را بکشم معذورم. امالخیر گفت: ای
پسر هند خوشحالم که به دست آدم پستی چون تو کشته شوم.([۲۵])
از سخنان امالخیر به چند مطلب میتوان پی برد:
۱. امالخیر برای پند و موعظه و بیدار کردن مردم در جنگ صفین، آنها را دعوت به
توحید کرد و سخنش را از اصل اولیه دین آغاز نمود.
۲. از اسلام و حق نمیتوان فرار کرد چون راه، روشن است.
۳. مردم را دعوت به پشتیبانی از ولایت میکند واز دشمنانی کهاز طریق جنگ
عقدههایشان راخالی میکنند، بر حذر میدارد.
۴. شجاعت این زن بینظیر است، به طوری که کشته شدن به دست معاویه را برای خود
افتخار میداند.
زرقاء و دفاع از ولایت؛ زرقاء بنت عدیبن قیس از جمله زنانی بود که در جنگ صفین
مردم را ترغیب به دفاع از ولایت میکرد و نقش زیادی در پیروزی این جنگ داشت.
شبی که معاویه با گروهی از خاصان دربار چون؛ عمر و عاص، سعید، عتبه و ولید به گفت و
گو نشسته بود، خطاب به آنان گفت: هیچکس از شما زرقاء را در روز صفین به یاد دارد؟
بعضی گفتند: ما سخنان او را حفظ کردهایم. معاویه پرسید: رأی شما در حق او
چیست؟ گفتند: او را به شمشیر آبدار کیفر باید کرد. معاویه گفت: بد رأی دادید.
آیا برای من قبیح نیست که مرتکب قتل زنی بشوم و این عار برای من بماند که زنی را
کشتم. سپس به حاکم کوفه دستور داد که وی را به همراه محارمش با ساز و برگ سفر و
احترام و آسایش به شام بفرستد. وقتی والی کوفه متن نامهی معاویه را به اطلاع زرقاء
رساند، زرقاء پاسخ دا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 