پاورپوینت کامل راه بردی به سوی تقریب ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راه بردی به سوی تقریب ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راه بردی به سوی تقریب ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راه بردی به سوی تقریب ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

۹

آیهالله سبحانی در نامه ای خطاب به قرضاویآقای قرضاوی از مرحوم شلتوت پیروی کنید و رشته تقریب مذاهب را محکمتر کنید

در پی اظهارات یوسف قرضاوی در گفت وگو با روزنامه مصری الیوم، آیهالله جعفر سبحانی با ارسال نامه ای خطاب به قرضاوی تاکید کرد: آنچه که حکمت و درایت از بزرگان می طلبد، این است که بر مواضع مشترک پای بفشارند و مسایل اختلافی را نادیده گرفته، یا فقط در همایش های علمی و دور از جنجال های سیاسی مطرح کنند.

گزیده ای از متن نامه آیهالله سبحانی به قرضاوی چنین است:

حضور انور جناب آقای دکتر شیخ یوسف القرضاوی ـ دامت برکاته ـ با اهدای سلام، موفقیت روز افزون وجود مبارک را در تقریب مسلمانان و حفظ وحدت کلمه، و نشر فرهنگ صحیح اسلامی در میان امت اسلامی، از خداوند متعال خواستاریم.

بیانیه جنابعالی مورخ ۱۳ رمضان ۱۴۲۹ برابر با ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۸ در پاسخ به خبرگزاری مهر، و آقایان فضل الله و تسخیری، ملاحظه شد.

بیانیه مزبور نکات برجسته قابل تقدیری دارد؛ زیرا به طور استدلالی شیعه را از اعتقاد به تحریف قرآن مبرا دانسته اید. دفاع جنابعالی از به کارگیری انرژی صلح آمیز هسته ای توسط ایران نیز مایه تقدیر و تشکر است. علمای بزرگ اسلام پیوسته باید با دید وسیع و فکر باز بر مسایل بنگرند و اختلافات طایفه ای مانع آنان از رؤیت حقایق نشود و با شجاعت سخن حق را بر زبان آورند، و جنابعالی نیز همین کار را انجام داده اید.

در این که جنابعالی مرد تقریب هستید و پیوسته در حفظ وحدت کلمه مقالات و سخنرانی هایی داشته اید، سخنی نیست و همگان از موضع شما در این مسأله به خوبی آگاهند و انتظار از شما جز این نیست که از استاد بزرگ مرحوم شلتوت، پیروی کنید و رشته تقریب را محکمتر نمایید. اختلاف در میان مسلمانان، پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) وجود داشته و تاکنون ادامه دارد، و چنین اختلافی در ظرف یک روز و یک هفته و یک سال، برطرف نمی شود. آنچه که حکمت و درایت از بزرگان می طلبد، این است که بر مواضع مشترک پای بفشارند و مسایل اختلافی را نادیده گرفته، یا فقط در همایش های علمی و دور از جنجال های سیاسی مطرح کنند و تا می توانند دایره اختلاف را کم کنند.

ولی با تقدیر و تشکر از شما، نظر جنابعالی را به نکات زیر جلب می کنم:

۱. حضرت عالی، و همه افراد متفکر می دانند که غرب و صهیونیسم جهانی، سالیان درازی است که برای دور کردن جهانیان از اسلام، بر سه شعار تأکید می کنند و از آن ها بهره می گیرند که آن ها عبارت است از:

۱. اسلام هراسی؛ ۲. ایران هراسی؛ ۳. شیعه هراسی.

رسانه های آن ها پیوسته غربیان، بلکه همه جهانیان را از این سه موضوع می ترسانند؛ گویا این ها خطرناک ترین مسایل برای تمدن بشری و صلح جهانی هستند!!

در چنین شرایطی، مصاحبه جنابعالی با روزنامه «المصری الیوم» درباره شیعه و گسترش موج تبشیر شیعی در کشورهای غالباً سنی مذهب و هشدار شما در این باره، چه معنایی می تواند داشته باشد؟! برداشت خوانندگان (برخلاف شخص جنابعالی) چه می تواند باشد؟! جز این که موضع استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل را تأیید کرده و برآن صحه بگذارد؟!

۲. جنابعالی، که بر اهل بدعت بودن شیعه تأکید می کنید و از طرفی هم از میان هفتاد و سه فرقه تنها اهل سنت را اهل نجات می دانید و دیگر فرق را اهل دوزخ شمرده و بر موضع خود با حدیث معروف استدلال می نمایید، در این شرایط برداشت یک جوان متعصب سنی چه می تواند باشد؟ جز آن که کمربند انفجاری به خود ببندد و از اردن به حله عراق برود، تا با انفجار آن، جمع کثیری از شیعیان را بکشد و به عقیده خود، راهی بهشت شود! و فراتر از آن، خانواده او در اردن برای وی جشن عروسی بگیرند؛ زیرا بدون ازدواج به رحمت حق پیوسته است!!…

۳. شما مسأله ی گسترش تشیع در نقاط سنی نشین را خطری برای اسلام سنی تلقی می کنید، اما آیا هیچ اطلاع دارید که در عربستان سعودی و در امارات روزی نمی گذرد مگر این که کتابی، یا رساله ای و مقاله ای علیه شیعه نوشته می شود؟! و متأسفانه همگی تکرار مکررات و تهمت واهی است که ده ها بار، پاسخ آن ها داده شده است. آیا شایسته نیست که جنابعالی در یکی از مصاحبه ها و پیام ها این عمل را نکوهش کنید؟ آنان حتی به این حد اکتفا نکرده، کتاب هایی در نقد شیعه به نام علمای شیعه چاپ و منتشر می کنند و حتی کتابی به نام این جانب و کتاب دیگری به نام مرحوم علامه عسکری چاپ و منتشر کرده و هر دو نفر را مبلغ وهابیت و منتقد تشیع معرفی کرده اند!

حتی اخیراً در مصر عزیز (زادگاه جنابعالی) کتابی در نقد نظر فقهی این جانب درباره «الصلاه خیر من النوم» نوشته اند که سه چهارم آن فحاشی و بدگویی و افترا و تهمت است و من به عرض جنابعالی می رسانم که روی جلد چنین نوشته است: «جعفر السبحانی …لا محقق مقرب» و شگفت اینجاست که یکی از اساتید أزهر به نام محمد البری مقدمه ای بر آن نوشته است. آیا بحث در یک فرع فقهی شایسته این همه بدگویی و بدزبانی است؟!…

شما در این بیانیه برای شیعه دو نوع بدعت طرح کرده اید:

۱. بدعت نظری ۲. بدعت عملی.

با این که مجال سخن کم است، به نوعی به تحلیل آن ها می پردازیم:

الف. بدعت های نظری:

۱. ادعای وصایت برای امیرالمؤمنین علی(ع)؛ شکی نیست که اساس تشیع این است که رهبری علمی و سیاسی امت پس از درگذشت پیامبر اکرم(ص) از آن عترت او و در رأس آنان، امیر مؤمنان علی(ع) است و وصایت آن حضرت از طریق احادیث متواتر، ثابت شده است…

با توجه به چنین ادله روشنی که شیعه در اختیار دارد، لااقل باید این گروه را معذور بشمارید نه «مبتدع بالأخص» شما فقهای عزیز می گویید: «للمصیب أجران و للمخطی أجرٌ واحد» در این صورت، نه تنها شیعه مبتدع نخواهد بود، بلکه دارای پاداش خواهد بود.

در این بیانیه خود، تصریح می کنید که اختلاف در فروع قابل تسامح و تحمل است و می فرمایید: اختلاف در فروع، در میان اهل سنت بیش از اختلاف میان اهل تشیع و اهل تسنن است. با توجه به این اصل که به آن تصریح فرمودید، آیا مسأله امامت و خلافت در میان اهل سنت از اصول است یا از فروع؟

بزرگان أشاعره مانند عضدالدین ایجی در «مواقف» و شارح آن میرسید شریف جرجانی و سعدالدین تفتازانی در «شرح مقاصد» و همچنین دیگران می گویند: امامت و خلافت از شاخه های امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا بر مسلمانان لازم است که به ترویج نیکوکاری و جلوگیری از کارهای زشت بپردازند. و این جز در پرتو یک قدرت اجرایی که مجری احکام باشد، انجام نمی گیرد و مرکز این قدرت امام و خلیفه است که باید مسلمانان چنین امامی داشته باشند.

در این استدلال، شیعه و سنی، همراه و هم گامند، ولی در پدید آوردن چنین قوه مجریه ای دو نظر در میان آنان هست:

۱. تعیین امام باید به وسیله شورای مهاجر و انصار انجام گیرد.

۲. امام باید به وسیله پیامبر گرامی و به تنصیص الهی انتخاب شود.

فعلاً کاری به ترجیح هیچ یک از دو نظر نداریم. سؤال این است که چه شد نظریه اول عین سنت و نظریه دوم، عین بدعت شد؟! در حالی که نظریه اول جز یک سیره ناقص خلفا چیزی در اختیار ندارد، و نظریه دوم بر احادیث گذشته متکی است. انصاف ایجاب می کند، برداشت ما از هر دو یکی باشد، نه این که یکی را پیرو سنت و دیگری را پیرو بدعت تلقی کنیم: «إن هی إلا قسمه ضیزی».

پس آن تسامح و هم زیستی مسالمت آمیز در فروع کجا رفت؟!

۲. آگاهی از غیب؛ آگاهی از غیب و به تعبیر دیگر «علم غیب» که بر دو نوع است:

الف. ذاتی و نامحدود که تنها از آن خداست و قرآن مجید می فرماید:

(قُل لاَیعلَمُ مَن فِی السّموات وَ الأرضِ الغَیْبَ إلاّ اللهُ وَمَا یَشْعُروُن أیَّان یُبْعَثُون)

ب. آگاهی اکتسابی آن هم محدود به اذن خداست. ….

۳. عصمت عترت؛ عصمت جز این نیست که حالت خداترسی در انسان به مرحله ای برسد که جز رضای حق چیزی محرک او نباشد، و آثار گناه آنچنان در نظر او مجسم گردد که او را در مقابل گناه بیمه سازد. آیا امکان ندارد که انسانی در مسیر تکامل روحی به این حد برسد که در مقابل گناه بیمه گردد و احیاناً از نظر روحی به قدری متعالی باشد که خطا نکند؟!

مریم عذرا پیامبر نبود، اما به تصریح قرآن معصوم و مصون از گناه بود؛ چنانکه می فرماید:

(یا مَرْیَمُ إِنّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِساءِ الْعالَمینَ)

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.