پاورپوینت کامل امام صادق (ع) شارح حقایق الهی ۳۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام صادق (ع) شارح حقایق الهی ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام صادق (ع) شارح حقایق الهی ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام صادق (ع) شارح حقایق الهی ۳۸ اسلاید در PowerPoint :
۱۱
وجود مبارک امیر بیان، علی بن ابیطالب (ع) در یکی از خطبه های نهج البلاغه، در وصف رسول اکرم (ص) وقتی آن حضرت را معرفی می کند، می فرماید: پیامبر کسی است که وَالْمُعْتَامُ لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ[۱]؛ خدای سبحان او را انتخاب کرد. معتام، یعنی مختار و منتخب.
حقایق الهی گاهی به صورت کتاب های آسمانی ظهور می کند، می شود تورات، انجیل، قرآن کریم و مانند آن؛ گاهی به صورت انبیا و اولیا و ائمه ظهور می کند، می شوند انسان های کامل؛ گاهی هم به صورت گسترده می شود، سماوات سبع و أرضین و فرشتگان و لوح و قلم و مانند آن؛ این ها حقایق الهی اند.
آنچه که در جهان امکان ظهور کرده است؛ گاهی به صورت انسان، گاهی به صورت کتاب، گاهی به صورت جهان تکوین، این ها حقایق الهی اند که بشر ممکن است به آن ها دسترسی داشته باشد. ما فوق آن ها که برای توده بشر دسترسی آسان نیست، نه انسان مأمور به فراگیری آن هاست، نه اگر آن ها را یاد نگرفت توبیخ می شود؛ آن حقایقی است مستور و غیبی.
ظهور حقایق الهی در انبیا،کتب آسمانی و اسرار عالم
اما این سه قسم را؛ یعنی انبیا، کتب آسمانی و اسرار عالم را که خدای سبحان آفرید، بخشی از این ها معرفتشان واجب است که اگر کسی این ها را یاد نگیرد، معاقب می شود. بخشی از این ها مستحب است، یک کمال زائد است. آشنایی به حقایق انسان و کتب آسمانی و حقایق خلقت کار آسانی نیست؛ یک معلم می طلبد. معلم هم باید از نظر علم و عمل معصوم باشد.
چون اگر تعلیم عادی باشد و کسی بخواهد در حوزه یا دانشگاه درس بگوید، بر فرض اشتباه بکند، قابل جبران است. اما اگر کسی بخواهد از طرف خدا سخن بگوید، کار خدا را تشریح می کند؛ آن هم با سرنوشت ابدی جوامع بشری ارتباط تنگاتنگ دارد، اگر بخواهد اشتباه بکند، قابل ترمیم نیست.
تفسیر و شرح حقایق الهی توسط معصوم
بنابراین کسانی شارح حقایق عالم اند که معصوم الهی باشند. هم در بخش علم منزّه از سهو و خطا باشند، هم در بخش های عمل این چنین باشند. در بین شارحان و معلمان، همه این ها یکسان نیستند. اگر )تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ[۲] هست، یا )وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ[۳] هست، نشانه آن است که شارحان حقایق الهی، مفسران و معلمان کتاب الهی یکسان نیستند.
معلم اول پیامبر اکرم(ص)و معلم ثانی حضرت امیر (ع)
در بین اهل معنا، می گویند: معلم اول، وجود مبارک رسول گرامی (ص) است و معلم ثانی وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) است. حالا در بین اهل معقول، اصطلاحی در فلسفه است که ارسطو را می گفتند: معلم اول، فارابی را می گفتند: معلم دوم و اگر امکاناتی برای بوعلی فراهم می گردید، او می شد معلم ثالث؛ این ها در حوزه بشری است، اما از طرف خدای سبحان بخواهند کتاب الهی را شرح کنند، پیام او را تشریح و تحریر کنند، اولین معلم وجود مبارک پیغمبر (ص) است.
این اولیت، اولیت تاریخی نیست، اولیت رتبی است. با اینکه انبیای ابراهیمی: از نظر تاریخ، مقدم بر رسول گرامی (ص) بودند، اما معلم اول از نظر رتبه، وجود مبارک رسول گرامی (ص) است.
شما در جریان دعای مخصوص پیامبر (ص) می خوانید: )إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ حَنیفًا وَ مَا أنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ(.[۴] در بخش پایانی سوره مبارکه انعام است که از طرف ذات أقدس إله به رسولش دستور داده شد بگو: )وَ أنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمینَ(؛[۵] این اول المسلمین نه یعنی از نظر تاریخ، اول من مسلمان شدم، بعد امت من مسلمان شدند! وگرنه هر پیامبری اول المسلمین است نسبت به امت خود و این درباره انبیای دیگر نیامده است.
آنچه درباره انبیای دیگر آمده أنا من المسلمین است، أنا من المؤمنین است. اگر درباره حضرت موسای کلیم دارد )و أنا اوّل المؤمنین(، آن هم اولیت نسبی است؛ یعنی در این صحنه، اول کسی که به تو ایمان می آورد منم، بعد قوم من که بنی اسرائیل باشند. اما اولیت رتبی، درجه، فضیلت، فوز و مقام، مخصوص رسول گرامی (ص) است و )أنا اوّل المسلمین(. اما این دعایی که ما در طلیعه نماز می خوانیم ـ هر نمازگزاری مستحب است وجهت وجهی را بخواند ـ آنجا دارد: و أنا من المسلمین، نه أنا اوّل المسلمین. أنا اوّل المسلمین مخصوص وجود مبارک پیغمبر (ص) است.
مرحوم شیخ مفید( قدس سره) در کتاب شریف امالی اش نقل می کند: در مسأله عهد اَلست، وقتی خدای سبحان فرمود: )ألستُ بربّکم(، اول گروه و سلسله ای که جواب دادند، سلسله انبیا و معصومین بودند، بعد مؤمنان و این ها. در بین سلسله انبیا و مرسلین و معصومین، اول کسی که پاسخ داد و گفت: بلی، وجود مبارک پیغمبر (ص) بود، سپس علی بن أبیطالب (ع). این ها نشان می دهد که این اولیت، اولیت تاریخی و زمانی و امثال ذلک نیست.
اگر آن بزرگان اهل معرفت می گویند: معلم اول، وجود مبارک رسول گرامی (ص)است، معلم ثانی وجود مبارک حضرت امیر (ع) است، این اولیت و ثانویت رتبی و درجه وجودی است، نه تاریخی و زمانی! حضرت امیر (ع) می فرماید: خداوند وجود مبارک پیامبر (ص) را برای شرح حقایق خود انتخاب کرد؛ چون اللهُ یَجتبی مِن النّاس رَسُولاً وَ مِنَ الملائکَهِ وَ مِنَ النّاس؛ آن ها مجتبای الهی اند. جبایه شده، برچین شده الهی اند. اما برای توده مردم، این ها، مصطفایند، مجتبایند تا حلال و حرام را بگویند، مسائل اخلاقی را بگویند، امر به معروف و نهی از منکر را دستور بدهند و مانند آن.
برای خواص و اخص، شرح حقایق را به عهده دارند؛ حقیقت برزخ چیست، حقیقت بهشت چیست، حقیقت قیامت چیست، حقیقت روح چیست. این چنین نیست که )وَ مَا أُوتِیتُم مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَلیل[۶] ناظر به همه افراد باشد که کسی نتواند حقیقت روح را بفهمد. خود روح که خودش را می شناسد. آنکه بالاتر از روح است، روح را می شناسد. پس این چنین نیست که )وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی(.[۷] توده مردم یک سلسله خواسته هایی دارند، برای آن ها یک سلسل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 