پاورپوینت کامل طواف عشق در کعبه شهادت ۱۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل طواف عشق در کعبه شهادت ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل طواف عشق در کعبه شهادت ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل طواف عشق در کعبه شهادت ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۲۸

سخن از آب گفتن در صحرای واویلا، افسانه ای بیش نیست… اینجا نباید سخن از آب بگویی؛ حتی اگر مادرت بانوی همه آب های جهان باشد و پدرت سقای کوثر بهشت! اینجا نباید سخن از آب بگویی؛ حتی اگر ثمره نیکوی ( مَرَجَ البَحْرینِ یلْتَقیانَ ) [۱] باشی! اینجا اگر سخن از آب بگویی، با چنگ و دندان های تیز کسانی رو به رو می شوی که روزگاری قلم بر کاغذ فرسائیدند و برایت نامه ها فرستادند که بیایی و امیرشان باشی و حالا… حالا فقط به درهمی و دیناری تو را فروخته اند و آن درهم و دینار برایشان ارزشمندتر و بهتر از ولایت و تبعیت از تو بود!

اینجا فقط باید از خون حرف بزنی… خونی که در مظلومیت هابیل جوشیده است و در توبه آدم و استقامت نوح و شهادت یحیی فوران کرده است… خونی که مسائب مسیح را یک به یک خوانده و در امتحان ایوب، سربلند استوار مانده است!…

اینجا باید از گودالی سخن بگویی که گود است و پست، اما خون عزیز خدا… نه خون خدا، همان ثارالله را در خویش مکیده و از حضیض ذلت به اوج عزت رسیده است!

این لشکر عظیم که مقابلت ایستاده اند، همان امضا کنندگان نامه های دعوت اند که شمشیر آخته را به استقبالت آورده اند و تو اینجا هم باید همان کشتی نجاتی باشی که در این طوفان بلاخیز، طریقان راه را به سلامت به ساحل نجات برسانی و برای رسیدن به ساحل نجات چه چیزی گران بهاتر و ارزشمندتر از خون تو… ثارالله که هماره در قلب ها بجوشد و به راستی و صدق و درستی دعوت کند و از کژی و ناراستی و پستی برهاند!

اینجا واحه واحه عطشانی، با گودالی که بلندترین قله جغرافیا و ظهری که مقدس ترین لحظه تاریخ است، چراغی است برای هدایت، برای تشخیص حق از باطل… و به راستی در این سرزمین چگونه از شهادت باید پرهیز کرد، ا ین فکر خام فرو رفتگان در جهل چه بود که امان نامه می آوردند برای تفرقه و جدایی…؛ مگر نمی دانستند که شهادت، آن چیزی است که تو و یارانت برایش هستی یافته اید!…

به راستی در نیافته بودند، تو که سفیر عشق خداوندی، چگونه می توانی تلاش هزاران پیامبر را نادیده بگیری؟ تلاش تمام هدایت کنندگان، پیام های صحف و تورات و انجیل، زبور و فرقان را. …

حالا روز دهم است و من به زیارت گل آمده ام با سینه ای سوخته و چشمی گداخته، با لبانی تاولناک و دستانی که بر سر انگشتانش حسینیه ای برپاست… از خونی می خواهم بگویم که چه سینه ها را که نسوزانده است و چه دل ها را که چکه چکه آب نکرده است… خونی که رنگ عشق را رقم می زند و مشق الهامی می شود برای همه پیام آوران آزادی و آزادگی؛ شکوهمندی