پاورپوینت کامل معمای قصر ۲۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معمای قصر ۲۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معمای قصر ۲۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معمای قصر ۲۲ اسلاید در PowerPoint :

۶۸

ساعت ۱۲:۰۰ شب بود. همه جا تاریک تاریک. همه در خواب بودند. او همه را جا گذاشته بود. باید این سفر اسرار آمیز را به تنهایی می رفت. دوستانش به او گفته بودند: «تنهایی، بدون پدر و مادر و بزرگترا… یه حال دیگه ای می ده!».

نگاهی به سر در قصر انداخت. نشانه های عجیبی که تا به حال ندیده بود، با آدم هایی عجیب تر از در و دیوار، او را به سمت خود می خواندند. نشانه ها با او حرف می زدند و از او می خواستند، تا قدم به ورودی قصر بگذارد.

رنگ ها، صداها، آهنگ ها و حتی آدم ها، جور دیگری بودند. همه چیز در نهایت شگفتی، جذّاب و خواستنی بود: «بیخودی این بزرگترا، ماها رو از اومدن به این جاها می ترسونن!!».

به قدم هایش شتاب بیشتری داد. وارد اتاق بزرگی شد که ۵۰ ـ ۴۰ نفری در آن حضور داشتند. بعضی نیامده، می رفتند؛ بعضی مثل او چندی می نشستند و بهره ای می بردند. گروهی هم انگار، پاتوقشان آنجا باشد، ماندنی بودند.

با آن ها زیاد حرف نزد و با کنجکاوی و حیرت گوشه ای نشست و اتاق ها را زیر نظر گرفت.

اتاق ها دیوار نداشتند. با حفاظ های نامرئی که می توانستی با دست زدن به دیوارشان با سرعت نور از شهری به شهر دیگر از کشوری به کشور دیگر یا حتی از قاره ای به قاره دیگر بروی.

«به اندازه تموم دنیا بزرگ و قشنگه. چقدر جذاب و هیجانیه، کاش اونایی که ما رو از اومدن به اینجاها منع می کنن، می دونستن اینجا چه جاییه. یه جام جهان نماست واسه خودش!».

آن وقت، خودش به جای همه دید، به جای همه شنید و به جای همه تجربه کرد.

صداها و چهره های زیبا و دلربایی او را به آمدن و پیوستن به جمعشان، دعوت می کردند:

ـ «سلام عزیزم! اسم؟! سن؟! جنس؟! چه خبرا؟!».

ـ «چه خبر اینورا؟! تازه واردی؟!».

ـ «میای با ما باشی؟! یه چیزی بگو…».

احوال پرسی صمیمانه شان نه تنها او را خوشحال نکرد؛ بلکه باعث دلهره و اضطرابش شد. ضربان قلبش تند شده بود: «این چه خوشامدگویی یه. چه زود خودمانی می شن!».

اسم ها… صداها او را ترسانده بودند. هزاران اسم مستعار، بی شناسنامه، بی هویت… انگار همه پشت هزاران نقاب در حال حرکت و نمایش بودند. فراماسونری چه فرقه ای بود یا بالماسکه کدام پادشاه؟! برایش عجیب و کمی ترسناک می نمود.

از پدر شنیده بود که در این قصر و اتاق هایش، هیچ اسم و قیافه ای قابل اعتماد نیست. امکان تغییر همه چیز وجود دارد. تبدیل شدن دختری جوان به پیرمردی زشت و عقده ای، پسری خوش صحبت و مدّعی به بیوه ای شکست خورده، مجنون قسم خورده عاشقی به هرزه گردی مردم آزار و روانی، ناصح دلسوز و کارشناسی به شیاد سودجو و حرفه ای و حتی تبدیل چندین نفر به یک نفر که در اسم ها و چهره های مختلف، تکثیر شده است. به برخی اتاق ها که قدم می گذاشت، قسمتی از مغزش را می تراشیدند، تراشه ای از باورها و اعتقاداتش را هم از قلبش در می آوردند و بر زمین های مغناطیسی می ریختند. بعد اجازه ورود به او می دادند. حس می کرد با هر قدم، کند ذهن تر شده است.

ندایی به او می گفت: «برگرد!!».

آن ذهن پرسشگر و حقیقت جویی که ابتدا راهنمایی اش می کرد، حالا ضعیف و ضعیف تر شده بود؛ کوچک تر و بی تفاوت تر.

بوی تعفن در بعضی اتاق ها آن قدر زیاد می شد که حالش را به هم می زد. لازم نبود دنبال سطل های زباله بگردد.

بوی زباله ها آزارش می داد. چهره های زیبا و رؤیایی و حرف های فریبنده، دیگر برایش خواستنی و زیبا نمی نمود

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.