پاورپوینت کامل بانو حُدَیث( قسمت دوم و پایانی) ۸۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بانو حُدَیث( قسمت دوم و پایانی) ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بانو حُدَیث( قسمت دوم و پایانی) ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بانو حُدَیث( قسمت دوم و پایانی) ۸۱ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
شناخت و معرفی اسوه های آسمانی نقش بسیار تعیین کننده ای در حیات دنیوی و اخروی انسان ها دارد. «بانو حُدَیث» یکی از بانوان با فضیلت و از اسوه های تقوا و شرافت و از مخدرات کم نظیر تاریخ است که افتخار همسری امام هادی(ع)، مادری امام حسن عسکری(ع) و جده امام زمان(عج) بودن را داشت و در زمان شهادت امام حسن عسکری(ع)، به عنوان وصی ایشان و ملجأ شیعیان شناخته می شد.
در شماره گذشته به شخصیت آسمانی این بانوی گرانقدر و نحوه ورود ایشان به خانه ولایت پرداختیم. اینک در ادامه بحث نیم نگاهی به نقش سیاسی ـ اجتماعی و عملکردهای این بانوی گرانقدر در پیشبرد اهداف متعالی امامان شیعه در هدایت جامعه می پردازیم.
نقش سیاسی ـ اجتماعی
مادر امام حسن عسکری(ع) از جمله مادران ائمه اطهار((ع)) بود که نقش اساسی و مهمی در جریانات سیاسی – اجتماعی داشت. حضور چشمگیر او را در جریانات سیاسی و اجتماعی در دو مقطع می توان مورد بررسی قرار داد: یکی نقش مهم این بانو در خانه امام هادی(ع) و دیگری نقش ایشان در دوران امامت امام حسن عسکری(ع) و پس از شهادت آن حضرت.
نقش بانو حدیث در دوران امام هادی(ع)
ورود این بانوی بزرگوار به خانه امامت ـ پیش از سال ۲۳۲ ق است که به نقلی این تاریخ، سال میلاد امام حسن عسکری(ع) فرزندایشان می باشد[۱] ـ که با مشکلات و فشارهای روانی و سیاسی متعددی که از سوی دستگاه خلافت بر خانه امامت وارد می شد، مواجه گردید که بارزترین آن ها تبعید امام هادی(ع) به سامرا بود.[۲]
از دیگر برخوردهایی که دستگاه خلافت با آن حضرت داشت، به دوران متوکل بازمی گردد. وی با شیعیان بسیار مخالف بود و به صورت رسمی و علنی از ذریه حضرت علی(ع) و شیعیان آن حضرت، اظهار انزجار و تنفر می کرد و هر کسی را که به او نسبت طرفداری و دوستی با حضرت علی(ع) و خاندان آن حضرت می دادند، نابود کرده و مالش را مصادره می نمود.[۳]
متوکل عباسی در پی سعایت هایی که از امام هادی(ع) در مدینه شد، آن حضرت را از مدینه به سامرا فراخواند. در این سفر «بانو حُدَیث» همراه و همدل آن حضرت بود. امام هادی(ع) به همراه همسر و فرزندشان امام حسن عسکری(ع) که کودکی خردسال بود، به همراه یحیی بن هرثمه، در سال ۲۳۴ ق وارد سامرا شد و تا پایان عمر خویش در این شهر به سر برد.[۴] «مسعودی» در کتاب «اثبات الوصیه» این نقل و انتقال را در سال ۲۳۶ ق بیان کرده است.[۵]
در طی این دوران، ایشان با مشکلاتی همچون: اختناق موجود در عصر متوکل، بازداشت های مکرر و هتک حرمت مواجه بود؛ چنان که به دستور متوکل بارها سربازان و مأموران، نابهنگام و غافلگیرانه به منزل امام حمله برده و خانه ایشان را مورد بازرسی قرار دادند.
در یکی از این هجمه های شبانه، امام(ع) را در اتاقی دربسته یافتند که فرشی جز ریگ نداشت، در حالی که آن حضرت لباس پشمینه بر تن کرده بود و آیاتی از قرآن را زمزمه می کرد. امام(ع) را در همان حال به مجلس متوکل بردند و از حضرت خواستند که در خوردن شراب با آن ها همراهی کند، ولی امام نپذیرفت و فرمود: «مرا معذور بدار! تاکنون گوشت و خون من هرگز به شراب آلوده نشده است». متوکل پذیرفت، ولی از امام خواست تا اشعاری را برای آن ها بخواند. حضرت فرمود: کمتر شعر می خوانم. متوکل گفت: چاره ای نیست. آن حضرت اشعاری را که متضمن بی وفایی دنیا و مرگ سلاطین و ذلت و خواری ایشان پس از مرگ بود، انشاء فرمود. این اشعار متوکل و اطرافیان او را سخت تحت تأثیر قرار داد. آنگاه خلیفه دستور داد امام را به خانه اش بازگردانند.[۶]
اگر چه اصل حضور امام هادی(ع) و خانواده اش در سامرا را می توان به معنای زندانی بودن گرفت، اما بازداشت هایی نیز در این مدت از سوی خلفا صورت می گرفت؛ برای مثال گزارش های تاریخی بیانگر آن است که امام(ع) در دوره مستعین زمانی را در بازداشت به سر برده و سپس آزاد شده است.[۷] از زمان معتزّ، مهتدی و معتمد نیز چنین گزارش هایی در مورد زندانی کردن این دو امام همام رسیده است.[۸]
سرانجام امام هادی(ع) در سوم رجب سال ۲۵۴ ق، در سن چهل سالگی و در ایام خلافت «معتزّ» به شهادت رسید. پس از مراسم تشییع، پیکر پاک آن حضرت را طبق وصیت ایشان در منزل مسکونی شان، در محله عسکر سامرا، به خاک سپردند.[۹]
بازداشت های مکرر و شهادت امام هادی(ع) به طور طبیعی برای «بانو حُدیث» بسیار ناگوار بود و مشکلاتی را به همراه می آورد؛ اما این مشکلات نه تنها او را منفعل نکرد؛ بلکه حضوری مؤثرتر در حوادث و جریانات سیاسی این دوران، به ایشان بخشید. در حقیقت می توان گفت: خطرهایی که بر سر راه زنان و مادران رهبران بزرگ وجود داشت، کمتر از مخاطره های موجود بر سر راه رهبران جامعه نبود و با یک تصویر ذهنی از موقعیت این گونه مردان، می توان به وضعیت همسران آنان پی برد. افزون بر آن، در خانه ای که ملجأ و پناهگاه شیعیان و مستضعفان بود و اسرار در آن بیان می گردید، باید زنان این خانه محرم اسرار بوده و به طور پنهانی به فعالیت های سیاسی خود می پرداختند.
به هرحال «بانو حُدَیث» علاوه بر نقش تربیتی و پرورش فرزندی چون امام حسن عسکری(ع) که بر حسب تعلیمات امام هادی(ع)، بر طبق آموزش و پرورش مکتب نبوت بود، به مبارزه سیاسی نیز می پرداخت و حتی ممکن است به خاطر جنسیتش که کمتر موجب حساسیت سیاسی می شد، در موارد مهم و مخاطره آمیز از وجود او استفاده شده باشد؛ مانند سپردن امام زمان(عج) به او و رهسپار شدن به مکه مکرمه در دوران امام حسن عسکری(ع).
این بانوی ارجمند زمانی که در مدینه می زیست، زنان بزرگ عرب و مشایخ در محضر او جمع می شدند و از وی کسب فیض می کردند.[۱۰]
نقش بانو حُدَیث در دوران امام حسن عسکری(ع)
بانو حُدَیث، نقشی اساسی در جریانات سیاسی اجتماعی در دوران امام هادی(ع) داشت، ولی این نقش را به صورت پر رنگ تر می توان در دو مقطع از دوران زندگی امام حسن عسکری(ع) به وضوح مشاهده کرد.
۱. پیش از شهادت امام حسن عسکری(ع)
۲. پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)
بنا بر روایات و گزارش های تاریخی، امام حسن عسکری(ع) پیش از شهادت، روزی با مادر خویش درباره وقایع سال۲۶۰ ق و شهادت و مسموم شدنش سخن گفت و او را از اخبار و رویدادهای این سال آگاه کرد. سپس مهدی موعود(عج) آخرین وصی الهی را به او سپرد تا از سامرا خارج کند و برای سفر حج به مکه مکرمه برود.[۱۱] با قدری دقت در اوضاع سال های ۲۵۹ و ۲۶۰ ق می توان به سیاسی بودن این حرکت پی برد. سفر حج این بانو که به امر امام صورت گرفت، تنها یک سفر عبادی و معنوی نبود؛ بلکه پوششی برای حفظ ولی خدا و آخرین گنجینه الهی، حضرت بقیهالله(عج) بود و انتخاب این عنوان نیز برای تنش زدایی و زدودن حساسیت دستگاه خلافت صورت گرفت.[۱۲]
از روایات مزبور که راوی اصلی آن خود بانو حُدَیث، با کنیه «امّ ابی محمد» است، چنین برداشت می شود که این بانو برای امام(ع) قابل اطمینان بود و حتی نسبت به بسیاری از مردان مورد وثوق حضرت که برخی از وکلای ایشان به شمار می آمدند و زنان علویه ای که در کنار ایشان بودند، بیشتر مورد توجه امام بود و شهامت و عظمت روحی وی برای امام اثبات شده بود. انچه مسلم است مشکلات و سختی های فراوانی است که بر خانواده این امامان بزرگوار وارد شده است. بانو حُدَیث چه در زمان بازداشت امام هادی(ع) و چه به هنگام زندانی شدن امام عسکری(ع) به عنوان همسر و مادر، ناراحتی ها و نگرانی ها و سختی فراوانی را تحمل می کرد و حتی اگر هیچ گزارشی در منابع موجود به دست نرسد، با تصور شخصیت یک همسر و مادر می توان به عمق ناراحتی وی پی برد. او بانویی است که هم شاهد شهادت همسر جوان خود بود، هم در مصیبت شهادت فرزند جوانش می سوخت و هم دغدغه حفظ امام دوازدهم را داشت.
در مورد نقش سیاسی ـ اجتماعی «بانو حُدَیث» پس از شهادت امام حسن عسکری(ع)، می توان به دو گزارش مهم و مستند اشاره نمود:
۱. بنابر روایات و نقل های تاریخی، امام حسن عسکری(ع) تنها بانو حُدَیث را وصی خود قرار داد، با آنکه هم فرزند داشت و هم برادرش جعفر (کذاب) در قید حیات بود و قاعدتاً باید برادرش را وصی خود قرار می داد. ادعای بانو حُدَیث نزد قاضی اثبات شده بود و از این رو بخشی از اموال آن حضرت به وی داده شد.[۱۳]
لازم به ذکر است که اموال امام(ع) افزون بر خانه آن حضرت، شامل موقوفات و صدقات شیعیان نیز بود که باید صرف امور شیعیان می شد و آن حضرت بانو حُدَیث را لایق این مسئولیت دیده بود.[۱۴]
«شیخ مفید» در کتاب «فصول العشره» که در آن به ده شبهه مهم زمان خود درباره امام زمان(عج) پاسخ می دهد، پس از نقل ماجرای وصی قراردادن بانو حدیث از سوی امام، به ذکر دلایل عقلی و نقلی این کار می پردازد و از این حرکت به عنوان یک اقدام سیاسی یاد می کند.[۱۵] معلوم می شود که در زمان این متکلم شیعی نیز، معلوم و مشهود بوده که مادر حضرت، وصی اوست.
۲. پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) اوضاع شیعیان چنان بحران زده بود که به نقل مورخان و اندیشمندان، در زمان هیچ یک از ائمه((ع)) چنین وضعیتی پیش نیامده بود. «مسعودی» به این نکته اشاره نموده و به این ادعا و مسائل و پیامدهای پس از آن اشاره کرده است. وی می نویسد: «شیعیان پس از حسن بن علی العسکری(ع) به بیست فرقه تقسیم شدند».[۱۶] البته «شیخ مفید» می نویسد: «تا زمان او از فرقه های بیست گانه اثری بر جای نمانده و تنها فرقه شیعه اثنی عشری، که معتقد به امامت امام زمان(عج) و غیبت آن حضرت هستند، پا برجا مانده است».[۱۷]
در برخی نقل ها جریان وصی قرار دادن بانو حُدَیث را، مشابه وصایت حضرت زینب(س) از امام حسین(ع) دانسته اند که در روایتی نیز حکیمه خاتون به این تشابه تصریح می کند.
در روایتی از احمد بن ابراهیم آمده است:
«وی پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) نزد حکیمه رفت و از اعتقاد او درباره امامت پس از امام حسن عسکری(ع) پرسید. حکیمه در پاسخ گفت: به حجه بن الحسن(عج) اقتدا می کند. وی از محل و شخصیت امام زمان(عج) پرسید، حکیمه در پاسخ گفت: از دیدگان پنهان است. احمد بن ابراهیم پرسید: پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ حکیمه پاسخ داده: به جده، مادر ابومحمد. او گفت: آیا من به کسی اقتدا کنم که یک زن را وصی خود قرار داده است؟! حکیمه با درایت و درک وسیع خود پاسخ داد: به حسین(ع) اقتدا کن که خواهرش زینب(س) را وصی خویش قرار داد.»[۱۸]
در حالی که حضرت زینب(س) هر آنچه امام سجاد(ع) از علم الهی بیان می فرمود، انجام می داد و گفتار و رفتارش مستند به دانش حضرت بود و فلسفه این کار حفاظت از وجود مقدس امام سجاد(ع) بود.[۱۹]
احتمالاً منظور از اقتدا به کسی که یک زن را وصی خود قرار داده، امام زمان(عج) است؛ زیرا این گفت وگو پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) صورت گرفته است.
در روایت فوق مقایسه ای زیبا و منطقی میان حضرت زینب(س) و بانو حُدَیث دیده می شود. شاید بتوان حاصل این مقایسه را چنین ترسیم نمود: اولاً هر دو در بحرانی ترین مرحله و مقطع حساس تاریخ شیعه قرار داشتند، ثانیاً هر دو خبر شهادت امام و مقتدای خویش را می شنوند، با بینش عمیق خود می پذیرند و صبر می کنند. ثالثاً هر دو از طرف امام خود وصی می شوند با آنکه تحت ولایت امام بعدی هستند.
روشن است اینکه یک زن در بحران سیاسی و تحیر و سرگشتگی، پناه شیعیان باشد و رهبر جامعه، او را در امور اقتصادی و دینی مهم جامعه وصی خویش قرار دهد، از مقام و موقعیت والایی برخوردار است و نقش سیاسی – اجتماعی مهمی برعهده دارد؛ زیرا تا وقتی ظرفیت و توانایی های افراد آزموده نشود، هرگز از سوی اولیای دین مسئولیت ها و منصب های کلیدی به آنان واگذار نخواهد شد؛ به ویژه اگر از جامعه زنان باشند که با وجود شاکله خلقتی خود، در امور اجتماعی از مردان آسیب پذیرترند.
یکی دیگر از نقش های سیاسی – اجتماعی تأثیرگذار بانو حُدَیث، پس از شهادت امام(ع) تدبیر ویژه او در مورد ادعای حمل یکی از کنیزان است. البته بنابر برخی گزارش ها این ادعا از سوی «صیقل» مطرح شد و بنابر برخی دیگر، به امر «حُدَیث» چنین حرکتی صورت گرفت. وجه جمع این دو گونه گزارش، می تواند این باشد که طرح اصلی آن از سوی بانو حُدَیث بوده و صیقل با صلاح دید وی اجرا نموده است. منابع شیعی و اهل سنت به این ادعا و مسائل و پیامدهای پس از آن اشاره کرده اند. اگر چه ممکن است این حرکت به ظاهر سیاسی نباشد، اما با اندکی دقت بر پیامدهای آن، می توان به اهداف سیاسی این عمل پی برد. در یک تصویرسازی مستند، می توان چنین بیان کرد که پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) دستگاه حکومت که سال ها در مورد فرزند نهم امام حسین بن علی(ع) و یازدهمین فرزند امام علی(ع) و در واقع پیشوای دوازدهم شیعیان احادیثی شنیده بودند، پس از شهادت امام یازدهم(ع) آن قائم و پیشوای جهانیان را جست وجو می کردند و برای دست یابی به آن امام همام، پس از امام حسن عسکری(ع) تلاشی گسترده ای در پیش گرفته بودند.
از سوی دیگر جعفر (کذاب) که در داخل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 