پاورپوینت کامل تبلور زنان عاشورایی در واجب فراموش شده ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تبلور زنان عاشورایی در واجب فراموش شده ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تبلور زنان عاشورایی در واجب فراموش شده ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تبلور زنان عاشورایی در واجب فراموش شده ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
در نظام اعتقادی اسلام، انسان نه به عنوان جزیی مستقل و بریده از دیگران، که دارای حیاتی جمعی و زندگی اجتماعی است. او علاوه بر مسئولیت داشتن نسبت به عملکرد خویش، در برخورد با دیگر اعضای این جامعه انسانی هم تکالیفی بر عهده دارد. از سوی دیگر اقتضای طبیعی انسان، گرایش به شهوات و تمایلات نفسانی است. او همواره در معرض تن دادن به انواع رذایل و آلودگی ها، تجاوز به حقوق دیگران و افتادن در ورطه هلاکت و گمراهی است. به این دلیل بود که خداوند رسولان خویش را با شرایع و برنامه های آسمانی به مدد انسان فرستاد تا او را در مهار نمودن این طبیعت سرکش و تزکیه نفس طغیان گر یاری رسانده، هدایت و تربیت او را در تنگناهای زندگی مادی به سوی خیر و صلاح دو جهان عهده دار شوند.
نقش هر مسلمان در تعیین سرنوشت جامعه و تعهدی که باید در پذیرش مسئولیت های اجتماعی داشته باشد، ایجاب می کند که او ناظر و مراقب همه اموری باشد که پیرامون وی اتفاق می افتد. این مطلب در فقه اسلامی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده و از مهم ترین مبانی تفکر سیاسی یک مسلمان به شمار می رود؛ چنان که از مهم ترین فرایضی است که وجوب کفایی آن ضروری دین شناخته شده و ضامن بقای اسلام است.[۱]
در سخنی از پیامبراکرم(ص) آمده است: «یک انسان گنهکار در میان مردم، همانند فرد ناآگاهی است که با گروهی سوار کشتی شده و آن گاه که کشتی در وسط دریا قرار می گیرد، تبری برداشته و به سوراخ نمودن جایگاه خود می پردازد، هر کسی به او اعتراض می کند او در پاسخ می گوید: من در سهم خودم تصرف می کنم؛ به یقین این یک حرف احمقانه است. اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولی نمی کشد که همگی غرق می شوند».[۲] پیامبر(ص) با این مثال زیبا، منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعی می داند که ناشی از پیوند سرنوشت هاست.[۳] بنابراین، یکی از ادله وجوب امر به معروف و نهی از منکر، پیوند سرنوشت انسان ها به یک دیگر در دنیاست و علاقه به سرنوشت خود و اطرافیان، اقتضا می کند که انسان مسلمان، برای ایجاد جامعه ای سالم ـ که سرشار از خوبی ها و تهی از بدی هاست ـ بکوشد. اسلام می خواهد همه افراد جامعه اسلامی، به گونه ای تربیت شوند که در برابر رفتار هم دیگر احساس مسئولیت کنند؛ زیرا روشن است که مصالح و سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه به یک دیگر مرتبط است و اعمال و رفتار افراد اجتماع در سرنوشت یک دیگر تأثیر می گذارد و آثار صلاح و فساد افراد، تنها به خود آن ها محدود نمی شود؛ بلکه نتایج مثبت و منفی بسیاری از اعمال اعضای جامعه، به کسانی بر می گردد که در آن جامعه زندگی می کنند؛ برای مثال سود و زیان رعایت یا عدم رعایت قوانین اجتماعی به همه می رسد.
امر به معروف و نهی از منکر در واقعه عاشورا
قیام و مقاومت امام حسین(ع) در یک مقطع تاریخی و در مقابل و شخص خاصی به نام یزید بود، اما در حقیقت و باطن، هرگز یک جریان جزئی و قضیه فی الواقعه نبود؛ بلکه یک امر لابد منه و ضروری بود که بر اساس حکمت بالغه الهی، باید رخ می داد تا چهره اسلام و آخرین مرحله عرفان اسلامی از یک سو و نهایت دنائت انسان از سوی دیگر به نمایش گذاشته شود. حکمت الهی اقتضا می نمود تا آخرین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر، به طور عینی برای بشر تبیین گردد. خداوند حضرت سیدالشهدا(ع) را از آغاز ابلاغ رسالات، بلکه از آغاز خلقت برای این امر معین کرده بود؛ از این رو مقاومت امام حسین(ع) به دانشگاهی برای اخذ ناب ترین معارف اسلامی تبدیل شد و تا ظهور امام عصر(عج) دانشجو می پذیرد و تربیت می کند. اساس این دانشگاه، تعلیم و ایصال انسان به اوج عرفان اسلامی یا نهایت امر به معروف و نهی از منکر است.
امام حسین(ع) در کنار قبر رسول الله(ص) در آغاز حرکت خود، اساس نهضت خود را مشخص کرد: «اللهم إنّی أحِبُّ المعروف و انکر المنکر…».[۴] در وصیت نامه خود نیز به هنگام حرکت از مدینه، به محمدبن حنفیه فرمود: «إنّی لم أخرُج أشِراً وَ لا بَطِراً ولاَ مُفسِداً و لا ظَالِماً، إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فِی أمَّهِ جَدِّی أریدُ أن اَمرُ بِالمعروف و أنهی عِنِ المنکر…».[۵]
راز اساسی این است که امام حسین(ع) خلیفه الله فی الارض و نماینده و نمایاننده خدا در زمین بود و دو اصل امر به معروف و نهی از منکر، دو اصل اساسی است که ریشه فطری دارد و جزئی از ساختار باطنی انسان است؛ چه اینکه خداوند متعال بعد از اعطای اختیار، میل به فطریات و خوبی ها را در درون انسان قرار داده و به ضمیرهای پاک، بدی ها را از خوبی ها نمایانده است: ((فألهَمَها فُجُورَها و تَقْواهَا))[۶]؛ «سپس بدی ها و پرهیزگاری هایش را به او الهام کرده است».
یکی از اسرار توجه همه اولیا و ائمه((ع)) به امام حسین(ع) و تلاش آن ها در کشیدن اذهان و انظار به سوی حضرت این بود که امام(ع) در این عالم، رسالت اجرای نهایت مرتبه امر به معروف و نهی از منکر را بر دوش داشت و آن را به اجرا در آورد. در کتب فقهی، مدلل و روشن شده است که امر به معروف و نهی از منکر، دارای مراتب متعددی است؛[۷] از انکار قلبی که واجب عینی است[۸] شروع می گردد و به توصیه و نهی زبانی و سپس عمل و اجرای حدود و جهاد کشیده می شود. اوج و نهایت مرتبه امر به معروف و نهی از منکر که بر اساس حکمت بالغه الهی باید در این عالم یک باره محقق می شد، همان اقدام و قیام امام حسین(ع) است.
در اوج مرتبه نهی از منکر و امر به معروف، امام معصوم(ع) و فرزندان پیامبر اسلام(ص) باید به قتلگاه بروند. پس از قتل، اجساد نیز لگدکوب اسب ها گردند، خیمه های آل الله به آتش کشیده شود و خاندان پاک خاتم المرسلین(ص) به اسارت برده شوند. نفس این رخدادها در جانب امام حسین(ع) و اهل بیت، آشکار شدن نهایت و اوج مرتبه نهی از منکر است. بعد از این مرتبه، دیگر مرتبه ای نیست. این مرتبه، فقط یک بار در تاریخ انسان ها اتفاق می افتد و تکرار نمی شود؛ یک باری که اثرش تا ظهور آخرین حجت الهی باقی است و چون تکرار نمی شود، خونی که در کربلا ریخته شد، ثارالله است و امام عصر(عج) طالب و منتقم خون اوست؛ از سوی دیگر اینکه تأکید شده امام عصر(عج) منتقم خون امام حسین(ع) است، در حالی که سایر معصومین((ع)) دیگر تا امام عصر(عج) همه شهید شدند، ریشه در همین نکته دارد.[۹]
ماهیت و خاستگاه زنان عاشورایی
زنان عاشورایی، همانند مولا و مقتدایشان امام حسین(ع) و حضرت زینب(س)، تبلور راستین ارزش ها و آرمان های مقدس اسلامی ـ انسانی بودند که هنوز هم سخن و عمل شان در تاریخ طنین می افکند و جهان را به آن ارزش ها فرا می خواند. این زنان، همانند دیگر زنان دارای عاطفه و احساس بودند، زندگی بی دغدغه و بدون اضطراب را دوست داشتند و دوستدار آن بودند که در کنار شوهران و فرزندان و اقوام خود، بی دردسر زندگی کنند؛ اما در آن شرایط احساس مسئولیت کرده و سکوت و بی تفاوتی را روا ندانستند.
آنان بر این باور بودند که نمی توان تهاجم به اسلام و نابودی آن و تنهایی امام معصوم(ع) را دیده، سکوت اختیار کرد و با امام حسین(ع)، همراهی نکرد. آن ها نیز می توانستند همانند دیگر زنان دست همسر و فرزندان خود را گرفته و آن ها را از کاروان حسینی جدا کنند و به دنیا و جلوه های آن بیش از پیش بپردازند، ولی تعلقات و خواسته های نفسانی خویش را نادیده گرفتند، در تعارض دین و دنیا، دین را مقدم داشتند و در پس ادای تکلیف شرعی خود برآمدند، در این راه از همه چیز خود گذشتند و نام خود را در تاریخ جاودانه ساختند. در تاریخ عاشورا بسیاری از مسائل را می بینیم که در ظاهر باید از مردان انتظار وقوع آن را داشت، اما در وجود این زنان تبلور یافته است؛ زنانی که لطافت و ظرافت عمل زنانه را نیز از یاد نمی برند و واقعیت های موجود را نیز فراموش نمی کنند.
زنان عاشورایی، از طبقه ویژه ای نبودند؛ بلکه از همه طبقات در این گروه جای داشتند. در نهضت های الهی طبقه و نژاد مطرح نیست؛ شایستگی و قابلیت لازم است که آن نیز در سایه ایمان، اخلاص و فداکاری به دست می آید. حضور افراد گوناگون در نهضت حسینی، بیانگر آن است که مال و ثروت یا فقر و محرومیت، نمی تواند انسان هدفمند را از هدف خود بازدارد. امکانا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 