پاورپوینت کامل یک اشاره محبت ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یک اشاره محبت ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یک اشاره محبت ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل یک اشاره محبت ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

برداشتی آزاد از مناجات شعبانیه

دست در دامن الفاظ به انتظار باران نشسته ام تا به قطره قطره هایش درود بر خاندان نبوتت را آزین ببندم و نثار زمین کنم و من، در وادی زمین سیر می کنم پهنه هبوط آدمیان و اینک وجودم را در گستره آسمانت پهن کرده ام و می خوانمت…

مرا بشنو، بپذیر، رهایم نکن که کوله بارم را در زمین جا گذاشته ام و خود آمده ام؛ من از دنیایم گریخته ام و تو می شناسی تمام صحنه های وجودم را، می دانی ناگفته هایم را، قلم قدرت تو بر بند بند وجودم حاکم است و من محکوم تقدیرت: «ما مِنْ دَابّهٍ إِلاّ هُوَ آخِذٌ بِناصِیتِها…».[۱]

مرا با بندگانت کاری نیست، هرچه هست به دست توست. از خشم و غضبت، به که جز خودت پناه برم. اگر شایسته نگاهت نیستم، اما انّی احبّک…؛ بر من ببخش نابخشودنی ها را.

هرچه گویم از محبتت کم است، مگر نه این است که با پاورپوینت کامل یک اشاره محبت ۲۰ اسلاید در PowerPointت، بهشت را فرش آدم گ‍ل زاده کردی و فرشیان را مسجود عرشیان! حال با همه هستی ام ذره ای شدم و سر به آستانت فرود آورده ام و تو را خوب می شناسم، ای کریم مَعفوّ… أن عفوتَ فمن أولی منک بذلک…

بر حیات آدمیزاد حک کردی «کل نفس ذائقه الموت»[۲] و من همیشه گریزان این حادثه بوده ام. روزی بر شناسنامه وجودم می نویسند: ((إنّا لله و إنّا إلیه راجعون))[۳]؛ و چه سخت است بر من که با اعمالم فاصله ها را سرشتَم. إلهی بک علیک… مرا بیامرز و سایه نیکی ات را تا همیشه بر وجودم مستدام بدار.

بندگانت من بد را نیک می خوانند. آری… «کم من ثناءٍ جمیلٍ لستُ أهلاً له نشرته»[۴] و امان از روزی که سرائر آشکار می شود، چگونه رخ به رخ خلیفه الله چهره بگشایم و بگوم: أنّا شیعتک…

مرا بپوشان که سرتا پایم خراب آباد است.

ای منتهای رحمت! آنقدر جود و عفوت را نشانم دادی که حالا من نیست شده، جرئت یافته و در مقابل تو، هستی بی نهایت، ایستاده ام. قبول! أنّا الحقیر المسکین المستکین[۵]… ولک الحمد ابداً ابداً دائماً سرمداً، اما بحق خوبانت عذرم را بپذیر، من مطعم را طعم ناامیدی نچشان.

همه تپش های عالم گواهند که تو مرا اشرف مخلوقات خواسته ای و رسواییم را روا نمی دانی، پس چگونه می خواهی مرا به جرمم بگیری؟ من تو را به عفو و آمرزشت می شناسم.

اگر هزاران آتش دوزخ بر من زبانه کشند، هزاران هزار بار می گویم إنّی أُحبّک…

نیک می دانم عصاره عمرم غفلت و مستی است، امّا «أنّا عبدک الضعیف الذلیل»…[۶] نجاتم بده.

یادت که جلوه گر می شود، حسرت هایم اوج می گیرد.

من به دنبال چه بودم؟ این دنیای کاغذی..

وای بر من چگونه قلبم را فروختم؟ چگونه دریا را فدای قطره ای کردم؟

من از نگاه خورشید غافل شدم و دل به هزاران شمع خاموش سپردم.

آنقدر عاجز شده ام که نَفَس برگشت ندارم. با محبتت مرا بیدار کن تا دوباره زنده شوم، پر بگشایم و اوج بگیرم.

می خواهم برای تو باشم، آنقدر غرق در نگاهت که آسمان، عرش دوباره ام شود و قطره های باران دانه های تسبیح شکرگزاریم؛ چرا که سایه کرمت را برایم می گشایی و لباس طهارت بر تنم می کنی.

حال زارم را ببین، قبله قلبم برای تو نیست، لذت یادت را از یاد برده ام، ای کاش ذره ای عشقت را می چشیدم و بر واپسین هایم سیلی می زدم.

خوب می دانم که در بارگاه اجابت تو هزاران هزار عاشق حیرانند و چه حاجت