پاورپوینت کامل روشهای تربیت در نهج البلاغه (۱) ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روشهای تربیت در نهج البلاغه (۱) ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روشهای تربیت در نهج البلاغه (۱) ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روشهای تربیت در نهج البلاغه (۱) ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

اختلاف استعدادها، ظرفیتها، نیازها، روحیه ها،خواستها، سلیقه ها که معلول اختلاف طبایع و تأثیرات گوناگون محیطی، جغرافیایی، فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی است، مایه بقا و دوام و رشد جوامع انسانی است و اگر این اختلاف ها نمی بود بشر قادر به زندگی و تکامل نبود، و این واقعیتی است که در مراحل مختلف تربیت باید لحاظ شود و به هیچ وجه مورد غفلت قرار نگیرد،(۲) امیرمؤمنان در موارد، مختلف به این امر پرداخته و بر لزوم مراعات آن تأکید نموده است، از جمله:

۱ـ لایزال النّاس بخیرٍ ماتفاوتوا فاذا استووا هلکوا؛(۳) مردم دائماً در خیرند تا وقتی که (از نظر استعداد) متفاوتند.

۲ـ و در راز تفاوت انسانها با همدیگر امیر بیان(ع) می فرماید: «انّما فرّق بینهم مبادی طسهم و ذلک انّهم کانوا فلقه من سبخ ارضٍ و عذبها. و حزن تربهٍ و سهلها فهم علی حسبٍ قرب ارضهم یتقاربون و علی قدر اختلافها یتفاوتون ؛ (۴) آنچه میان انسانها تفاوت به وجود آورده است، سرشت آنهاست، زیرا که ترکیبشان از پاره ای زمین است که شور یا شیرین است. و خاکی درشت یا نرمین است، پس آنان به اندازه نزدیکی زمینشان با هم نزدیکند و به مقدار اختلاف آن از یکدیگر تفاوت دارند.»

بر این اساس توانایی و وسع و ظرفیّت انسانها مختلف و گوناگون است و بدون توجّه به مراتب وجود و تفاوت توانایی انسانها کار تربیت سامان نمی پذیرد علی(ع) درباره لزوم رعایت مراتب و درجه افراد می فرماید: «حمّل کلٌّ امری ءٍ منکم مجهوده، و خفّف عن الجهله؛(۵) هر کس به اندازه توان خود بکوشد، و برنادانان آسان گیرد.»

الف: روش معرفی الگوها

انسان فطرتاً عاشق کمال و از نقص و عیب گریزان است. همین امر باعث می شود که به دنبال الگوهای مطلوب و کاملی باشد، و در نتیجه الگوپذیری چون سازگار با فطرت انسان است از مؤثرترین روشهای تربیتی شمرده می شود در این روش انسان نمونه ای عینی را مطلوب خویش می گیرد و به شبیه سازی دست می زند و گام در جای گام او نهد

۲۱

و بدو تشبّه پیدا نماید.

علی(ع) در مقام معرّفی رسول خدا(ص) بعنوان اسوه حسن می فرماید: «و لقد کان فی رسول اللّه (ص) کافٍ لک فی الاسوه… فتأسّ بنبیّک الاطیب الاطهر(ص) فانّ فیه اسوهً لمن تأسّی و عزاءً لمن تعزّی، و احبّ العباد الی اللّه المتأسّی بنبیّه و المقتصّ لاثره؛(۶) براستی در (روش) رسول خدا(ص) الگوی است کافی برای تو… پس به پیامبر(ص) پاکیزه و پاک خود اقتدا کن. که راه و رسمش سرمشقی است برای کسی که بخواهد تأسّی جوید و انتسابی است برای کسی که بخواهد منتسب گردد. و محبوبترین بندگان نزد خدا کسی است که رفتار پیامبر(ص) را سرمشق کند. و به دنبال او رود.» و در جای دیگر فرمود: « واقتدوا بهدی نبیّکم فانّه افضل الهدی، و استنّوا بسنّته فانّها اهدی السّنن؛ (۷) به سیرت پیامبرتان اقتدا کنید که برترین سیرت است، و به سنّت او گرایش یابید که هدایت کننده ترین سنّت ها است.»

از دیگر الگوهای قابل اقتدا و تأسّی که علی(ع) سفارش می کند به آنها تأسّی شود اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است، لذا فرمود: «انظروا اهل بیت نبیّکم فالزموا سمتهم، واتّبعوا اثر هم فلن یخرجوکم من هدیً، و لن یعیدوکم فی ردیّ، فان لبدوا فالبدوا و ان نهضوا فانهضوا، و لا تسبقوهم فتضلّوا، و لاتتأخّروا عنهم فتهلکوا؛ (۸) به خاندان پیامبرتان بنگرید، و بدان سو که می روند بروید، و پی آنان را بگیرید، که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند کرد و به هلاکت و پستی عودتتان نخواهند داد، اگر ایستادند بایستید و اگر برخاستند و قیام کردند، برخیزید و قیام کنید، بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید، و از آنان پس نمانید که تباه می گردید.»

البته پذیرش اهلبیت(ع) بعنوان الگو یک سفارش بی حکمت و یک فرمان بی علّت نیست، بلکه راز تأسّی به آنها این است که آنان دین را چنانکه باید دانسته اند و به کار گرفته اند و فهم درست دین و جامعیّت آن و هندسه صحیح آن در اندیشه و راه رسم آنان جلوه دارد، زیرا «آنان حیات دانش و مرگ نادانی اند، بردباری نشان شما را از دانش آنان، و برون آنان از نهان و خاموش بودنشان از حکمت بیانشان خبر دهد، نه با حق ستیزند و نه در آن خلاف دارند، ستونهای دینند و پناهگاههایی که مردم را نگاه می دارند، حق به توسط آنان به جای خود بازگردید، و باطل از آنجا که بود رانده شد و زبانش از بن بریده شد. دین را چنانکه باید دانستند و فرا گرفتند و به کار بستند، نه که فقط آن را شنیدند و به دیگران گفتند که راویان دانش بسیارند و نگهبانان آن اندک.»(۹)

و گاه فریاد مولی بلند می شود از این که مردم در تربیت خویش به دنبال الگوهای اصلی و راستین نیستند بلکه به دنبال مشابه و فرعی ها هستند.

«فاین تذهبون؟ و انّی تؤفکون! والاعلام قائمهٌ، و الآیات واضحهٌ، و المنار منصوبهٌ، فاین یتاه بکم! و کیف تعمهون و بینکم عتره نبیّکم! و هم ازمّه الحقّ، و اعلام الدّین، و السنه الصّدق! فانزلو هم باحسن منازل القرآن، و ردّوهم ورود الهیم العطاش،(۱۰) پس کجا می روید؟ و کی باز می گردید؟ که علامتها برپاست و دلیلها هویداست. و نشانه ها برجاست، گمراهی تا کجا؟ سرگشتگی تاکی و چرا؟ خاندان پیامبرتان میان شماست که زمامداران حق و یقینند، و پیشوایان دینند، با (ذکر جمیل و) گفتار راست قرینند. پس همچون قرآن، نیک حرمت آنان را در دل بدارید، و چون شتران تشنه که به آبشخور روند، به آنان روی آرید.»

آنچه به عنوان فلسفه الگو بودن اهل بیت بیان شد شامل کسانی که این اوصاف را دارا باشند و غیر معصوم(ع) باشند، نیز می شود، در نتیجه افرادی که در جامعه از تدین و آگاهی… برخوردارند، می توانند الگو باشند، به همین جهت نسل های قبلی که از تجربه بیشتر و تدین بهتری برخوردارند می توانند الگو برای نسل های بعدی باشد.

علی(ع) فرمود: «لیتأسّ صغیرکم بکبیرکم و لیرأف کبیر کم بصغیرکم؛(۱۱) باید خردسالان از کلانسالتان پیروی کنند، و کلانسالتان به خرد سالتان مهربان باشند.»

ب: روش محبّت

از مهمترین و اساسی ترین روشهای تربیت، روش محبّت به پاکان و فرهیختگان است، روش محبّت به جهت سازگاری با فطرت آدمی و سرشت انسانی، و به جهت میل درونی، بالاترین نقش را در تحوّل تربیتی انسان ایفا می کند، و همچون اکسیری وجود انسان را طلای ناب نموده و در کوتاه ترین زمان تحوّلات تربیتی شگرفی در انسان ایجاد می کند. علی(ع): من احبّ شیئاً لهج بذکره؛(۱۲) هر که چیزی را دوست بدارد، به یاد آن حریص می شود.

در زیارت جامعه کبیره که از متقن ترین متون زیارتی است حضرت هادی(ع) می فرماید: «و ما خصّنا به من ولایتکم طیباً لخلقنا(خلقنا) و طهارهً لانفسنا و تزکیهً لنا؛(۱۳)و ما را به دوستی شما، به سبب نیکی فطرت (و یا اخلاق) و پاکی نفس و پاکیزگی روحمان… مخصوص گردانید.»

با توجّه به تأثیر شگرف و وسیع محبّت و دوستی در تربیت و شاکلت انسان، قرآن و اولیای الهی سخت بر این مسأله پای فشرده است، در قرآن کریم پاداش رسالت را محبّت اهلبیت و دوستی آنها قرار داده(۱۴) و در روایات نیز بر محبّت اهل بیت بعنوان وسیله تربیت تأکید شده است.

علی (ع) فرمود: «نحن شجره النّبوه و محط الرّساله و مختلف الملائکه و معادن العلم، و ینابیع الحکم، ناصرنا و محبّنا ینتظر الرّحمه، و عدوّنا و مبغضنا ینتظر السّطوه؛(۱۵) ما درخت نبوتیم و فرود آمد نگاه رسالت، و جای آمد و شد فرشتگان رحمت و معدنهای دانش و چشم سارهای بینش. یاور و دوست ما امید رحمت می برد، و دشمن و کینه جوی ما، انتظار قهر و سطوت».

در جای دیگر فرمود: «اسعد النّاس من عرف فضلنا، و تقرّب الی اللّه بنا و اخلص حبّنا و عمل بما الیه ندبنا، و انتهی عمّا عنه نهینا، فذاک منّا و هو فی دار المقامه معنا؛(۱۶) سعادتمندترین مردمان کسی است که برتری مرتبت ما را بشناسد، و به وسیله ما به خدا تقرّب جوید، و محبّت ما را در خود خالص سازد، و بدانچه او را فرا خوانده ایم عمل کند، و از آنچه او را نهی کرده ایم دوری کند. پس چنین کسی از ما است و در خانه آخرت همراه ما است.»

۲۲

آری محبّت پاکانی چون اهلبیت سازنده و انسان ساز است و انسان را به اوج کمال و سعادت سوق می دهد.

ج: روش تذکر و یادآوری

یاد نعمتها و یاد منعم و خدایی که در همه جا حاضر است و تمام هستی حتّی خطورات قلبی و تخیّلات انسان را زیر نظر، و یاد قیامت و مرگ انسان را بخوبی و نیکی وا می دارد، و از پلیدی و زشتی ها نگه می دارد، علی (ع) می فرماید: «بدوام ذکر اللّه تنجاب الغفله؛(۱۷) به سبب یاد دائمی خدا، غفلت زایل می شود».

ذکر آرد فکر را در اهتزاز

ذکر را خورشید این افسرده ساز

اگر کسی قلبش با یا دخدا و قیامت آباد گشت اعمال و رفتار او اصلاح می گردد. چنان که علی(ع) می فرماید: «من عمر قلبه بدوام الذّکر حسنت افعاله فی السرّ و الجهر؛ هر که قلبش را به دوام یاد خدا آباد کند کردارش در نهان و آشکار نیکو گردد.»(۱۸)

و در جای دیگر فرمود: «اصل صلاح القلب اشغاله بذکر اللّه؛(۱۹) اساس صلاح قلب در اشتغال به یاد خداست.»

به همین جهت است که پیامبران الهی در شیوه تربیتی خویش، مردم را متذکر نعمت های الهی می کردند و از این راه آنان را اصلاح می نمودند، علی(ع) در این زمینه می فرماید: «فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه لیستأدوهم میثاق فطرته، و یذکّروهم منسیّ نعمته؛(۲۰) سپس خداوند در بین مردم رسولانی پی در پی فرستاد تا آنان به بندگان هشدار دهند که حق میثاق خویش را ادا نمایند، و نعمت های فراموش شده را به یاد آورند.»

و در جای دیگر خود دستور داد که: «وکن للّه مطیعاً، و بذکره آنساً، و تمثّل فی حال تولّیک عنه اقباله علیک، یدعوک الی عفوه و یتعمدک بفضله و انت متولٍّ عنه الی غیره؛(۲۱) مطیع(فرمان) خداباش، و به یاد او انس گیر، و مجسّم کن (در خاطرات) آن وقتی را که تو روی از او گردانده ای و او به تو رو نماید، و تو را به خواستن بخشش از خود می خواند و جامه کرم خویش برتو می پوشاند در حالی که تو از او رویگردانی و دیگری را خواهان.»

آثار تربیتی و سازنده یاد خدا

مولا تنها به سفارش یاد خدا بسنده نمی کند بلکه در موارد عدیده ای آثار تربیتی و سازنده آن را یادآور می شود که به نمونه هایی اشاره می شود:

«انّ اللّه سبحانه جعل الذّکر جلاءً للقلوب، تسمع به بعد الوقره و بصر به بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده؛(۲۲) به راستی خدای سبحان یاد(خود) را صیقل بخش دلها قرار داده است، که دلها بدین وسیله پس از کری شنوا، و پس از نابینائی بینا و بعد از سرکشی رام می گردند.» در کلام نغز و زیبای دیگر فرمود: «و براستی یاد خدا را طرفدارانی است که آن را بدل از دنیا انتخاب نموده اند، نه کسب و کار سرگرمشان سازند، و نه خرید و فروش (یاد خدا را از دل آنان بیرون برد) روزهای زندگی با یاد خدا می گذرانند و نهی از محارم الهی را به گوش بیخبران می خوانند و به قسط و داد فرمان می دهند و خود از روی داد کار می کنند و از کار زشت باز می دارند، و خود از کار زشت برکنارند، گویی دنیا را سپری کرده اند و به آخرت راه یافته اند، پس آنچه بعد از دنیا را مشاهده نموده اند، و بر نهان برزخیان در طول اقامت آنان در برزخ آگاهی دارند، و قیامت و وعده هایش برای آنان محقق شده است، و آنان برای مردم دنیا از آن پرده برداشته اند. گویی می بینند آن را که مردم نمی بینند و می شنوند آن را که مردم نمی شوند.»(۲۳)

نمونه عینی

در مکتب اسلام تربیت یافتگانی این چنین، بی شمار وجود دارد، که به یک نمونه اشاره می شود:

روزی رسول خدا(ص) پس از ادای نماز صبح چشمش افتاد به جوانی رنگ پریده که چشمانش در کاسه سرش فرو رفته و تنش نحیف شده بود… فرمود: «کیف اصحبت؟» حالت چگونه است؟ عرض کرد: «اصبحت موقناً؛ در حال یقین به سر می برم.» فرمود: علامت یقینت چیست؟ عرض کرد یقین من است که مرا در اندوه فرو برده و شبهای مرا بیدار(در حال شب زنده داری) و روزهای مرا تشنه (در حال روزه داری) قرار داده است و مرا از دنیا و مافیها جدا ساخته تا آنجا که گوئی عرش پروردگار را می بینم که برای رسیدن به حساب مردم نصب شده است و مردم همه محشور شده اند، و من در میان آنها هستم، گویی هم اکنون اهل بهشت را در بهشت متنعّم و اهل دوزخ را در دوزخ، معذّب می بینم، گویی هم اکنون با این گوشها آواز حرکت آتش جهنّم را می شنوم، رسول اکرم(ص) به اصحاب خود رو کرد و فرمود: این شخص بنده ای است که خداوند قلب او را به نور ایمان (و یاد خدا) منور گردانیده است. آنگاه به جوان فرمود: حالت خود را حفظ کن که از تو سلب نشود.(۲۴)

یاد مرگ و آ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.