پاورپوینت کامل نقش عفاف و پاکدامنی در زندگی انسان ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش عفاف و پاکدامنی در زندگی انسان ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش عفاف و پاکدامنی در زندگی انسان ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش عفاف و پاکدامنی در زندگی انسان ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

۵۶

قسمت اول

مقدمه:

مطالعه تاریخ حیات بشر در دورترین زمانهای ذکر شده، همراه با نشانه هایی از تمسک همیشگی انسان به حفظ پاکی و احترام به عفت و پاکدامنی است. همه اینها و مراجعه به وجدان، گویای فطری بودن عفت طلبی انسان می باشد؛ یعنی: خداوند متعال، پاک بودن و پاک زیستن را در سرشت و نهاد بشر به ودیعت گذاشت.

در این عصر «ارتباطات و تکنولوژی» با واگذاری امور زندگی به رایانه ها و دست یابی بشر به انرژیهای نوین، بیم آن می رود که انسان در گذار از زندگی سنتی به روش مدرن و صنعتی، کم کم جایگاه اثر گذاری و موعظه فعال، به سوی اثرپذیری و انفعال پیش رود، به طوری که در بعضی مواقع، هویت و مسئولیت خویش را به فراموشی سپارد و همانند ابزاری در دست ساماندهندگان نظم نوین جهانی درآید، که در نتیجه تمام ارزشهای فطری و اخلاقی بی رنگ شود و جامعیت شریعت اسلام به دست حیلت ورزان نوین و دگراندیشان به بازی گرفته شود. نگارنده در این نوشتار مختصر، بر آن است که موضوع عفاف و پاکدامنی را از زوایای مختلف مورد تحقیق و بررسی قرار داده و بر اساس متون دینی نقش و آثار آن را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.

تحلیل واژه عفاف:

«عفاف» با فتح حرف اول، از ریشه «عفت» است و لغت شناسان درباره آن گفته اند:

«واصله الاقتصار علی تناول الشی ء القلیل» یعنی: عفاف اکتفا ورزیدن به بهره مندی کم و شایسته است. و همچنین عفت را چنین معنا می کند «العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها عن غلبه الشهوه»(۱) عفت پدید آمدن حالتی برای نفس است که به وسیله آن از افزون طلبی قوه شهوانیه جلوگیری می شود و همچنین در مجمع البحرین آمده است: «عف عن الشی ء ای امتنع عنه فهو عفیف»(۲) عفاف از چیزی ورزید، یعنی: از آن امتناع ورزید، پس او عفیف است. ابن منظور در لسان العرب در این باره می نویسد: «العفه: الکفّ عما لایحل و لایجمل»(۳) عفت: خویشتن داری از آن چه که حلال و زیبا نیست.

صاحب اقرب الموارد «عفت» را این گونه معنا نموده است: «عفّ الرجل: کفّ عمّا لایحلّ و لا یجمل قولاً او فعلاً و امتنع»(۴) عفاف ورزید، یعنی: در گفتار و کردار، از آنچه که حلال نیست، دوری جست و خویشتن داری نمود. همچنین در قاموس، «عفت» را به معنای کف و خودنگهداری از محرمات و زشتیها که با زیباگزینی منافات دارد، معنا می کند.(۵)

در ادب پارسی، عفاف از نظر معنا و گویش، تفاوت یافته است. در لغت نامه دهخدا چنین آمده است: «عفاف: پارسایی و پرهیزگاری نهفتگی، پاکدامنی، خویشتن داری».(۶)

در فرهنگ فارسی «معین» آمده است: «عفاف عبارت است از: پارسایی، پرهیزگاری،پاکدامنی، در تداول غالباً به کسر اول تلفظ می کنند»(۷) بنابراین در گویش فارسی، عفاف به کسر اول و به معنای «پاکدامنی» به کار می رود.

در تفکر اسلامی، عفاف واژه ای با بار معنایی خاص برگرفته از آیات و روایات، و گونه ای منش است همراه با کنش رفتاری و گفتاری.

مرحوم نراقی در معراج السعاده می نویسد: عفت عبارت است از: مطیع و منقاد شدن قوه شهوانیه از برای قوه عاقله که در اقدام به خوردن و نکاح و حدود اوامر الهی را به لحاظ کمی و کیفی، نگهدارد.(۸) عفت همان اعتدال عقلی و شرعی است و افراط و تفریط در آن مذموم است، پس در تمامی اخلاق و احوال، حد وسط و راه میانه «عفت» است.

عفاف در آیات و روایات

در قرآن کریم خداوند متعال عفت را از صفات مؤمنین شمرده است.(۹) در قرآن چهار بار از ریشه «عفاف» استفاده شده است.

۱ـ سوره بقره، آیه ۲۷۳: «یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف» کسانی که از حال آن ها اطلاعی ندارند، به خاطر خویشتن داری و عفت نفس ایشان گمان می کنند که آن ها غنی و بی نیازند.(۱۰) در این آیه شریفه،

۵۷

کنش بزرگ منشانه، «مناعت طبع» عفاف است، یعنی: خویشتن داری، عزت نفس و امتناع از دست نیاز دراز کردن در مقابل دیگران، عفاف است.

۲ـ سوره نساء، آیه ۶: درباره شناخت زمان رشد و بلوغ یتیمان به سرپرستان سفارش می کند که از دست یازی به اموال یتیمان خودداری کنند و عفاف ورزند. این آیه نیز خویشتن داری را عفاف خوانده است.

۳ـ سوره نور، آیه ۳۲: «و لیستعفف الذین لایجدون نکاحا حتی یغنیهم اللّه من فضله» و کسانی که اسباب زناشوئی نمی یابند، پاکدامنی ورزند تا خداوند از بخشش خویش توانگرشان گرداند. در این آیه شریفه خویشتن داری(استعفاف) را به رام کردن قوه جنسی اطلاق فرموده است.

۴ـ سوره نور، آیه ۶۰: «و القواعد من النساء اللّاتی لایرجون نکاحاً فلیس علیهنّ جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرّجات بزینه و ان یستعففن خیرٌ لهنّ و اللّه سمیع علیم»؛و زنان یائسه ای که امید زناشویی ندارند گناهی نیست که جامه ها (چادرهایشان) را فروگذارند، به شرط آن که زینت نمائی نکنند

و اگر پاکدامنی بورزند(و چادر را فرو نگذارند) بهتر است و خداوند، شنوای دانا است.(۱۱)

در زبان پارسی، از خویشتن داری در امور جنسی و شره نبودن، به پاکدامنی تعبیر می کنند که بخشی از گستره معنای «عفاف» است، زیرا عفاف، مطلق خویشتن داری را گویند. همان گونه که در آیات یاد شده، از خویشتن داری در امور اقتصادی و مالی نیز با کلمه استعفاف و تعفف، یاد شده است.

در روایات نیز، از عفت و پاکدامنی، به بالاترین شرافتها، نتیجه عقل، برترین عبادت و از کمال نعمت و به معنای خویشتن داری در کردار و گفتار تعبیر شده است.

در کتاب «سفینه البحار» آمده است: «و یطلق فی الاخبار غالباً علی عفه الفرج و البطن و کفّها عن مشتهیاتهما المحرّمه»(۱۲) در روایات، عفاف، بیشتر به معنای خویشتن داری نسبت به شکم و شهوت به کار می رود و بازداشتن این دو از فزون خواهی حرام. علی (ع) فرمود: «العفاف زهاده»(۱۳) عفاف، زهد ورزی و خویشتن داری است.

و «العفه تضعف الشهوه»(۱۴) خویشتن داری شهوت را ناتوان می سازد.

از آن جا که موضوع عفت، «شهوت» است(۱۵) و شهوت در نقطه افراط، به شره و در نقطه تفریط، به خمود می رسد و تنها در نقطه اعتدال است که عفت تحقق می یابد، شناسایی مرزهای عفاف و رابطه آن با شهوت، ضروری است، زیرا انحراف از این مرز، ورود به وادی تهتّک و بی پروایی (۱۶) را در پی دارد که در این وادی، غیر از انسانیت، انتظار همه چیز می رود.

رابطه «عفت» با «شهوت»

در آیات و روایات، میان «شهوت پرستی» و «عفت»، تقابل جدّی برقرار شده و به دینداران، آموزش داده می شود که شهوت پرستان عفیف نیستند. ولی به نظر می رسد که معمولاً تنها بخشی از گستره معنایی شهوت پرستی، مورد نظر برخی دینداران واقع شده است.

مفهوم لغوی و اصطلاحی «شهوت»:

راغب اصفهانی در المفردات می نویسد: «اصل الشهوه نزوع النفس الی ما تریده و ذلک فی الدنیا ضربان، صادقه و کاذبه فالصادقه ما یختل البدن من دونه کشهوه الطعام عند الجوع و الکاذبه ما لا یختل من دونه».(۱۷) اصل شهوت، که کشش و اشتیاق نفس است به آنچه اراده کند، در دنیا بر دو گونه است: حقیقی و غیر حقیقی، اشتیاق حقیقی آن است: که بدن بدون تأمین آن آسیب می بیند، همانند: اشتیاق به غذا هنگام گرسنگی، و اشتیاق غیر حقیقی «کاذب» آن است که بدن بدون تأمین آن آسیب نمی بیند.

در مجمع البحرین آمده است: «الشهوات بالتحریک جمع شهوه، و هی اشتیاق النفس الی شی ء»(۱۸) شهوات جمع شهوت، به معنای اشتیاق نفس به چیزی است.

در لغت نامه دهخدا آمده است: «شهوت عبارت است از: آرزو و میل و رغبت و اشتیاق و خواهش و شوق نفس و حصول لذت و منفعت»(۱۹) همچنین فرید و جدی در دائره المعارف می گوید: «الشهوه حرکه النفس طلباً للملائم»؛(۲۰) شهوت حرکت

۵۸

نفس است در جستجوی آنچه موافق و سازگار است. این معنا، جنبه علمی «شهوت» را نیز در بر دارد در نتیجه، شهوت، معنایی عام دارد. در اصطلاح قرآن کریم(۲۱) نیز شهوت به معنی عام به کار می رود: «زیّن للناس حبّ الشّهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضّه و الخیل المسوّمه و الانعام و الحرث ذلک متاع الحیوه الدنیا…» عشق به خواستنیها، از جمله: زنان و فرزندان و مال هنگفت، اعم از زر و سیم و اسبان نشاندار و چارپایان و کشتزاران، در چشم مردم آراسته شده است، اینها بهره زندگانی دنیا است.

معنای اصطلاحی شهوت: غالباً به خواهش و اشتیاق جنسی انسان، شهوت گفته می شود و شهوترانی را در بخش کوچکی از گستره امیال نفس به کار می برند. حال آن که در تحلیل قرآن و روایات، «شهوت به معنی عام» در برابر «عفت به معنای عام» قرار دارد. خواهش نفس و تلاش برای برآوردن آن میل، در برابر خویشتن داری در طاعت خواهشهای نفسانی است. انسان شهوت پرست، از کردار وگفتارش پیدا است. از کوزه، همان برون تراود که در اوست.

انسان عفیف و با اصالت نیز از سخن و کنش او آشکار است. عفاف، تنها پاکدامنی جنسی نیست. متفکر شهید استاد مطهری در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» می نویسد: «عفاف، یعنی آن حالت نفسانی، یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان، عفاف و پاکدامنی، یعنی تحت تأثیر قوه شهوانی نبودن، شره نداشتن. یعنی جزو آن افرادی که تا در مقابل یک شهوتی قرار می گیرند، بی اختیار می شوند و محکوم این غریزه خود هستند، نبودن. این، معنای عفاف است.»(۲۲)

عفاف لازمه عقل و غیرت

تنها دین نیست که ما را به عفاف و پاکدامنی فرا می خواند، بلکه این ندا از درون آدمی نشأت می گیرد، که دین نیز آن را تأئید می نماید. غیرت، جوان مردی و کرامت نفسانی همگی انسان را به عفاف دعوت می کند، امام علی(ع) می فرماید: «العفه اصل الفتوّه»(۲۳) عفت و پاکدامنی اصل جوانمردی است.

همچنین آن حضرت در روایت دیگری فرمود: «قدر الرجل علی قدر همّته و عفته علی قدر غیرته»(۲۴) ارزش مرد به اندازه همت او، و عفت او به اندازه غیرت وی خواهد بود.

آفریدگار هستی قبل از تشریع دین و وضع قوانین، فطرت انسان را به مواهبی عجین ساخته که زمینه ساز کارآمدی شریعتند، چنان که از عقل به عنوان حجت باطنی تعبیر می گردد و از فطرت به عنوان خمیرمایه توحید. اما نقش عفت در این میان چیست؟

سرچشمه ادراک عقلانی مطلوب در گستره روایات، حضور عفاف در وجود انسان است. این خصیصه فطری هرچه در وجود انسان تقویت شود، تکامل نیروی عقلانی قوی تر می گردد، بدین معنا که چون انسان به اقتضای فطرتش عفت مدار و طالب زیبایی و نامأنوس با زشتی و پلیدی است. عقل در جداسازی زیبا از زشت و نیک از بد به کمک او می شتابد و راه را روشن می سازد. امام علی(ع) می فرماید: «اصل العقل العفاف و ثمرتها البرائه من الآثام». اساس عقل عفاف است و ثمره آن دوری از زشتی است. یعنی: هر کجا که قوای عقلانی بر امیال نفسانی غلبه کند به واسطه رشد و حضور حرکت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.