پاورپوینت کامل شراره های شوق ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شراره های شوق ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شراره های شوق ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شراره های شوق ۱۰۴ اسلاید در PowerPoint :
۴۴
سروش بیداری
دل جز عشق تو نپوید هرگز
جز محنت و درد تو نجوید هرگز
صحرای دلم عشق تو شورستان کرد
تا مهر کسی دگر نروید هرگز
محرم ماه قیام و پیام می باشد که دل های شیدای نیکان و مشتاقان را به سوی مراد و محبوبشان معطوف سازد، ایام حماسه و عاطفه با فرا رسیدن این ماه آغاز می گردد تا شیفتگان معرفت و عاشقان ایثار را با کاروان کربلا همراه و هم نوا سازد، تا شور و شعور عاشورایی، دیگر بار احیاء گردد و ارادت علاقه مندان به سرور و سالار صاحب دلان فزونی یابد و روح انسان ها از زندان نفس رهانیده شوند و افراد مغلوب هوی و هوس از غل و زنجیر امیال فناپذیر آزاد گردند و به جانب قلّه های کمال و معنویت رهنمون گردیدند. محرم می آید تا پیام پارسایی و پرهیزگاری به ارمغان آورد و سروش بیداری سر دهد و روح سلحشوری و شهامت را زنده کند حقیقت شعار تمام با شعور کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا را فریاد نماید و آموزه های مکتب حسینی را آموزش دهد و آوای فداکاری و مقاومت در برابر بیداد را در جهان هستی طنین افکند. طلسم استکبار و استبداد را در هم شکند و به افسون ناامیدی در برابر زورگویان و قدرت طلبان به ظاهر غالب، خاتمه دهد. وسوسه خنّاسان و خدعه اغواگران را خنثی نماید و شعار «هیهات منّا الذّله» را عملی سازد و پرچم پرافتخار نهضت حسینی را در فرازین نقطه جهان به اهتزاز در می آورد. کربلا صرفاً آرایشی نظامی نمی باشد بلکه علاوه بر بعد سیاسی نوعی عشق و عاطفه و اوج عرفانی در آن دیده می شود که دل ها می توانند خود را به چنین ویژگی عاشورا نزدیک نمایند و پس از همدلی با عاشورا، انرژی و توان خود را در خدمت جامعه و در جهت رشد و بالندگی معنوی بکار گیرند. اصولاً همه تلاش ها، توصیه ها و تأکیدها بر این اساس استوار است که از صحنه های حماسی کربلا جان بگیریم نه آن که بی رمق شویم و بی تفاوت گردیم. در کربلا عقل و عاطفه و ایمان در هم می آمیزد و چنان مسؤولیتی در احیا کنندگان این قیام بوجود می آورد که آنان را هم پیام رسان باورها و اعتقادات مقدس شیعه می نماید.
فلسفه ماتم داری
اصولاً نوعی اتحاد دینی و معنوی بین امام حسین(ع) و اسلام وجود دارد زیرا رسول خدا(ص) فرموده اند: «حسین منّی و انا من الحسین، احب اللّه من احب حسینا، حسین سبط من الاسباط؛(۱) یعنی حسین از من است و من از اویم، هر کس حسین را دوست بدارد، خدای را دوست داشته است، حسین فرزند زاده ای است از فرزند زادگان انبیاء». همچنین پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «انّ لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابداً؛(۲) به درستی که برای شهادت حضرت اباعبداللّه در دل های اهل ایمان حرارتی است که هرگز به سردی نمی گراید» بنابراین به قول محدث نوری گریستن برای امام حسین(ع) اگرچه از افعال اعضاء و جوارح و خصوص چشم است امّا ریشه اصلی آن محبت قلبی است، بر اثر احتراق دل و تأثر درونی اشک از دیدگان بیرون می آید و اگر در قلب آدمی نقصانی باشد یا فرد دچار گناه و عصیان گردیده است از این فیض محروم است و نمی تواند همراهی عاطفی خود را با عاشورا بروز دهد البته دلی که این گونه با سوگواری صفا داده شد به نور معنویت و ولایت روشن می شود. و صاحبش را به سوی فضایل و مکارم سوق می دهد.(۳) در منابع روایی توصیه شده است اگر کسی اشک نمی ریزد و گریه اش نمی گیرد تباکی کند و خود را به صورت گریه کنندگان درآورد و البته چنین فردی نیز مأجور است و داخل ثواب می شود.(۴)
۴۵
عزاداری و احیای سنت و منش ائمه هدی بارزترین تجسّم عینی تولّا و تبرّی است زیرا یکی از امور لازم و اجتناب ناپذیر برای ایجاد پیوند امت با امام رعایت همین اصل می باشد و عزاداری برای اهل بیت و خصوصاً امام حسین(ع) می تواند آن را عملی سازد بنابراین سوگواری و گریستن بر مصائب حماسه سازان عاشورا به احیای اصل امامت می انجامد و اساس دین را استحکام می بخشد.
قرآن بر تعظیم شعائر الهی تأکید دارد: «و من یعظّم شعائر اللّه فانّها من تقوی القلوب؛(۵) و بعد سعی بین صفا و مروه و شتری را که برای ذبح در منا می برند از جمله آن می داند.(۶) وقتی این امور به دلیل انتساب به خداوند از نشانه های او به شمار آید، به طریق اولویت، اولیای خداوند به دلیل ارتباط و انتساب افزون تر مصداق های روشن تری برای شعائر الهی هستند، از سوی دیگر تعظیم این شعائر مصداق هایی دارد که شادمانی در ایام سرور ائمه و سوگواری و عزاداری در سالروز مصائب و شهادت آنان از آن جمله اند چنانچه مولای متقیان فرموده اند: «انّ اللّه تبارک و تعالی اطّلع الی الارض فاختارنا کنا شیعه ینصروننا و یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا…؛ خداوند تبارک و تعالی به جانب زمین توجّه فرمود، پس برگزید ما را (برای خود) و انتخاب کرد بر ایمان پیروانی که یاری می کنند ما را و در شادی و اندوه ما حضور دارند…(۷)
امام صادق(ع) می فرمایند: «رحم اللّه شیعتنا واللّه هم المؤمنون، فقد واللّه شرکونا فی المصیبه بطول الحزن و الحسره؛(۸) خداوند پیروان ما را شامل رحمت خویش کند، سوگند به پروردگار که آنان همانند مؤمنین هستند، به خدا قسم با حزن و حسرت طولانی خویش (در سوگ ما) شریک و هم درد مصایب ما خاندان هستند. ریّان فرزند شبیب می گوید در اولین روز از ماه محرم به محضر امام رضا(ع) رسیدم، حضرت خطاب به من فرمود: «اگر می خواهی در درجات عالی بهشت با ماباشی، پس در ماتم ما محزون و در شادی ما شادمان باش و محبت و دوستی ما پیشه کن.»(۹)
توصیه به دوستی با خویشاوندان رسول اکرم(ص) در قرآن، حکمت دیگری را برای عزاداری به اثبات می رساند زیرا قرآن می گوید: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الّا الموده فی القربی؛(۱۰) بر این اساس، مزد رسالت دوستی با بستگان رسول اکرم(ص) است و انسان در هنگام شادی ها و ناگواری ها می تواند این علاقه را بروز دهد یعنی در مواقع موالید ائمه مسرور و در وفات و ایام شهادت، سوگوار و محزون گردد.
در سیره پیامبران
وقتی که حضرت محمد(ص) حتی هنگام تولد امام حسین(ع) و سال ها قبل از وقوع حادثه عاشورا، بر مصائب کربلا گریست و بنابر روایات متعدد که از منابع اهل سنت و شیعه رسیده، بارها حالاتی توأم با حزن و اندوه از این بابت، پیامبر از خود بروز داد، چرا علاقه مندان به خاندان رسول اکرم(ص) در شهادت فرزند پیامبرشان سوگوار نباشند و اصولاً شیعه برای عزاداری های محرم و اقامه مجالس ماتم جهت سالار شهیدان نه تنها دلایل مبتنی بر نصوص قرآنی و روایی دارد بلکه برای اینکه سوگواری های خود را عملی درست تلقی کند به سیره پیامبر و جانشینان راستین او تمسّک می نماید. علی(ع) می فرماید: نزد پیامبر رفتم در حالی که ایشان گریان بودند، گفتم پدر و مادرم به فدایت ای فرستاده الهی، چرا می گریی، آن حضرت فرمود: هم اینک پیک وحی نزدم بود و به من اطلاع داد فرزندم حسین بر کنار فرات در سرزمینی به نام کربلا کشته می شود، آن گاه جبرئیل مشتی از خاک کربلا را آورد و به من بویانید.(۱۱) ام سلمه می گوید روزی پیامبر در خانه من بود و فرمود کسی نیاید، در این حال امام حسین(ع) وارد گردید، من ناله دردناک پیامبر را می شنیدم که می گریست. وقتی باخبر شدم که حسین در آغوش یا کنار پیامبر نشسته و رسول خدا(ص) دست بر سرش می کشید و می گریست عرض کردم سوگند به خداوند تا وقتی که امام حسین(ع) وارد گردید من متوجه نشدم، پیامبر فرمود: جبرئیل نیز با ما در خانه بود و گفت: آیا حسین را دوست داری؟ گفتم بلی دوست دارم امّا نه از نوع دوستی دنیایی، جبرئیل گفت: در زمینی که کربلا نام دارد او را می کشند.(۱۲) حتی در منابع روایی مندرج است که حضرت آدم ابوالبشر بر مصائب امام حسین(ع) گریسته و نوح از این بابت فزع و ناراحتی نشان داده، و چون حضرت ابراهیم از طریق فرشته وحی از ماجرای عاشورا باخبر شد، نالید و دلش سوخت و گریست، حضرت اسماعیل(ع) نیز نفرین اهل آسمان ها و زمین را به افرادی نمود که امام حسین(ع) راشهید می نمایند، حضرت سلیمان و حضرت موسی هم بر قاتلان اباعداللّه لعنت فرستاده و از این بابت ناراحت شده اند.(۱۳)
ائمه هدی و سوگواری
ابوالشهداء حضرت علی(ع) قبل از حادثه عاشورا بر مصائب فرزندش سوگوار بود. ابن عباس روایت کرده است در سفری که همراه امیرمؤمنان علی(ع) به صفین می رفتم، هنگامی که به نینوا و شط فرات فرود آمدیم، امام فرمود ای فرزند عباس آیا این مکان را می شناسی، گفتم: نه، فرمود: اگر همچون من می شناختی، نمی گذشتی جز آن که می گریستی، آنگاه چنان گریست که محاسنش اشک آلود و حتی سینه اش از شدت گریه مرطوب گردید.(۱۴) موقعی که در ماجرای جنگ صفین سپاهیان معاویه آب را بر لشکر حضرت علی(ع) بسته بودند، امام حسین (ع) آب را باز نمود و مسلمین را از تشنگی نجات داد، در آن حال حضرت علی(ع) به شدت گریست و ماجرای کربلا را یادآور گردید.(۱۵) یک روز حضرت سیدالشهداء (ع) بر برادرش امام مجتبی(ع) وارد گردید و گریست، امام دوم علت گریه را جویا شد، امام حسین(ع) فرمود: از آنچه بر تو روای می دارند ناراحتم امام حسن(ع) فرمود: مرا سمّی دهند و کشته شوم ولی هیچ روزی مانند روز تو نمی باشد و سپس وقایع کربلا را بازگو نمود و این که آسمان و زمین بر برادرش می گریند و در روایتی آن دو امام یکدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند.(۱۶) امام سجاد(ع) پس از بازگشت از شام در سخنرانی جانسوزی در مدینه، اهل این شهر را نسبت به فاجعه کربلا آگاه نمود و با بیاناتی جانسوز احساسات آن ها را تحریک و سوگوارشان ساخت آن حضرت پس از حمد و سپاس الهی متذکر گردیدند: امام حسین(ع)، سید جوانان بهشت، کشته شد، زنان و فرزندانش اسیر شدند، سر مطهر امام بر سر نیزه قرار گرفت و در شهرها گردانیده شد، ای مردم کدام یک پس از قتل امام حسین(ع) شادی می کند؟ کدام دل به یاد او افسرده نمی گردد و سیل اشکش را باز می دارد دریاها، زمین، آسمان، درختان و ماهیان دریا بر حسین گریستند، کدام دل در مصائب او شکافته نمی شود یا بر او نمی نالد، کدام گوش از شنیدن چنین خبر وحشتناکی ناشنوا نمی گردد.(۱۷) امام سجاد(ع) با تاکتیک ویژه و با مبارزه ای استراتژیک تا بیست سال بعد از حادثه عاشورا، هر وقت بر سر سفره افطار می نشست یا غذا و ابی را مشاهده می نمود همراه با گریه و زاری می فرمود: قتل ابن رسول اللّه جائعاً و قتل ابن رسول اللّه عطشاناً… فرزند فرستاده خدا را با حالت گرسنه و لب های تشنه به شهادت رسانیدند و چون عدّه ای بر گریه فراوان امام معترض بودند در جوابشان می فرمود: یعقوب با آن که می دانست یوسفش زنده است در فراقش آنقدر گریست که نابینا شد با این وجود که یوسف
۴۶
یکی از دوازده فرزندش بود، ولی من چرا نگریم که دیدم پدرم، برادرانم، عموهایم و خویشاوندانم را در یک نیم روز با بدنهای چاک چاک و بی سر بروی زمین افتاده اند، هفده نفر از فرزندان خاندانم را در آن لحظه غرق در خون دیدم.(۱۸) امام سجاد(ع) می فرمود: هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا(س) را به یاد آورم گریه ام می گیرد.(۱۹) آن امام همام چهل سال بر پدر بزرگوارش ندبه و گریه نمود در حالی که روزها روزه و شب ها به دعا و مناجات مشغول بود.(۲۰)
پس از پایان خطبه تاریخی و افشاگرانه امام سجاد(ع) در مسجد دمشق، شخصی به نام منهال برخاست و خطاب به ایشان عرض نمود ای فرزند رسول خدا(ص) چگونه صبح کردی؟ حضرت در جوابش فرمود: چگونه می باشد حال کسی که پدرش کشته شده، یارانش اندکند، اهل و عیالش اسیرند و بدون حامی و سرپرستند. پس مرا جز به حالت اسیری گرفتار در چنگال دشمن که سرپرست خود را از دست داده، مشاهده نمی کنی همانا من و اهل بیتم لباس سوگواری بر تن نموده ایم و جامه نو بر ما روا نمی باشد.(۲۱)
امام باقر (ع) در سالگرد عاشورا برای امام حسین(ع) مجلس عزا برپا می نمود و بر مصائب آن حضرت می گریست. در یکی از این مجالس سوگواری که امام پنجم حضور داشت، کمیت اسدی مرثیه ای خواند وقتی به این جمله رسید که «و قتیل بالطف…» امام بسیار گریست و فرمود: اگر توانایی مالی داشتم در پاداش این سروده ات ای کمیت به تو می بخشیدیم اما عطای تو همان دعایی است که رسول اللّه درباره حسان بن ثابت فرمودند که همواره به دلیل دفاع و حمایت از ما خاندان مورد تأیید روح القدس خواهی بود.(۲۲) در روایتی امام باقر(ع) به پیروان خویش این گونه توصیه می نمایند: بر حسین (ع) بگریید و بر اهل خانه دستور داده شود که بر حسین (ع) بگریند و در خانه مراسم عزاداری و ناله سردادن در غم آن امام باشد و اهل خانه و شیعیان به یکدیگر تعزیت و تسلیت گویند.(۲۳)
امام صادق(ع) و ماتم داری
امام صادق(ع) به عبداللّه بن حمّاد فرمود: به من خبر رسیده که جماعتی از حوالی کوفه و نقاط دیگر اعم از زن و مرد در نیمه شعبان به زیارت امام حسین(ع) در کربلا می آیند و ندبه ها و مرثیه ها و وسوگواری ها دارند، وی گفت: آری چنین است. خود شاهد برخی از این سوگواری ها بوده ام، حضرت پاسخ داد سپاس خداوندی را که در میان مردم کسانی را قرار داد تا به سوی ما آیند و ما را بستایند و برای ما مرثیه بسرایند.(۲۴) امام صادق(ع) در روایتی می فرمایند: مصیبت عاشورا از دیگر مصائب که بر اهل بیت وارد گردید سخت تر بود، راوی علت را می پرسد امام جواب می دهد زیرا حسین بن علی عصاره و یادگار اصحاب کسا بود و با رفتنش تمامی اصحاب کسا از بین رفتند.(۲۵) گریه امام صادق(ع) در حدی بود که هرگاه اولاد امام حسین(ع) را می دید، گریه می کرد.(۲۶)
داود رقی می گوید: خدمت حضرت امام صادق(ع) بودم، امام آب خواستند و هنگامی که میل فرمودند، دیدم چشمان مبارکش از اشک پر شد و گریستند و سپس فرمودند: ای داود خدا، قاتل حسین بن علی را لعنت کند.(۲۷) در یکی از مجالس سوگواری که امام بر پا نموده بود، حضرت پس از استماع مرثیه ای گریه شدیدی کردند، سپس بانوان منزل که در پس پرده ای بودند، ناله سردادند، ناگاه کنیزی از پس پرده بیرون آمد و کودکی در دامان امام صادق(ع) قرار داد، اشک حضرت فزونی گرفت و گریه ایشان شدت یافت و فریاد بانوان بیشتر گردید.(۲۸) عبداللّه فرزند سنان می گوید: سالی در روز عاشورا خدمت آقایم، امام صادق(ع) شرفیاب گردیدم، آن حضرت را با سیمایی محزون مشاهده کردم در حالی که اشک های دیدگان امام همچون مروارید بر گونه های مبارکش غلطان بود، عرض کردم چرا گریه می نمائید، فرمود: مگر از ماجرای عاشورا غفلت داری؟ آیا نمی دانی در چنین روزی چه مصائبی بر امام حسین(ع) وارد شده است؟! عرض کردم درباره روزه این روز چه می فرمائید؟ فرمود از خوردن و آشامیدن دوری نما بدون نیت روزه داری، بعد از اقامه نماز عصر با مقداری آب افطار کن، زیرا در این لحظه بود که دشمنان آب را باز کردند و از کشتن دست کشیدند.(۲۹)
سیف بن عمیره که در زمره راویان زیارت عاشورا به نقل از امام باقر (ع) می باشد، در عصر امام صادق(ع) در قصیده ای شیعیان را به سوگواری تشویق می نماید:
ای شیعه باایمان که به یمن دوستی با امام حسین(ع) فردای قیامت امید رهایی و فلاح داری با سوز و گداز بر حسین گریه کن و اگر سرچشمه اشک تو خشک گردید قلب را با شعله های اندوه، ذوب نما و گوهر اشک را از دیدگان جاری ساز و گریه را افزایش بده. اگرچه در کربلا حضور نداشتی تا به یاری فرزند فاطمه زهرا(س) شتاب نمایی، ولی می توانی آب چشمان را با خون دل بیامیزی و با ماتم سرایی حقیقت را درباره اش بیان کنی. در روز عاشورا لباس های حزن و ماتم بر تن نما، جامه هایی با رنگ تیره یا سبز.(۳۰)
فضیلت گریستن در بیان امام رضا(ع)
در ایام امامت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به اقتضای شرایط سیاسی، اجتماعی، فضای مساعدتری برای ترویج فرهنگ عاشورا پدید می آید و گریستن برای اباعبداللّه به عنوان هماهنگی با حماسه حسینی و موافقت با حرکت سیاسی او تلقی گردید، اشک ها مورد قدر دانی از سوی امام رضا(ع) قرار گرفت و به نوعی سوگواری حمایت از جبهه حق و تقویت اصل امام به حساب می آمد.
در بیان مفصّلی حضرت امام رضا(ع) درباره فضیلت و ارزش و آثار گریستن بر امام حسین خطاب به ریان بن شبیب نکاتی را فرموده و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 