پاورپوینت کامل مشتاقان وحی ۴۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مشتاقان وحی ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مشتاقان وحی ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مشتاقان وحی ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

۷

«والذین آتیناهم الکتاب یفرحون بما انزل الیک و من الاحزاب من ینکر بعضه قل انما امرت ان اعبدالله و لا اشرک به الیه ادعوا و
الیه مآب » . (۱)

و آنان که کتاب آسمانی در اختیارشان قرار دادیم، از آنچه به تو فرو فرستادیم شادمانند و بعضی از گروهها، قسمتی از آن را انکار
می کنند . [پیامبر] بگو من مامورم که خدا را بپرستم و شریکی برای او قایل نشوم، به سوی او دعوت می کنم و بازگشت [همگان]
به سوی اوست .»

× × × × ×

خداوند متعال بعد از این که بیان فرمود: پایان کار مؤمنان بهشتی است که «اکلها دائم و ظلها» (۲) و پایان کار کفار همان آتشی است
که اگر همه زمین را هم با ذخایرش در اختیار داشته باشند حاضرند به عنوان فدا بدهند و رها شوند; آن گاه موضع گیریهایی که
اهل کتاب و گروهی از غیر اهل کتاب در برابر وحی الهی دارند بازگو می کند و می فرماید: «والذین آتیناهم الکتاب » یعنی از این
گروهی که ما به آنها کتاب دادیم (اهل کتاب معمولا به یهودیها و مسیحی ها و مجوسیها گفته می شود) «یفرحون بما انزل الیک » از
آنچه که بر تو نازل شده است اینها خوشحال می شوند . نه تنها می پذیرند، بلکه با نشاط و علاقه ایمان می آورند .

«و من الاحزاب من ینکر بعضه » در قبال اینها گروهی هم هستند که تحزبی علیه اسلام و مسلمین دارند; اینها بعضی از دستورات و
تعالیم وحی را که به آنان آسیبی نمی رساند، مثل خالقیت خدا و امثال آن را می پذیرند از این رو اگر به آنان گفته شود چه کسی
خالق زمین و آسمان است؟ می گویند: خدا «لئن سالتهم من خلق السموات والارض لیقولن الله » (۳) اما دستوراتی از قبیل اطاعت و
پرستش خداوند را نمی پذیرند، چون اعتراف صرف به خالقیت حق تعالی برای آنان مسؤولیت آور نیست .

آن گاه خداوند به پیامبر فرمود: تو در برابر اینها بگو: من مامورم که فقط خدا را عبادت کنم و هرگز به او شرک نورزم و دیگران را
هم به الله فرا بخوانم . هم خودم را در این مسیر قرار دهم و هم دیگران را به این راه دعوت کنم و مرجع همه کارهای من خداست یا
بازگشت همه به سوی خداست .

درباره آیه: «والذین آتیناهم الکتاب یفرحون بما انزل الیک » باید در سه قسمت بحث کرد:

۱ – نشاط عده ای از اهل کتاب در برابر وحی;

۲ – انکار برخی از اهل کتاب;

۳ – جواب پیامبر از منکران اهل کتاب .

× حالتها و موضع گیریها در برابر وحی

قرآن حالتهای گوناگون افراد را در برابر وحی، این گونه ذکر می کند:

۱ – عده ای با آمدن وحی فقط به همان علوم و صنایعی که خدا به آنها داده، عشق می ورزند .

۲ – گروهی دیگر هم به همان مکتب و عقیده ای که دارند، خوشحالند .

۳ – دسته دیگر – که همان اهل کتابند – به وحیی که بر تو نازل شده شادمانند .

اما آن حالت اول را در پایان سوره غافر بیان کرد آن گاه فرمود: «فلما جاءتهم رسلهم بالبینات فرحوا بما عندهم من العلم » وقتی
انبیای الهی وحی را آوردند اینها به همان علوم مادی (که دنیای آنان را به حسب ظاهر تامین می کرد) خوشحال بودند . اینان
استهزا می کردند و این استهزای آنان دامنگیرشان شد و آنان را فرو برد و احاطه کرد: «و حاق بهم ما کانوا به یستهزؤن » (۴) حاق
یعنی احاط چون «ولا یحیق المکر السیئ الا باهله » (۵) که نمونه هایش قبلا بحث شده است .

درباره حالت دوم فرمود: وقتی که ما با وحی مردم را هدایت کردیم هر کسی هر مکتب و مرامی که داشت به همان مکتب و مرام
خودش دل بست . این جا تنها سخن از پیشرفت علوم مادی نیست . هر کسی، هر مکتبی که دارد به همان مکتب دل می بندد در
حالی که باید به آخرین وحی سر بسپرد . در سوره مؤمنون فرموده است: «و ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاتقون فتقطعوا
امرهم بینهم زبرا کل حزب بما لدیهم فرحون » (۶) اینها به جای این که «امت واحده » بشوند، به گروههای مختلف تقسیم شدند هر
گروه و حزب و فرقه ای به آن مرام و مکتب خاص خود دل بست، نشاطش به همان مرام و مکتب خصوصی خودش بود .

ولی در مقابل این دو حالت، خدا عده ای را از اهل کتاب یعنی مسیحیان را می ستاید و می فرماید: اینها منتظر رسیدن وحی بودند
وقتی اسلام آمد با نشاط پذیرفتند و با اشک شوق از آن استقبال کردند . و اینان، همان گروه سومند .

یهود و مسیحیت; کدامیک به اسلام نزدیکترند؟

خداوند متعال در سوره مائده می فرماید: «لتجدن اشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا; بدترین گروهی که علیه
مسلمین به مبارزه برمی خیزند یهودیان و مشرکینند .» و لتجدن اقربهم موده للذین آمنوا الذین قالوا انا نصاری; نزدیکترین گروه
به مسلمین مسیحی ها هستند .» مسیحیان دارای سه ویژگی اند: ذلک بان منهم قسیسین و رهبانا و انهم لایستکبرون، اینها دارای
کشیش بودند، دارای رهبان و روحانیون بودند و استکبار هم نداشتند . از این سه ویژگی، دو تای آن را یهودیان هم دارند و آن
داشتن قسیس و رهبان است، اما تواضع نداشتند . و آنچه که نمی گذارد آنان در برابر حق تمکین کنند استکبارشان است . این
گروه از مسیحیت که استکبار نداشتند به دین نزدیک شدند و اسلام را پذیرفتند، تنها عاملی که آنان را به دین نزدیک کرد همان
استکبارشان بود، «و انهم لایستکبرون » .

پس معلوم می شود آنها که دشمن اسلام و مسلمینند مستکبرند; یعنی اگر هم قسیس و رهبان در بینشان باشد کاری از پیش
نمی برد، چون یا خود قسیسین و رهبانان هم مثل اینها در برابر وحی اسلامی مستکبرند یا عرضه تدبیر و هدایت و رهبری را
ندارند . پس آنچه که باعث دشمنی با اسلام و مسلمین است همان استکبار در برابر حق است .

× اشک شوق پاورپوینت کامل مشتاقان وحی ۴۹ اسلاید در PowerPoint

همین گروهی که اهل استکبار نیستند خدا آنها را این چنین می ستاید: «و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من
الدمع مما عرفوا من الحق یقولون ربنا آمنا فاکتبنا مع الشاهدین » (۷) این گروه وقتی وحی را شنیدند اشک شوق از چشمانشان
ریخت که حق را یافتند و به او گرویدند . «و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول; وقتی این وحی را شنیدند تری اعینهم تفیض من الدمع;
چشمهایشان را می بینی که در اثر اشک، می ریزد . در این جا نکته ای است و آن، این که: آبی که از بالا به پایین می ریزد، این گونه
ریزش و جریان را «فیض » می گویند، ولی اگر در یک سطح حرکت کند آن را «جریان و حرکت » می گویند، نه فیض . اشک چشم
چون از بالا می ریزد می گویند: فاض الدمع . در این کریمه فرمود: چشمشان می ریزد نه اشک از چشمشان می ریزد . تری اعینهم
تفیض; یعنی چشمشان می ریزد (دقت کنید، چشمهایشان می ریزد نه اشک از چشمهایشان می ریزد) این برای آن است که وقتی
اشک کم باشد چشم به عنوان یک مبدا محفوظ است، قطره قطره اشک از چشم می ریزد اما وقتی تمام شبکه چشم را اشک پر
کند و یک دفعه بریزد مثل این است که بگوییم چشم ریخت . لذا در این کریمه فرمود: گویا می بینی که چشمشان دارد می ریزد;
یعنی چشم مالامال اشک شد و ریخت . این نشانه شدت شوق و نشاط به خاطر فهمیدن حق است . اینها کسانی اند که «شوقا الی
الحق » ایمان می آورند نه «خوفا من النار» ، نه برای این که نسوزند یا نه برای این که میوه بهشت به آنها داده شود بلکه برای این که
حق برایشان روشن شد . انسان تشنه حق هیچ چیزی در کام جان او لذیذتر از مشاهده حق نیست . اینها در حبشه یا دیگر نقاط،
اسلام را خوب یاری کردند و نشاطشان هم به وحی الهی تامین شد که در آیه محل بحث سوره رعد می خوانیم: «الذین آتیناهم
الکتاب یفرحون بما انزل الیک » که حق بر اینها روشن شد، اینها شوقا الی الحق ایمان می آورند . سپس می گویند: «ربنا آمنا فاکتبنا
مع الشاهدین » آنها که شاهد بالحق هستند ما را هم در ردیف آنها ثبت کن . اینها مشتاقانه ایمان می آورن