پاورپوینت کامل ویژگی های ولایت فقیه و دفع چند شبهه ۷۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ویژگی های ولایت فقیه و دفع چند شبهه ۷۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویژگی های ولایت فقیه و دفع چند شبهه ۷۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ویژگی های ولایت فقیه و دفع چند شبهه ۷۴ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

اشاره
ولی فقیه، باید ویژگی ها و شرایطی داشته باشد، که با توجه به این ویژگی ها، بسیاری از توهمات، القائات و شبهه ها
برطرف می شود،شبهه هایی مانند مسائل: دیکتاتوری و استبداد، تعدد مراکز قدرت و تصمیم گیری، قیم بودن، تعارض با
حریم مرجعیت، اشکال اطاعت بی چون و چرا، انحصارطلبی، ناسازگاری با حاکمیت ملی و…
به اعتقاد ما، اگر شرایط ولایت فقیه در شخصی جمع باشد، و آن گاه این منصب مهم را بر عهده گیرد، شبهه های مذکور و
غیر آن هاخود به خود حل خواهند شد و دیگر زمینه ای برای طرح این گونه شبهه ها به وجود نمی آید، و همان سخن
معروف امام خمینی -قدس سره- به طور کامل تحقق می یابد که فرمود:«من به همه ملت، به همه قوای انتظامی
اطمینان می دهم که امردولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی براین مملکت نخواهد وارد شد…
ولایت فقیه آن طور که اسلام مقررفرموده است، و ائمه ما علیهم السلام نصب فرموده اند…دیکتاتوری به وجود نمی آورد…
کارهایی که بخواهد دولت یا رییس جمهور یا کس دیگر بر خلاف مسیر ملت و بر خلاف مصالح کشور انجام دهد، فقیه
کنترل می کند.»
با این اشاره به توضیح مطلب می پردازیم:

فقه و عدالت خاصیت حکومت اسلامی

دو ویژگی اصلی ولایت فقیه، «فقه و عدالت » است; یعنی ولی فقیه باید مجتهد و فقیه باشد و در پرتو اجتهاد و فقاهت، به
قانون اسلام آگاهی داشته باشد، به علاوه باید عادل نیز باشد; یعنی پرهیزکار بوده و از هر گونه گناه دوری کند انسانی که
دارای این دو ویژگی است، از هر گونه دیکتاتوری، انحصارطلبی و انحراف پرهیز می کند، و خود را مطیع محض اسلام
می داند، و ذره ای از حریم اسلام تجاوز نخواهد کرد، او همان را مطرح می کند که اسلام مطرح کرده، همان اسلامی که
اکثریت قاطع ملت آن را پذیرفته اند وخواهان اجرای آن هستند.
بنابراین، ولایت فقیه تحقق بخشنده خواسته ملت است، چرا که درراستای آرمان اصلی ملت که اسلام خواهی باشد، گام
برمی دارد.
حضرت امام خمینی -قدس سره- احیاگر و منادی بزرگ ولایت فقیه،در بحث اجتهادی مساله ولایت فقیه چنین
می فرماید: «اکنون که شخص معینی از طرف خداوند تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت تعیین نشده
است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام رارها کنید، دیگر اسلام نمی خواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال قبل(عصر امامان
معصوم) بود؟یا این که اسلام تکلیف را معین کرده است، ولی تکلیف حکومتی نداریم؟ معنای نداشتن حکومت این است
که تمام حدود و ثغورمسلمین از دست برود، و ما با بی حالی دست روی دست بگذاریم که هر کاری می خواهند بکنند، و ما
اگر کارهای آنها را امضا نکنیم رد نمی کنیم. آیا باید این طور باشد؟ و یا این که حکومت لازم است، و اگر خدا شخص
معینی را برای حکومت در دوره غیبت تعیین نکرده است، لکن آن خاصیت حکومتی را که از صدر اسلام تا زمان حضرت
صاحب (عج) موجود بود، برای بعد از غیبت هم قرار داده است،این خاصیت عبارت از علم به قانون و عدالت باشد… که اگر
باهم اجتماع کنند می توانند حکومت عدل عمومی در عالم تشکیل دهند.اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت باشد به پا
خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم (ص) در امر اداره جامعه داشت دارا می باشد، و
برهمه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.»
به راستی اگر به این دو ویژگی توجه کنیم، و این دوویژگی تحقق یابد آن گاه ولایت فقیه هدیه سترگ الهی به
انسان هاخواهد بود، چرا که «فقه » و «عدالت » را جای گزین ناآگاهی،پلیدی و خودکامگی نموده، و حاکمیت الله را در زمین
تحقق می بخشد که در پرتو آن نابرابری و فساد جای خود را به عدالت وارزش ها می دهد، و هر گونه تنش ها و دغدغه های
گوناگون آدمی را به آرامشی لطیف تبدیل می نماید.

اطاعت بی چون و چرا از رهبر غیر معصوم چرا؟

روشن است که در میان معتقدان به ولایت فقیه، هیچ کس به عصمت ولی فقیه اعتقاد ندارد و چنین ادعایی نکرده است،
چرا که تنهاپیامبر (ص) و امامان (ع) معصوم هستند، در این جا این سؤال مطرح می شود; با توجه به معصوم نبودن ولی
فقیه و احتمال خطا و اشتباه در او، آیا اطاعت بی چون و چرا از او صحیح است؟!
با توجه به چند مطلب پاسخ به این سؤال داده می شود:
۱- از نظر شرع وقتی که خود امامان معصوم (ع) (چنان که قبلا ذکرشد) به ما دستور داده اند، از ولی فقیه جامع الشرایط
اطاعت کنید، همین دستور برای ما کافی است و هیچ گونه اشکالی به وجودنخواهد آورد.
۲- هنگامی که به سیره عملی شیعیان توجه می کنیم می بینیم آن هابی چون و چرا از مراجع تقلید، تقلید می کرده اند، و به
فتوای آن ها عمل می نمودند و می نمایند، بی آن که به عصمت آن ها معتقدباشند، بلکه با تغییر فتوای آن ها در بعضی از
موارد، و یااختلاف فتواهای مراجع، درمی یافتند و درمی یابند که مراجع تقلیددچار اشتباه در فتوا می شوند، در عین حال
هیچ کس اندک تردیدی در وجوب تقلید از آن ها نمی نمود و نمی نماید.
۳- بدون شک هر جامعه ای به حکومت و رهبر نیاز دارد، و استواری و استحکام حکومت بر این است که حاکم شایسته
دستور بدهد وفرمان صادر کند، و مردم از او اطاعت کنند. اگر یکی از این دوتحقق نیابد، اصل حکومت متزلزل می شود،
بنابراین احتمال خطاهرگز مجوز سرپیچی از اطاعت حاکم عادل نخواهد شد. چنان که این موضوع در تمام دنیا در میان
خردمندان رایج است، به عبارت روشن تر اطاعت نکردن چنان زیانی دارد که با ضرر ناشی از پیروی دستور اشتباه قابل
مقایسه نیست، و منافع پیروی از رهبر وفرمانده، خیلی زیادتر از ضرر اندک ناشی از پیروی از موارداندک دستور اشتباه
است. چنان که در مراجعه به پزشک متخصص،احتمال اشتباه او در تشخیص بیماری وجود دارد، در عین حال خردمندان
نه تنها مراجعه به او را جایز، بلکه شایسته می داننداطاعت نکردن از رهبر حق به احتمال اشتباه او موجب هرج ومرج و
اختلال نظام خواهد شد، و قطعا ضرر ناشی از هرج و مرج صدها برابر بیش تر از ضرر اطاعت از چند اشتباه نادر است.
آنان که با مطرح کردن این گونه شبهه ها می خواهند مساله مشروعیت ولایت فقیه را مخدوش کنند، یا ناآگاه هستند، و یا
قطعا می خواهندقداست رهبری نظام اسلامی را که همیشه سد راه منافع نامشروع آنان یا اربابانشان بوده بشکنند، چرا
که می بینند قداست حریم ولایت فقیه و لزوم اطاعت از او موجب ناکام شدن اهداف دشمن خواهد شد، زیرا دشمن این
معنی را دریافته که مثلا: یک فرمان امام راحل در دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق، موجب شکستن حصرآبادان شد،
زیرا که در ذهن هیچ یک از رزمندگان خطور نمی کرد که سرپیچی از فرمان رهبری جایز است.

ولایت فقیه یا ضد دیکتاتوری و استبداد

مجتهد جامع شرایط که حائز مقام ولایت فقیه شده است، در حقیقت می خواهد بدون هرگونه انحراف و گناه بر اساس
معیارهای استنباط عقلی و شرعی، حکم خدا را از قرآن و سنت، استخراج کند، او تابع اسلام است، همان آیینی که اکثریت
قاطع مردم خواهان اجرای آن هستند. بنابراین او هرگز به سلیقه خود عمل نمی کند، بلکه تابع احکام خدا بر اساس
ضوابط و معیارها است. در این صورت او رای شخص خود را تحمیل نمی کند تا لازمه آن، استبداد و دیکتاتوری باشد، بلکه
احکام خدا را بر اساس ضابطه مندی اجتهاد مورد قبول فقهای اسلام، استنباط کرده و به مردم ابلاغ می نماید.
محقق عالی قدر حضرت آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی در این راستا می گوید:
«یک شرط ولی فقیه، مساله عدالت است، در هیچ جای دنیا در هیچ قانونی، در زمامدار عدالت شرط نیست، ولی ما
می گوییم که اوباید از گناهان کبیره و اصرار بر صغیره، به یک معنا از همه گناهان پرهیز کند، اگر این شرط را نداشته
باشد، مشروعیت ندارد،عدالت او ایجاب می کند که حضور ملت را در همه صحنه ها بپذیرد وارج نهد، عدالت او اقتضا
می کند که مصلحت امت را بر هر چیزمقدم بدارد، عدالت او ایجاب می کند که در هر امری برای خودمشاورینی آگاه و
متعهد انتخاب کند، و بدون مشورت آن ها درمسایل فنی گام برندارد، عدالت او ایجاب می کند که پدری دل سوزبرای همه
ملت و امت باشد، وقتی که این شرط را در وسط می آوریم،آن گونه از تفکرات و خیالات که ولایت فقیه سر از استبداد
درمی آورد،تمام برچیده می شود، آن ها زمامدارانی تصور می کنند که به وسیله حزب سرکار می آید، پول انتخابات آن ها را
حزب داده،پشت آن حزب هم یک مشت ثروتمند و سرمایه دار هست، وقتی هم سرکار آمد باید حافظ منافع آن حزب
باشد، مدیون آن است، در این صورت نه عدالتی شرط است و نه تقوایی…»
ولی در مورد ولایت فقیه، شرط عدالت جزء بافت آن است و بدون آن تحقق نمی یابد،بنابراین او از هر گونه استبداد رای
پرهیز کرده و آن چه را که مطابق موازین و ضوابط فقهی است ارائه می دهد.
توضیح آن که: شان ولی فقیه، هدایت جامعه به سوی اهداف دینی است، و قوانین اسلام بر دو گونه است :
۱- قوانین ثابت; که شامل احکام اولی و ثانوی می شود و زمان ومکان موجب تغییر آن نیست و تا ابد ثابت و غیر قابل
تغییر است،مانند وجوب روزه که به عنوان اولی بر همه واجب است، و به عنوان ثانوی بر بیمار حرام است.
۲- قوانین متغیر; که تابع شرایط زمان و مکان است، و با رعایت اصول و مبانی ارزش های اسلامی، و توجه به نیازها و
ضرورت های جامعه اسلامی همانند احکام حکومتی از سوی ولی فقیه وضع می گردد;البته بر اساس توحید افعالی حق
قانون گذاری اصالتا به ذات پاک خداوند اختصاص دارد، ولی همان خدا در بعضی از موارد به میزانی که می خواهد به بعضی
اجازه تشریع و قانون گذاری می دهد، که به این قوانین در اصطلاح، «احکام حکومتی » یا «احکام ولایتی » یا«احکام
سلطانیه » می گویند. به عنوان مثال: خیابانی تنگ است وتوسعه و عریض کردن آن ضروری است، زیرا ماندن آن با همان
وضع موجب تصادفات و خطرهای جدی است، تخریب خانه های مجاور آن بدون اجازه صاحبانش به عنوان اولی اسلام،
جایز نیست، ولی در مواردضرورت به عنوان ثانوی به حکم ولی فقیه جایز است، اما اگرتوسعه آن به حد اضطرار نرسد،
بلکه راحت بودن مردم و زیبا سازی شهر اقتضای آن را کند، در این صورت آنان که اختیارات ولی فقیه را اختیارات مطلقه
می دانند می گویند برای ولی فقیه جایز است باتوجه به مصلحت جامعه و تامین مصالح مردم، حکم به تخریب نماید،و این
همان احکام حکومتی است.
باید توجه داشت که این کار ولی فقیه، خارج شدن از احکام الهی نیست، بلکه چون او تسلط فقهی بر احکام اسلام دارد،
مطابق تشخیصی که می دهد چنین احکامی را صادر می کند با توجه به این که حکم اولی و ثانوی و نیز حکم بر اساس
مصالح و ضوابط، همه حکم خدا است.زیرا همه آن ها به اذن خداوند انجام شده است، حاکم اصلی خدااست، و فلسفه
وجودی ولی فقیه اجرای احکام است.
به این ترتیب به این نتیجه می رسیم که احکام صادره از جانب ولی فقیه جامع شرایط، نه دیکتاتوری است، نه انحصارطلبی
است و نه ناسازگاری با حاکمیت ملی است، چرا که اکثریت قاطع ملت، مسلمان هستند، و آن ها اسلام را با تمام محتوایش
پذیرفته اند و خواهان اجرای آن هستند و هنگامی که دولت و دستگاه های اجرایی تحت نظارت ولی فقیه به طور هماهنگ
به کار خود ادامه دهند هرگزموجب تعدد مراکز قدرت و تصمیم گیری نخواهد شد، و همه چیز با هم آهنگی رتق و فتق
می شود.

توضیحی درباره اختیارات رهبر در اصل ۱۱۰ قانون اساسی

در این جا این سؤال مطرح می شود که مطابق اصل ۱۱۰ قانون اساسی(پس از شورای باز نگری سال ۱۳۶۸ش) وظایف و
اختیارات مقام رهبری در یازده یا دوازده موضوع خلاصه شده است، آیا او بیش ازاین دارای اختیارات نیست؟ پاسخ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.