پاورپوینت کامل منظومه منور ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل منظومه منور ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منظومه منور ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل منظومه منور ۱۰۱ اسلاید در PowerPoint :
۴۰
آخرین قسمت
علامه حسن زاده آملی، قبل از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در تهران مشغول تحصیل و تدریس بود و چون شنید امام خمینی (ره) مبلغینی را
که برای ایام محرم به نقاط گوناگون برای تبلیغ می روند موظف نموده که مسایل سیاسی اجتماعی جهان اسلام را به گوش مردم
برسانند و آنان را از مصائب مسلمین آگاه کنند، از تهران به قم عزیمت نمود و به محضر امام شرفیاب گردید و به ایشان عرض کرد
بنده هم مانند دیگران در خدمتم و شما نیز ان شاء الله در اهدافتان موفق خواهید شد و همه با هم دست به دست هم می دهیم و ان
شاء الله تعالی کشور را از دست فاسقان و فاجران نجات داده و دین خدا را پیاده می نمائیم .» (۱)
و در سمینار تعلیم و تربیت در اسلام که در دانشگاه کرمان برگزار گردید، چنین دعا کرد: خدایا از پیشگاه والای تو خواهانیم که
این کشتی انقلاب عظیم اسلامی ما را و این ملت به حق قیام کرده و رهبر گرامی (امام خمینی) را . . . در کنف عنایات خود . . .
محفوظ فرما .» (۲)
حضرت آیت الله جوادی آملی، که از پرورش یافتگان مکتب امام خمینی است در بیان و بنان به تشریح سیره عملی و نظری استاد
خویش پرداخته، در اظهارات خویش می گوید: حضرت امام خمینی – قدس سره – نوآوری های فرهنگی و فکری فراوانی داشت که
در سایه آن ها رهبری را تصاحب نموده و قافله دل ها را تسخیر کرد . امام راحل از فکری بلند برخوردار بود که احیانا در
لابه لای کتب و آثار علمی سلف صالح به چشم می خورد اما آن ها آن توان را نداشتند که این اندیشه را از علم به عین آورند، اما او
این اندیشه های بلند را کاملا ترسیم کرده، عملا پیاده نموده و به همگان فهمانید که می توان آن را عینیت بخشید . . . امام راحل –
قدس سره – در نهان و نهاد خود دو کار را انجام داد; یعنی همه خواسته ها را بر قرآن درونی عرضه کرد آن گاه عاقل شد و از نظر
کارهای بیرونی نیز سعی کرد که فرشته خوی شود . (۳) عالم محقق حضرت آیت الله سبحانی، که در جلسات درس امام حضور
داشته و از پرتو افکار آن بزرگوار محفوظ بوده در سخنانی گفته است: (امام) در تدریس و سخنرانی استاد بزرگی بود و سخت ترین
مسایل را به روشن ترین بیان برای ما می گفت و در سخنرانی هایی ک برای جامعه می کرد اندیشه های عرفانی و اجتماعی را درست
روشن می کرد و دارای قلم بود، هم فارسی و هم عربی، مسایل علمی و اندیشه های خود را از همان دوران جوانی می نوشت و ضبط
می کرد و آن چه از ایشان منتشر شده روشن است بنابراین امام در میان علما ذو ریاستین است هم ریاست بیان را دارد و هم ریاست
قلم را و البته در حوزه هم معروف بودند . (۴) و طی مصاحبه ای می گوید: امام خمینی، در روحیه عمیق و گسترده خود عناصر دور
از هم را جای داده بود، او مظهر عاطفه و در عین حال قهرمان خرد بود، در برابر ناملایمات سخت متاثر و در برابر گردن کشان
مقاوم و سرسخت بود، عارف و سالکی بود که متجاوز از شصت سال نماز شبش ترک نشد و با معبود خود راز و نیازی داشت و احیانا
مناجات های خود را در قالب شعر عرفانی ریخته است، غرق در تفکر بود ولی در عین حال سیاست مدار عادل، مدبر و رشیدی بود
که با دست آهنین خود سکان کشتی کشور (ایران) را به ساحل نجات رسانید، فیلسوف موشکافی بود که به حق الهیات را خوب
درک کرده و بلکه چشیده بود، ولی در مجال و قلمرو فقه انسانی عرفی بود که اندیشه خود را به حد یک پرسشگر عادی که مساله را
از امام می پرسید تنزل می داد . (۵)
آیه الله سید عزالدین زنجانی، که محضر پرفیض امام را در حکمت و فلسفه درک کرد، اظهار داشته است:
«از ابتدای آشنایی ام با امام خمینی – قدس سره – یک خلوص نیت عجیبی را در ایشان مشاهده کردم . . . یکی از عمده ترین
موجبات محبوبیت ایشان در بین مردم نوع هدایت و رهبری آن بزرگوار بود، حضرت امام پیش از هر کس دیگر مردم را شناخته
بود و به آنان اطمینان کامل داشت، از جمله مسائل مهمی که در پیروزی انقلاب مؤثر بود، بعد از توکل به خدا همین اطمینان
ایشان به مردم بود . امام در مقصد خود که همان اسلام خواهی بود، راست می گفت و هیچ گونه شائبه دیگری دخالت نداشت، کاملا
خالص بود و این حقیقت را در سرتاسر زندگی نورانی و آکنده از خیر و برکت خود ثابت کرد و امتحان های سخت و توانفرسایی را
پشت سر گذاشت » (۶)
حضرت آیه الله محمد هادی معرفت، فقه و اصول را از محضر امام خمینی (ره) استفاده نموده و از همان دوران طلبگی با اندیشه ها
و حالات اخلاقی امام آشنا بود . وی در فرازی از اظهارات خود در خصوص ویژگی های آن روح قدسی می گوید:
«امام رایی (فکری) را که انتخاب می کرد، جوانبش را بررسی می نمود و با این سابقه این تفکر برایش چون کوه صلابت داشت و بر
همین اساس برای مخاطبین قاطعیت می آورد، چون با تعمق و اندیشه به آن رای دست یافته از آن برنمی گشت، برای ساختن
انسان ها مهارت فوق العاده ای داشت و جامعه را برای پذیرش حرف های خودش مهیا می کرد . در بحث ها سکوت می کردند و گوش
می دادند و وارد بحث نمی شدند مگر این که بگوئیم آقا چه می فرمایید آن وقت به طور جدی وارد می شدند نه این که بخواهد ما را
اقناع کند یا مثلا از بحث دربرود، این روش هایی که ایشان داشت برایمان کاملا افتخارآمیز، حیات بخش و آموزنده بود .» (۷)
× رواق عشق
دانشوران شهید کاروانی شکوهمند از انسان های رشد یافته اند که از دنیای لرزان و فریبنده «من » و «ما» رها گشته و با خویشتنی
اصیل و راستین بر قله عشق هستی آفرین صعود نموده اند . آنان در طول حیات با برکت خویش با قلم، بیان و قدم ارزش های والای
انسانی را از چنگال خون بار درندگان انسانیت رهانیدند و از صدق و اخلاص که توسط مبتلایان به بیماری مهلک خودخواهی زیر
پا گذاشته شده بود، دفاع کردند . این پروانه های شمع فروزان ملکوت، درخشش انوار معنوی و فروغ های ربانی را بر آدمیان نوید
دادند و در اقیانوس حیات طیبه، کشتی نشینانی بودند که در ساحل آرام بخش نفس مطمئنه لقای الهی را مشاهده می کردند;
مسیر حق را طی طریق کردند و کمال برین را دریافتند و به دشتی رسیدند که رایحه روان بخش توحید در فضایش پیچیده بود، در
آن جا گوش دل را باز کردند و نغمه های قدسی و طنین لبیک های پروردگار فیاض و هستی بخش را شنیدند . مبارزان میدان حق
با باطل که خویش را آماج تیرهای ستم، قدرت و نفاق نمودند و در حالی که ذکر حق بر زبان داشتند و هیچ فکری جز اعتلای
اسلام و تقویت ولایت در سر نمی پرورانیدند به قربان گاه عشق شتافتند، ببینیم این قهرمانان میدان معرفت و معنویت درخصوص
رهبری که مردی از سلاله حماسه آفرین کربلاست چه گفته اند و معلم آگاه خود; یعنی امام خمینی (ره) را در چه مضامینی وصف
کرده اند .
متفکر به خون خفته شهید آیه الله مرتضی مطهری، که در درس اخلاق و عرفان امام شرکت می نمود می نویسد: «. . . اگرچه در
آغاز مهاجرت به قم هنوز از مقدمات فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در معقولات را نداشتم اما درس اخلاقی که وسیله
شخصیت محبوبم در هر پنج شنبه و جمعه گفته می شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک
علمی، مرا سرمست می کرد، بدون هیچ اغراق و مبالغه ای این درس مرا آن چنان به وجد می آورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته
بعد خودم را شدیدا تحت تاثیر آن می یافتم . بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس و سپس در درس های دیگری
– که در طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم – انعقاد یافت و همواره خود را مدیون او دانسته و می دانم راستی که او روح
قدس الهی بود . (۸)
در جای دیگر می گوید: «من نسبت به امام حالتی چون مولوی به شمس دارم . (۹) آن سفر کرده که صدها قافله دل همراه اوست نام
او، یاد او، شنیدن سخنان او، روح گرم و پرخروش او، اراده و عزم آهنین او، استقامت او، شجاعت او، روشن بینی او، ایمان جوشان او،
زبانزد خاص و عام است یعنی جان جانان، قهرمان قهرمانان، نور چشم و عزیز روح ملت ایران، استاد عالی قدر و بزرگوار ما حضرت
آیه الله العظمی خمینی . . . حسنه ای است که خداوند به قرن ما و روزگار ما عنایت فرموده است . . . . قلم بی تابی می کند که به پاس
دوازده سال فیض گیری از محضر آن استاد بزرگوار و به شکرانه بهره های روحی و معنوی که از برکت نزدیک بودن با آن منبع
فضیلت و مکرمت کسب کرده ام، اندکی از بسیار را بازگو کنم .» (۱۰)
وقتی حضرت امام خمینی به ترکیه تبعید گردید، شهید آیه الله سید محمد باقر صدر، که به قیام ایران به رهبری آن بزرگوار
امیدوار بود، اندوهگین شد، در سال ۱۳۴۴ در نامه ای به یکی از دوستان خود نوشت: «اما در مورد ایران وضع هم چنان است که بود
و آقای خمینی از سوی مزدوران امریکا در ایران، به ترکیه تبعید شده است، این بار آقای خمینی توانست دهان شاه را ببندد که
همواره جنبش مخالف خود را در ایران به ارتجاع و عقب ماندگی متهم کند و در تاریخ نهم جمادی الثانی ۱۳۸۵ ه . ق که امام به
نجف آمد، آیه الله صدر با اشتیاق تمام به همراه علمای دیگر در مراسم استقبال و پیشواز از امام شرکت و شاگردان و هم فکرانش را
نیز به این مراسم دعوت کرد و عظمت معنوی امام را برایشان بیان کرد و در طول چهارده سال اقامت رهبر کبیر انقلاب در نجف با
او ارتباط نزدیکی داشت و به وی عشق می ورزید .» (۱۱)
هنگامی که امام در پاریس اقامت داشت، ضمن تجلیل از قیام پرشکوه امت مسلمان ایران به رهبری ایشان آمادگی خود را برای
هرگونه همکاری اعلام کرد و پیامی خطاب به شاگردان و علاقه مندان خود در ایران فرستاد و در آن خاطر نشان ساخت هم چنان
از فداکاری در راه پیروزی انقلاب اسلامی ایران دریغ نورزند، در این پیام آمده است: در وجود امام خمینی ذوب شوید . همان گونه
که او در اهداف الهی و اسلامی خود ذوب گردید .» (۱۲) او در سخنی دیگر اظهار داشته است: «امام خمینی در طرح شعار جمهوری
اسلامی تجلی گر تداوم دعوت انبیاء و استمرار حضور حضرت محمد (ص) و علی (ع) در برپایی حکومت الهی در زمین بوده است،
مرجعیت امام خمینی امروزه امیدهای اسلام را در ایران تجسم بخشیده است .»
فرازهایی از بیانات شهید مظلوم دکتر بهشتی درباره امام خمینی: سخن امام این بود و لو سرکوب کنند، همه ما را بگیرند و
بکشند و نابود کنند برای این که ما می میریم اما آرمانمان زنده خواهد بود . . . امام در میان فقهای گران قدر عالم تشیع یکی از
ویژگی هایش همین چند بعدی بودن است . از نظر وسعت نظر امام هم فلسفه، هم عرفان، هم فقه، هم اصول، هم حدیث، هم
قرآن، همه این ها در دوران خود سازی خود را ساخته و پرداخته و چند رشته از این ها را سال ها در قم تدریس فرموده، به همین
دلیل خیلی باز و وسیع می نگرد . . .» (۱۳)
همه هستی شهید آیه الله سعیدی، در امام خلاصه شده و او زندگی بدون خمینی را بیهوده می دانست و هیچ روزی را بی زمزمه
نام او سپری نمی کرد، گزیده ای از سخنان آن شهید در باره امام چنین است: «. . . حضرت آیه الله خمینی نمونه بزرگی است که
نظیری برای او نیست . . . من افتخار می کنم که مداح ایشانم و تا جان در بدن دارم از آیت الله خمینی سخن خواهم گفت . . . آنچه
امام خمینی را پیشوای امت قرار داد غیر از علم و تقوا و شجاعت . . . ساده زیستی و غم محرومین خوردن او بود . . .» (۱۴)
شهید آیه الله غفاری، خالصانه در راه اهداف امام گام برداشت و در زندان شاه با فریاد رسا گفت: دشمن خمینی کافر است و چون به
او گفتند بیا و دست از تبعیت امام بردار، در جواب خاطر نشان ساخت: خداوند همه شماها را ریشه کن کند، من بیایم و دست از
مرد شریفی مثل او بردارم که حیثیتم محفوظ باشد و بتوانم چهار صباحی یک لقمه نانی بخورم و بعد دست به محاسنش برد گفت:
این محاسنی که در اثر مخالفت با آقای خمینی – مرجع تقلید من – باقی باشد محاسن نیست و به همین دلیل پاهایش را با مته
سوراخ کردند و تا زانو در روغن زیتون جوش گذاشتند و با این شکنجه ها وی را شهید کردند .» (۱۵)
شهید محراب آیه الله شهید صدوقی گفته است: «ما هرچه داریم قبل از پیروزی و بعد از آن از این مرد شریف و بزرگوار حضرت امام
هست که مرده بودیم و زنده مان کرد حیاتی نداشتیم و او به ما حیات اسلامی و سیاسی داد . . . (۱۶) پوشیده نیست که اگر
رهبری های داهیانه آن حضرت نمی بود دشمنان انقلاب خاصه امریکای مکار و خیانت پیشه می توانستند به مقاصد شوم و
استعماری خود نائل آیند . شکر خدا را که با توجهات و عنایات خود امام را برای رهبری امت اسلامی و نجات مسلمین از
حت سلطه استعمار و استثمار بیگانگان برای ما حفظ فرمود .» (۱۷)
شهید آیت الله سید اسدالله مدنی، با آن همه مقام و لیاقت شخصی خویشتن را در امام فانی می دانست و بی نهایت به آن وجود
مبارک عشق می ورزید و هر موقع می خواست از تبریز خارج شود از رهبر کبیر انقلاب اجازه می گرفت، با وجود آن که به درجه
اجتهاد رسیده بود به خود اجازه نمی داد تبلیغ از خویشتن نماید و می گفت: «کسانی که مرا می شناسند می دانند برای مثل من به
اصطلاح کسرشان است که از شخص دیگری غیر از خود ترویج کنم . قاعدتا باید از خود بگویم، ولی چه کنم دینم به من می گوید
باید امروز خودت را فراموش کنی و خود را زیر پای این مرد (امام خمینی) بگذاری تا یک قدم بالا بیاید و به دنبال ایشان حرکت
کنی و عده ای از من می پرسند و خواسته اند که چرا رساله نمی نویسی؟ وقتی مرجعی چون حضرت آیت الله العظمی خمینی –
روحی له الفدا – وجود دارد ما باید همه مروج چنین مرجعی باشیم . شهید مدنی بارها می گفت: امام هر فرمانی بدهند باید بدون
چون و چرا آن را اطاعت کنیم، حتی اگر به ضرر جانمان هم باشد .» (۱۸)
آن شهید در تمام مراحل قدم به قدم از حرکت و رهنمودهای امام پیروی می کرد و در نجف همیشه در نماز جماعت امام شرکت
می نمود و به حضورش شرفیاب می گردید و از محضرش استفاده می کرد . (۱۹)
شهید محراب آیه الله اشرفی اصفهانی، در وصف امام گفته است: «کسی که در تمام عمرش یک ترک اولایی از او صادر نشده امام
امت است، دیگران را با امام خمینی نمی شود مقایسه کرد . امروز خداوند به ما لطف کرده که نه تنها یک رهبر بلکه مجتهد جامع
الشرایط اعلم و افقه و اورع به ما عنایت کرده وظیفه ما همه این است که باید از ایشان تبعیت کنیم . در زمان غیبت (امام زمان)
مانند امام امت ما دیگر ندیده ایم کسی را، امام امت نظیر ندارد . (۲۰)
شهید آیه الله دستغیب، در میعادگاه عبادی – سیاسی نمازجمعه در دفاع از رهبری و ولایت فقیه اظهار داشت: «واجب است در هر
دوره ای مسلمین دور یک محور باشند، یک رهبر الهی داشته باشند . . . در زمان غیبت مهدی (عج) فقیه عادل زمان و امروز
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (رهبر) است و هر کس در مقابل او ایستاد قانون خدا را شکسته است . ولایت فقیه ; یعنی
حکومت خدا، حکومت رسول خدا (ص)، رسول خدا (ص) ولایت کرد سرپرستی کرده لشکرکشی کرد و تمام امور مسلمین را به
عهده داشت، حال امام هم دنباله آن راگرفته اند، بزرگ ترین گناه یک قوم که دارای یک رهبر الهی است، مخالفت بااین رهبر است و
بزرگترین عبادت جهت آن قوم اطاعت از چنین رهبری است و بزرگ ترین دام شیطان جدایی ملت مسلمان از رهبر الهی است . (۲۱)
شهید دستغیب از آن جایی که به امام خمینی، عشق می ورزید یکی از مساجدی را که در شیراز بنا نهاد، روح الله نامید، مثل این
که در امام امت بیش تر محو می شد و می خواست نام او تا ابد زنده تر بماند، هرچه می پرسند نام فلان مسجد یا مکان را چه بگذاریم
می فرمود: خمینی روح الله . (۲۲)
شهید آیت الله قاضی طباطبایی، پس از تحمل زندان و مدتی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 