پاورپوینت کامل مصاحبه با دکتر محمد لگن هاوزن اندیشمند مسلمان امریکایی درباره اسلام و فرهنگ اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه با دکتر محمد لگن هاوزن اندیشمند مسلمان امریکایی درباره اسلام و فرهنگ اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با دکتر محمد لگن هاوزن اندیشمند مسلمان امریکایی درباره اسلام و فرهنگ اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با دکتر محمد لگن هاوزن اندیشمند مسلمان امریکایی درباره اسلام و فرهنگ اسلامی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۱۴

آن چه در این جا می آید، مصاحبه ای است که از سوی مجله «پاسدار اسلام » با دکتر محمد لگن هاوزن (Muhammad legen hausen) استاد دانشگاه و محقق امریکایی انجام گرفته است. ایشان مدت دوازده سال است که در ایران به سر می برد و هم
اکنون در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) به تدریس و تحقیق فلسفه اشتغال دارد. آقای دکتر، دارای آثار و تالیفاتی
است که در امریکا و ایران منتشر شده است.

جناب آقای دکتر از این که وقت تان را در اختیار مجله «پاسدار اسلام » گذاشتید، سپاس گزارم.

لطفا مقداری از زندگی تان سخن بگویید.

من در امریکا و در یک خانواده مسیحی متولد شدم و تا پیش از رفتن به دانشگاه مسیحی بودم. در دانشگاه به دلیل این که فکر
می کردم دین چیزی بیش از خرافات نیست، بی دین بودم; تا این که با دانشجویان مسلمان، مخصوصا دانشجویی مسلمان از ایران
که از شاگردان من در کلاس مقدمه فلسفه بود، آشنا و متوجه شدم دینی بهتر از مسیحیت وجود دارد که اسلام است و می تواند
انسان را به سعادت برساند.

پس از مطالعه درباره تشیع و تسنن، به مذهب شیعه روی آوردم.

حدود ده سال در دانشگاه تگزاس جنوبی تدریس می کردم تا این که بین من و مدیریت دانشگاه اختلافاتی به وجود آمد و در نتیجه،
از آن دانشگاه استعفا دادم. یک سال بعد بنا به دعوت انجمن حکمت و فلسفه به ایران آمدم و در آن جا به مدت چهار سال تدریس
کردم. پس از آشنایی با بنیاد باقرالعلوم – علیه السلام – به دعوت حضرت آیه الله مصباح یزدی – دام ظله – به تدریس در این مرکز
مشغول شدم و مدت دوازده سال است که در ایران زندگی می کنم.

جذابیت دین مبین اسلام از چه نظر برای شما اهمیت داشت، عقلی یا عرفانی؟ !

هر دو; اولین تحریک برای مطالعه در دین مبین اسلام در من، انقلاب ایران بود. من آن موقع در انجمنی که علیه سیاست امریکا
در جنوب افریقا تشکیل داده بودیم، فعالیت می کردم. در آن انجمن، برخی از افراد سوسیالیست با ایدئولوژی های مختلف حضور
داشتند. من از طرفی دیدگاه سوسیالیست ها را قبول نداشتم و از سوی دیگر، ایدئولوژی درستی هم نمی توانستم پیدا کنم. وقتی
که با اسلام آشنا شدم، این نهضت و ایدئولوژی را که کاملا ضد ظلم بود، مناسب دیدم. بحث عدالت در میان مسلمانان – مخصوصا
شیعیان – برای من بسیار جالب بود.

من وقتی با فلسفه و عرفان اسلامی آشنا شدم، دیدم مسلمانان درباره خدا به صورتی دیگر می اندیشند. فیلسوفان مسلمان
می گویند خداوند، واجب الوجود یا وجود مطلق و وجود محض است; این برای بنده خیلی جالب بود. من هم وقتی که می خواستم
درباره اسلام تحقیق کنم، همین نوع تفکر را درباره مسائل کلامی، اجتماعی و فلسفی داشتم. خیلی اوقات فقط برای جست و جوی
حقیقت، به مسجد می رفتم و هنگامی که مسلمانان نماز می خواندند، من هم بدون هیچ گونه اعتقادی سجده و رکوع می کردم;
فقط همین قدر می توانستم همراه آن ها باشم. ولی یک بار که در سجده بودم، شک عجیبی در من ایجاد شد. با خود گفتم این چه
وضعیتی است؟ در این جا چه کار می کنم؟ چرا پیشانی ام را بر زمین گذاشته ام؟ … این جا بود که یک تحول عظیم در دلم ایجاد
شد.

چرا از بین سایر مذاهب اسلامی، تشیع را انتخاب نمودید؟ و چرا نام پسرتان را علی گذاشتید؟

یکی از اولین کتاب هایی که من درباره اسلام خواندم، نهج البلاغه بود. بعد از خواندن این کتاب، مهم ترین مساله برای من این بود
که تسنن درست است یا تشیع؟ در تشیع، عدالت جایگاه ویژه ای دارد که تسنن از آن برخوردار نیست. در تشیع، بیش از همه مسائل
اعتقادی، خود شخصیت امام – علیه السلام – برای من جالب بود که می خواستم در مکتب ایشان باشم.

آیا شما درباره زندگی ائمه معصومین مطالعاتی هم داشته اید؟

بلی، اجمالا مطالعاتی داشته ام و تازگی ها یک شعر سه صفحه ای درباره امام زمان (عج) سرودم و ظاهرا به فارسی هم ترجمه شده
است.

آیا از آن شعر چیزی در ذهن دارید؟

بلی، قسمتی از آن شعر که برگرفته از یک قطعه ادبی آلمانی است، برایت می خوانم:

ای تصویر لبخند، چه زمانی آن نور تو، همانند قرمزی خورشید تابنده بر من خواهد تابید، ای تصویر لبخند، اشک فراقت در حالی
که داغ تر از اشک چشمان من است بر گونه هایم جاری است.

لطفا جنبه های عملی اسلام را که بر شما تاثیر گذاشت و باعث شد شما اسلام را انتخاب کنید، بیان نمایید.

چند چیز باعث شد من اسلام را انتخاب کنم:

یکی از بعد عقلی بود، این تصوری که اسلام درباره خدا ارائه می کند، برای من چیز جالبی بود و با تصور خدا در دین مسیحی تفاوت
داشت. اشکالات تصور دین مسیح از خدا، مشهور است.

من وقتی در دبیرستان تحصیل می کردم، درباره دین مسیحی که حضرت عیسی – علیه السلام – را خدا می داند، شک داشتم. من
چهار انجیل را خواندم ولی در جایی ندیدم که خود حضرت عیسی – علیه السلام – ادعای خدایی کرده باشد. این نوع مشکلات در
دین اسلام، خیلی نزدیک تر به عقل است. البته دین مسیحی چیزهای بسیار قشنگی دارد، ولی به پای عرفان اسلامی نمی رسد.

در فرهنگ غرب، اصلا کسانی مانند حافظ و مولوی و عطار نداریم. بعد عاطفی اسلام هم برای من جالب بود. سومین چیزی که
برای من خیلی مهم بود، بعد اخلاقی اسلام بود; مثل اهمیتی که عدالت در دین اسلام دارد.

قبل از این که مسلمان شوید، با قرآن کریم آشنایی داشتید؟

بلی، شنیده بودم که قرآنی وحی شده است و روزی هم به دستم رسید و ورق زدم و خیال می کردم مانند یک کتاب رمان و داستان
است و چیزی از آن نفهمیدم.

چگونه با قرآن آشنا شدید؟

بعدا متوجه شدم که قرآن یک کتاب رمان و داستان نیست، بلکه یک کتاب علمی و دینی است و باید بر یکایک جمله ها و کلماتش
دقت و تامل کرد تا چیزی از آن فهمیده شود و برای فهم آن حتما باید به تفاسیر مراجعه کرد.

شما حالا چه تفسیرهایی را مطالعه می کنید؟

من تفاسیری را که به انگلیسی ترجمه شده اند، مطالعه می کنم; مخصوصا ترجمه المیزان، که متاسفانه ترجمه انگلیسی آن ناتمام
است.

لطفا در خصوص جایگاه فلسفه در قرآن، توضیحاتی بفرمایید.

این یک موضوع بزرگی است که نمی توانم فقط در دو جمله توضیح دهم. ولی خلاصه دیدگاه من این است که اگر منظور از فلسفه،
یک مکتب خاصی مانند فلسفه ابن سینا و فلسفه ملاصدرا باشد، ما نمی توانیم بگوییم که این مساله صریحا در قرآن ذکر شده است.
ولی اگر فلسفه را به عنوان یک معنای خاص در نظر بگیریم که برگرفته از یک کلمه یونانی به معنی محبت و عشق به حکمت
می باشد، این مفاهیم خیلی زیاد در قرآن توصیه و توصیف شده است. پس با این معنا می توانیم بگوییم فلسفه را می شود از قرآن
استنباط کرد. ما می توانیم برای ساختن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.