پاورپوینت کامل حماسه خاندان عقیل در قیام حسینی ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حماسه خاندان عقیل در قیام حسینی ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حماسه خاندان عقیل در قیام حسینی ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حماسه خاندان عقیل در قیام حسینی ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

۳۲

آغاز

همانگونه که می دانید علت غائی آفرینش انسان برای به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه و رساندن او به کمال مطلق است . از
اینرو خداوند منان بر بشر منت نهاد و او را از نیستی به وجودش آورد; و این جهان پهناور را که خود مناسبترین بستری است برای
شکفتن این استعدادها و بهترین آزمایشگاهی است برای عرضه این شکوفه ها در اختیار انسان قرار داد . خوشبختانه برخی در این
دنیا از فرصتها بهترین استفاده را کرده و با تفکر و بینش قوی که داشتند با جدیت گام برداشته و به مطلوب خود رسیدند و برخی
هم در دام زخارف دنیا گرفتار شده و از قافله کمال عقب ماندند . و نهضت امام حسین (ع) که خود یکی از همین آزمایشهای الهی
بود برخی بی تفاوت از کنار آن گذشتند و برخی دیگر همانند خاندان عقیل خود را در دریای مواج و پرطلالم و طوفانی انداختند تا
خود را به کشتی نجات و راه روشن حسین بن علی (ع) برسانند .

آن جوانان پرشور و نشاطی که خاتمه تمام کمالات اخلاقی و علمی خود را با خط سرخ شهادت رقم زدند . و آنانکه هنوز بدنیا
نیامده بودند پیامبر از شهادت برخی این عزیزان خبر داده و برایش اشک ریخته است و آنها که امام حسین (ع) بر قاتلانشان لعنت
فرستاده و امام سجاد سخت به آنها عشق می ورزیده است . اینک به پاس آن رشادتها و جانبازیهای این جوانان عاشق و دلداده، این
نوشتار کوتاه را که در حقیقت نگاهی کوتاه بر حماسه خاندان عقیل در نهضت و قیام امام حسین (ع) می باشد، به ادامه دهندگان
راهشان تقدیم می کنیم .

جایگاه عقیل بن ابی طالب:

جناب ابوطالب – علیه الرحمه – چهار فرزند داشت به نامهای طالب، عقیل، جعفر و علی (ع) به ترتیب هر یک ده سال از دیگری
بزرگتر بودند و به جز طالب که سرنوشت او بدرستی روشن نیست هر کدام نقش بسیار مهمی را در عالم اسلام ایفا کرده اند . و
عقیل بن ابی طالب که دومین فرزند این خانواده می باشد، اگرچه بینایی خود را از دست داده بود، اما او از هوش و استعداد بسیار
خوبی برخوردار بوده از جمله به خوبی از اصل و ریشه طوایف و قبایل عرب آگاه بود از اینرو به نسابه عرب معروف گشته بود . (۱)

عقیل با اسلام آوردن و هجرت خود به مدینه هم پیامبر را خوشحال کرد و هم سایر بنی هاشم را . و در جنگ موته همراه برادرش
جعفر بن ابی طالب حضور داشت . (۲)

عقیل در بین مسلمانان جایگاه خوبی داشت بویژه در نزد پیامبر اسلام که سخت مورد محبت و علاقه آن حضرت بود و این محبت و
دوستی را بارها اظهار کرده و به وی می فرمود: من تو را به دو جهت دوست می دارم یکی اینکه خودت دوست داشتنی هستی و
دیگر اینکه چون ابوطالب تو را بسیار دوست می داشت . (۳)

خاندان عقیل

عقیل بن ابی طالب از چند همسر و کنیزی که داشت از نعمت فرزندان خوبی برخوردار بود ودر تاریخ نامی از آنها به جز کسانی که
در نهضت امام حسین (ع) شرکت جسته اند به چشم نمی خورد . مسلم بن عقیل، عبدالله اکبر، علی، محمد، ابی سعید،
عبدالرحمن و جعفر جزو فرزندان عقیل می باشند . (۴)

در فرزندان عقیل علاوه بر ایمان، تعهد، اخلاص، شجاعت، جود و سخاوت، قابلیتهای فراوانی دیده می شد . چرا که برخی از
فرزندان وی جزو فقها و سخنوران بوده اند . (۵)

علت عدم حضور در جنگهای علی (ع)

با اینکه عقیل حدود بیست سال از علی (ع) بزرگتر بود طبعا فرزندان بزرگتری هم داشته اما نام هیچکدام از آنها را در جنگهای
سه گانه امیرمؤمنان نمی یابیم و دلیل روشنی هم بر عدم حضور آنان نیافتیم . اما عدم حضور خود عقیل این است که ظاهرا در آن
روزها بینایی خود را از دست داده بود و درباره سایر فرزندانش باید گفت یا اصلا شرکت نکرده اند و یا حضور داشته اند اما نامشان در
شمار شرکت کنندگان نیامده است .

شاید از نامه ای که عقیل به برادرش علی (ع) نوشته بتوان استفاده کرد که او و فرزندانش می خواست در جنگهای علی حضور
داشته باشد اما این مولا علی بود که به وی اجازه شرکت را نداده بود . چنانچه مرحوم محدث قمی می نویسد: ولم یشهد مع اخیه
امیرالمؤمنین من حروبه ایام خلافته و عرض نفسه و ولده علیه فاعفاه و لم یکلفه حضور الحرب . (۶)

عقیل در هیچ یک از جنگها با برادرش امیرمؤمنان (ع) در روزهای خلافتش شرکت نکرد و در همان روزها خود و فرزندانش را بر
آن حضرت برای شرکت در جنگ عرضه کرد اما امام علی (ع) او را معاف دانست . و یا در آن روزهایی که سستی مردم و خیانت آنها
را به علی می شنود طی نامه ای برای حضرت می نویسد و بار دیگر آمادگی خود و فرزندانش را جهت دفاع از امیرمؤمنان اعلام
نموده و از حضرت خواستار شده بود که نظر خودش را در این خصوص بنویسد و در آن نامه نوشته بود: علی جان اگر دفاع تا سر
حد جان می خواهی بگو که بهمراه برادر و برادرزاده هایت در کنار تو خواهیم بود، چرا که مرگ و زندگی را در کنار تو بهتر
می پسندیم زیرا هیچگاه زندگی را پس از مرگت نمی خواهیم . سوگند به خدای جل و علا که زندگی پس از تو برای ما گوارا نخواهد
بود . حضرت در پاسخ به عقیل چنین نوشت:

اما آنچه را که درباره فرستادن برادر زادگان نوشته بودی بدان که نیازی به آنها ندارم پس در همان جا بمان زیرا به خدا سوگند
دوست ندارم اگر کشته شوم همراه من کشته شوید (۷) و از این نامه برمی آید که فرزندان عقیل در سن و سالی بوده اند که هر یک
می توانسته در جبهه و جنگ شرکت کند اما علی (ع) اجازه حضور نداده و احتمال دیگری هم هست که بیشتر فرزندان عقیل
خردسال و کوچک بوده اند چنانچه حضرت درباره آنها چنین فرموده: و رایت صبیانه شعث الشعور غبر الالوان من فقرهم . . . (۸) که
حضرت در نهج البلاغه از فرزندان عقیل به صبی تعبیر می کند و صبی همان فرزندان کوچک را می گویند . و دلیلش این است که
مسلم بن عقیل در زمان حکومت علی (ع) هشت ساله بوده و با این بیان عدم حضور آنان یک امر طبیعی بوده است .

خاندان عقیل در حماسه حسینی

از زمانیکه سالار شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) به عنوان اعتراض به خلافت یزید، مدینه را به قصد مکه ترک گفت بنی هاشم
و بخصوص خاندان عقیل از مواضع به حق امام حسین دفاع کرده و به صف مخالفین نظام بنی امیه بویژه یزیدبن معاویه قرار
گرفتند .

فرزندان عقیل نیز مدینه را ترک گفته و به همراه امام حسین علیه السلام در مکه اقامت کردند وآن روزی که حضرت سفر خود را
به کوفه آغاز کرد خاندان عقیل از جمله پیشتازانی بودند که امام را با کمال میل و رغبت همراهی کردند . و شاید بتوان گفت این
هم یک دلیلی است بر اینکه فرزندان حضرت عقیل در زمان حکومت امام علی (ع) و جنگهای حضرتش خردسال بوده اند; چرا که
در زمان امام حسین (ع) و آغاز نهضت عاشورا به سن بلوغ و رشد رسیده اند که در رکاب حضرت نیز حضور می یابند .

خاندان عقیل در دو آزمایش بزرگ

کاروان حسینی همچنان به راه خود ادامه می داد تا شبانه به منزل ثعلبیه رسیده و در آنجا فرود آمد . چیزی از مدت استراحت
امام و یاران نگذشته بود که دو نفر به نامهای عبدالله بن سلیمان و منذر بن المشمعل اسدی با بدست آوردن اخبار ناگواری از کوفه
به خدمت امام (ع) رسیدند . پس از سلام، عرض کردند خبری به حضورتان آورده ایم . اگر صلاح می دانید در جمع یاران بگوئیم و
اگر صلاح نمی دانید در پنهانی گزارش کنیم . حضرت با نگاهی به ما و سایر یاران خود، فرمود: من چیزی از اینان پنهان ندارم ،
خبرتا نرا نزد همه بگوئید .

گفتیم آیا بخاطر داری دیشب که می آمدی بر سر راهت به سواره ای که از کوفه می آمد برخورد کردی و چند لحظه درنگ کردی و
سپس به راه خود ادامه دادی؟ حضرت فرمود: آری و می خواستم از او سؤالاتی بنمایم . گفتیم آری به خدا سوگند ما اخبار کوفه را
از او جویا شدیم و او فردی از طایفه ما بود . او چنین گفت که من از کوفه بیرون نیامدم تا مسلم و هانی کشته شدند و به چشم خود
دیدم که طناب به پای آن دو بسته و در کوچه و بازار کوفه می کشاندند .

حضرت با شنیدن این خبر چند مرتبه انا لله و انا الیه راجعون را بر زبان جاری ساخته و پیوسته می فرمود خدا رحمت کند مسلم و
هانی را . (۹) و به نقل سید در لهوف: امام حسین (ع) گریه اش گرفت و فرمود: خدای رحمت کند مسلم را که به سوی روح و ریحان
خدا و بهشت و رضوانش شتافت و آنچه که بر او بود انجام داد . . . (۱۰)

همو اضافه می کند که با رسیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل غوغایی به پا شد و آن منزل یکپارچه صدای ضجه، گریه و ناله شده و
برای مصیبت مسلم اشکها سرازیر شد . (۱۱)

سپس آن دو نفر امام را به خدا سوگند دادند که از همین جا برگردد زیرا در کوفه یاوری نخواهی داشت و بیم آن را داریم که این
ماجرا درباره تو تکرار گردد . (۱۲)

در اینجا تنها گروهی که نظرشان برای سایر یاران امام حسین (ع) بسیار مهم بود خاندان عقیل بود که خبر شهادت مسلم را
دریافت کرده بود . از اینرو با یک شور و حماسه فراوانی راه سخن را بر آن دو نفر اسدی بسته و چنین گفتند: سوگند به خدا هرگز
برنمی گردیم تا انتقام خود را بگیریم و یا آنکه مرگ را همانند برادرمان مسلم بچشیم (۱۳) و با این جملات شورانگیز و این ایستادگی
و شهامت به کسانی که فکر می کردند آنان همانند دیگران که بر سر دو راهی قرار گرفته و یا قصد بازگشت را دارند پاسخ بسیار
محکمی بود، اینجا بود که امام (ع) با نگاهی که به آن دو اسدی می کرد با یک جمله موضع قاطع و صریح خود را بیان داشت و آن
جمله این بود که حضرت فرمود: لا خیر فی العیش بعد هؤلاء (۱۴) ، از پس شهادت اینان هیچ خیری در زندگی نمی باشد . این به گفت
و دستورهای بعدی را صادر فرمود .

یک آزمایش دیگر از بنی عقیل:

در شب عاشورا هنگامی که امام حسین (ع) در تاریکی شب خطبه خواند و به تمام یاران اجازه رفتن داد، برادران و فرزندان
برادرش و همچنین فرزندان عبدالله جعفر در ادامه سخنان حضرت قمر بنی هاشم پاسخ دادند: هرگز چنین کاری نخواهیم کرد!
برای آنکه پس از تو زنده باشیم؟ ! خداوند چنین روزی را به ما نشان ندهد . اینجا بود که امام حسین (ع) نگاهی به فرزندان عقیل
کرده و فرمود: عزیزانم شهادت مسلم شما را بس است، به شما اجازه می دهم که بروید فرزندان عقیل که خود را در یک آزمایشی
دیگر می دیدند، در پاسخ امام (ع) یکصدا گفتند: سبحان الله فما یقول الناس، مردم درباره ما چه می گویند؟ ! آیا نخواهند گفت که
ما سید و بزرگ خودمان را در سخت ترین شرایط رها کرده در حالیکه نه با آنان تیری زده و نه نیزه ای به دشمن وارد ساخته و نه در
حمایت از آنها شمشیری زده باشیم . نه به خدا سوگند هرگز نمی رویم بلکه جان و مال و اهل و کسان خودمان را فدای تو می کنیم .
همراه تو خواهیم جنگید تا به جایگاهت وارد شویم . حسین جان خداوند آن زندگی پس از تو را برای ما زشت گرداند . (۱۵)

و این بار نیز با پاسخهای قاطع و صریح خود از این امتحان و آزمایش با سربلندی و افتخار بیرون آمدند .

فرزندان عقیل

همانگونه که گفتیم تعدادی از فرزندان عقیل بن ابی طالب با انتخاب خط سرخ شهادت آماده از امام خویش جانانه دفاع کردند و
مظلومانه به شهادت رسیدند از جمله:

۱ – مسلم بن عقیل:

مسلم که سلسله جنبان این خاندان بود، با مقامی بس والا در نزد امام حسین (ع) که افتخار دامادی امیرالمؤمنین را نیز داشت و
از رقیه دختر علی اولادی بهمرسانیده بود، شخصیتی بزرگ و مورد اعتماد ابی عبدالله (ع) و به عنوان نماینده ویژه و سفیر آن
حضرت انتخاب شده و به کوفه فرستاده شد تا با سنجیدن شرایط و اوضاع کوفه و بیعت گرفتن از مردم آن سامان اخبار را به آن
حضرت گزارش کند . اقدامات مسلم پس از ورود به کوفه در تاریخ ثبت شده و برای همیشه قابل تقدیر و ستایش است .

او همچنان به وظیفه خود در پیشبرد این قیام مردمی با کمال دقت و مراقبت عمل می کرد به گونه ای که کوفه را پذیرای ورود
امام حسین (ع) نمود، اما یکباره با آمدن عبیدالله بن زیاد اوضاع به هم خورده و سخت پیچیده گشت و در نهایت مسلم بن عقیل
پس از ابراز آن حماسه جاوید و نشان دادن آن همه شجاعت و پایمردی سرانجام با اعطای امان دروغین به او، در دام جلادان
عبیدالله بن زیاد افتاده و پس از یک برخورد شدید با عبیدالله به طرز

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.