پاورپوینت کامل جهاد و مجاهدان در قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جهاد و مجاهدان در قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جهاد و مجاهدان در قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جهاد و مجاهدان در قرآن ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۹

قسمت پایانی

تا اینجا آیاتی که در مورد ضرورت جهاد
سخن می گفت را به اختصار بررسی کردیم.در
ادامه به یک سری از احکام و دستوراتی که
خداوند درباره جهاد و زمان آن و غیره مقرر
فرموده است می پردازیم.

خداوند در آیات ۴۵، ۴۶ و ۴۷، سوره
انفال در زمینه جهاد ۶ دستور مهم به
مسلمانان می دهد.

نخست می گوید: «ای کسانی که ایمان
آورده اید! هنگامی که گروهی از دشمنان را در
برابر خود در میدان نبرد ببینید ثابت قدم
باشید». بعنوان دستور دوم می فرماید: «خدا
را فراوان یاد کنید تا رستگار و پیروز شوید»
(آیه ۴۵). از نشانه های بارز ایمان، ثبات قدم در
همه زمینه ها مخصوصاً در پیکار با دشمنان
است. یاد خدا که منظور خدا را در درون
جان خود حاضر دیدن است نیز باعث تقویت
روحیه مجاهد در میدان و باور کردن تکیه گاه
محکمی است که هیچ قدرتی در برابر آن
مقاومت نمی کند. یکی دیگر از مهمترین
برنامه های مبارزه، توجه به مسأله رهبری و
اطاعت از دستوارت او است. «و فرمان خدا و
پیامبرش را اطاعت نمائید»(آیه ۴۶) و در ادامه
خداوند چهارمین دستور را اینچنین
برمی شمرد: «و از پراکندگی و نزاع بپرهیزید تا
سست نشوید و نتیجه این سستی و فتور از
میان رفتن قدرت و هیبت شما است» سپس
خداوند دستور به استقامت در برابر دشمنان
و حوادث سخت داده می فرماید: «استقامت
کنید که خداوند با استقامت کنندگان است». در
آیه بعد، خداوند مسلمانان را از پیروی از
کارهای ابلهانه و اعمال غرورآمیز و بی محتوا
و سروصداهای توخالی و بی معنی باز
می دارد و می فرماید: «مانند کسانی نباشید که
از سرزمین خود از روی غرور و هوی پرستی و
خودنمایی در برابر مردم (بسوی میدان بدر)
خارج شدند. همانها که (مردم را) از راه خدا باز
می داشتند» و سرانجام شکست خوردند.

خداوند در بیان نحوه مبارزه و چگونگی
حضور در میدان جنگ چنین می فرماید: «و
هنگامی که با کافران در میدان جنگ روبرو
شدید. (با تمام قدرت به آنها حمله کنید) و
گردنهایشان را بزنید».(محمد، آیه ۴). بدیهی است
گردن زدن کنایه از قتل است. هنگامی که
انسان با دشمنی خونخوار در میدان نبرد
روبرو می شود اگر با قاطعیت هرچه بیشتر
حملات سخت و ضربات کوبنده بر دشمن
وارد نکند خودش نابود خواهد شد و این
دستور یک دستور کاملاً منطقی است.
سپس می افزاید: این حملات کوبنده باید
همچنان ادامه یابد «تا به اندازه کافی دشمن را
درهم بکوبد، در این هنگام اسیران را محکم
ببندید». آیه فوق بیانگر یک دستور حساب
شده جنگی است که پیش از درهم شکستن
قطعی مقاومت دشمن نباید اقدام به گرفتن
اسیران کرد، چرا که پرداختن به این امر،
گاهی سبب تزلزل موقعیت مسلمانان در
جنگ خواهد شد و پرداختن به امر اسیران و
تخلیه آنها در پشت جبهه آنها را از وظیفه
اصلی باز می دارد. در مرحله بعد خداوند،
حکم اسیران جنگی را بیان می کند و سپس
در دنباله آیه می افزاید: «این وضع باید
همچنان ادامه یابد و دشمنان را باید همچنان
بکوبید و گروهی را به اسارت در آورید تا جنگ
بارهای سنگین خود را بر زمین نهد».

تنها وقتی از جنگ دست بکشید که
توان مقابله دشمن را درهم شکسته باشید و
آتش جنگ سرد گردد. با دقت در مطالب
فوق پی به دستورات متعالی اسلام می بریم
و می بینیم این دستورات آنقدر سنجیده
است و همه ابعاد را در برمی گیرد که حتی
برای اسیر میدان جنگ نیز اهمیت قائل
است. خداوند در یک دستور احتیاطی برای
حفظ جان افراد بیگناهی که ممکن است
مورد اتهام قرار گیرند می فرماید: «ای کسانی
که ایمان آورده اید هنگامی که در راه جهاد گام
برمی دارید. تحقیق و جستجو کنید و به کسانی
که اظهار اسلام می کنند نگوئید مسلمان
نیستید، مبادا به خاطر نعمتهای ناپایدار این
جهان افرادی را که اظهار اسلام می کنند متهم
کرده و آنها را به عنوان یک دشمن به قتل
برسانید و اموال آنها را به غنیمت بگیرید، در
حالی که غنیمتهای جاودانی در پیشگاه
خداست».(نساء، آیه ۹۴).

یکی از سنتهایی که از زمانهای قدیم و
اعصار انبیای پیشین در میان اعراب مرسوم
بود، تحریم جنگ در ماههای حرام بود. بعد
از اسلام مسلمانان در این باره از پیامبر
سؤال می کردند: «از تو درباره جنگ کردن در
ماههای حرام سؤال می کنند، به آنها بگو، جنگ
در آن (گناه) بزرگی است.» (سوره بقره، آیه ۲۱۷) و
بدین ترتیب خداوند این سنت را با قاطعیت
امضاء می کند. خداوند در جای دیگر با تأکید
حرمت جنگ در ماههای حرام می فرماید:
«از دوازده ماه، چهار ماه حرام است، این آیین
ثابت و پابرجا و تغییرناپذیر است، در این چهار
ماه (با شکستن احترام ماهها) به خود ستم روا
مدارید» (توبه، آیه ۳۶). می بینیم که در اسلام،
برای زمان جهاد نیز مقررات وجود دارد. ولی
از آنجا که ممکن بود، تحریم جهاد در این
چهار ماه وسیله ای برای سوء استفاده
دشمنان بشود و آنها را در حمله کردن به
مسلمانان جسور کند، خداوند در ادامه اضافه
می کند که: «با مشرکان بطور دسته جمعی پیکار
کنید، همان گونه که آنها متفقاً با شما می جنگند».

(و قاتلوا المشرکین کافّهً کما یقاتلونکم
کافّه). از آن طرف مشرکان مکه در نظر
داشتند مسلمانان را غافلگیر ساخته و در
ماههای حرام به آنها حمله ور شوند و شاید
گمانشان این بود که اگر آن ها احترام ماههای
حرام را نادیده بگیرند، مسلمانان به مقابله
برنمی خیزند، آیه ۱۹۴ سوره بقره نازل شد و
به این پندارها پایان داد و نقشه های احتمالی
آنها را نقش بر آب کرد و دستور داد اگر آنها
در ماههای حرام دست به اسلحه ببرند
مسلمانان در مقابل آنها بایستند. خداوند
می فرماید: «ماه حرام در برابر ماه حرام است و
حرمات قصاص دارد. هر کس به شما تجاوز کند،
به مانند آن بر او تجاوز کنید ولی از خدا
بپرهیزید(و زیاده روی نکنید) و بدانید خدا با
پرهیزکاران است» اسلام به هر کس حق
می دهد که اگر به او تعدی شود، به همان
مقدار مقابله کند، تسلیم در برابر متجاوز،
مساوی است با مرگ و مقاومت برابر است با
حیات، این است منطق اسلام.

یکی دیگر از مسائلی که اسلام نسبت به
آن هشدار می دهد این است که مسلمانان
باید احترام مسجدالحرام را نگهدارند و این
حرم امن الهی باید همیشه محترم شمرده
شود و لذا «با آنها (مشرکان) نزد مسجد الحرام
پیکار نکنید، مگر آنکه آنها در آنجا با شما
بجنگند ولی اگر آن ها با شما در آنجا جنگ کردند،
آنها را به قتل برسانید، چنین است جزای
کافران».(سوره بقره، آیه ۱۹۰).

اسلام دین صلح و دوستی است و
کسانی که با روح اسلام و فلسفه آیات جهاد
بیگانه باشند و همچنین دشمنان قسم
خورده اسلام در صدد خشن معرفی کردن
چهره اسلام اند. اسلام، حتی در جنگها نیز از
پیشنهاد صلح طرف مقابل استقبال کرده و
به مسلمانان اجازه نمی دهد بعد از صلح،
مبارزه کنند. «اگر آنها از پیکار با شما کناره گیری
کنند و پیشنهاد صلح نمایند، خداوند به شما
اجازه تعرّض نسبت به آنها را نمی دهد»
(سوره نساء، آیه ۹۰) و موظفید دستی را که به
منظور صلح بسوی شما دراز شده بفشارید.
در آیه ۶۱ سوره انفال نیز خداوند پیرامون
صلح با دشمن سخن می راند و این مطلب را
روشن تر می سازد. «و اگر آن ها تمایل به صلح
نشان دادند تو نیز (دست آنها را عقب نزن) و
تمایل نشان ده». از آنجا که به هنگام امضای
پیمان صلح غالباً افراد، گرفتار تردیدها و
دودلیها می شوند. خداوند به پیامبر دستور
می دهد در قبول پیشنهاد صلح تردیدی به
خود راه مده و چنانچه شرایط آن، منطقی،
عاقلانه و عادلانه باشد، آنرا بپذیر «و بر خدا
توکل کن، زیرا خداوند هم گفتگوهای شما را
می شنود و هم از نیات شما آگاه است». ولی با
این حال به پیامبر و مسلمانان هشدار
می دهد که «اگر بخواهند تو را فریب دهند (و
صلح را مقدمه ای برای ضربه غافلگیرانه ای قرار
دهند یا هدفشان تأخیر جنگ برای فراهم کردن
نیروی بیشتر باشد، از این موضوع نگرانی به
خود راه مده)، زیرا خداوند کفایت کار تو را
می کند و در همه حال پشتیبان توست». ضمن
آماده ساختن مؤمنان برای جهاد، به تشریح
صفات و خصوصیات مجاهدان پرداخته و
مقام و پاداش این افراد را بیان می کند، و این
خود یکی از شیوه های خداوند برای تشویق
و ترغیب مسلمانان به مسأله جهاد است.

خداوند در آیه ۷۴ سوره نساء می فرماید:
«آنهایی باید در راه خدا پیکار کنند که آماده اند
زندگی پست جهان ماده را با زندگی ابدی و
جاویدان سرای دیگر مبادله نمایند» یعنی تنها
کسانی می توانند جزء مجاهدان واقعی باشند
که آماده چنین معامله ای گردند. سپس در
ذیل آیه می فرماید: «سرنوشت چنین
مجاهدانی کاملاً روشن است. زیرا از دو حال
خارج نیست، یا شهید می شوند و یا دشمن را
درهم می کوبند و بر او پیروز می شوند در هر
صورت پاداش بزرگی به آن ها خواهیم داد». (و
من یقاتل فی سبیل اللّه فیقتل او یغلب
فسوف نؤتیه أجراً عظیماً) مسلماً چنین
سربازانی با چنین روحیه ای، شکست در
قاموسشان راه ندارد و در هر دو صورت خود
را پیروز می بینند، حتی دانشمندان بیگانه ای
که درباره اسلام و پیروزیهای سریع
مسلمین، در زمان پیامبر و بعد از آن، بحث
کرده اند. این منطق را یکی از عوامل مؤثر
پیشرفت آنها دانسته اند. در آیه ۷۴ سوره
انفال نیز خداوند روی اهمیت مقام مهاجران
و انصاری که با مجاهدت به پیشبرد اهداف
جامعه اسلامی کمک کرده اند. اشاره کرده و
از آنها بدین گونه تقدیر می کند: «آنها که
ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا جهاد
نمودند و آنها که پناه دادند و یاری کردند، مؤمنان
حقیقی و راستین هستند و آنها آمرزش و روزی
شایسته ای خواهند داشت.»

در آیه ۹۵ سوره نساء خداوند مقایسه ای
میان مجاهدان و غیر مجاهدان به عمل
آورده، می فرماید: «افراد با ایمانی که از شرکت
در میدان جهاد خودداری می کنند و بیماری
خاصی که آنها را از شرکت در این میدان مانع
شوند، ندارند، هرگز با مجاهدانی که در راه خدا و
اعلای کلمه حق با مال و جان خود جهاد می کنند،
یکسان نیستند.» سپس برتری مجاهدان را
بار دیگر بصورت صریح و آشکارتر بیان
کرده، می فرماید: «خداوند، مجاهدانی را که با
مال و جان خود در راهش پیکار می کنند برخود
داری کنندگان از شرکت در میدان جهاد برتری
عظیمی بخشیده است؛ فضّل اللّه المجاهدین
باموالهم و أنفسهم علی القاعدین درجهً».

البته در نقطه مقابل این دسته از
مجاهدان، افرادی هستند که جهاد برای
آن ها واجب عینی نبوده و یا این که بخاطر
بیماری و ناتوانی و علل دیگر قادر به شرکت
در میدان جهاد نبوده اند، لذا برای اینکه
پاداش نیت صالح و اعمال نیک آنها نادیده
گرفته نشود، به آنها نیز وعده نیک داده، و
می فرماید: «به هر دو دسته، وعده نیک داده
است» ولی از آنجا که اهمیت جهاد در منطق
اسلام از این هم بیشتر است بار دیگر به
سراغ مجاهدان رفته و تأکید می کند که
«خداوند مجاهدان را بر قاعدان اجر عظیمی
بخشیده است» «و فضّل اللّه المجاهدین
علی القاعدین اجراً عظیماً». این اجر عظیم
در آیه بعد چنین تفسیر شده است: «درجات
مهمی از طرف خداوند و آمرزش و رحمت او، زیرا
خداوند آمرزنده و مهربان است».

قبل از اسلام، منصب سیراب کردن
حاجیان خانه خدا «سقایه الحاج» در ردیف
کلیدداری خانه کعبه و از مهمترین مناصب
محسوب می شد. خداوند در یک مقایسه
دیگر برای برتری جهاد می فرماید: «آیا
سیراب کردن حاجیان خانه خدا و عمران
مسجدالحرام را همانند کار کسی قرار دادید که
ایمان به خداو روز قیامت دارد و در راه خدا جهاد
کرده است؟ این دو هیچ گاه در نزد خدا یکسان
نیستند و خداوند جمعیت ستمکار را هدایت
نمی کند.» (توبه، آیه ۱۹). مطابق روایتی که در
بسیاری از معروفترین کتب اهل سنت نقل
شده این آیه در مورد حضرت علی (ع) و
بیان فضائل او نازل شده است و در عین
حال مکمل بحث آیات گذشته است و مقام
و منزلت مجاهدان در راه حق و فضیلت را
بیان می کند.

یکی دیگر از آیاتی که در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.