پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی، بارقه ای الهی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی، بارقه ای الهی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی، بارقه ای الهی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلاب اسلامی، بارقه ای الهی ۱۱۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۶

هیچ کس قادر به بستن آن نخواهد بود.

بزرگترین ویژگی این نهضت بزرگ مکتبی
بودن و اسلامی بودن آن است، انقلاب از
ارزش هایی سرچشمه می گرفت که فرستادگان
الهی برای تحقّق آنها قیام نمودند و ائمه هدی
(ع) با تمامی توان برای صیانت از آن ها و
گسترش ارزشها اهتمام ورزیدند. امام خمینی آن
را بارقه ای الهی می داند که در اعماق قلوب
مردمان تحت ستم انفجاری شگرف بوجود
آورد.(۲) مقام معظم رهبری حضرت آیه اللّه
العظمی خامنه ای نیز خصوصیت برجسته
انقلاب اسلامی را که رمز ماندگاری آن است این
می دانند که مبنای آن ارزش های دینی، اخلاقی
و معنوی بود.(۳) شهید مظلوم آیه اللّه دکتر
بهشتی هم تأکید می نماید: انقلاب اسلامی،
انقلاب ارزش ها بود، باید این معیارها را شناخت
و برمحور آنها حرکت کرد و مخلصانه در دفاع از
چنین بنیان های استواری کوشید، منزلت افراد و
کارنامه آنان با این محک مشخص می گردد.(۴)

از آنجا که مردم با اخلاص و ایمان فریاد
زدند ما اسلام را می خواهیم و دنبال ارزشها
هستیم عنایت خداوند متوجّه جامعه گردید و
دگرگونی معنوی را چون رودی خروشان جاری
ساخت، تحولی که بشر قادر نبود آن را سامان
دهد بلکه الهی بود و تنها مقلّب القلوب
می توانست دل ها را از هراس و وحشت بیرون
آورد و شجاعت، پایداری و عدم نگرانی را
جانشین آن نماید، آن نیروی محرّکه ای که
انقلاب را به پیروزی رسانید، این بود که مردم با
هدایت رهبری فرزانه و عالیقدر و با اعتقادی
عمیق و باوری قوی وارد میدان شدند. آن چه را
همه محال تصور می کنند، عملی ساختند. امام
خمینی (ره) فرموده اند: «انقلابی که در ایران
حاصل شد پیروزیش در اثر دو مطلب بود. یک مطلب
مهمش که از همه مطالب بالاتر بود، این بود که مردم
با اسلام پیش رفتند، یعنی سرتاسر ایران
فریادشان این بود که ما اسلام را می خواهیم امر
دوّمی این بود که همه قشرها در این مسئله متحد
بودند، این دو مطلب اساس پیروزی بود…»(۵)

امام طی سخنانی در قم خاطرنشان
ساختند: «این قیام، قیام ملی نیست، قرآنی است،
اسلامی است.

یک ملت ضعیفی که هیچ نداشت در مقابل
ابرقدرتها و در مقابل این قدرت شیطانی که همه چیز
داشتند و تا دندان مسلّح بودند و به قوه ملّیت
نمی توان غلبه کرد…این اسلام است که غلبه کرد بر
ابرقدرت ها. این قوّه ایمان است که سرتاسر ایران
را بسیج کرد…قدرت ایمان، قوّه اسلام، قدرت
معنوی ملّت، این پیروزی را به ما ارزانی
داشت…»(۶) عبداللّه قصید نماینده حزب اللّه در
مجلس لبنان، گفت: انقلاب اسلامی امید به
پیروزی الهی را در مردم بوجود آورده این که
حتی در شرایط دشوار و نداشتن حمایت جهانی
خداوند ملّت های ایثارگر را پیروز می کند.(۷)

«سایروس برام»، محقّق و نویسنده ایرلندی
از اعتصاب ها و راهپیمایی های مردم ایران در
جهت مبارزه با استبداد و ابرقدرت ها به عنوان
برنامه ای شگفت آور سخن می گوید و می افزاید:
نباید تردید کرد که نیروی اعتقاد و ایمان اسلامی
از مایه های اصلی قوت، توان، استقامت و وحدت
این نهضت انقلابی است همچنین اگر هدایت
آن را سیاستمداران سست ایمان یابی ایمان بر
عهده گرفته بودند، بی گمان نه این انقلاب
چنین فراگیر و تزلزل ناپذیر می شد و نه امید
چندانی به رستگاری و آینده آن بود. به اعتقاد
وی از علل عمده تقابل مردم با نظام طاغوتی
آن بود که کارگزاران استبداد انحطاط معنوی را
ترویج می کردند و بر این اساس فساد و تباهی و
بی غیرتی جای فضیلت ها را گرفته و امور مادی
و دنیایی معیار ارزش ها شده بود، از آثار دیگر این
سقوط روحانی دون پروری و شریف آزاری و
سپردن کارهای بزرگ به افراد پست و کارهای
دون به مردان سترگ می باشد و عمّال ساواک

رسماً و عملاً دیوان سالار بودند، بی عفت ترین
زنان از حقوق بانوان و آزادی این صنف سخن
می گفتند، بی غیرت ترین مردان از مردانگی و
غیوری دم می زدند. در چنین شرایط آشفته ای
که با خفقان و فشار سیاسی توأم بود اکثریت
مسلمان جز مذهب و دیانت پناهگاه دیگری
بدست نیاوردند، این امّت محروم و مظلوم و
رانده شده از همه جا به مسجد و حسینیه پناه
آوردند و در هر جایی که اثری از معنویت و
روحانیت داشت اجتماع می نمودند این تحصّن
معنوی و خلوت نشین اگرچه بوی عرفانی و
اشراقی داشت اما جهت گیری مبارزه را روشن
می ساخت و می خواستند به استکبار جهانی و
اعوان و انصارش ثابت کنند از دیو و دد ملولم و
انسانم آرزوست، این پناهگاه پرتوان معنوی،
مردمان با ایمان و دارای شکیبایی و استقامت را
از بند استبداد رهانید البته راهنمایی های
روحانیان، نویسندگان و سنگرداران فکر و
اندیشه در این راستا بسیار مؤثر بود؛ او متذکّر
می شود ایمان رهبری قیام و اعتقادات مردمان
ایران سلاح معنوی را کار ساز ساخت و این
حربه فراموش شده چنان به کار گرفته شد که
بساط استبداد و استکبار را درهم کوبید و شرق و
غرب را بهت زده ساخت. از برکت همین ایمان
است که همه با هم یکدل و یک زبان
بپاخاستند و خشم و خروش و فریاد را توأم
ساختند و با فریاد اللّه اکبر و طنین ناپیدای آن
در وهله اول دل ها را بهم پیوند زدند و در مرحله
بعد بر توپ و تانک و سلاح های مدرن
غلبه یافتند.(۸)

خروش مردم، خواست خدا بود

وقتی امّتی تصمیم گرفت بر اساس باورهای
عمیق خود تلاشی انجام دهد، خداوند به امداد او
رو می آورد و برای رسیدن به هدفی عالی و
مقصدی مقدس هدایتش می نماید. امام خمینی
می فرمایند: «چراغ را خود خدای تبارک و تعالی جلو
گرفته و تاریکی ها را روشن کرد و هیچ وقت نگذاشت
که ملت سست شود. این برای آن بود که ملت راهش
را پیدا کرد و به صراط مستقیم رسید.»(۹) امام در
جای دیگر یادآور شده اند: «خداوند خواست که به
داد این مملکت برسد و این یک قدرت مافوق طبیعت
بود و هیچ قدرتی نمی تواند چنین کاری را که در ظرف
پنجاه و چند سال این مملکت را طور دیگر درست
کرده بودند، در ظرف یک سال یا بیشتر چنین تحولی
روی دهد… این را خدا خواست که هیچ اعتنایی به آن
حکومت نظامی نکنند و این کار هم الهی بود و هیچ
کار بشر نبود…»(۱۰)

اگر بخواهیم برای امور انقلاب و جنبه های
مبارزاتی مردم، موازین مادی و طبیعی را در نظر
بگیریم مبارزین با یورش نظامیان و نیروهای
انتظامی رژیم طاغوت، در مراحل اولیه یا از بین
می رفتند و یا عقب نشینی می کردند امّا چون
قدرت ایمان و پشتیبانی خداوند در کار بود،
پیروزی بدست آمد. امام چنین تذکر داده اند:
«گمان نکنید که قدرت مادّی این کار را کرد، روی
حساب دنیایی نباید شما غلبه کنید، آنها باید با یک
یورش شما را از بین ببرند لکن همه حسابهایی که
می کردند باطل شد. البته (این که) یک جمعیت فاقد
همه چیز بر ابرقدرت هایی که همه چیز داشتند، غلبه
کرد، حساب معنوی است…»(۱۱) تلاش های بشری
قادر است شهر یا منطقه ای را از یوغ استبداد و
استکبار آزاد کند امّا نمی تواند اجتماعی را چنان
به حرکت وادارد که با دست خالی، حکومت
سلطنتی با سابقه ۲۵۰۰ ساله را واژگون نماید،
کار الهی بود که مردم ریشه جنایت و فساد را از
بیخ و بن برانداختند و انقلاب با پشتیبانی خدای
بزرگ پیروز شد همچنین اگر این انقلاب
همچون سایر انقلاب ها به گروه و حزبی مربوط
بود و یا عده ای می خواستند برای رسیدن به
اهداف گروهی کودتا کنند و نظام را به دست
گیرند امکان نداشت مردم از آن حمایت نمایند،
بنابراین انقلاب مستند به اسلام و لطف الهی
است و ما باید قدر این نعمتی که خداوند به ما
ارزانی داشته است را بدانیم، چون مردم برای
خدا و طلب رضایت حق بپاخاسته بودند از این
غم نداشتند که حالا چه اتفاقی روی خواهد داد،
ملّت اسلامی با چنین اتکالی و با پشتوانه ای
آسمانی، نظامی را روی کار آورد که مقصدش
اجرای احکام و مقررات اسلامی بود، مردمی که
به خیابان ها ریختند و فریاد اللّه اکبر و مرگ بر
استبداد سر دادند، همچون قیام های دیگر در
برخی کشورهای جهان طالب زندگی مرفه و
برآوردن نیازهای مادی و سامان یافتن زندگی
معمولی نبودند بلکه به فرمایش امام خمینی
(ره): «نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و
تعالی در آن نقش داشت و مردم به عنوان اسلام و
احکام اسلامی در خیابان ها ریختند و همه گفتند ما
این رژیم را نمی خواهیم و حکومت جمهوری اسلامی
می خواهیم.»(۱۲) اصولاً رمز پیروزی این نهضت در
آن نهفته است که به جنبه های معنوی توجه
داشت، نسل جوان با اشتیاق درونی همچون
مسلمانان صدر اسلام از شهادت استقبال
می نمود و در عین حالی که با تانک ها و
مسلسل ها روبرو بودند نه تنها بیمی نداشتند
بلکه مشت بر این سلاح های مجهز غلبه یافت.
اصولاً رهبری قیام با دیدی الهی به آینده مبارزه
با شاه می نگریستند و اوضاعی امید بخش برای
ایشان بخوبی روشن بود.(۱۳) امام تأکید نموده اند:
«من این (پیروزی) را مستند به شخص نمی دانم،
مستند به ملّت نمی دانم، یک تحوّلی در این ملت پیدا
شد با دست خدای تبارک و تعالی، آن تحوّل روحی
بود، ملتی که از سایه پاسبان می ترسید در خیابان
ریخت و گفت: مرگ بر شاه. این تحول الهی بود نه
انسانی، انسان نمی توانست یک همچو کاری
بکند.هر کس خیال کند که فلان (شخص) این کار را
انجام داد صحیح نیست. خدا این کار را انجام داد.
این ید غیبی بود که بر سر این ملّت سایه افکند…و بر
قدرت های بزرگ موفق کرد…»(۱۴) هیچ بشری
چنان قدرتی ندارد که این گونه مردم را بیدار کند
و تمامی عوامل و شواهد مؤید آن است که
حرکت کاملاً غیر عادی است و منبعث از لطف
خداوند می باشد.(۱۵) امام که رهبری این انقلاب را
در تمامی ابعاد عهده دار بود تأکید می نمایند اگر
تصور نمائید تمامی قوای انسانی جمع شوند و
بتوانند در قلبی دگرگونی ایجاد کنند، هرگز
نمی توانند این خداوند است که در برهه ای از
تاریخ دل ها را متحوّل ساخت و ملّتی را در
مقابل تمامی قدرت های شیطانی به مقاوت و
پایداری واداشت و دست همه اجانب را از ایران
کوتاه ساخت، امام اصرار دارند که حتی این
پیروزی را به شخص ایشان ارتباط ندهند بلکه
به لطف خداوند متعال اتصال داشت،(۱۶) امام این
پیروزی را هدیه ای غیبی می دانند و می افزایند از
آغاز نهضت تا مراحل بعد چنین نشانه های غیبی
کاملاً قابل مشاهده بود و حتی خاطرنشان
می نمایند همانگونه که جنود غیبی در آغاز نشر
اسلام، حامی لشکریان اسلام بود در ماجرای
انقلاب اسلامی چنین نیروهای ناپیدایی همگام
و همراه امّت مسلمان گردید و پیروزی را برای
آنان به ارمغان آورد البته چنین حمایتی وقتی
محقق می گردد که مردم برای خدا قیام کنند، به
پروردگار خویش توکّل نمایند، به عهدی که با
قرآن و اسلام بسته اند عمل کنند. امام انقلاب را
اعجازی دانسته اند که همه را برای فتح و ظفر
بسیج ساخت و قدرت های بزرگ را تهدید
نمود.(۱۷)

محورهای شگفتی قیام

۱ـ اساس انقلاب اسلامی بر این اصل
استوار گردید که مردم بر حسب اعتقادات و
باورها و نیت های خالصانه جلو آمدند و مبارزه را
آغاز کردند و چون در همه ایمان و رضایت حق
ریشه داشت، با یکدیگر متحد شدند قطره های
جدا از هم، اجتماع نمودند و به صورت سیلی
بنیان کن، بنیان بیداد و دست های بیگانه را از
بن قطع نمودند، آنها بدون توجه به گرفتاریهای
فردی همصدا شدند و در پرتو وحدت کلمه و پناه
قدرت اسلام پیروزی پرمایه ای را تحصیل
نمودند، انسجام ملت به جایی رسید که اجانب
احساس نمودند، قادر نخواهند بود چنین بنیان
مرصوصی را در هم بشکنند ناگزیر تسلیم
گردیدند. تمامی اختلاف های قومی، گروهی،
جغرافیایی، فردی و اجتماعی کنار نهاده شد و
همه فریاد می زدند اللّه اکبر، این ویژگی سبب
شد که پیروزی اعجاز آوری که تصورش از
طریق مجاری طبیعی و مادی امکان نداشت
حاصل گردد، همه می گفتند ما رژیمی را که به
ترویج فساد، ابتذال و جفا روی آورده است
نمی خواهیم، اخوّت ایمانی قیام آنان را چنان با
ابهت ساخت که چرثومه های رذالت در مقابل آن
مقاومت نکرده و نابود گشت، البته این تحوّل
روحی که آحاد جامعه را به هم متصل ساخت، از
جانب خدا بود، اوست که قلب ها را بهم پیوند داد
و دشمنان از چنین قدرت و اراده ای خبر نداشتند
و نمی توانستند آن را درک و فهم کنند.

جالب این است که تمامی اقشار در این
نهضت حضوری فعال داشتند و یک زبان
نابودی باطل را خواستار شدند حتی آنهایی که
بعدها به مخالفت برخاستند در هنگام مبارزه با
استبداد به اقیانوس خروشان ملّت پیوستند،
کودکان همان شعاری را می دادند که بزرگسالان
تحقق آن را می خواستند، شهری و روستایی،
بازاری، کارگر، کشاورز، دانشگاهی و حتی برخی
نیروهای نظامی درون تشکیلات رژیم پهلوی
هم زبان شدند، شعور دینی همه را به تحرک و
تحول و جنبش وادار نمود. و امام خمینی ضمن
اشاره به این نکته مهم فرموده اند: «هیچ دستی
نمی تواند اینطور وحدت کلمه درست کند الّا دست
خدا، خدا این کار را کرد این وحدت کلمه ای که بین
همه اقشار پیدا شد…نمی تواند یک آدم درست کند
از اوّل که دیدم یک همچو وحدتی پیدا شده است(
متوجه گردیدم) باید یک غیب در کار باشد. من
امیدوار شدم لهذا هیچ وقت سستی در کارم نبود
برای این که امید داشتم که خدا این کار را انجام
می دهد…»(۱۸) امام در جمع گروهی از دانشگاهیان
کشور در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۵۸ فرمودند: «…من
نمی توانم تصور بکنم که بشر بتواند یک ملت… را در
مدت کوتاهی هم زبان بکند، هم قلب بکند که بچّه دو
سه ساله زبان باز می کند و همین مسایل را می گوید.
آن پیرمرد هشتاد ساله هم همین را می گوید. زن و
مرد و صغیر و کبیر همه یک روال حرکت کردند. جز
اراده الهی نمی شود باشد و من هم از اوّل این معنا را
چون احساس کرده بودم امیدوار شده بودم به
(پیروزی) این نهضت، نهضتی که ملّت به خواست
خدا وحدت پیدا کرده است، پیروز خواهد شد…»(۱۹)

۲ـ مردم با دست خالی و بدون خوف و
هراس به ستیز با عوامل جور و کارگزاران ستم
به مبارزه ای بی امان، مداوم روی آوردند. طبیعی
است ملّتی که با ایمان به خدای خویش و توکل
به خالق هستی به سوی هدفی پاک گام
برمی دارد خداوند در قلب و اعماق وجودش
آرامشی معنوی می افکند و این موضوع، حقیقتی
قرآنی است: «هو الّذی انزل السکینه فی
قلوب المؤمنین لیزدادوا ایماناً و للّه جنود
السموات و الارض و کان اللّه علیماً
حکیما؛(۲۰) (اوست که بر دل های مؤمنان آرامش
فرستاد تا به ایمانشان پیوسته بیفزاید و از آن
خداست لشکرهای آسمانی و زمین و خداست
دانا و حکیم) قرآن تأکید می فرماید: «فانزل
السکینه علیهم و اثابهم فتحاً قریباً؛(۲۱) پس
آرامش بر آنها فرو فرستاد و به فتحی نزدیک
پاداششان داد. این بدان جهت بود که خدا از
ایمان آنان آگاه بود و چنین باوری را محبوبشان
ساخت و در دل های آنان بیاراست و کفر و
نافرمانی را در نظرشان مکروه گردانید: «حبّب
الیکم الایمان و زیّنه فی قلوبکم و کرّه الیکم
الکفرو الفسوق و العصیان؛(۲۲) در آیه بعدی
خداوند این نکته را نیز فضل و نعمت الهی
می داند: «فضلاً من اللّه و نعمهً و اللّه علیم
حکیم؛(۲۳) جهان اسلام و تمامی انسان ها
مشاهده کردند که ملت غیور ایران به برکت
ایمان و پارسایی با دست تهی از ساز و برگ
نظامی ابرقدرت ها را به زانو درآورد، انقلاب
شکوهمند اسلامی را با همه مشکلاتی که در
پیش روی داشت، برق آسا به ثمر رسانید و
نقشه های جنایتکاران تاریخ و نیز توطئه های
ابرقدرت ها و گروهک های چپ گرا و راست گرا با
قلبی مشحون از ایمان یکی پس از دیگری بی
اثر ساخت، امام خمینی (ره) می فرمایند: «و خدا
خواست که با قدرت الهی، این تحول پیدا بشود،
تحول معجزه آسا، یک تحولی که زن و مرد و بچه و
بزرگ در مقابل توپ و تانک بایستند و بگویند دیگر
مسلسل اثر ندارد، مسلسل می کشت آنها را، لکن
قدرت روحی این طور شده بود که مشت شان را گره
می کردند و می گفتند اثر ندارد…خدا بود که قلب های
ما را جوری کرد که دیگر نترسیم از آن هیاهو و
(دیگر) نتوانند آنها را به ما تحمیل کنند».(۲۴)

جوان ها از شهادت هراسی نداشتند بلکه
کشته شدن در راه خدا را یک زندگی جاویدان
تلقی می کردند و این شجاعت و شهامت در
جامعه ای بوجود آمد که از پاسبان می ترسید.

امام خمینی در جمع پزشکان قم در ۱۶
اسفند ۱۳۵۷ فرمودند: «همین جهت که دیروز از
یک ستاره دار (درجه دار نظامی) آن طور خوف و
وحشت می کرد مشتش را گره کرد، مقابل همه ایستاد
و همه را بیرون کرد، این غیر از تقدیر الهی نیست،
ایمان است، ایمان به خدا این کار را کرد.»(۲۵)
قلب های ضعیف، قوی شدند و از شهادت،
فداکاری و مقاومت در برابر تهاجم نظامیان
استقبال کردند، در فرازی از بیانات امام خمینی
در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ آمده است: «اراده خدا
طوری می کند که یک ملت ضعیفی که هیچ دستش
نیست قیام می کند، اللّه اکبر می گوید و کم کم قشرها
به او متصل می شوند، رودخانه های عظیم هی به آن
متصل می شود ارتش (و) ژاندارمری به آن متصل
می شود، یک اجتماع مرکب از این چیزهایی که با هم
بد بودند، همه با هم خوب شدند و ارتش برای ملت،
ملت برای ارتش و همه برای اسلام، این کاری بود
که خدا کرد.»(۲۶)

حاکمیت بی چون و چرای اختناق آمیز نقطه
امنی باقی نگذاشته بود، همه جا، لب ها را
می دوختند و حنجره ها را می بریدند، دست را
می بستند، پاها را می شکستند، حتی در کنج
خانه ها فراغت و امنیتی احساس نمی گردید
شیطان تیره گی خود را در همه جا گسترانیده بود
اما در قلب مؤمنان جایی نداشت، در آن فضای
پر وحشت امّتی مسلمان و مؤمن به رهبری
مردی خدایی از تبار ابراهیم و از نسل رسول
اکرم(ص) و اهل بیت او در برابر چنین فضای
رعب آوری قیام کرد و سخن از حق گفت تا آن
که پیروزی را در آغوش کشید.

۳ـ این حرکت الهی دشمنان را دچار هراس
ساخت، نیروهای مسلّح رژیم قادر بودند با
امکانات نظامی پیشرفته از طریق هوا و زمین
مردم تظاهر کننده را از بین ببرند و تمامی
شهرهای ایران را بمباران کنند امّا خداوند رعبی
در دل آنان افکند که از چنین جنایتی منصرف
شدند و حتی آنان به صف مردمی که اللّه اکبر
می گفتند پیوستند. امام خمینی (ره) می ف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.