پاورپوینت کامل صاحبان فی ء (تفسیر سوره حشر) ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل صاحبان فی ء (تفسیر سوره حشر) ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل صاحبان فی ء (تفسیر سوره حشر) ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل صاحبان فی ء (تفسیر سوره حشر) ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۱۱

«و ما افاء الله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب ولکن الله یسلط رسله علی من یشاء والله علی کل شی ء
قدیر ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی والیتامی والمساکین وابن السبیل کی لایکون دوله
بین الاغنیاء منکم و ماآتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا واتقوا الله ان الله شدید العقاب; (۱) وآن چه را خدا از آنان
به رسم غنیمت عاید پیامبر خود گردانید [شما برای تصاحب آن] اسب یا شتری بر آن نتاختید، ولی خدا فرستادگانش را
بر هر که بخواهد چیره می گرداند و خدا بر هر کاری تواناست.

آن چه را خداوند از اهل این آبادی ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول وخویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و
در راه ماندگان است، تا [این اموال عظیم]در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد! آن چه را رسول خدا برای شما
آورده بگیرید [و اجرا کنید]، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید; و از [مخالفت] خدابپرهیزید که خداوند کیفرش شدید
است!» همه آن چه که برای رسول خدا(ص) درمسائل حکومتی بوده مال ائمه بعدی هم هست و بعد برای جانشینان آنها
است.

و شاید سر این که لام در سه جا تکرار شده است و در موارد بعدی تکرار نشده هم این باشد: «ما افاء الله علی رسوله من
اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی » اینها همه لام دارد اما بقیه که همه مصرف کننده اند به نام «والیتامی
والمساکین وابن السبیل » هیچ کدام لام ندارد، چون این ها مصرف کننده اند اما «الله و رسول الله و لذی القربی » زمامدار
این کارند یعنی باید در اختیار اینها قرار بگیرد،هم سهم خود را دریافت کنند هم سهام سه گانه والیتامی والمساکین وابن
السبیل رابپردازند. در جاهایی هم که فرموده است: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول » این تکرار نشان می دهد که رسول دو
سمت دارد و از دو جنبه باید او را اطاعت کرد: یکی پیام رسانی «اقیموا الصلاه » سمت دیگر وی این است که امام و رهبر
مردم است. ازآن جهت که پیام خدا را می رساند اطاعت او همان اطاعت خداست. نحوه ابلاغ هم این گونه است که می گوید:
ای مردم خدا فرموده است: نماز بخوانید اما از آن جهت که می فرماید من «اسامه بن زید» را فرمانده لشکر کرده ام از بعد
رهبری است، لذابرای رسول، غیر از جنبه رسالت جنبه امامت و رهبری هم هست. همه آیاتی که مسائل مالی را مطرح
می کند ناظر به جنبه رسالت رسول نیست بلکه ناظر به جنبه امامت ورهبری اوست.

بعضی از علمای اهل سنت می گویند تعلیق حکم بر وصف مشعر علیت است، این مال چون مال رسول است وقتی او رحلت
کرده است دیگر آن چه هم که به او تعلق می گرفته ازبین می رود. این دیگر مثل فی ء، خمس و امثال آن نیست. فقط آن چه
که برای والیتامی والمساکین وابن السبیل مانده است، باقی است. منظور از ذی القربی هم سادات فقیرندچون ذی القربی
به صورت والیتامی والمساکین وابن السبیل تشریع شده است. غافل ازاین که این اوصاف مال رسول به ما انه رسول
نیست; یعنی مربوط به بعد رسالت پیامبر(ص) نیست بلکه مربوط به رهبری ایشان است.

رسول از آن جهت که رسول است پیام الهی را می آورد، احکام نماز، روزه، حج وسایر احکام الهی را ابلاغ می کند، اما چند
کار دیگر هم دارد که مربوط به رسالت ایشان نیست، مثل وضع مقررات، انجام کارهای اجرایی، جنگ، صلح، تعیین
فرمانده لشکر و مسوول امور مالی و فرهنگی و… . این ها مربوط به جنبه رهبری رسول است.

پس رسول سه کار دارد: یکی این که قوانین کلی را دریافت می کند و به مردم ابلاغ می کند; که مربوط به جنبه رسالت
اوست. این قوانین کلی حلالش تا قیامت حلال و حرامش تا قیامت حرام است. کار دیگر ایشان وضع مقررات است; مثلا
می گوید ما در این چندسال با فلان گروه جنگی نداریم با فلان گروه صلحی داریم یا افراد را به سمت های مختلف نصب
می کند فرمانده لشکر مسوول امور مالی و… یا مال هایی را که به دستش آمده است تقسیم می کند. در این تقسیم هاست
که مثلا می بینیم روزی فقط به مهاجرمی دهد و به انصار اصلا چیزی نمی دهد. در همین کارهای اجرایی پنج برخورد
گوناگون در پنج قضیه از رسول اکرم(ص) نقل شده است; یعنی در برخورد با یهودیان بنی نضیر،بنی قریظه، بنی قینقاع،
خیبر و مشرکین مکه برخوردهای متفاوتی از پیامبر دیده شد.

اینها کارهای اجرایی است. کارهای اجرایی و وضع مقررات، به رسالت آن حضرت ارتباطندارد به امامت و رهبری او، از آن
جهت که زعیم مسلمین است مرتبط است. این آیه انفال و خمس و فی ء و آیه «خذ من اموالهم صدقه تطهرهم » همه این ها
به جنبه رهبری پیامبر(ص) برمی گردد; یعنی این که به مردم می گوید:

«اقیموا الصلاه و آتوا الزکاه » از جنبه رسالت اوست، پیامبر(ص) این قانون رااز خدا تلقی کرد و به مردم ابلاغ نمود، اما
آن جا که اجرا می کند «خذ من اموالهم صدقه تطهرهم » این کار اجرایی است یا آن جا که عده ای را به عنوان والعاملین علیها
(کارگزاران زکات) نصب می کند، این کار اجرایی است. گرفتن زکات و انبارکردن و توزیع آن، از کارهای اجرایی است و
مربوط به جنبه امامت اوست نه رسالت.

این قطع شدنی نیست اگر قطع شدنی باشد معنایش آن است که قرآن و دین معاذ الله همان سواد علی بیاض است که
فقط تلاوتش مانده است و همه آن ادله ای که می گویدبشر به قانون الهی نیاز دارد رخت برمی بندد و چون آن ادله قوی
است و اختصاص به زمان خاصی ندارد پس همه احکام الی یوم القیامه، باقی است. بشر حکم می خواهد وحکم غیر خدا
هم حکم جاهلیت است. پس تنها حکم خداست «افحکم الجاهلیه یبغون ومن احسن من الله حکما لقوم یوقنون » (۲)

پس آن چه که در بعضی از تفاسیر اهل سنت آمده است که این حکم، مخصوص رسول است و چون رسالت رسول رخت
اگر گفتیم درست است که بشر قانون می خواهد ولی این گونه نیاز تا سال ۲۵۰ هجری است، از آن به بعدقوانین اجرایی
نمی خواهد بلکه فقط به عبادات نیاز دارد. معلوم می شود آن دو قرن واندی هم باطل بوده است، چون اگر چیزی حکم
عقلی شد برای همیشه است. مساله نبوت و امامت و نیاز بشر به قانون، حکم نقلی نیست پس حکم عقلی است.

بربسته است با رحلت آن حضرت دیگر این حکم نیست، نادرست است چون از تفاوت بین حکم رسالت و حکم امامت و
رهبری، غفلت کرده اند.

جانشینان پیامبر(ص)

پشتوانه این رسالت چیست؟ برای انبیا علیهم الصلاه و السلام یک مقام معنوی است که آن را به ولایت یاد می کنند و یک
مقام اجرایی، رسالت یک مقام اجرایی است یعنی تبلیغ کردن،حکم را بیان کردن و مانند آن. ارواح طیبه این بزرگان تا
قوی نشود و ولی حق نشود(ولی یعنی قرب)، در تلو لطف حق قرار نگیرد و متقرب به الله نشود هرگز قدرت خبریابی
ندارد. رسالت آخرین مرحله این بزرگان است. بالاتر از رسالت، نبوت است وعمیق تر از نبوت، ولایت است. ولایت یک امر
قرار دادی نیست، وقتی روح ولی، قریب ونزدیک ذات اقدس اله شد آن گاه گزارش ها را دریافت می کند، این پذیرش
گزارش رانبوت می گویند. پس نبوت، خبریابی است، وقتی این خبرها را به مردم ابلاغ کرد رسالت است. پس رسالت،
پایین ترین مساله است و نبوت مرحله وسطا است. عمیق تر از همه ولایت است و اگر کسی بخواهد رسول بشود حتما باید
نبی باشد، ممکن است کسی نبی باشد ولی رسول نباشد، اما ممکن نیست کسی رسول باشد و نبوت را نگذرانده باشد.

لذا وقتی حضرت فرمود: «الا انه لا نبی بعدی » همان طوری که ختم نبوت را اعلام کرده است ختم رسالت را هم اعلام
کرده است.

پشتوانه همه این مقام های اجرایی آن مقام ملکوتی است که انسان وقتی به آن مقام رسید می شود ولی الله، از آن به بعد از
نظر کارهای اجرایی تقسیم می شود این که احیانا در زیارت شریفه جامعه کبیر یا سایر زیارات هست که: نور شما و انوار
شمایکی بود، طابت و طهرت، بعضها من بعض، شما یک نور بودید. این ها همه ناظر به مقام ولایت است. گرچه از نظر
نبوت و رسالت میانشان فرق است; فقط وجود مبارک رسول خدا(ص) رسول است آنها باید اطاعت کنند ولی از آن جهت
که یک نورند در آن جا هرچه را که حضرت می شنود دیگران هم ممکن است بشنوند و هرچه را که حضرت می بینددیگران
هم ممکن است ببینند. جریان معروفی که در خطبه قاصعه هست این را هم تایید می کند.

خطبه قاصعه مفصل ترین خطبه ای است که در نهج البلاغه آمده است. البته می دانید آن چه که در نهج البلاغه آمده
عصاره ای از این خطبه است مثل عهدنامه حضرت امیر(س) به مالک اشتر، که آن هم عصاره این عهدنامه است وگرنه در
تحف العقول که قبل ازنهج البلاغه نوشته شده است مفصل تر از نهج البلاغه این عهدنامه آمده است. علت این اختصار هم
آن است که مرحوم سید رضی رضوان الله تعالی علیه فقط به جنبه های بسیار بلیغ مطالب امیرمومنان(ع) نظر داشته
است لذا فقط قسمت های برجسته خطبه ها ویا نامه ها را آورده است.

به هر جهت، حضرت در این خطبه، در آن جا که فضایل خود را ذکر می کند می فرماید:

من از دوران کودکی با رسول خدا(ص) همراه بودم، از همان دوران شیرخوارگی یک فرشته بسیار عظیمی پیامبر(ص) را
تایید می کرد. «اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن الاخلاق العالم لیله و نهاره » من با پیامبر بودم،
پیامبرهم با اعظم ملک الهی بود که شبانه روز در تحت تدبیر آن حضرت بود.

«و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما ویامرنی بالاقتداء به و لقد کان یجاور فی کل
سنه بحراء». هر ساله پیامبر(ص) به کوه حرا می رفت: «فاراه ولا یراه غیری » فقط من می دیدم که او در کوه حراء هرساله
معتکف می شود. فقط من می دیدم کسی مواظب آن حضرت نبود. «و لم یجمع بیت واحدیومئذ فی الاسلام غیر رسول

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.