پاورپوینت کامل مقام علمی سیاسی امام جواد علیه السلام ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مقام علمی سیاسی امام جواد علیه السلام ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مقام علمی سیاسی امام جواد علیه السلام ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مقام علمی سیاسی امام جواد علیه السلام ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
آغازین سخن مطالعه سیره و زندگی ائمه اطهار(ع) و توجه به تلاشهای علمی و سیاسی آنان نشان می دهد که آن بزرگواران چشمههای جوشان معرفت و گنجینههای علوم الهی هستند که چون چراغی پرفروغ و خاموش نشدنی در وادی جهل و ظلمت پرتوافشانی میکنند،به طوری که در عرصه علم و دانش تاریکی را از بین برده و در حوزه سیاست امید حق ستیزان را نومید میسازند. امام جواد(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع) دارای کمالات علمی و اندیشههای سیاسی در مرتبه اعلی است که بعد از شهادت پدر بزرگوارش، در کودکی، امامت و رهبری شیعیان را به عهده گرفت و به رغم مشکلات حادّ جامعه مسلمین نقش شایسته ای در راه گسترش دانش و فرهنگ حیات بخش اسلام ایفا نمود. مقاله ای که از نظر خوانندگان عزیز میگذرد گامی است در بیان تلاشهای علمی و سیاسی آن گوهر نبوی. امید است که ره توشه ای باشد برای پویندگان راه امامت و ولایت. فضای سیاسی و اجتماعی امام جواد(ع) در دوره ای امامت خویش را آغاز کرد که به رغم اقتدار شیعیان، عرصه سیاسی و اجتماعی جامعه گرفتار چالشهای عمیق عقیدتی و درگیریهای مختلف شده بود. دوران امامت آن حضرت با خلافت دو نفر از خلفای ستم پیشه عباسی (مأمون و معتصم) مقارن بود. مأمون به دلیل این که با قتل امام رضا(ع) دچار بدنامی و تزلزل شده بود، صلاح نمی دید که بیش از آن به آزار امام جواد(ع) بپردازد. هم چنین به دلیل قدرت شیعیان در آن روزگار تمام سعی خود را بر آرام نگه داشتن اوضاع مصروف می داشت، لذا به منظور دست یابی به چنین هدفی ناچار شد آن حضرت را مانند پدرش امام رضا(ع) در قدرت سهیم کند. امام ولایتعهدی را قبول کرد، مشروط بر این که هرگز در کاری دخالت نکند و این امر مشروع بودن حکومت خلیفه را با سؤال روبه رو میکرد. امام جواد با گذاشتن شروطی مبنی بر دخالت نکردن در امور، عملاً ناچار شدن خود را به پذیرش ولایتعهدی به نمایش گذاشت و نقشه خلیفه را که با این هدف درصدد کسب مشروعیت بود، ناکام گذاشت. مسأله مخاطره آمیزی که در این مقطع حسّاس شیعیان را تهدید میکرد، قدرت گرفتن و پیشرفت «مذهب معتزله» بود. مکتب اعتزال در آن زمان رواج و رونق بسیاری گرفته بود و حکومت وقت از طرفداران آن بسیار حمایت میکرد. آنان دستورات ومطالب دینی را به عقل خویش عرضه مینمودند و آن چه را که عقلشان صریحاً تأیید میکرد، میپذیرفتند و بقیه را انکار میکردند و چون نیل به مقام امامت در سنین خردسالی با عقل ظاهر بینشان سازگار نبود، پرسشهای دشوار و پیچیده ای را مطرح میکردند تا به پندار خویش حضرت جواد(ع) را در میدان رقابت علمی و سیاسی شکست دهند. امّا آن امام با پاسخهای قاطع و استدلالهای قوی از این مناظرهها سربلند بیرون آمد و هرگونه تردید در مورد امامت خویش را از بین برد و اصل امامت را تثبیت نمود و نشان داد که برخورداری از منصب الهی در خردسالی هیچ مشکلی ندارد. از دیگر مسائل مطرح در این عصر، تهاجم عقیدتی و نیرنگ بازیهای دو خلیفه ملعون عباسی(مأمون و معتصم) با مردم بود. به گواهی تاریخ مأمون مکارترین و منافقترین خلیفه عباسی بود که برای کسب پیروزی نهایی و قطعی بر اندیشه شیعه بسیار کوشید و هدف نهایی وی از تشکیل مناظره با امامان شیعه شکست ایشان و در نهایت سقوط مذهب تشیع بود، زیرا او میخواست برای همیشه ستاره تشیع افول کند و بزرگترین مانع در برابر حاکمان غاصب و ستمگر از میان برداشته شود، امّا در چنین عصری امام محمد تقی(ع) قاطعانه و با اقتدار الهی تمام در برابر انحرافات، مسامحهها، توهینها و دیگر مکرهای خلفای باطل ایستاد و از حقانیت دین اسلام و شیعیان دفاع کرد.() ایشان به رغم محدودیتهای موجود از سوی دستگاه خلافت، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ میکرد. در سراسر قلمرو حکومت مأمون و معتصم آن حضرت کارگزارانی را اعزام میکرد و با فعالیتهای سیاسی گسترده از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری مینمود. از جمله: آن بزرگوار به وکلای خود اجازه می داد که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده و مناصب حسّاس حکومتی را در دست بگیرند. هم چنین برخی از کارگزاران امام نیز به عنوان حاکم شهرها منصوب شدند و همه امور را با دقّت تحت نظر داشتند.() در دوران امامت امام نهم بعضی از انحرافات عقیدتی مطرح بود که ریشه در دورانهای قبل داشت، ولی آن بزرگوار به مناسبتهایی با این انحرافات برخورد میکرد و با اعلام موضع خویش، نظر حق و صائب را بیان مینمود و مردم را از باورهای ناصحیح و غلط باز می داشت. امام جواد(ع) در برابر فرقه هایی که در دوران امامتش وجود داشت، شیعیان را راهنمایی میکرد. یکی از این فرقهها “اهل حدیث” بود که مجسّمی مذهب بوده و خدا را جسم میپنداشتند. امام درباره آنان به شیعیان میفرمود: که اجازه ندارند پشت سر هر کسی که خدا را جسم می داند، نمازگزارده و به او زکات بپردازند.() “واقفیه” یکی دیگر از فرقههای موجود انشعابی از شیعه بود که به صورت معضلی بزرگ در مقابل شیعیان مطرح شده بود؛ آنان کسانی بودند که پس از شهادت امام کاظم(ع) بر آن حضرت توقّف کرده و امامت فرزندش علی بن موسی الرضا(ع) را نپذیرفتند. “زیدیه” نیز فرقه ای بود منشعب از شیعه که طعن آنان بر امامان معصوم(ع)، سبب موضعگیری تند ائمه در برابر این گروه شد، چنانکه در روایتی از امام جواد(ع) واقفیه و زیدیه مصداق آیه: «وجوهٌ یومئذٍ خاشعهٌ عاملهٌ ناصبه»() خوانده شدند و در ردیف ناصبیها قرار گرفتند.() منزلت علمی با این که مناصب الهی وابسته به سن خاص نیست و خداوند مقام نبوّت را در کودکی به بعضی از پیامبران اعطا نموده، ولی با این حال امامت پیشوای نهم و مقام علمی او نه تنها از طرف مخالفان مورد تردید جدّی واقع شد، بلکه افراد عادّی از شیعیان و برخی از بزرگان و علمای شیعه نیز در این مسئله گفت و گو داشتند و در واقع این قضیه به صورت یک معضل اعتقادی درآمده بود. “ابن رستم طبری” از دانشمندان قرن چهارم مینویسد: «زمانی که سن امام جواد(ع) به شش سال و چند ماه رسید، مأمون پدرش امام رضا(ع) را به شهادت رساند و شیعیان در حیرت و سرگردانی فرو رفتند و در میان مردم اختلاف نظر پدید آمد و سن ابوجعفر را کم شمردند و شیعیان در سایر شهرها متحیر شدند.»() به همین جهت شیعیان اجتماعاتی تشکیل دادند و دیدارهایی با آن حضرت به عمل آوردند و به منظور آزمایش و حصول اطمینان از این که دارای علم امامت است، پرسشهایی را مطرح کردند و هنگامی که پاسخهای قاطع و روشن دریافت نمودند، مقام علمی آن بزرگوار را باور کردند و آرامش یافتند. با طرح پرسشهایی از امام جواد(ع) نه تنها عظمت علمی آن حضرت در نزد شیعیان به اثبات رسید، بلکه علمای مذاهب دیگر این عظمت علمی را باور کردند. از جمله: “ابن حجر هیثمی” مینویسد: «مأمون او را به دامادی انتخاب کرد، زیرا با وجود سن کم از نظر علم و آگاهی و حلم بر همه دانشمندان برتری داشت.»() هم چنین دانشمندان دیگری که به مقام علمی و والای آن حضرت اعتراف نموده اند، عبارتند از: احمد بن خطیب بغدادی (متوفای ۴۶۳ ق) یحیی بن اکثم (متوفای ۲۴۲ ق)، عزالدّین ابن اثیر جوزی(متوفای ۶۳۰ ق)، ابن تیمیه حرّانی دمشقی (متوفای ۷۵۸ ق) ابن عماد حنبلی دمشقی (متوفای ۱۰۸۹ ق) و دانشمندان دیگر… از زیباترین و جالبترین جلوههای علم و فضل امام نهم “بازخوانی اندیشهها” میباشد. قاسم بن عبدالرحمان میگوید: به مذهب زیدیه گرایش داشتم که به شهر بغداد سفر کردم. مدّتی در آنجا بودم. روزی در یکی از خیابانهای آن شهر، مردم را دیدم که با شور و شوق در جنب و جوش هستند. بعضی می دوند و برخی سعی میکنند تا خود را به نقاط بلند برسانند. بعضی نیز ایستاده و به نقطه ای خیره شده اند، پرسیدم: مگر چه شده؟ گفتند: ابن الرضا(ع) می آید. من هم ایستادم و به نظاره پرداختم حضرت سوار بر مرکب به سوی ما می آمد. همان طور که به او نگاه میکردم، با خودم گفتم:خداوند گروه امامیه را از رحمت خود دور کند. آنان معتقدند که پروردگار سبحان، اطاعت از این جوان را بر مردم واجب گردانیده است. همین که این به ذهنم خطور کرد، حضرت خطاب به من این آیه را تلاوت کرد: «فقالوا ابشراً منّا واحدا نتّبعه انّا اذاً لفی ضلالٍ و سعر؛() قوم ثمود گفتند: آیا ما از بشری از جنس خود پیروی کنیم؟ اگر چنین کنیم، در گمراهی و جنون خواهیم بود. در این هنگام با خود گفتم: مثل این که او ساحر است و از دل من خبر می دهد. بار دیگر حضرت خطاب به من این آیه شریفه را تلاوت کرد: «أالقی الذّکر علیه من بیننا بل هو کذّاب اسرٌ؛() آیا تنها به او وحی نازل شده است؟ نه او آدم بسیار دروغگو و خود پسند است.» وقتی دیدم آن حضرت از اندیشههای قلبی من خبر می دهد، اعتقادم به آن بزرگوار کامل شد و از مذهب زیدیه دست برداشتم و به امامت ایشان اقرار کردم و اعتراف نمودم که او حجّت خدا بر مردم است.() تربیت شاگردان در دوره امام جواد(ع) تا زمان امام حسن عسگری(ع) به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیتهای آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیتهای علمی آن بزرگواران بسیار محدود بود، هر چند از علم وسیعی برخوردار بودند. پیشوای نهم شیعیان با توجه به این که در سن جوانی به شهادت رسید، در عمر کوتاه و با برکت خویش علاوه بر انجام وظایف سنگین رهبری امّت، به تربیت شاگردانی که بتوانند پیام آسمانی خاندان نبوّت و امامت را به نسل بعدی منتقل سازند، توجه خاص داشت. دانشمندان علم رجال و تراجم تعداد اصحاب و شاگردان امام محمد تقی(ع) را یک صدو ده نفر ذکر کرده اند.() بیست و شش نفر از آنان مجموعاً هفتاد و هشت اثر نوشته اند که یکی از آنان «علی بن مهزیار» است با تألیف سی و پنج اثر. دیگری «محمد بن عبداللّه بن مهران» است که دارای هفت اثر میباشد و سومی «معاویه بن حکیم» با هفت اثر.() یکی از اصحاب امام جواد(ع) حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) است که مقدار قابل توجهی حدیث از امام نقل کرده است.() از دیگر چهرههای برجسته و درخشان از بین شاگردان و راویان آن حضرت میتوان از «احمد بن محمد بن نصر بزنطی»، «زکریا بن آدم»، «حسین بن سع
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 