پاورپوینت کامل عتماد مردم را حفظ کنیم ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عتماد مردم را حفظ کنیم ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عتماد مردم را حفظ کنیم ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عتماد مردم را حفظ کنیم ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

درآمد:

خلوص و ساده زیستی دکتر شیبانی امری است که دوست و دشمن بر آن اتفاق نظر دارند. او کمتر سخن میگوید و مرد میدان مبارزه و عمل صالح است و این گفتگو را نیز به دشواری پذیرفت، با این همه جملات کوتاه و موجز او برخاسته از صداقت و شفقتی مؤمنانه است که چون همیشه به کلام او تأثیر و اعتباری خاص میبخشد. علایق سیاسی شما از چه مقطعی بروز کرد؟ من از دوره نهضت ملی شدن نفت به سیاست علاقمند شدم و مانند بسیاری از جوانان آن دوره، به رفع سلطه انگلیس علاقمند بودم و اخبار و رویدادها را پیگیری میکردم. در آن زمان دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران بودم و بعدها به دانشکده پزشکی رفتم. ما در آن مقطع طرفدار دولت دکتر مصدق بودیم. البته جبهه ملی در دانشگاه فعالیت موثّری نداشت و اکثر فعّالین دانشگاه توده ای بودند و در راه ملی شدن نفت، بسیار سنگ اندازی میکردند. مذهبیون از چه زمانی به شکل محسوس وارد فعّالیتهای سیاسی آن دوره شدند؟ من فکر میکنم وقتی که آیت الله کاشانی از تبعید برگشتند و با آن استقبال گسترده روبرو شدند، فعالیتهای سیاسیون مذهبی دوباره به راه افتاد. پیشکسوت مبارزین مذهبی در آن مقطع بالطبع مرحوم آیت الله کاشانی بودند که با دکتر مصدق همکاری میکردند و توانستند گروه زیادی از مردم متدین را بسیج کنند. البته نقش فدائیان اسلام و شخص شهید نوّاب صفوی را به عنوان یک گروه مبارز اسلامی با هدف کاملا مشخص نمیتوان نادیده گرفت، اما اینها با فکر مسلط و مشترک بین رهبران نهضت، اختلافاتی داشتند. مرحوم کاشانی و دکتر مصدق در اولویت دادن به بیرون راندن انگلیس، با هم توافق داشتند، حتی یکی از خویشاوندان ما نقل میکرد که با عده ای از بانوان، خدمت آیت الله کاشانی رفتیم و گفتیم: «آقا! چرا حکومت اسلامی را پیاده نمیکنید؟» مرحوم کاشانی گفتند: «ما فعلا با انگلیس در جنگ هستیم و هیچ کار دیگری هم نمیکنیم.»، یعنی حتی مرحوم کاشانی هم معتقد بودند که در آن برهه نمیشود حکومت اسلامی را تشکیل داد، ضمن اینکه درآن مقطع، فرهنگ دینی چندان قوی ای هم وجود نداشت و شرایط مثل شرایط منتهی به پیروزی انقلاب نبود. نقش فدائیان اسلام را در به ثمر رساندن نهضت ملی چقدر مؤثر می دانید؟ واقعیت این است که مجموعه حامیان نهضت ملی و بهطور طبیعی طرفداران و اطرافیان دکتر مصدق از فعالیتهای فدائیان اسلام، بسیار بهره بردند و اگر آنها با رزم آرا برخورد نمیکردند، دکتر مصدق بههیچ وجه نخست وزیر نمیشد. مرحوم نواب خدمات زیادی کرد و افرادی که در این سالها آنها را به خشونتطلبی و امثالهم متهم میکنند، یا توجهی به دیکتاتوری شاه و نفوذ بیگانگان در شرایط آن روز جامعه ندارند و یا عمدآ تاریخ را تحریف میکنند. شهید نواب بیان بسیار نافذ و جذبه فوق العاده ای داشت و بسیار هم ساده زیست بود. آقای طالقانی بعدها برای ما نقل میکرد که وقتی نواب میخواست برای شرکت در مؤتمر اسلامی برود، نزد من آمد و گفت: «پسر عمو! من میخواهم به مسافرت بروم و عبایم را به خشکشوئی داده ام. شما عبایت را به من قرض بده و بعد برو عبای مرا از خشکشوئی بگیر.» زندگی بسیار ساده و در عین حال شخصیت بسیار مؤثری داشت. تحلیل شما از زمینههای وقوع ۲۸ مرداد چیست؟ من فکر میکنم اختلافی که بین رهبران نهضت پیش آمد و ضعفی که از این ناحیه بر نهضت تحمیل شد، موجب شد که مردم واقعآ متحیر شوند و مدیریت مناسب و واحدی برای نهضت ملی نفت وجود نداشته باشد. بین ۲۵ تا ۲۸ مرداد توده ایها در خیابان فردوسی راه می افتادند و شعار جمهوری دموکراتیک سر می دادند و مردم از ترس اینکه توده ایها حاکم شوند، سکوت کرده بودند. واقعیت این است که مردم در روز ۲۸ مرداد متحیر بودند و اصلا نمی دانستند چه باید بکنند و طبعآ شاه و امریکائیها در چنین فضائی توانستند دو باره قدرت را قبضه کنند. شما بعد از ۲۸ مرداد در گروه نهضت مقاومت ملی فعال بودید. بهطور مشخص در آنجا چه فعّالیتهائی را انجام می دادید؟ من به عنوان دانشجوی طرفدار نهضت مقاومت فعالیت میکردم و اعلامیه وجزوه می دادیم و نشریه راه مصدق را منتشر میکردیم. در همان مقطع بود که استادان دانشگاه و مرحوم فیروزآبادی، جزوه ای علیه کنسرسیوم منتشر کردند. البته نهضت مقاومت در میان مردم موثر نبود و پایگاه مهمی هم نداشت، گهگاه اعلامیهها و شبنامههائی می داد که اینها با پول خودمان و در منزل من تکثیر میشدند. در ابتدا همه نیروهای چپ و مذهبی به نهضت مقاومت آمدند- البته مقصودم از چپ، بیشتر سوسیالیستها هستند- ولی بهتدریج چپیها و لائیکها و ناسیونالیستها و لیبرالهای غیرمذهبی، همه کنار کشیدند و تنها مذهبیها باقی ماندند؛ البته همان طور که اشاره کردم در آن مقطع حرف ما چندان خریدار نداشت و نهضت مقاومت فقط یک عده مخاطب خاص داشت. بعد از بیفروغ شدن چراغ نهضت ملی، شما نهضت آزادی را تشکیل دادید. علت این امر چه بود و شما چه نقشی در تشکیل، توسعه و تداوم فعالیتهای نهضت داشتید؟ هدف این بود که مذهبیهای باقیمانده از نهضت مقاومت ملی یک هویت جدیدی برای خود دست و پا کنند و یک تشکیلات قویتری را راه بیندازند. من هم، عضو شورای مرکزی نهضت بودم و هم عضو هیئت مؤسّس و هم مسئول کمیته دانشجوئی نهضت. موسسان اولیه سازمان مجاهدین که با منافقین بعدی خیلی تفاوت داشتند، جزو همین کمیته بودند. اینها وقتی با ما کار میکردند، آدمهای مذهبی و زحمتکشی بودند، معتقد به دین بودند، ولی اطلاعات عمیق نداشتند. البته به این نکته هم اشاره کنم که هدف از تشکیل نهضت آزادی، انشعاب از جبهه ملی و اعتراض به آن نبود، بلکه میخواستیم با وجهه مذهبیتری در داخل جبهه فعالیت کنیم، منتهی در عمل موفق به انجام چنین کاری نشدیم. خود جبهه ملیها هم اعتقادشان این بود که شما بروید و گروهی را تشکیل بدهید و علنآ بگوئید چه کسانی هستید تا ما بدانیم با چه فکری روبرو هستیم. این بود که زمینه تشکیل نهضت آزادی فراهم شد. ما امروز با چهرههائی مواجه هستیم که داعیه دار نهضت آزادی هستند و از پیشینه ونام مؤسسین اولیه نهضت استفاده ابزاری میکنند. این افراد در مقطع تأسیس، چقدر در نضجگیری این حرکت نقش داشتند؟ این افراد در آن زمان در تشکیل نهضت دخیل نبودند. آقای یزدی در آمریکا با نهضت همکاری میکرد، ولی هیچ وقت عضو شورای نهضت نبود. آقای صبّاغیان هم با دکتر سامی همکاری میکرد. آقای معینفر هم نبود و با انجمن مهندسین همکاری میکرد و در مسائل سیاسی، فعال نبود. آقای دکتر یداللّه سحابی، پدر آقای مهندس سحابی، از مؤسسین بود، ولی خودش را یادم نیست که از اعضای مرکزیت بوده باشد، اما جزو نهضت آزادی بود که بعدآ جدا شد و جزو منتقدین مهندس بازرگان شد. به هر حال اغلب کسانی که با عنوان نیروهای ملی ـ مذهبی، یک چیزهائی را امضا می کنند، در آن زمان، ناشناخته بودند و یا در ردیف دو و سه بودند و در مبارزات هم خیلی جدی نبودند. هم اکنون در تبلیغات نهضت آزادی به کرات از آیت اللّه طالقانی، نام برده میشود. ایشان چه نقشی در نهضت داشت و در این تشکل، چقدر فعال بود؟ بعد از تشکیل نهضت، مرحوم آقای آسید رضای زنجانی و آقای طالقانی از ایجاد این تشکیلات سیاسی دینی برای مبارزه، حمایت کردند و اعلامیه دادند، اما آقای طالقانی در مورد شاه و سلطنت، دیدگاه بسیار رادیکالی داشت. او از نظر سیاسی و مبارزه، بسیار تندتر و فعالتر از مهندس بازرگان بود. البته ایشان فعالیت تشکیلاتی نمیکرد و چندان هم در چهارچوب تشکیلات نهضت آزادی عمل نمیکرد. به قول امروزیها، ایشان فراتر از گروهها بود. مسجد ایشان، عملا پایگاه اغلب کسانی بود که به وضع موجود، اعتراض داشتند و به مبارزه علاقمند بودند. یادم هست که در مسجد ایشان عکس شاه نبود. بعد از مدتی ماموران رژیم آمدند و برای نصب عکس، فشار زیادی آوردند و نهایتآ عکس را کنار کفشداری زدند! رژیم پس از مدتی متوجه شد که چه خبطی کرده است. نهضت آزادی پس از تشکیل تا چه حد توانست با جریانی که از سال ۴۰ شروع شد، همراهی کند؟ واقعیت این است که اگر فضای باز سیاسی وجود داشت و نهضت میتوانست در حد یک اعلامیه سیاسی و اظهارنظر کاری بکند، این کار را میکرد، اما به هیچ وجه قدرت ایجاد انسجام و وحدت را در میان مردم نداشت، چون چنین نفوذی نداشت. با ظهور امام و رویداد ۱۵ خرداد، نهضت آزادی و گروههائی از این دست، به حاشیه رفتند. با توجه به ایدههای امام و نتایجی که از حرکتش می دیدیم و ایمان وسیع و بی نظیر مردم به ایشان و جامعیت و صداقت او را که بزرگترین انقلاب مردمی را بوجود آورد مشاهده میکردیم، برای من که خودم در تأسیس نهضت آزادی دست داشتم مسجّل شد که دیگر تاریخ مصرف نهضت آزادی تمام شده و نهضت از مردم عادی هم عقب مانده و دوران همه آن گروههای سابق ملّی و مذهبی و چپ و لیبرال منقضی شده است. رسیدیم به این که همه گروهها و تلاشهای قبلی ناقص و معیوب بوده و امام صحیح میگوید. امام از جایگاه یک مرجع تقلید و فقیهی بزرگ، توانست نیروهای پراکنده را به یک انقلاب بزرگ تبدیل کند. در سالهای بعد هم که با مؤسسین نهضت، در زندان بودیم و طبیعتآ در زندان نمیشد فعالیت خاصی کرد. بخشی از نقش آفرینی جنابعالی مربوط است به دادگاه سران نهضت آزادی در سال ۴۲. چه شد که این دادگاه توانست درحد خود بر جریان مبارزات تاثیر بگذارد و مورد توجه افرادی که انگیزه مبارزاتی داشتند، قرار بگیرد؟ به نظر من، دستگاه می دانست که ما یک گروه مذهبی هستیم و حرف حسابی هم داریم و محکم هم سر حرفمان ایستاده ایم. آنها نمیتوانستند منکر اعتقاد و شیوه و طرز فکر ما بشوند، بالطبع دفاعیات ما هم محکم بود. البته آن دادگاه هم محدودیتهای خودش را داشت. اولا افراد زیادی نمیتوانستند در آن شرکت کنند و حرفها درست منتقل نمیشد، اما با این همه بهطور نسبی، دست کم مستمعینی که ازاقشار علاقمند به مبارزه، در دادگاه شرکت میکردند حرفها را به بیرون منتقل مینمودند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.