پاورپوینت کامل مربیان و آموزش و پرورش کودکان آخرین قسمت ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مربیان و آموزش و پرورش کودکان آخرین قسمت ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مربیان و آموزش و پرورش کودکان آخرین قسمت ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مربیان و آموزش و پرورش کودکان آخرین قسمت ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

نمونه های ارزنده و آموزنده قرآن مجید و حدیث پایه و اساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را تشکیل می دهد و در اسلام هدف از علم هر آن چیزی است که با موضوعات دینی پیوستگی دارد و منشأ و منبع آن قرآن و سنت است و بسیاری از مربیان دوره اولیه همان قاریان و حافظان قرآن کریم بودند، دانشمندان جهان اسلام با توجه به این که شالوده آموزش و پرورش اسلامی بر این دو محور است نظریات تربیتی خود را در خصوص فراگیری کتاب آسمانی اسلام در دوران کودکی اعلام داشته اند و برخی از فقیهان بر استحباب و حتی وجوب آموزش قرآن به اطفال فتوا دادند و گفتند: اگر کودک قرآن را فرا گیرد بالغ شود آن سان که بر چگونگی نماز خواندنش وقوف دارد و حفظ قرآن در کودکی به مراتب از حفظ آن در سنین بزرگسالی برتر است و در خاطر کودک پیوند، نفوذ و ثبات افزون تری خواهد یافت.(۱) آنان به ابن عباس شاگرد حضرت علی(ع) استدلال می نمایند که وقتی رسول اکرم(ص) رحلت یافت وی با وجود آن که کودکی بیش نبود سوره های اواخر قرآن را یاد گرفته بود و در حافظه داشت.(۲) ابن سحنون (۱۶۰ – ۲۴۰ ه.ق) از علمای مسلمان که در خصوص تعلیم و تربیت اسلامی اظهار نظر نموده و اثری به نام آداب المعلمین دارد یادآور می شود: «آموزش قرآن باید از سنین طفولیت شروع شود چون در این سال ها قرآن با گوش و خون کودک عجین خواهد شد…»(۳) ابوعلی سینا که عقیده دارد تربیت اخلاقی کودک با گرفته شدن او از شیر آغاز می گردد خاطرنشان می نماید: زمانی که کودک توانایی حرف زدن و درک گفتار را بدست آورد آماده پذیرش تلقین است و لذا باید قرآن و اصول واجبات دینی به وی آموخته شود. ابن سینا خود این مراحل را طی کرده و در پنج سالگی برنامه فوق را یاد گرفته بود.(۴) غزالی معتقد است در کار تحصیل کودک باید نهایت دقت به عمل آید، علوم ارزنده و مورد لزوم به وی آموخته شود، در آموزش او روش صحیح جهت نیل به هدف انتخاب گردد، در جهت انجام این امر در آغاز انتخاب معلم پرهیزگار و دلسوز و آگاه اهمیت اساسی دارد معلم باید قرآن، حدیث، حکایت پارسیان…(را) به کودک یاد بدهد، وی تأکید می کند هدف از تعلیم و تربیت کودک آمادگی کامل بخشیدن به کودک در اطاعت از حق تعالی است.(۵) عبدالرحمن بن خلدون(۷۳۲ – ۸۰۸ ه.ق) می نویسد: «… در آغاز لازم است به کودکان قرآن تعلیم شود که آموزش قرآن یکی از شعائر دینی است. آیات قرآن و پاره ای از متون حدیث سبب فزونی و تحکیم مبانی ایمان می گردد. بنابر این باید قرآن به منزله اساس و مبنای تعلیم قرار گیرد و دیگر ملکاتی که محصّل یاد می گیرد همه مبتنی بر آن خواهد بود. تعلیم در خردسالی به جهت آن که در روح و جان طفل رسوخ می نماید، بیشتر مؤثر است و چنین تعلیمی اصل و پایه تحصیلات آتی قرار می گیرد زیرا هر آنچه نخست و در آغاز در دل نقش گیرد پایه و مبنای ملکات به شمار می آید و کسی که تعلیم و تربیت او بر آن پایه بنا گردد درست بر همان پایه و شیوه پرورش خواهد یافت…»(۶) وی درباره قرآن و دلیل محور قرار گرفتن آن در جریان تعلیم می گوید: «…علت این که بر این جاری شده که بخصوص قرآن را در تعلیم بر دیگر مواد مقدم می دارند از نظر برگزیدن تبرک و ثواب و هم از بیم آن است که مبادا در نتیجه پیش آمدهایی که برای فرزندان در دوره جنون کودکی پیش می آید مانند آفات (گوناگون) و جدایی از کسب دانش (ترک تحصیل) فرصت یاد گرفتن قرآن را از دست بدهند. زیرا فرزند تا هنگامی که صغیر است و تحت تکفل پدر و مادر، مطیع فرمان آنهاست، ولی هنگامی که از مرحله بلوغ درگذرد و خود را از زیر فرمان اجباری پدر و مادرها رها بیابد چه بسا که غرور جوانی او را در پرتگاه بیکاری و تنبلی فرو افکند، از این رو در دوره تکفل فرزند… مغتنم می شمرند که او را به خواندن قرآن وا دارند تا مبادا این دوره سپری شود و در این امر تهیدست بارآید…»(۷) اهمیت و برتری آموزش قرآن بر سایر موارد مورد تأکید و عنایت غالب متفکران مسلمان بوده است و برخی به لوازم فراگیری قرآن تأکید کرده اند چنانکه ابو علی سینا به آموختن قواعد عربی به کودک توصیه می کند.(۸) عدّه ای نیز می گویند از ابزار دیگر یادگیری قرآن خط است آن گونه که قابس از ابن سحنون نقل می کند: شایسته است معلم، کودکان را اِعراب قرآن بیاموزد و این برای او ضروری است و علاوه بر آن تعلیم خط نیکو و شکل و هجاء از جمله لوازم معلمی است.(۹) البته اهتمام به زیبایی خط و تعلیم آن در برخی از بلاد اسلامی از جمله شمال آفریقا مرسوم بوده است و مردمان نواحی شرق جهان اسلام فراگیری قرآن را با تعلیم خط در نیامیخته اند.(۱۰) از این روست که مشاهده می شود در آثار ابوعلی سینا، امام محمد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی سخن از تعلیم خط به اطفال وجود ندارد.(۱۱) ابن جبیر می نویسد: در بسیاری از مناطق، تعلیم قرآن غیر از خواندن و نوشتن است و شاگرد درس قرآن را می گیرد و خط را نیز جداگانه می آموزد. معلم خط نیز فقط خط تعلیم می کند و به عنوان خوشنویس قابلیت و معروفیت دارد.(۱۲) ابن بطوطه هم این نکته را مورد توجه قرار داده است: معلم خط غیر از معلم قرآن است اولی ضمن تدریس اشعار به کار مشخصی نیز می پردازد اما کسی که کار تعلیم قرآن را به عهده دارد به جهت حرمت و احترام قرآن به امور دیگر نمی پردازد کودک پس از آموزش قرآن به خط و مشق آن می پرداخت و معلم خط چیز دیگری تعلیم نمی داد.(۱۳) یکی از مراکزی که به کودکان قرآن می آموخت مکتب خانه هاست، برای تعلیم کودک در این مراکز سن و سال معلوم و معینی موجود نیست و به والدین و اراده فرزندان آنان وابستگی داشت، غالباً کودک را به محض درک و تمیز به مکتب می فرستادند، گفته می شود که امین فرزند هارون الرشید در چهارسالگی شروع به آموزش کرد، اساس و پایه تعلیم و تربیت در مکتب ها را قرآن تشکیل می داد آموزش با قرآن آغاز می شد و دوره حفظ آن سه سال طول می کشید در تلفظ و قرائت قرآن دقت می شد و معلمان انتظار داشتند کودکان روخوانی را صحیح بخوانند زیرا غلط خواندن کلام خدا را گناه می دانستند، در مکتب خانه ها بدون تعلیم و آموزش قرآن هر تلاش دیگری را بی معنا و نامفهوم به حساب می آوردند.(۱۴) در شرح حال بزرگان علم و عرفان نیز غالباً دیده می شود که آنان در هنگام کودکی به تعلم و حفظ قرآن اشتغال داشته اند. خواجه عبداللّه انصاری در شرح حال خود نوشته است: در هنگام کودکی به مقری شدمی و قرآن خواندمی و چون بازآمدمی به درس شدمی.(۱۵) مصلح الدین سعدی شیرازی به این دوران اشاره دارد: «یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بوده و شب خیز و مولع زهد و پرهیز، شبی در خدمت پدر نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز بر کنار گرفته.»(۱۶) ابو علی سینا، محی الدین عربی و محمد جریر طبری، صاحب تفسیر و تاریخ، در پایان هفت ساله اول زندگی آموزش قرآن را به پایان رسانیده بودند و این ویژگی مؤید آن است که دانشوران مذکور در سنین قبل از آن به فراگیری این کتاب آسمانی اهتمام ورزیده اند.(۱۷) دکتر ذبیح اللّه صفا می نویسد: «اولین چیزی که در مکتب می آموختند خواندن و نوشتن بود و لفظ مکتب و کتاب خود مؤید این معناست که کودکان را در آنها نوشتن و بالنتیجه خواندن می آموختند، پس از این مرحله اولین چیزی که اطفال باید بخوانند قرآن بود، تعلیم قرآن از آن جهت که کتاب مقدّس دینی است در تمام مکاتب معمول و متداول بود زیرا بر هر مسلم اطلاع بر قرآن فرض است…»(۱۸) گلدزیهر (GOLDZIHER) که در دانشنامه ادیان و اخلاق مطالبی درباره آموزش و پرورش اسلامی نوشته است، به هنگام بحث از آموزش مقدماتی در اسلام کوشیده است ثابت کند که مکتبهای آموزش دهنده قرآن به آغاز اسلام باز می گردد اما دکتر احمد شلبی استاد تاریخ و تمدّن اسلامی در دانشگاه قاهره این ادعا را مورد تأمّل قرار می دهد و می گوید: به باور من این نهاد و جایگاه (مکتب برای آموزش قرآن و مقدمات دینی) در روزگاری واپسین بنیاد یافت.(۱۹) وی می افزاید: در صدر اسلام کودکان همراه با بزرگسالان به حلقه های در مسجدها می پیوستند، ابن عباس در شمار این اطفال بود، غالب خردسالان قرآن را یا از پدران خود می آموختند و یا از آموزگاران خصوصی.(۲۰) در قرون معاصر نیز کودکان نزد مادر یا بانوانی به نام ملاباجی به فراگیری قرآن مبادرت می نمودند، مقام معظم رهبری حضرت آیه اللّه خامنه ای در خاطرات ارزنده خویش، یادآور شده اند: «…مادرم یک خانم بسیار فهمیده، با سواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری و با قرآن کاملاً آشنا بود و صدای خوشی هم داشت. ما وقتی بچه بودیم همه می نشستیم و مادرم قرآن می خواند. خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ می خواند، ماها دورش جمع می شدیم و برای ما به مناسبت، آیه هایی را که در مورد زندگی پیامبران هست می گفت… در سنین قبل از مدرسه شاید چهار سال یا پنج سالم بود که من و برادر بزرگترم را با هم در مکتب دخترانه گذاشتند یعنی مکتبی که معلمش زن بود و بیشتر دختر بودند، چند نفر پسر هم بودند البته من خیلی کوچک بودم… گذاشته بودند که ما قرآن یاد بگیریم چون در مکتب ها معمولاً قرآن درس می دادند…»(۲۱) شهید دکتر محمد جواد باهنر در زندگینامه خود نوشت خویش نیز به این نکته اشاره کرده و گفته است: «…من از کودکی در سن پنج سالگی به مکتب خانه ای سپرده شدم که نزدیک منزلمان بود…و همین پیش آمد مکتب خانه بسیار خیر بود، برای این که در همین مکتب خانه بانوی متدینه ای بود که قرآن را نزد ایشان می خواندم…»(۲۲) وقتی که از علامه محمد تقی جعفری پرسیدند از مادرتان چه خاطره ای دارید؟ در پاسخ گفت: مادرم با سواد بود و جوان هم از دنیا رفت، نخستین بار او قرآن را به من یاد داد. حتی یادم می آید وقتی با او به مشهد می رفتیم در طول راه قرآن می خواند و میان راه که برای استراحت و نماز توقف کردیم، فرزندانش را دور خودش جمع کرد و یک سوره قرآن را به ما تعلیم داد.(۲۳) به دلیل آن که علامه جعفری نزد مادرش مقداری قرآن و مقدمات ادبیات خواند برای ورود به کلاس بالاتر آمادگی پیدا کرد و معلمان او متوجه شدند که تعلیماتی را که در کلاس های اول تا سوم باید فراگیران بیاموزند وی آموخته است از این جهت به جای کلاس اول دبستان او را به کلاس چهارم می برند.(۲۴) حجهالاسلام و المسلمین نصر اللّه شاه آبادی – فرزند آیه اللّه شاه آبادی (استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره)) می گوید: آشنایی من با حضرت امام از طفولیت یعنی زمانی که چهار یا پنج ساله بودم آغاز شد در آن زمان ایشان در مجلس درس پدرم شرکت می کردند و من که طفلی بیش نبودم در مکتب، نزد ملاباجی درس قرآن می خواندم.(۲۵) آیه اللّه سید علی علوی در زندگی نامه ای که به سفارش آقای مصطفی فیض کاشانی به نگارش درآورده است، می گوید: به یاد دارم که نزد ملّا خانمی که قرآن تعلیم می داد، قرآن را ختم نمودم و جشنی گرفته شد که مادر و عمّه ام و خانم های دیگر حضور داشتند.(۲۶) استاد جلال الدین همایی از سن چهار پنج سالگی درس خواندن را آغاز کرد، در این سن اندک پدر و مادرش او را به درس و مشق واداشتند، درسی را که پدر می داد مادر برای فراگیری بیشتر تکرار می کرد. در نزد مادر خواندن قرآن و…را فرا گرفت و پس از آمادگی های مقدّماتی که در منزل بدست آورد به مکتب خانه رفت و نزد بانویی پرهیزگار، صالح و عابد به نام نبات بیگم مشهور به ملّا باجی علاوه بر اصول و فروع دین و آداب وضو، نماز و روزه، کتاب عمّ جزء را آموخت.(۲۷) مرحوم استاد همایی خود در خاطره ای خواندنی، یادآور می شود: «من در مدت قلیلی در مکتب ملاباجی عم جزء را تمام کردم و به خاطر دارم که پس از اتمام آن مادرم شخصاً به مکتب آمد و یک کلّه قند شهری با یک دست لباس زنانه با بشقابی نقل بادام به ملاباجی هدیه کرد.»(۲۸) دکتر عباس زریاب خویی، محقق و استاد دانشگاه در سن پنج سالگی به آموزگار محل سکونت خود که بانویی به نام ملاکبری بود سپرده شد تا قرآن فرا گیرد، خودش در این باره گوید: «… در آن زمان معمول بود که کودکی را که قرآن تمام کرده بود با تشریفات و سوار بر اسب از خانه آموزگار به خانه خود می بردند و چای و شیرینی می دادند درباره من همین تشریفات انجام شد و کودکان در پیش اسب من سرود خوانان مرا به خانه می بردند.»(۲۹) جعفر ابراهیمی (شاهد) داستان نویس معاصر نیز در این مورد به نکته ای جالب اشاره می نماید: «…حدود سی و پنج سال قبل در دهی نزدیک اردبیل که فاقد مدرسه بود بچه ها نزد زنی به نام سیده زبیده می رفتند و قرآن یاد می گرفتند. مکتب خانه او در بقالی شوهرش روی سکوی بزرگی در انتهای دکان بود. آن زن از دوپا فلج بود. دو سه هفته نزد ایشان درس خواندم…»(۳۰) نوجوان حافظ قرآن یعنی دکتر سید محمد حسین طباطبایی که به لقب علم الهدی مفتخر است در خانه ای دیده به جهان گشود که در واقع یک محیط آموزشی و تربیتی برای پرورش های دینی و قرآنی وی بود، او از آغازین روزهای زندگی کودکانه اش با نوای دل انگیز و جانبخش قرآن در آغوش مادر روبرو گردید و افزون بر روح کودکانه گوشهایش با این بانگ ملکوتی و پرشکوه معنوی انس گرفت وی آخرین جزء قرآن شریف و سوره های کوتاه آن را از مادر مهربانش آموخت و بیست و نه جزء دیگر را به تدریج از مربی دوم خود – پدر بزرگوارش – آموخت و در ششمین بهار زندگی اش به صورت خردسال ترین حافظ تمامی آیات قرآن، مترجم آیات الهی، نخستین کودکی که می تواند همه نیازها و سخن های روزمره خود را با کمک از آیات قرآنی بیان کند، نخستین حافظ خردسالی که توانست پیوند میان آیات را دریابد و آنها را توسط یکدیگر تفسیر و پیام آنها را به روشنی بیان کند و در هفتمین بهار زندگی به خاطر هوش سرشار، حفظ قرآن و نبوغ ویژه در این مورد دکترای افتخاری خود را از یکی از دانشگاههای انگلستان دریافت دارد، جلوه کند.(۳۱) رقیه محمدی در همان هنگامی که نوزادی بیش نبود بانوای دل انگیز و روح بخش قرآن انس یافت کمتر از سه سال داشت که در کنار برادرانش نشسته و آیات قرآن را می شنید و حفظ می کرد تا این که ظرف مدت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.