پاورپوینت کامل ارزش ها در سیره درخشان امام صادق (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ارزش ها در سیره درخشان امام صادق (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ارزش ها در سیره درخشان امام صادق (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ارزش ها در سیره درخشان امام صادق (ع) ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
در این نوشته بیاد بنیانگذار حوزه علمیه تشیع، صادق آل محمّد رئیس مذهب (ع) به مناسبت ۲۵ شوّال سالروز شهادت آن بزرگوار بر آن شدیم نظر شما را به دور نمای کوتاهی از زندگی سراسر درخشان آن بزرگمرد علم و دین جلب کنیم:
پدر و مادر و نام و راز لقب امام صادق(ع)
امام صادق علیه السلام فرزند امام باقر علیه السلام در ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود، و در روز ۲۵ شوال سال ۱۴۸ در ۶۵ سالگی به دستور منصور دوانیقی مسموم شد، و به شهادت رسید، مرقد مطهّرش در قبرستان بقیع واقع در مدینه است.
مادرش فاطمه که به امّ فروه معروف بود، دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر است، قاسم پسر خاله امام سجّاد علیه السلام بود، و از فقهای برجسته شیعه و از اصحاب ارجمند امام سجاد علیه السلام به شمار می آمد.
امّ فَروه از بانوان برجسته شیعه و از نظر تقوا و علم، در سطح بسیار عالی قرار داشت، بر همین اساس امام صادق علیه السلام را با عنوان «ابن المکرّمه» (پسر مادر ارجمند) (۱) می خواندند.
نام آن حضرت، جعفر بود، ولی او را صادق می خواندند، یکی از معانی جعفر، نام نهری در بهشت است، امام باقر علیه السلام او را به این نام نامید، چرا که وجود پربرکت او همچون آب گوارا و زلال شهر بهشت، حیاتبخش و پرثمر است، امام صادق علیه السلام در ضمن گفتاری فرمود: «پدرم از روی آگاهی نامم را جعفر نامید، زیرا جعفر نام نهری از نهرهای بهشت است.»(۲)
روزی امام سجّاد علیه السلام از نوه اش یاد کرد و فرمود: «نام او جعفر است، که او را در آسمان صادق می خوانند» یکی از اصحاب به نام ابوخالد پرسید؛ «با اینکه همه شما صادق (راستگو) هستید، چرا تنها نام او صادق است؟» امام سجاد علیه السلام در پاسخ فرمود: پدرم از پدرانش از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل کردند که فرمود: هنگامی که پسرم جعفر بن محمد… متولّد شد اورا صادق بنامید، زیرا نام پنجمین نوه او (پسر امام هادی) جعفر است که به دروغ ادّعای امامت می کند، از این رو در پیشگاه خداوند، جعفر کذّاب نام دارد بنابراین برای اینکه بین این دو نفر بر اثر تشابه اسمی، اشتباه رخ ندهد، نام صادق را رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم برای آن حضرت برگزید این گزینش بیانگر آن است که امام صادق علیه السلام در همه برنامه هایش راستگو و درستکار است.
تأسیس دانشگاه جعفری
امام صادق علیه السلام ۳۱ سال (۸۳ – ۱۱۴ه.ق) همراه پدر بود و پس از شهادت پدر، ۳۴ سال زمام امور امامت و ولایت را به دست گرفت، آن حضرت در این دوران، بر اثر جنگ و ستیز بنی امیه و بنی عباس، از فرصتی که به دست آمد کمال استفاده را نمود و به تأسیس حوزه علمیه و پرورش شاگردان، و ایجاد انقلاب فرهنگی در سطح وسیع و عمیق پرداخت، و در این راستا، توفیقات سرشاری به دست آورد، به طوری که حدود چهارهزار نفر شاگرد از مجلس درس او با واسطه و بدون واسطه استفاده می کردند، و بسیاری از آنها به مقامات عالی علمی و فقهی نایل شدند، صدها مجتهد، استاد، علّامه از مکتب او برخاستند، مسجد نبوی مدینه به دانشگاه عظیمی تبدیل یافت، برجستگان و فرزانگانی همچون: زراره بن اعین، هشام بن حکم، جابربن حیان، هشام بن سالم، ابان بن تغلب، مفضّل بن عمر، مؤمن الطّاق، معلّی بن خنیس و… از این دانشگاه فارغ التّحصیل شدند که هر کدام استاد برجسته، و پایه گذار علوم، و صاحب کرسی تدریس در فنون گوناگون علوم شدند، و کتاب های مختلفی برای آگاهی بخشی به نسلهای آینده تألیف نمودند، و منشأ آثار و برکات و تحوّلات عظیمی در تاریخ اسلام و تشیع شدند.
به عنوان نمونه هشام بن حکم، علّامه عصر خود گردید، کتاب های ارزشمندی که تعداد آنها را ۲۶ تا ۳۱ جلد نوشته اند تألیف کرد. علّامه سید شرف الدّین عاملی می نویسد: «هشام کتابهای بسیاری تألیف نمود که ۲۹ عدد آن شهرت دارد.»(۳)
جابربن حیان که او را پدر علم شیمی می خوانند یکی از شاگردان امام صادق علیه السلام بود، او کتابی در هزار ورق بزرگ، شامل پانصد رساله در علوم مختلف تألیف کرد.
گفتار شخصیت های بزرگ در شأن امام صادق علیه السلام
تاریخ نویس و تحلیلگر مشهور «ابن خلّکان» در ضمن گفتاری می نویسد: «جعفر بن محمد علیه السلام یکی از امامان دوازده گانه مطابق مذهب شیعه امامیه است که به خاطر راستگویی و درستکاری، او را صادق گویند، فضائل و کمالاتش مشهورتر از آن است که نیاز به توضیح باشد، جابر بن حیان طوسی شاگرد آن حضرت بود، کتابی در هزار ورق از تعلیمات جعفر بن محمد علیه السلام تألیف کرد که شامل پانصد رساله بود».(۴)
جالب اینکه غیر از شیعیان، از فرقه های دیگر اسلامی نیز در محضر تدریس آن حضرت شرکت نموده و استفاده می کردند.
ابوحنیفه رئیس مذهب حنفی، پایه های علمی خود را از محضر امام صادق علیه السلام پی ریزی و تکمیل کرد، و دو سال تمام از محضر آن حضرت کسب فیض نمود، به طوری که می گوید: «لَولا السَّنَتانِ لَهَلَک نُعمانُ؛ اگر آن دو سال نبود نعمان هلاک می شد.»(۵)
مالک بن انس رئیس مذهب مالکی در ضمن گفتاری در شأن امام صادق علیه السلام می گوید: «جعفر بن محمد علیه السلام حدیث و گفتار بسیار داشت، خوش مجلس بود، از محضرش بهره های بسیار آشکار می شد. هرگاه سخن از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل می کرد، به احترام نام رسول خدا صلی اللّه علیه و آله رنگ چهره اش سبز و زرد می شد، به گونه ای که برای آشنایان، ناآشنا به نظر می رسید.»(۶) نیز گوید: «چشمی ندیده و گوشی نشنیده، و به قلب انسانی خطور نکرده مردی از نظر علم و عبادت و تقوا، برتر از امام صادق علیه السلام باشد.»(۷)
نیز می گوید: «من جعفر بن محمّد را همواره در یکی از سه حالت دیده ام، یا در حال نماز بود – یا روزه دار بود یا در حال ذکر، او از بندگان بزرگ الهی و از پارسایان سترگ بود.»(۸)
ابن حجر هیتمی شافعی مفتی حجاز می گوید: «به اندازه ای از امام صادق علیه السلام علوم مختلف نقل شده که آوازه آن ها در همه جا پیچیده، و بزرگترین پیشوایان علم و حدیث، مانند یحیی بن سعید، ابن حجر مالک، سفیان ثوری، ابوحنیفه، ایوب سجستانی و سفیان بن عیینه از شاگردان او بوده و از او نقل روایت می کنند.»(۹)
اینها نمونه هایی از گفتار بزرگان اهل تسنّن پیرامون عظمت شخصیت امام صادق (علیه السلام) است و در ضمن حاکی است، که شاگردان آن حضرت به شیعیان انحصار نداشتند.
برخورد متین با علمای طبیعی (منکر خدا)
جالب این که آوازه علمی و اخلاق نیک امام صادق علیه السلام علمای غیر مسلمان را نیز به سوی خود جذب نموده بود، و آنها در برابر عظمت علمی و اخلاقی آن حضرت، حیران و مبهوت می شدند، یکی از آنها «ابن ابی العوجا» (منکر خدا) بود، که در وصف امام صادق علیه السلام به مفضّل بن عمر (یکی از شاگردان آن حضرت) گفت: «ای مرد! اگر تو به علم کلام آشناهستی، با تو بحث می کنیم، اگر در مباحثه پیروز شدی از تو پیروی و اگر به علم کلام آشنا نیستی حق بحث با ما را نداری، و اگر از شاگردان جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) هستی، آن حضرت با ما برخورد بسیار متین و نیک داشت، گفتار ما را با کمال آرامش می شنید، هیچگاه به ما ناسزا نگفت، و در پاسخ به ما از مرز انصاف خارج نشد.»
«اِنَّهُ لَحَلِیمُ الرَّزِینُ العاقِلُ الرَّصِینُ لا یعتَرِیهِ خُرقٌ وَ لا طَیشٌ وَ لا نَزِقٌ…؛ او انسان خوددار و باوقار است، دارای اندیشه محکم و استوار می باشد، تندی ها و سستی رأی ما و سبکی های ما او را خسته نمی کند، و او گفتار ما را خوب گوش می کند، به طوری که ما خیال می کردیم او را محکوم کرده ایم، بعد که نوبت او شد با کمال متانت یک یک از استدلالهای ما را بررسی کرده و با گفتاری اندک رد می کرد، به گونه ای که هرگونه بهانه در بحث را به روی ما می بست.»(۱۰)
مبارزات سیاسی امام علیه السلام در ابعاد مختلف با طاغوت های عصر
یکی از ابعاد مهم زندگی امام صادق علیه السلام مبارزات سیاسی و طاغوت زدائی آن حضرت است، او از هر فرصتی برای طرد و نفی طاغوتیان و ستمگران استفاده می کرد و در کنار نهضت فکری، به نهضت سیاسی پرداخت و پیروان خود را به مسأله ولایت و حکومت صالحان توّجه داده، و از هرگونه تأیید حاکمان ناصالح و طاغوتیان بر حذر می داشت. او قیام های اسلامی را تأیید می کرد، و طرفداران قیام را به عنوان نهی از منکر، تشویق و تحریص می نمود.
امام صادق علیه السلام در طول ۳۴ سال امامت خود با پنج طاغوت اموی، و دو طاغوت عبّاسی، روبرو بود که به ترتیب عبارتند: از هشام بن عبدالملک، ولیدبن یزید، یزید بن ولید، ابراهیم بن ولید، مروان بن محمد، عبداللّه بن محمد معروف به سفّاح و منصور دوانیقی، آن حضرت در این راستا زحمت های فراوان و رنج های طاقت فرسایی را تحمل کرد، و به پیروزی های چشمگیر، ژرف و ماندگار نایل شد و سرانجام جانش را برای استواری این نهضت فدا نموده و به شهادت رسید.
آن حضرت هرگز به طاغوتیان و سردمداران ظلم چراغ سبز نشان نداد، بلکه همواره با گفتار و رفتار و شیوه های ویژه، مردم را از نزدیک شدن به آنها بر حذر می داشت، و آنها را طاغوت می خواند، چنانکه در روایت عمر بن حنظله آمده: با صراحت فرمود: «کسی که در موضوعی، حق یا باطل نزد آنها (بنی امیه یا بنی عبّاس) برود مانند کسی است که نزد طاغوت برای محاکمه رفته است، و آنچه طاغوت حکم کند گرچه حق باشد، اخذ مال به حکم او مانند اخذ مال حرام است، زیرا آن را به حکم طاغوت گرفته است با اینکه خداوند در قرآن فرمان داده که به طاغوت کافر گردند و از فرمان او سرپیچی کنند».(۱۱)
در مورد قیام محمد بن عبداللّه محض (نوه امام حسن مجتبی) وقتی که پدرش عبداللّه از امام صادق علیه السلام خواست تا با محمد بیعت کند، و قیام او را بر ضد خلیفه وقت (که یکی از طاغوتهای اموی بود) تأیید نماید، امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر می خواهی به محمد (پسرت) دستور خروج دهی، به خاطر قاطعیت در کار خدا و اجرای امر به معروف و نهی از منکر، سوگند به خدا ما تو را که بزرگ ما هستی وانگذاریم، و با پسرت برای قیام بیعت کنیم.»(۱۲)
اما اینکه چرا امام صادق علیه السلام خود قیام مسلّحانه نکرد، اتّفاقاً همین سؤال را یکی از شاگردانش به نام سدیر از آن حضرت پرسید، در این هنگام آن حضرت با سدیر در کنار چند گوسفند توقّف کرده بودند، امام به او فرمود: «وَاللّهِ ل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 