پاورپوینت کامل آغاز یا فرجام دشمنی غرب با اسلام ۸۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آغاز یا فرجام دشمنی غرب با اسلام ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آغاز یا فرجام دشمنی غرب با اسلام ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آغاز یا فرجام دشمنی غرب با اسلام ۸۵ اسلاید در PowerPoint :

با ساخت فیلم اهانت آمیز به ساحت مقدس پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) و واکنش های عمومی جهان اسلام، مواجهه گرم جهان اسلام و غرب وارد مرحله تازه ای شد. شهادت بیش از سی نفر از مسلمانان در کشورهای یمن، مصر و افغانستان و پاکستان از یکسو کشته شدن ۳ یا ۴ دیپلمات امریکایی کنسولگری بنغازی، این مواجهه را به اوج خود رساند. التهاب ناشی از اهانت کانون های صهیونیستی امریکایی به ساخت مقدس برترین انسان ها به تظاهرات بزرگ و پردامنه ای انجامید که تاکنون سابقه نداشت.

دولت های غربی در این میان تلاش کردند تا جنبه «دولتی» و «برنامه ریزی بودن» این اهانت را انکار کنند و در همان حال با قرار دادن این اهانت در ذیل واژگان «آزادی فرهنگی» و «حقوق شهروندی» حمایت خود را از کانون های توطئه علیه مقدسات نشان دادند.

سابقه نزاع غرب و شرق

تلاش غرب برای انکار و لکه دار کردن و مخدوش نمودن اسلام و مواریث اصلی آن به هیچ وجه جدید نیست و به سال های پیش از جنگ های صلیبی بازمی گردد. آنتونی پگدن استاد دانشگاه کالیفرنیا در کتاب خود (۲۵۰۰ سال نزاع میان اسلام و غرب) مدعی است نزاع شرق و غرب از زمانی که خشایارشاه پادشاه هخامنشی ایران تلاش کرد تا یونان را به سیطره خود درآورد، آغاز شد، اما این ادعا عمدتاً برای توجیه جنگ های ۲۰۰ ساله موسوم به صلیبی صورت می گیرد.

برابر اسناد فراوان، مبلغان مسیحی ۸ جنگ بزرگ را در فاصله سال های ۴۸۹ تا ۶۹۰ ق (۱۰۹۶ تا ۱۲۹۱م) برای ایجاد تنفر میان مردم اروپا و رومیان، نسبت به مسلمانان رهبری کرده اند، اما درنهایت غرب که خود این جنگ ها را آغاز کرده بود با پذیرش شکست از مسلمانان بر آن نقطه پایان گذاشت.

۳۰۰ سال پس از پایان جنگ های صلیبی، از اوایل قرن ۱۷ سه امپراتوری بزرگ اسلامی- عثمانی، صفویه و گورکانیان- پدید آمدند که بخش وسیع صنعت و تجارت جهانی را به خود اختصاص داده بودند. از این رو، پرتغالی ها، هلندی ها و انگلیسی ها که در آن زمان قدرت های اصلی غرب بودند به تأسیس مراکزی ذیل عنوان شرق شناسی (orientalism) روی آوردند. در این میان مراکز وابسته به دانشگاه کمبریج (۱۰۱۱ش) و آکسفورد انگلیس ۱۰۱۵ش) از انسجام و کارآیی بیشتری برخوردار بود و این خود مقدمه ای بود برای تأسیس سازمان هایی فراگیرتر نظیر «انجمن ارتقاء دانش مسیحی» در سال ۱۰۷۷ ش و «انجمن نشر کتاب مقدس در سرزمین های خارجی» در سال ۱۰۸۰ ش. این سازمان ها به زودی جای خود را به سازمان های چابک تر و مؤثرتر دادند که در این میان باید از «انجمن مسیونری بابتیست» (babtist) (1178 ش)، انجمن مسیونری کلیسا، (۱۱۷۸ ش)، و «انجمن بریتانیا و کتاب مقدس برای سرزمین های خارجی» (در سال ۱۱۸۸ ش) نام برد.

اساس حرکت مراکز شرق شناسی وابسته به انگلیس از یک سو، دفاع از اعتقادات مسیحیان در برابر مسلمانان و از سوی دیگر تحریف و تضعیف اسلام بود و این در حالی است که ادوارد سعید -مسیحی منصف امریکایی فلسطینی تبار- در صفحه ۱۱۹ کتاب خود (شرق شناسی) می نویسد: «در فاصله قرون وسطی تا قرن هیجدهم، نویسندگان و مؤلفان عمده مسیحی نظیر اریوستو، میلتون، مارلو، تاسو، شکسپیر، سروانت و نویسندگان آثاری همانند «سرود رونالد» و «شعرسید» از مطالب سرشار شوق برای مطالب خود بهره جسته اند.»

برنارد لوئیس استاد اسلام شناسی غرب که نقش فراوانی در تحریف تاریخ آسیای غربی داشته است، در صفحه ۸۵ و ۸۶ کتاب خود (اسلام و غرب) نوشته است: «جهان مسیحیت از دوران قرون وسطی تا به حال مطالعات اسلام را با دو هدف دفاع از مسیحیت در برابر سؤالات مسلمانان از مسیحیان و ارباب کلیسا و مسیحی نمودن مسلمانان جهان انجام داده است. دانشمندان مسیحی که اکثریت آنان را مسیونرها تشکیل می دهند یک مجموعه کتب درباره اعتقادات مسلمانان و پیامبر آنان تألیف کرده اند که فقط هدف تقابلی دارد و لحن آنها ناسزاگویی است.»

سرویلیام مویر، مسیونر معروف که چندین کتاب پیرامون اسلام نوشته است، به تحریف آشکار و آکنده از تهمت های ناروا علیه اسلام و قرآن مجید و رسول اکرم(ص) می پرداخت و هنوز هم آثار او در غرب به عنوان کتب مرجع درباره اسلام مورد استفاده اسلام پژوهان امریکا قرار می گیرد و البته به قول «نورمن دانیل» -در صفحه ۲۶۷ کتاب خود اسلام و غرب- استفاده از شاهد دروغین از جانب غرب، برای حمله به اسلام یک روش همیشگی بوده است.

غرب همواره با خشم به مسلمانان نگریسته است، این در حالی است که همواره حاصل تماس غرب و جهان اسلام به نفع غرب تمام شده و رفتار مسلمانان در برابر مسیحیان توأم با احترام و مدارا بوده است. حتی گفته می شود حکومت ۹۰۳ ساله ( ۹۲ تا ۹۹۵ ق) مسلمانان بر اندلس و میراث تمدنی آنان سرچشمه پیدایی رنسانس در غرب بوده است. این درحالی است که وقتی غرب در سال ۱۶۰۹ میلادی بر اندلس سیطره پیدا کرد اجازه نداد حتی یک مسلمان اندلسی و غیراندلسی در این سرزمین بماند. آنان آن دسته از مسلمانانی که از تیغ مسیحیان جان به سلامت برده بودند را از این سرزمین اخراج کردند، کما اینکه وقتی مسیحیان با حمله به سیسیل در سال ۱۲۶۶ میلادی به حکومت ۴۱۹ ساله مسلمانان بر این کشور خاتمه دادند، همه مسلمانان سیسیل را قتل عام کردند.

مواجهه مراکز شرق شناسی غرب با اسلام از آغاز بر مبنای نفی آن به عنوان یک دین استوار بوده است. غرب همواره تلاش کرده است تا قرآن را از وحی و پیامبر اسلام را از نبوت جدا کند. همیلتون ا.ر.گیب در کتاب خود (دین محمد) و الفرد گویلوم، درصفحه ۴۳ کتاب خود (اسلام) اظهار داشته اند که اسلام یک دین عربی می باشد که برای به وجود آمدن، کاملاً به ادیان یهود و مسیحیت وابسته بوده است.

سکولاریزه کردن مسلمانان در کشورهایی با اکثریت مسیحی یا با اکثریت مسلمان یک هدف مبنایی مراکز شرق شناسی غرب بوده است. در این بین پروفسور مارتین کرامر از اسلام شناسان برجسته امریکایی در صفحه ۷ و ۸ کتاب خود اذعان می کند که «مطالعات اسلامی در امریکا فقط با هدف سکولار نمودن جوامع اسلامی انجام شده و در این راه تعداد زیادی کتاب تألیف شده اند. در این کتاب ها تلاش شده تا اسلام در نقطه مقابل ارزش های انسانی نظیر حقوق زن دیده شود.»

تاریخ ورود امریکا به منازعه

فعالیت های ضد اسلامی تا پایان جنگ دوم جهانی عمدتاً بر دوش انگلیس قرار داشت و از سال ۱۳۲۷ پرونده مقابله با اسلام به هیأت حاکمه امریکا سپرده شد. یک آمار بیانگر آن است که از آغاز دهه ۱۹۵۰ هیئت حاکمه امریکا حداقل ۵۰ دانشگاه معتبر امریکایی، ۳۶ مرکز اسلام شناسی غیردانشگاهی و چندین مرکز کاملاً دولتی را در حوزه اسلام شناسی فعال کرده است. دستورکار این گروه ها این بوده که ظاهر بی طرفی را رعایت کنند و در عین حال همه تلاش خود را مصروف جدا کردن مسلمانان از مواریث بزرگ دینی خود نمایند. در صفحه ۱۹ گزارش یک شبکه مطالعاتی امریکا (مریب) آمده است: «اسلام شناسان جدید در امریکا بعد از جنگ دوم جهانی، لحن توهین آمیز غرب علیه پیامبر اسلام «ص» و قرآن را تعدیل کردند تا حساسیت مسلمانان علیه دولت امریکا را کاهش دهند، لکن آنها برای تطبیق جوامع اسلامی با منافع دولت امریکا مأمور بودند تا اسلام را به عنوان دینی عقب افتاده که کاملاً با پیشرفت علمی، پیشرفت صنعتی و تکنولوژیک و حقوق انسانی مخالف است، معرفی نمایند.»

این در حالی است که «ویل دورانت» در صفحه ۴۳۳ جلد چهارم کتاب تاریخ تمدن خود نوشته است: «اسلام طی پنج قرن (از ۷۰۰ تا ۱۲۰۰ م) از لحاظ نیرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نیک و تکامل سطح زندگی و قوانین منصفانه انسانی و ادبیات و تحقیق علمی پیشاهنگ جهان بود.»

نورالله کسایی نیز در صفحه ۸۲ کتاب خود (مدارس نظامیه) نوشته است: «مدارس علمی و دینی و مساجدی که در کنار آنها کتابخانه های عظیم با معماری زیبای اسلامی ساخته می شد، یکی از مظاهر پیشرفت جوامع اسلامی بود که غربیان از آنها در ساختن مراکز علمی خود اقتباس نمودند و کالج هایی به شکل مدارس دینی جهان اسلام ساختند.» ویل دورانت در صفحه ۸۱۵ جلد ۴ کتاب خود همه پیشرفت های جهان اسلام را مرهون آیات قرآن و کلام پیامبر دانسته است.

اما علی رغم اسناد فراوان تاریخی که از برتری فکری مسلمانان نسبت به مردم در مغرب زمین حکایت می کنند، مسیونرهای مسیحی از آغاز فعالیت خود در قرن ۱۸ به تخریب میراث اسلامی پرداختند که لویی ماسینسیون، دانکن بلاک مک دونالد، اسقف مونتگمری وات، اسنوک هار کرونج، سامویل زوئه مر، هانری لامنس، م.ا.پالاسیوس، سی.دی فوکو، اسقف کنت کراگ و سرویلیام مویر که از متأخرین بودند را باید در این زمره به حساب آورد.

مسیونرها به خصوص در قرن بیستم کاملاً اطمینان داشتند که به دلیل عقب افتادگی جوامع مسلمین، اسلام تاب تحمل فشار فرهنگ و تمدن ما در غرب را نداشته و در برابر آن تسلیم می شود. دانکن بلاک مک دونالد، مسیونر اسکاتلندی که عمر خود را در امریکا سپری کرد و با مراکز اطلاعاتی و سیاسی امریکا مرتبط بود در صفحه ۱۲ کتاب خود (سیمای محمد) که در سال ۱۲۹۰ ش (۱۹۱۱ م) در نیویورک به چاپ رسید، نوشته است: «اسلام با نفوذ و هجوم تمدن غرب به زودی متلاشی خواهد شد و مسیونرهای مسیحی وظیفه دارند که مسلمانان جهان را مسیحی کنند.» او توصیه می کرد که به طور ریشه ای با اسلام مقابله کنید، ولی به اسلام و محمد «ص» مستقیماً حمله نکنید، بگذارید که ایده های جدید اساس اسلام را نابود کنند. بر این اساس بدون تردید از زمانی که مسیونرهای انگلیسی در قالب شرق شناس فعالیت می کردند تا زمانی که آنان تحت عنوان «اسلام شناس» فعالیت می کردند، اساس حرکت خود را تکذیب نبوت حضرت محمد و قرآن کریم به عنوان وحی الهی قرار داده بودند.

اما تلاش غرب برای دور کردن مسلمانان از اعتقادات خود و نیز مسدود کردن راه گرایش مسیحیان اروپا به اسلام، موفقیت چندانی نداشت. از این رو، اگرچه در طول ۲۰۰ سال گذشته کتاب های فراوانی در غرب علیه اسلام، پیامبر آن و قرآن کریم نوشته و منتشر شده است، ولی اسلام هنوز بیشترین پذیرش را از میان پیروان ادیان دیگر دارد و این موضوعی است که کشورهای مسیحی اروپا را به شدت نگران کرده است. غرب در حوزه انسان شناسی (Anthropology) و جامعه شناسی خود، سیمای اسلام را در اذهان غربیان به گونه ای ترسیم کرده است که از آن تهدید سیاسی و فرهنگی به دست آید. آمارها بیانگر آن است که گرایش به مسیحیت تقریباً متوقف شده و در غرب اعتقاد به درست بودن آموزه های کلیسا و تعالیم انجیل طی ۲۰۰ سال گذشته و به خصوص طی دهه های اخیر همواره سیر نزولی داشته است. این در حالی است که حتی گرایش نخبگان مسیحی نظیر پروفسور آنه ماری شیمل و پروفسور روژه گارودی به اسلام سیر صعودی دارد.

مقابله با رشد کمّی مسلمانان

توهین و تمسخر یکی از راه های شناخته شده بیرون کردن حریف از میدان و خارج کردن او از کانون توجه دیگران است و معمولاً هنگامی به آن توسل می جویند که برتری او در رقابت قطعی و یا احتمال آن بسیار قوی است، وگرنه هر حریفی وقتی احتمال غلبه خود را جدی می داند، دوست دارد دیگران حریف او را بزرگ ببینند تا وقتی پیروزی در میدان به دست می آید، بزرگ دیده شود. حرکت غرب در مواجهه با اسلام از همان آغاز بر مبنای توهین، تخطئه و تمسخر همراه بوده، چرا که از همان ابتدا قدرت اسلام و توان روحی مسلمانان در برابر مخالفان خود کاملاً آشکار بوده است. وقتی طارق بن زیاد در سال ۹۲ قمری (۷۱۱م) با گروهی اندک از مسلمانان از تنگه بین دو قاره افریقا و اروپا عبور کرد و با این اقدام اعجاب انگیز، این تنگه به نام او ثبت شد و بدون خونریزی اکثریت مردم مسیحی اندلس به اسلام گرویدند، غرب متوجه شد که یارای رویارویی با اسلام و مسلمانان از طریق یک نبرد شرافتمندانه را ندارد. از این رو، راه دسیسه و توطئه و فریب را در پیش گرفت. غرب ۹۰۳ سال دسیسه چید تا درنهایت بر اندلس مسلط گردید، اما روزی که دوباره مسلط شد اجازه نداد حتی یک نفر مسلمان در اندلس زنده و یا باقی بماند. این در حالی است که در دوره طولانی حکومت اسلام بر اندلس، این منطقه درخشش فراوانی داشت و مناطق مهم اروپا و آفریقا را تحت تأثیر قرار داده بود. دانشمندان بسیار بزرگی در این سرزمین به وجود آمدند و مکاتب مهم فقهی، فلسفی، کلامی و ادبی از این سرزمین جوشیدن گرفتند. سرآمد این دانشمندان محی الدین ابن عربی(۵۶۰-۶۳۸ ق) بود که در اواسط قرن ششم در این سرزمین متولد شد و هنوز هم سرآمد عرفا، فلاسفه و متکلمین اسلامی شناخته می شود.

از این رو، حضرت امام خمینی «قدس سره» از او به عنوان «شیخ اکبر» یاد می کرد و کتاب او در باب عرفان (فصوص الحکم) را «برترین» می دانست. غرب در باب عظمت روحی بزرگانی مثل ابن عربی که در دوره اسلامی بالیدند و هنوز هم سیطره علمی خود را حفظ کرده اند چه می تواند بگوید. الان حدود ۴۰۰ سال از سیطره دوباره غرب بر اندلس می گذرد، در این دوره کدام دانشمند و کدام مکتب در حوزه علوم انسانی یا علوم تجربی و یا علوم پایه در این دوران از این اسپانیا بروز و ظهور یافته و نقش کنونی اسپانیا در جهان کجاست و چه تأثیری حتی در نزدیک ترین حوزه های جغرافیایی خود دارد؟ این در حالی است که اندلس در دوره خود چون نگینی بر شمال آفریقا و جن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.