پاورپوینت کامل سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی و خودباوری بخش دهم ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی و خودباوری بخش دهم ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی و خودباوری بخش دهم ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی و خودباوری بخش دهم ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
شکل گیری سبک زندگی اسلامی – ایرانی به فرهنگ سازی و خودباوری وابسته است. اگر ملتی هویت و اصالت فرهنگ خود را باور داشته باشد، به جای اینکه از بیگانه تأثیر پذیرد و با خود بیگانه شود، سبک زندگیش را براساس اصول و مبانی فرهنگی مورد قبول خود سامان می دهد و مستقل خواهد زیست.
هر چند این مبانی و اصول در مکتب ها و فرهنگ ها متفاوتند، اما در اسلام این اصول و مبانی برگرفته از الهام آسمانی و هدایت ربانی است که طی قرون متمادی زیربنای تمدن مسلمانان بوده و بسیاری از ملل جهان را الهام بخشیده است.
امروزه برای جامعه اسلامی و ملت مسلمان، تکیه بر این اصول و باور به هویت اسلامی، نقش حیاتی دارد، همان گونه که مقاومت در برابر فرهنگ تحمیلی بیگانه باید به عنوان یک اصل پذیرفته شود و مبنای عمل قرار گیرد.
خودباوری و اصول و مبانی آن
از آثار ایمان و دستاوردهای دین، باور به کرامت، هویت و جایگاه برتر انسان در نظام آفرینش است. قرآن کریم در تبیین این فرهنگ می فرماید:
«وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ وَ حَمَلْناهُم فِی الْبَرِّ وَ الْبَحرِ وَ رَزَقناهُم مِنَ الطَّیِّباتِ وَ فَضَّلْناهُم عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقنا تَفضیلاً؛[۱] همانا بنی آدم را گرامی داشتیم و بر دشت و دریا حمل کردیم و از غذاهای پاکیزه روزی دادیم و بر بسیاری از آفریده های خود برتری بخشیدیم.»
بدین سان انسان از کرامت ذاتی برخوردار است و می بایست آن را با کرامت اکتسابی کامل کند و این میسر نمی گردد جز با تقوا و پرهیزگاری که: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَیکُم»[۲]
اسلام در پرتو این دو کرامت، هویت کامل انسان را تضمین کرده و مؤمنان را عزت بخشیده است: «و للّه العزّه و لرسوله و للمؤمنین».[۳]
آفریدگار جهان آدمیان را بندگان خود نامید (عبادی) و با تکریم و عنایت ویژه، آنان را به پرستش خود فراخواند و پیروان ادیان آسمانی و اهل کتاب را به وحدت در سایه توحید و روگردانی از پرستش غیر خدا و ربوبیت انسان ها فراخواند: «قُل یا أَهلَ الکِتابِ تَعالَوا إِل کَلِمَهٍ سَواءٍ بَینَنا وَبَینَکُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِکَ بِهِ شَیئًا وَلا یَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِّن دُونِ اللّهِ؛[۴] بگو ای اهل کتاب بیایید حول محور واحد که همه به آن ایمان داریم گرد آییم و جز خدا را پرستش نکنیم و به او شرک نورزیم و بعضی بعض دیگر را به جای خدا، خدایان نگیریم.»
از سخن امیرالمؤمنین«ع» است: «لاَ شَرَفَ أَعلَی مِنَ الإِسلاَمِ، وَلاَ عِزَّ أَعَزُّ مِنَ التَّقوَی، وَلاَ مَعقِلَ أَحصَنَ مِنَ الْوَرَعِ، لاَ شَفِیعَ أَنْجَحُ مِنَ التّوبَهِ، وَلاَ کَنزَ أَغنَی مِنَ القَنَاعَه؛[۵] شرافتی برتر از اسلام و عزتی گرانسنگ تر از تقوا و پناهگاهی بهتر از پرهیزگاری و شفیعی سودمندتر از توبه و گنجی بی نیازکننده تر از قناعت نیست.»
و نیز آن حضرت در مناجاتی با خداوند چنین راز می گوید: «إِلَهِی کَفَی بِی عِزّا أَن أَکُونَ لَکَ عَبدا وَ کَفَی بِی فَخرا أَن تَکُونَ لِی رَبّا: این عزت برای من بس که بنده تو باشم و این افتخار بس که تو خدای من هستی».
تربیت دینی بدین گونه اصول عزت و کرامت و اعتماد به نفس را که سرمایه رشد و تعالی انسان است پی نهاده و انسان را به خویشتن خویش بازمی گرداند و مستقل و مختار و تصمیم گیر در سرنوشت خود مدیریت می کند و به اوج می رساند. انسان نیز مسئول است خود را از زبونی و خوباختگی و تقلید نسنجیده برهاند و بدین گونه با استضعاف و استعمار و بردگی به مقابله برخیزد.
بحران هویت
یکی از بیماری های روانی یک ملت، بحران هویت و بی اعتمادی به خود است که پیامدهای انسانی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سنگینی دارد. ملت یا فردی که خود را باور نکند و چشم به بیگانه بدوزد، دچار این بیماری می شود.
یکی از سیاست های استعماری و استکباری، تزریق ویروس بی اعتمادی به ملت های تحت سلطه است تا بدین وسیله سرمایه های دینی و ملی آنان را غارت و نظام برده داری پنهان و آشکار خود را تحمیل کند. ماجرایی که سوگمندانه اتفاق افتاده و طی چند قرن دامنگیر جهان سومی ها از جمله مسلمانان شده و ادامه دارد.
علاج این بیماری، بازگشت به خویش و باور به ارزش ها و توانمندی های تاریخی و فرهنگ خودی است. این امر تصادفی اتفاق نمی افتد. مکتب و رهبری می خواهد. بیدارگران و راهنمایان فکری و رهبران دینی و ملی باید طلایه دار این نهضت باشند و با هم افزایی نیروهای ملی دژها و حصارهای سلطه را فتح کنند، همان گونه که پیامبران خدا در تاریخ سیاه جهل و جور پرچم این نهضت را به دوش کشیدند. آنها با دمیدن روح خداپرستی و شکستن بت های جامد و متحرک، ملت ها را از سلطه زر و زور حاکمان و افسون توجیه گران وابسته نجات دادند. شعار مسلمانان به کشوری که وارد می شدند این بود: «پیامبر ما، ما را فرمان داده مردم را از بندگی و اطاعت و ولایت غیر خدا به ولایت و بندگی و اطاعت خدا دعوت کنیم و ما شما را به این مطلب فرامی خوانیم.» و با این دعوت جهان شمول توانستند ملت ها را از سلطه امپراتوران زورمدار و جاهلیت و بردگی نجات دهند و تمدنی نو براساس توحید و وحدت پایه ریزی کنند.
غرب باوری و سبک زندگی
سال های سال است که جهان اسلام با مشکلاتی رو به روست. امپراتوری غرب آهنگ سلطه بر جهان را ساز کرده و سایه استکباری را بر کشورها گسترده و کشورهای اسلامی هدف اصلی آنها هستند. در راستای این سیاست، غربی ها با عملیات روانی و میدانی توانسته اند اهداف زیادی را عملی سازند، لذا حل این مشکل و رهایی از این سلطه نیاز به کار فرهنگی و میدانی دارد و یک انقلاب را طلب می کند.
انقلاب صنعتی غرب هر چند رهاورد سودمندی از رهگذر تکنولوژی داشت، اما بسیاری از سرمایه های معنوی و ملی کشورها از جمله مشرق زمین را به تاراج برد. البته نباید فراموش کنیم در روزگاری که غرب، قرون وسطی را که تاریخ سیاه آن بر کسی پوشیده نیست، سپری می کرد و با دانش و دانشمندان سر ناسازگاری داشت، مشرق زمین گاهواره تمدن بود و فرهنگ و تمدن اسلامی صدها سال دستمایه تمدن بشری شد.
هر چند به دلایلی مشرق زمین از کاروان تمدن وا ماند که عوامل این واپسگرایی را باید در بی کفایتی نخبگان و حکام و نفوذ استعمار صلیبی به کشورهای اسلامی کاوید، اما غربی ها خود را وامدار فرهنگ و تمدن اسلام می دانند.
در فراز و فرود این فرایند، مشرق زمین به ویژه کشورهای اسلامی مورد تهاجم فرهنگی هم قرار گرفتند و سبک زندگی غربی همراه با تکنولوژی که خود عامل انتقال فرهنگ است، به جوامع اسلامی نفوذ کرد. وقتی تکنولوژی، رادیو و تلویزیون، ماهواره و اینترنت می آیند، خیلی چیزها را با خود می آورند، همان گونه که آورند. موج مدرنیته تغییراتی را در سبک زندگی به وجود آورده که در کنار محاسن، معایبی هم دارد و این دو باید تفکیک شوند.
علما و مدرنیسم
دلیلی را که علمای اسلام با احتیاط و دغدغه، نفوذ صنعت و تکنولوژی به کشور ایران را دنبال و گاه مخالفت می کردند و آن را تشبه به کفار می خواندند در همین نکته باید کاوید. آنها نگران بودند که نفوذ تکنولوژی غربی، زمینه سلطه بیگانگان را بر منابع مادی و معنوی آنان مهیا سازد. دغدغه علما بی جهت نبود. آنها می دیدند که فرنگ رفته ها در عصر قاجار همراه خود فرهنگ و ادبیات غرب را که متضمن نوعی لجام گسیختگی و ابتذال است و اخلاق و انسانیت را به سخره می گیرد، آوردند و این فرهنگ در ادبیات شعرا و نویسندگان آن عصر نفوذ کرد و ابتذال و اباحه گری و زنبارگی و فساد اخلاقی دامن زد و دست نشانده های بیگانه به کشف حجاب پرداختند و ستیزه با دین و مجالس مذهبی و لباس روحانیت را در پیش گرفتند.
رضاخان در ایران، آتاتورک در ترکیه، امان الله خان در افغانستان و مانند آنها در کشورهای دیگر با کمک غرب زده ها و منورالفکرهای متجدد، نفوذ بیگانه را تا بدانجا پیش بردند که نوع حکومت و حاکم کشور باید در انگلیس (و سپس آمریکا) تعیین می شد و سرنوشت ملت را باید آنان رقم می زدند که با عزت ملی و کرامت اسلامی ناسازگار بود.
این اقدامات، علما را به مخالفت وادار کرد و اوضاع و احوال ایران در جنگ جهانی و حمله متفقین به ایران از شرق و غرب و نفوذ روس ها و آلمان ها و انگلیسی ها و قضایای بیست شهریور و بی عرضگی شاهان وابسته به بیگانه مزید برعلت شد. بدین ترتیب علمای اسلام در خط مقدم مبارزه به بیگانه قرار گرفتند. رژیم های وابسته تحمل آنان را نداشتند و به دستور اربابان خارجی خود علما را تحت فشار قرار می دادند و آنان را مانع پیشرفت کشور معرفی می کردند. آنان اساس اسلام را هدف قرار می دادند و آن را معارض با مظاهر تمدن و علم و دانش قلمداد می کردند، در حالی که علما مخالف پیشرفت های علمی نبودند، بلکه ابعاد منفی غرب را رد می کردند.
حضرت امام در وصیت نامه سیاسی ـ الهی خود در پاسخ به کسانی که مظاهر تمدن و نوآوری ها را معارض با اسلام می دانند، می فرماید: «اگر مراد از مظاهر تمدن و نوآوری ها، اختراعات و ابتکارات و صنعت های پیشرفته است، هیچ گاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی ای با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد. علم و صنعت مورد تأکید اسلام و قرآن مجید است. اگر مراد از تجدد و تمدن آن چیزی است که بعضی از روشنفکرهای حرفه ای می گویند و به معنی آزادی منکرات و فحشاء و حتی هم جنس بازی است، تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا با آن مخالفند گرچه غرب و شرق زدگان کورکورانه آن را ترویج می کنند.[۶]
تفکیک تکنولوژی از فرهنگ
نکته مهمی که در تعامل با غرب و تمدن غربی باید مورد توجه قرار گیرد، تفکیک تکنولوژی از فرهنگ و جداسازی نقاط مثبت و منفی است. همان گونه که تعالیم دینی می آموزند: «سخن ها را بشنوید و بهترین ها را انتخاب کنید». غرب یا شرق و هر خطه دیگر جهان نقاط مثبت و منفی گوناگون دارد. وجود نقاط مثبت دلیل پذیرش نقاط منفی نیست.
امروزه غربی ها از نظر تکنولوژی و دانش کاربردی به هر دلیل پیشتازند و در این میدان تلاش گسترده کرده و فتوحات علمی بسیاری داشته اند. راه استفاده از دانش غربی در قالب منافع ملی و فرهنگ خودی و انتقال دانش و تجربه علمی غرب یا هر کشور دیگری برای مسلمانان باز است. البته نباید کشورها تنها مصرف کننده باشند، بلکه باید با ارتقا و رشد علمی و تکنولوژی خود را به قافله تمدن برسانند و تا آنجا پیش بروند که با بومی سازی خودکفا شوند. این نقطه خوداتکایی و رمز استقلال و قطع وابستگی است.
حضرت امام«ره» فرمود: «ما پیشرفت های دنیای غرب را می پذیریم، ولی فساد غرب را که خود آنان از آن ناله دارند، نه». متأسفانه نفوذ غربی ها در کشورها از جمله کشورهای اسلامی در ابعاد منفی بارز است و نمادها و نمودارهای فرهنگ غربی حاکی از این ماجرای اسفبار است، چرا تاریخ بسیاری از کشورهای اسلامی را میلادی مسیحی رقم می زند؟! زبان انگلیسی زبان بین المللی می شود؟ روابط مرد و زن عادی و غیرت ناموسی ضعیف و کشف حجاب و اباحه گری رایج می شود؟ سبک معماری از غربی ها مدل می گیرد و معماری رومی جای معماری اسلامی می نشیند؟ لباس رسمی و آرایش و پیرایش و مدل مو و ریش و دیگر تجملات از غرب می آید؟ چرا جوانان به پوشیدن لباس و شلوار وصله دار که تقلید از هیپی های پوچ گرای غرب است رو می آورند؟ پاپیون و کراوات و لباس چسبان از غرب تقلید می شود؟ عده ای هم حکم جالباسی را دارند که خیاط بیگانه هر چه بر قامتشان دوخت، می پوشند! و صدها نظیر اینها که به شرح آن نیاز نیست.
این استحاله تدریجی فرهنگ است. جامعه شناسان می گویند دو چیز برای انسان به شکل ناخودآگاه رخ می دهد. یکی خواب برای فرد، دیگری انحطاط برای یک ملت و همه اینها در سایه تغییر نظام های حاکم و نخبگان خودباخته و نداشتن رهبری آگاه برای یک ملت اتفاق می افتد.
به بیان رهبر معظم انقلاب: «طی یک صد و پنجاه سال اخیر کشورهای آسیایی، آفریقایی، آمریکای لاتین در دام طراحی باندهای قدرت بین المللی افتاده و طراح اینها صهیونیست ها
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 