پاورپوینت کامل فقط چهار انگشت ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فقط چهار انگشت ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فقط چهار انگشت ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فقط چهار انگشت ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۱

خون شدیدی از محل قطع انگشتانش می ریخت . با کمک دندان و دست دیگرش پارچه ای را محکم روی زخم محکم بست . اشک
در چشمانش حلقه زده بود و بغض سنگینی در گلو داشت . گفتم: تو که طاقت اجرای حد الاهی نداشتی، چرا به سرقت اعتراف
کردی؟ گفت: خاموش باش . خوب می دانی که برای من اجرای حدود الاهی از همه چیز مهم تر است و اگر به چنین کاری تن دادم،
تنها به خاطر تنبیه خودم بود تا هرگز در مال دیگران طمع نکنم .

گفتم: پس چرا ناراحتی؟ گفت: فرصتی دیگر برایت می گویم . اکنون هم تو تازه از سفر برگشته ای و هم من حال خوشی ندارم .
قرارمان صبح جمعه کنار پل بغداد .

آن روز هنگام طلوع آفتاب کنار پل بغداد رفتم . نسیم فرحناکی که از روی آب می وزید، انسان را به وجد می آورد . دوستم قدم
زنان به من نزدیک شد . به نظر می آمد محل زخم های دستش کمی خوب شده است بعد از سلام و علیک گفتم: مطلب این قدر
مهم بود که این موقع این جا آمدی؟ روی تخته سنگی نشست . و گفت: راستی چه چیز در زندگی مهم است و چه کسی این اهمیت
را تعیین می کند؟ ! نفسی عمیق و حسرت آلودکشید و ادامه داد: اگر دوست چندین و چند ساله ام نبودی، هرگز این حقیقت را
برایت نمی گفتم . چندی پیش وقتی در سفر بودی، شیطان بر من غالب آمد و دست به سرقت زدم . عذاب وجدان خورد و خوراکم
را گرفت و کم کم خود را راضی کردم با اجرای حد الاهی، این گناه بزرگ را از دوشم بردارم . چون خود را به قاضی شهر معرفی
کردم، با تاملی کوتاه گفت: بگذار این حکم در پیشگاه خلیفه مسلمانان معتصم صورت گیرد . به نظرم آمد نقشه ای در سر دارد .

چند روزی منتظر ماندم تا موعد بار یافتن خدمت خلیفه فرا رسید . چون وارد دارالخلافه شدم، بارگاه سلطنتی معتصم از رجال و
علما و امرای سپاه و شخصیت های برجسته پر بود . ابوداوود قاضی مشهور بغداد با لباس فاخر و غرورش چون رزم آوری بود که
برای پیروزی لحظه شماری می کند . ابن الرضا جوانی بیست و پنج ساله می نمود و کمان نگاه بیش تر کارگزاران حکومتی وی را
نشانه گرفته بود . او در نهایت نزاکت و وقار با ابروهایی به هم پیوسته نگاه همه حقیقت جویان را می ربود . رنگی چون گل محمدی
سرخ و سفید، چشمانی مشکی و گشاده و از همه مهم تر هیبتی آسمانی و هاله ای از نور ولایت او را از همگان برجسته ساخته بود .

با قدم هایی آهسته و مضطرب تا نزدیکی های تخت خلیفه پیش رفتم . دو زانو و با احترام در مقابل خلیفه نشستم و منتظر صدور
حکم . همین که مجلس منظم شد، معتصم نگاه خویش را در میان جمعیت پرواز داد . ابو داوود را جهت صدور حکم برگزید و
پرسید: دست دزد از کجا باید ق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.