پاورپوینت کامل راز دل گویم ; به بهانه دهم ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه (س) ۱۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل راز دل گویم ; به بهانه دهم ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه (س) ۱۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راز دل گویم ; به بهانه دهم ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه (س) ۱۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل راز دل گویم ; به بهانه دهم ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت فاطمه معصومه (س) ۱۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

کاروان، دشت ها و تپه ها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته بود و به آرامی به سمت مقصد حرکت می کرد . این راه طولانی تاب
و توان همه را ربوده بود .

او روی شترش نشسته بود و غروب خورشید را تماشا می کرد; هر روز همین اوقات، ساکت و خاموش، به تماشای غروب خورشید
می نشست و هر چه خورشید، خود را بیشتر پشت کوه پنهان می کرد . غم جانکاه او، بیش تر در چشمانش هویدا می شد .

خواستم او را از آن حالت اندوه خارج کنم . این بودکه پرسیدم:

– بانو! خسته اید؟

– نه!

– دیدم که سکوت کرده اید و صحنه خورشید را تماشا می کنید . گفتم که چند کلمه ای با شما صحبت کنم تا از تنهایی بیرون
بیایید . . .

– تنهایی من زمانی پایان می یابد که به برادرم در خراسان بپیوندم .

– نصف بیش تر راه راطی کرده ایم . نگران نباشید، دیگر چند هفته بیش تر نمانده! راستی، این غروب خورشید شما را یاد چه
چیزی می اندازد که این قدر غمگین می شوید؟ !

– چه بگویم ام محمد؟ یاد کودکی! یاد هجران . . . بیش از ده بهار از عمرم نگذشته بود که با شهادت پدرم – پدری که سال های
سال در زندان بود – غم واندوه در کنج دلم لانه کرد . آن هنگام، تنها تسلای من، برادرم، امام رضا (ع) بود که سرپرستی من و
خواهرها و برادرانم را به عهده گرفت . اونیز همچون پدرم، کوهی از صبر ومقاومت بود . تمام بی حرمتی ها و آزار و اذیت های
دودمان عباسیان را به امید دیدار و لبخند برادرم تحمل می کردم و بادیدنش، همه غصه هایم فراموش می شد . هنوز هم تنها امیدم
برای ادامه زندگی، دیدار او است; اکنون که او را از ما جدا کرده اند، تنهای تنهایم . نمیدانم درد دلم را برای چه کسی باز گو کنم . . . .

– انشاء الله وقتی به خراسان رسیدیم، با دیدنش دوباره روحیه می گیرید; اما مگر او را با عزت و احترام به آنجا نبردند که شما
می گویید از شما جدا کرده اند؟ !

– ظاهر امر این گونه بود . تو در لحظه وداع دردمندانه برادرم نبودی تا ببینی چگونه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.