پاورپوینت کامل دانشجویان و مساله ازدواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل دانشجویان و مساله ازدواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دانشجویان و مساله ازدواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل دانشجویان و مساله ازدواج ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

یک جوان ایرانی – با سلام خدمت تمام سروران و دوستان دور ولی نزدیک مادانشجویان در پرسمان
چندی است باخود می اندیشم آیا به راستی ما دانشجویان گروه فرهیخته جامعه هستیم؟ اگر هستیم، این فرهیختگی را از چه
راهی کسب کرده ایم؟ و اگر نیستیم، چرا و به چه انگیزه ای برخی این قدر ما را بزرگ می کنند؟ خوب ا ست در همین ابتدای کلام
اعتراف کنم که هر گاه تصمیم گرفته ام به این موضوع فکر کنم، خود را در برزخی گرفتار دیده ام که نجات از آن تنها در رها کردن
اصل سؤال بوده است ; به عبارت دیگر، همیشه رفع نگرانی در یافتن پاسخ این سؤال را در انحلال مساله و نه حل آن یافته ام . حال
بر آن شدم تا این سؤال را با نشریه ای که به منظور طرح پرسش های دانشجویی و با همین نام شکل گرفته است، در میان بگذارم .
بر خلاف قالب کلی طرح سؤالات و ارائه پاسخ هایی که تا کنون در این نشریه باب بوده، این بار می خواهم پاسخ سؤالی را که در آغاز
مقال مطرح کردم، از طریق طرح پاسخ خام و اولیه خود و هم اندیشی با سایر دانشجویان به دست آورم . البته انتظار ندارم که از
این طریق به یک جواب قطعی و نهایی دست یابم . تنها امید دارم «جست و جوی ناتمامی » را با مدد دوستان دانشجویم در تمام
دانشگاه ها آغاز کنم . اگر اجازه می فرمایید، با یک «یا علی مدد» کار را آغاز کنم .

آیا به راستی ما دانشجویان گروه فرهیخته جامعه هستیم؟ و اگر هستیم، این فرهیختگی را از چه راهی کسب کرده ایم؟

برخی اوقات که به این سؤال فکر می کنم، در پاسخ به خود می گویم: چرا ما دانشجویان گروه فرهیخته جامعه نباشیم، حال آن که
از خیل عظیم شرکت کنندگان در کنکور تنها ما مجوز ورود به دانشگاه را دریافت کرده ایم; اما لحظه ای دیگر به خود می گویم:
های! این قدر زود گول نخور! مگر همه کنکوری ها در شرایط کاملا مساوی به سر برده اند و تنها در پارامتر فرهیختگی با هم
متفاوت بوده اند که می خواهی قبولی خودت را به پای فرهیختگی ات بگذاری؟ بار دیگری که این سؤال برایم مطرح می شود، با
خود می گویم ما دانشجویان گروه فرهیخته جامعه هستیم، زیرا روی هر کاری که می خواهیم انجام دهیم مطالعه و فکر و تامل
می کنیم و برخلاف دیگر گروه های جامعه تحت تاثیر احساسات درونی یا هیجانات بیرونی کاذب قرار نمی گیریم . اما بعدا که قدری
به زندگی چند ساله دانشجویی ام نگاه می کنم و و جدان خود را قاضی قرار می دهم، می بینم که الحق و الانصاف چنین نبوده است .
من نیز در زندگی فردی و جمعی خود تفاوت چندانی با سایر افراد جامعه نداشته ام و این میزان تفاوتی که بین فرایند
تصمیم گیری خود و دیگر گروه های جامعه مشاهده می کنم، برای فرهیخته کردن من نسبت به دیگران کفایت نمی کند .

اوه! راستی یادم رفت چه می کنم . هم اتاقی ها، بچه های دانشکده و هر کی که تو دانشگاه ساعتی با من نشسته و حرف زده، به من
گفته تو خیلی تو عالم هپروت سیر می کنی . بعضی ها می گن: «خوبه تو درست را رها کنی و بری فلسفه بخونی . اون جا تا دلت بخواد
می تونی از این حرف ها بزنی و …» منم ا گه آخرش به این نتیجه برسم که تنها با مطالعه در رشته فلسفه می تونم پاسخ این قبیل
سؤالهایم را پیدا کنم، درسم را رها خواهم کرد ; اما مگر نمی توان در هر شرایطی و در قالب هر رشته ای به چنین مسائلی فکر کرد و
پاسخ های معقولی برای آن یافت؟ آیا این ها از مسائل اساسی ما نیستند؟ آیا ما به عنوان گروه فرهیخته جامعه نباید برای این
سؤالات که سؤالات خودمان و احتمالا بسیاری از دوستانمان است، پاسخی پیدا کنیم؟ آیا بهتر نیست در کنار دیگر بحث های درون
خوابگاه مان فرصتی هم برای طرح این قبیل سؤالات در نظر بگیریم؟

دوباره قلم از کنترل ذهنم خارج شد . خوب است برای این که ذهنم را کنترل کنم، به یک موضوع خاص بپردازم . موضوع مورد
نظرم را هم از میان موضوعات همین پرسمان انتخاب می کنم تا تعامل و همفکری راحت تر صورت گیرد .

همان طور که بسیاری از دوستان دانشجوی ما ملاحظه کرده اند، در پرسمان مرتب درب