پاورپوینت کامل هم نوا با مرثیه خوان تنهایی ۱۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل هم نوا با مرثیه خوان تنهایی ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هم نوا با مرثیه خوان تنهایی ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل هم نوا با مرثیه خوان تنهایی ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

۸

صبر و بردباری من، با از دست دادن فاطمه سلام الله علیها کم شده، توان خویشتن داری ندارم!۱

(نمی دانیم چه باید گفت؛ فقط می خواهیم هم نوای مویه هایش باشیم).

آقا! آیا مرزی برای شکیبایی شما وجود دارد؟

آری، برای کسی که سختی جدایی با پیامبر صلی الله علیه وآله را دیده و سنگینی مصیبت او را کشیده است، شکیبایی ممکن است.۲

شنیده ایم این اواخر، جریان فدک، فاطمه سلام الله علیها را بسیار آزرد؛ شما در مورد فدک چه اقدامی و نظری داشتید؟!

مرا با فدک و غیر فدک چه کار؛ در حالی که جایگاه فردای انسان قبر است؛ ولی از آن چه آسمان بر آن سایه افکنده، فدک در
دست ما بود. مردمی بر آن بخل ورزیدند و عده ای سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند و بهترین داور خداوند است.۳

اصلاً چه شد که داستان فدک شکل گرفت و چه شد که شما داوری را به خدا واگذار کردید؟

اوّلی جامه خلافت بر تن کرد؛ در حالی که می دانست جایگاه من نسبت به حکومت، مثل محور آسیاب است که آسیاب به دور
آن حرکت می کند. من ردای خلافت رها کرده، دامن جمع نموده، از آن کناره گیری کردم و در این فکر بودم که آیا دست تنها
برای گرفتن حق به پا خیزم یا در این خفقان صبر پیشه سازم!۴

چرا فاطمه سلام الله علیهااز شما نمی خواست که این سکوت را بشکنید و در دفاع از حقوق او قیام کنید؟

او می دانست در شرایطی قرار دارم که اگر سخن بگویم، می گویند بر حکومت حریص است و اگر خاموش باشم، می گویند از
مرگ ترسید؛ اما این که سکوت را اختیار کردم، از علوم و حوادث پنهانی آگاه بودم که اگر باز گویم، مضطرب و لرزان
می شوید؛ مثل لرزش ریسمان در چاهی عمیق.۵

(به او نگاه می کنیم که چقدر رها و بی تعلق به اعماق چاه خیره مانده است!)

حکومت برای شما از لنگه کفش کهنه، بی ارزش تر است؛ آخر چه کسی می تواند شما را حریص بر حکومت بداند؟

(با خنده تلخ، سر تکان می دهد) شخصی در شورا گفت: فرزند ابوطالب! نسبت به خلافت حریص است. گفتم: به خدا شما با این
که از پیامبر دورترید، حریص ترید؛ اما من که از هر جهت شایسه ترم، فقط حق خود را می خواهم و شما حائل شده اید و دست
رد به سینه ام می زنید… او در جواب من مغلوب شد و ندانست چه بگوید.۶

بی تردید او از مردم جاهل بوده است. از همان هایی که بانو اجازه نداد در تشییع جنازه اش حضور یابند؛ شما چه آینده ای را برای این گروه و

پیروانشان می بینید؟

اگر مردم دست از یاری حق بر نمی داشتند و در خوار ساختن باطل سستی نمی کردند، هیچ گاه، در نابودی آنان طمع نمی شد
و هیچ قدرتمندی بر آنان پیروز نمی گشت. به جانم سوگند! سر گردانی آنان بی