پاورپوینت کامل سرشت انسان؛ خیر یا شر؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرشت انسان؛ خیر یا شر؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرشت انسان؛ خیر یا شر؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سرشت انسان؛ خیر یا شر؟ ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۸

آیا گرایش به شر در سرشت انسان وجود دارد؟

درباره گرایش یا عدم گرایش انسان به شرور، دیدگاه های متفاوتی مطرح شده که عبارتند از:

۱. برخی معتقدند که انسان گرایش به خیر و کمال مطلق دارد و هرچند خداوند فجور و تقوا را به او الهام کرده، اما تمایل او به
تقواست و او به نیکی ها گرایش دارد؛ مگر آن که محیط خانواده و تربیت غلط، او را به سمت فجور بکشانند که این، نوعی
انحراف از فطرت و حقیقت است. بنابراین، انسان فطرتاً متمایل به حق است و گرایش به باطل، تحت تأثیر شرایط بر او عارض
می شود.۱

طبق این دیدگاه، اگر انسان تحت تربیت غلط قرار نگیرد و محیط و خانواده او را به سمت فجور نکشند، انسان به طور فطری،
راه خیر و سعادت را طی خواهد کرد و همواره نیکی ها را برخواهد گزید.

انسان گرایان (مانند مازلو و راجرز) می گویند: انسان، استعداد خوب بودن و خوب شدن را دارد و اگر نیازهای اجتماعی یا
تصمیم های نادرست او دخالت نکنند، خوبی او، خود را نشان خواهد داد.۲

رمانتیست ها (مانند روسو) نیز معتقدند: انسان از بدو تولد، صاحب یک خوبی طبیعی است و هر عمل بدی که انجام می دهد،
ناشی از شرایط اجتماعی مخرّب است، نه ناشی از چیزی در ذات خود او.۳

۲. عده ای دیگر معتقدند که هرچند انسان مورد تکریم خداوند است، اما با این حال، خداوند او را موجودی هلوع، جزوع، منوع،
ضعیف و عجول نامیده است و این اوصاف، ذاتی انسان هستند و نه عارض بر او؛ زندگی، اجتماع و محیط، این اوصاف را در
او ایجاد نمی کنند؛ بلکه او این گونه آفریده شده است. اینان، علاوه بر آیات قرآن، سیر تاریخ طبیعی انسان را گواه مدعای خود
می دانند و می گویند: تاریخ نشان می دهد که پرونده انسان، پر از سیاهی، تباهی، کج روی و مخالفت و عصیان در برابر حق
می باشد.

از سوی دیگر، گرایش به حق، فداکاری، عدالت خواهی و عشق به نیکی ها نیز همواره در نهاد انسان وجود داشته است. با این
وصف، نمی توان همه بدی های انسان را معلول محیط، خانواده و جامعه دانست و معتقد شد که انسان، پاک و فرشته خو وارد
این عالم می شود؛ اما جامعه او را آلوده می سازد؛ زیرا جامعه، چیزی جز انسان ها نیست و تاریخ، عرصه تجلی طبایع انسانی
است؛ هم در جنبه نیکی ها و هم در جنبه شرور.۴

مطابق دیدگاه مزبور، انسان دارای دو نوع گرایش می باشد؛ گرایش های متعالی و گرایش های پست و به عبارت دیگر، گرایش
به شر و گرایش به خیر.۵

برخی از اندیشمندان نیز انسان را دارای دو «من»، یکی «مَن» متعالی و دیگری «من» پست (حیوانی) می دانند و بر همین اساس،
گرایش های انسان را به دو قسم گرایش های مقدّس و گرایش های با محوریت «من» تقسیم می کنند. گرایش های مقدّس را همان
میل به خوبی، خیر، فضیلت، پرستش، حقیقت و زیبایی می دانند و گرایش های با محوریت «من» را همان غرایز مشترک میان
انسان و حیوان می دانند. در این تقسیم بندی، هیچ کدام از گرایش های منفی و ضدارزش وجود ندارند.۶

رفتارگرایان (مانند واتسن و اسکینر) معتقدند: انسان دارای شخصیتی خنثی می باشد و ذاتاً خوب یا بد نیست؛ بلکه محیط او
را می سازد.

اگزیستانسیالیست ها (مانند سارتر) می گویند: انسان، اساساً خوب یا بد نیست و هر عملی که انسان انجام می دهد، بر جوهرِ
سرشت او اثر می گذارد. از این رو، اگر همه آدم ها خوب باشند، سرشت انسان نیز خوب است و به عکس.۷

۳. اما دیدگاه کاملا متفاوتی نیز در مورد انسان مطرح شده است. در این دیدگاه، انسان موجودی منفعت طلب، لذت جو، شرور
و در نهایت، گرگ معرفی شده است. غرایزی مثل غریزه جنسی و پرخاش گری به او سرشتی اهریمنی داده است و تنها
قراردادهای اجتماعی و زنجیر قانون، توان مهار کردن او را دارند.۸

در این دیدگاه های متضاد، دلایل مدعا عبارتند از: مشاهدات تجربی و تاریخی (در انسان تجربی)، دریافت های شهودی و عقلی
(در انسان شناسی عرفانی و فلسفی) و متون مقدّس (در انسان شناسی دینی).

سرشت و شخصیت

بحث از طبیعت و شخصیت انسان، از مباحث مهم، جالب و گره گشا در معارف انسانی است. همچنین اثبات و تبیین تفاوت
سرشت ها، علاوه بر حلاوت و جذابیت خاص خود، نتایج علمی و عملی سودمندی در بسیاری از شاخه های علوم انسانی دارد.

این مباحث در انسان شناسی عرفانی و فلسفی، تحت عنوان «طینت» و در انسان شناسی تجربی، با عنوان «شخصیت»، از آن
یاد می شود. بین آن چه روان شناسان تحت عنوان «شخصیت» ذکر می کنند و طینت و سرشت مطرح شده در متون دینی و
فلسفی، تفاوت هایی وجود دارد. روان شناسان بیشتر به سطوح بیرونی روح آدمی که همان پدیده های روانی مانند ذهن و
توانایی های آن است، می پردازند و صفات شخصیتی مانند هیجان پذیری و مردم آمیزی را مورد مطالعه قرار می دهند؛ اما
آن چه در متون دینی و فلسفی تحت عنوان «طینت» مطرح می گردد، زوایای عمیق تر روح انسانی است که با کمال و نقص او و
احیاناً با سعادت و شقاوت او در ارتباط است؛ مانند کمال خواهی، گرایش به حق، پرستش و گرایش به خیر. شخصیت مورد
مطالعه در روان شناسی، مرتبه نازل طینت می باشد. تفاوت دیگر، این است که ابزار شناخت در روان شناسی تجربی، همان
رفتار پیدا و نیمه پیدای آدمی است؛ اما طریقه راه یابی به طینت در مباحث دینی و فلسفی، اندیشه عقلانی و شهود عرفانی و
وحیانی است.

اختلاف سرشت ها

از یک منظر، مجموعه خصوصیات انسان ها به سه دسته زیر تقسیم می شوند:

الف) خصوصیات جسمی؛ مانند قد، وزن، رنگ مو و پوست و استخوان بندی.

ب) خصوصیات روانی؛ مانند ادراک، استدلال، هوش، سرعت واکنش، دقت، فعالیت پذیری، هیجان پذیری، میزان مقاومت در
برابر عوامل داخلی و خارجی، اراده، حدس، تیزبینی، مردم آمیزی و استعدادهای خاص؛ مثل نقاشی و خط.

ج) خصوصیات روحی؛ مثل حقیقت جویی، کمال خواهی، گرایش به خیر و فضیلت و فضایل اخلاقی؛ مثل صدق، وفا، عفو،
احسان و جود.

این خصوصیات سه گانه، تمام تفاوت ها و شباهت های ما انسان ها هستند و به عبارت دیگر، همه آن چه را که ما در آنها با
همدیگر مشترک هستیم، در همان ها نیز از یکدیگر متمایزیم؛ مثلا ما در داشتن وزن، هوش، اراده و گرایش به خیر، مشترک
هستیم، در عین حال، تفاوت و تمایز ما هم به میزان بهره مندی از این عوامل است.

همان گونه که ما در میزان قد و حافظه با هم متفاوت هستیم، در میزان بهره مندی از اراده، حقیقت خواهی و گرایش به خیر نیز
متفاوت هستیم. در برخی افراد، پدیده نظارت «من»، قوی تر است. از این رو، نیروی اختیار در آنها قوی تر است و کمتر تحت
تأثیر عوامل مکانیکی درونی و برونی واقع می شوند و در افرادی نیز میزان نظارت «من» کمتر است و افعال اختیاری آنها
کمتر و بی اهمیت ترند و انفعال بیشتری از عوامل درونی و برونی دارند.۹ در فرهنگ اسلامی نیز درجه کمال انسان ها با میزان
بهره مندی از اراده، ارتباط بسیار دارد. از این رو، هر قدر انسان کامل تر باشد، میزان تأثیرپذیری او از عوامل مادی کمتر است.

در قرآن و روایات نیز بر تفاوت سرشت و طینت افراد تأکید شده است. تفاوت افراد در گرایش به هدایت یا ضلالت و تفاوت در
بهره مندی از عقل و ایمان، در روایات اهل بیت علیهم السلام به طور مکرّر ذکر شده است.

بر این اساس، در پاسخ به سوءال «گرایش یا عدم گرایش انسان به شرور»، می توان گفت: که انسان ها در میزان این گرایش،
متفاوتند و نمی توان حکمی کلی بیان کرد. هرقدر انسان از بعد الهی و ملکوتی خود دور شود و به بعد حیوانی خود نزدیک
گردد، گرایش او به شرور، نمود بیشتری پیدا می کند؛ ولی باز فاقد آن گوهر ملکوتی نخواهد بود.

عوامل اختلاف سرشت ها

چه عواملی موجب اختلاف انسان ها در خصوصیات سه گانه می باشند؟ در ابتدای ظهور علم روان شناسی، به مدت چند دهه،
مسئله «وراثت و محیط»، یکی از بحث انگیزترین موضوعات این علم بود. افرادی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.