پاورپوینت کامل سه تابلو از یک زندگی ۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سه تابلو از یک زندگی ۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سه تابلو از یک زندگی ۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سه تابلو از یک زندگی ۱۹ اسلاید در PowerPoint :

۴

تابلوی یک

تابستان بود و در حیاط بیرونی، روی نیمکتی نشسته بودم و بیماران مرد و زن، همگی جمع
بودند؛ بعضی روی نیمکت و بعضی روی زمین نشسته و یک یک پیش می آمدند؛ نبض آنها را
می گرفتم و زبانشان را می دیدم و نسخه قبلی آنها را می دیدم و نسخه دیگری می نوشتم.
در این حال، مرحوم حاج آخوند آمد و دختر کوچکش را که مریض بود، زیر عبا در بغل
گرفته بود و دورتر از همه، در کنار نیمکتی نشست. من تعارف کردم که حاج آخوند جلو
بیایید و بچه را ببینم و معطل نشود. او قبول نکرد و گفت: این بیماران، پیش از من
آمده اند و من در نوبت خودم می آیم.

من مشغول معاینه و نسخه نوشتن برای بیماران شدم. یکی از آن بیماران، زنی یزدی بود و
چون گفتم: نسخه سابق کو؟ گفت: نسخه را خوردم. گفتم: کاغذ را جوشاندی و خوردی؟ گفت:
بلی. گفتم: حیف نان منی یک قران که شوهرت به تو می دهد. زنان دیگر زدند به خنده و
من برای او مجددا نسخه ای نوشتم و به او فهماندم که دوایش را از عطاری بگیرد و
بخورد؛ نه خود نسخه را؛ تا آن که بیماران همگی راه افتادند و آخر همه، حاج آخوند
آمد و بچه را دیدم و نسخه ای نوشتم؛ مقداری در حق من دعا کرد و پس از آن گفت:
می خواستم خدمت شما عرض کنم که آن کلمه ای که به آن زن گفتید و زن های دیگر به او
خندیدند، آن زن در میان بقیه شرمسار شد و خوب نبود. من ناگهان مانند کسی که از خواب
بیدار گردد، به خود آمدم و متوجه شدم که چه بسیار از این شوخی ها که می کنیم و
متلک ها که می گوییم و به خیال خودمان خوشمزگی می کنیم و توجه نداریم که در روح طرف
مقابل، چه اثری دارد.۱

تابلوی دو

چون بام خانه اش را کاه گل می کرد، مقداری از بام همسایه را هم که متصل به بام خانه
او بود، کاه گل می کرد. هیچ گاه برف خانه اش را در کوچه نمی ریخت و ناودان خانه اش
را به کوچه نمی گذاشت و ما را نهی می کرد که در جوی آبی که به خانه های مردم
می رود، چیزی بشوییم و تعلیم می داد که بر در و دیوار خانه مردم، خط نکشیم و از
درختی شاخه ای نشکنیم و از بسته های هیزمی که مردم برای فروش می آوردند، تکه ای حتی
برای خلال دندان، نکشیم و آب دهان و بینی در کوچه و خیابان نیندازیم و از میان
زمین های کشته مردم، نرویم و زراعت آنها را پامال نکنیم.

حاج آخوند در همه عمرش، با کسی دعوا نکرد؛ کسی را دشنام نداد؛ به روی کسی فریاد
نکشید و هرگز غیبت احدی را نکرد.

او هرگز دروغ نگفت؛ هرگز خلف وعده نکرد؛ کمترین تجاوزی به حق احدی نکرد و آزاری به
کسی نرساند. وی هرگز به کسی گوشه و کنایه نزد و اگر از کسی کار بدی سر می زد، در
خلوت و با مهربانی و خیرخواهی به او تذکر می داد و در حضور دیگران، نمی گفت. او
بسیار مؤدب بود و توجه به روح و قلب مردم داشت و می دانست که هر سخنی یا هر حرکتی،
چه اثری در روح مردم دارد.۲

تابلوی سه

حاج آخوند به مادرم و به همه ما احترام می گذاشت و ما را با کلمه شما خطاب می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.