پاورپوینت کامل نهضت نرم افزاری و تولید علم؛ مشکلات و راهکارها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نهضت نرم افزاری و تولید علم؛ مشکلات و راهکارها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نهضت نرم افزاری و تولید علم؛ مشکلات و راهکارها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نهضت نرم افزاری و تولید علم؛ مشکلات و راهکارها ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

در گفت وگویی صمیمانه با چند تن از دانشجویان دانشگاه مازندران

به کوشش: روح الله حامدی، محمد شکراللهی

عکس: حسین بیگدلی

از سال ۱۳۷۹ که رهبر معظم انقلاب، در دیدار خود از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، مسئله نهضت نرم افزاری و تولید علم را مطرح نمود، تا اکنون، صحبت ها و نظرات زیادی در این باره گفته شده و در واقع، این مسئله، حداقل از لحاظ گفتاری و شنیداری، به نُقل محافل علمی و دانشجویی تبدیل شده است. در بعد عملی نیز هر چند نمی توان از فعالیت های صورت گرفته، چشم پوشی کرد، اما به جرأت می توان گفت که کمیت و کیفیت فعالیت ها، هرگز در شأن نظام جمهوری اسلامی و مورد رضایت رهبر انقلاب نبوده است.

با توجه به مطرح شدن دوباره این مسئله، پس از اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری، به ویژه در عرصه علوم انسانی، تصمیم گرفتیم تا به بررسی اهمیت و جایگاه این مسئله بپردازیم؛ منتها این بار، نه از زبان اساتید و صاحب نظران، بلکه از دید و زبان دانشجویان که به تعبیری، مهم ترین رکن اجرایی در این امر به شمار می روند. به همین دلیل، میزبان گروهی از دانشجویان دانشگاه مازندران عضو طرح حکمت نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، به سرپرستی حجت الاسلام والمسلمین رجبی بودیم تا نظرات آنان را در این زمینه جویا شویم. آنچه در ادامه می آید، بخشی از صحبت ها و نظرات این عزیزان در زمینه تولید علم و نهضت نرم افزاری است.

**

پرسمان: یکی از مسائلی که در سال های اخیر، توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است و یکی از نیازهای اساسی و ضروری برای پیشرفت علمی جامعه ما محسوب می شود جنبش نرم افزاری یا نهضت تولید علم است. این موضوع این گونه مطرح می شود که ما اگر دارای این نهضت و این خیزش برای تولید علم باشیم، می توانیم در دنیا اقتدار و پیشرفت داشته باشیم و می توانیم تولید کننده علم به صورت مستقل باشیم؛ تا دیگران هم از ما تبعیت بکنند و از خرمن دانش ما خوشه برگیرند و استفاده بکنند. حال سؤال این است که اصلاً تولید علم یعنی چه و آیا اصولاً علم تولید کردنی است؟

محمدی: با توجه به صحبت ها و بحث هایی که داشته ایم، تحصیل علم در هر پروسه از زمان وجود دارد که ما باید آن را طی بکنیم؛ ولی بحث تولید، شکستن مرزهایی است که وجود دارند و ما می خواهیم این مرزها را بشکنیم و به جلو برویم. این، یک نوآوری و یک چیز جدیدی است و فراتر و با توجه به این که لازم است ما تولید علم داشته باشیم، باید تحصیل علم داشته باشیم؛ یعنی ما اگر تحصیل علم داشته باشیم، تولید علم، یک نوآوری است؛ اما تحصیل علم وجود دارد.

محمود محمدی: تحصیل علم، یک مسیر بسته نیست و یک مرز بسته ای ندارد و باید شکافته شود و جلوتر از آن رفت و در مقوله ای که تعریف شد، می توانیم تولید علم داشته باشیم.

سید مصطفی مسعودی: این که برخی گفته اند: چه طور ممکن است که تولید شود؛ علم، تولید شدنی نیست؛ در حالی که مفهوم علم را که در نظر بگیریم، می بینیم که نه، اگر علم تولید شدنی نباشد، به یک جهود و در نهایت به یک جهل مبتلا می شود؛ چون ما در طول زمان به مطالبی احتیاج داریم که جدید باشند و اگر این مطالب جدید و این علوم جدید به وجود نیایند، علوم قدیم یا مطالب کهنه، به درد ما نمی خورند. پس نیاز داریم که تولید علم کنیم و همین طور که دوستان فرمودند، ما یک تعریفی از علم داریم که شکستن این سد و شکستن این مرز به معنای تولید علم است.

فرزاد حسینی: کسانی که خودشان این شبهات را وارد می کنند که آیا علم تولید شدنی است، اینها خودشان معتقد هستند به این که علم به دنبال یک حقیقت مطلق نیست؛ اگر به دنبال حقیقت مطلق باشد و مطلق گرا باشد، این پروسه علم و این فرآیند علم جویی، یک جایی ختم می شود؛ در حالی که معتقدند که علم باید به جلو برود. اگر ما یک حقیقت مطلقی را جلوی خودمان بگذاریم و بگوییم که این هست و دیگر هیچ نیست، این باعث می شود که دیگر هیچ دانشمندی و هیچ پرسش گری نباشد. انسان با پرسش گری رو به جلو می رود. انسان، کمال جوست و این کمال جویی انسان است که آن را در قالب محدود و در قالب یک امر متناهی نمی گنجاند و آن را یک فرد نامتناهی و کمال طلب تلقی می کند. در احادیث داریم که وقتی امام زمان(عج) ظهور می کند، تا آن زمان تنها سه قسمت از علم برای بشر ممکن شده و ۲۷ قسمت آن هنوز در دست بشر قرار داده نشده است. امام معصومعلیه السلام بایستی بیاید و این علم را آشکار کند. پس چه اشکالی دارد ما از همان علوم غربی که تولید شده، از آنها استفاده بکنیم و یک علوم تازه و یک روح تازه را به جهان تزریق بکنیم.

خود غربی ها که به ما این شبهه را وارد می کنند، آنها آمدند از علم تمدن مسلمین استفاده کردند. آنان با نهضت ترجمه ای که راه انداختند، این علوم را گرفتند و خودشان به اینها اضافه کردند و بعد خود آنها این علوم را پیش بردند. پس چطور نمی شود ما این کار را بکنیم؟ بنابراین، ما نیاز به تولید علم داریم؛ زیرا بشر کمال طلب است و اگر او را از تولید علم منع بکنیم، به یکی از نیازهای اساسی او جواب رد داده ایم.

تحصیل، آموختن مرزهاست؛ اما تولید علم به این معناست که ما از این مرزها عبور کنیم و بگوییم که علم، منحصر به این مرز و محدود به این حصار نیست و باید از آن گذشت و آن را پیشرفت بدهیم و لازمه این کار، این است که اول ما این مرزها و تحصیل علم را بشناسیم و پس از شناخت این مرزها و حصارها، از هر جایی و از هر نقطه عالم، این علوم را بیاموزیم و بعد سعی کنیم که با زیرساخت های فکری خودمان و با معرفت شناسی خودمان که از آموزه های دینی خودمان، به خصوص قرآن گرفته شده است، این مرزها را جلو برده، تا پیشرفت کنیم و به جاهایی فکر کنیم که دیگران به آن جا ها فکر نکرده اند.

پرسمان: سؤالی که پیش می آید، این است که نقطه شروع این تحصیل و تولید کجاست؟ با توجه به گفته شما، اگر ما بخواهیم از مرزها عبور کنیم، مثلا در رشته تحصیلی اکثر دوستان که فیزیک است، ما اگر بخواهیم به مرز دانش فیزیک برسیم و از آن عبور کنیم، شاید به ذهن برسد که امکان دارد صد سال دیگر زمان ببرد؛ آیا تا آن زمان فقط باید تحصیل کنیم یا این که می تواند همزمان باشد و نقطه شروع این آموزش کجاست؟

حجه الاسلام رجبی: باید همزمان باشد؛ چون همان طور که شما فرمودید، اگر ما بخواهیم صبر بکنیم که تحصیل علم اول صورت بگیرد و بعد برسیم به تولید علم و نهضت نرم افزاری، سالیان سال طول می کشد و آن وقت دیگران هم باید بیایند و همین زمان را طی بکنند و تحصیل علم بکنند؛ سپس وارد فکر بشوند و در واقع، خیلی پیش نمی رود؛ پس ما باید همزمان تحصیل کنیم و یک نگاه نقادانه داشته باشیم؛ آن هم نه یک نقد روبنایی؛ بلکه یک نقد زیربنایی؛ زیرا بعضی از متفکران و روشنفکران، امروزه از علوم انسانی موجود دفاع می کنند و می گویند که علوم انسانی، نیاز به نقد ندارد؛ علوم انسانی، خودش خودش را نقد می کند؛ اما ما می گوییم که نه، نقد، منظور ما نیست؛ آن چیزی که همزمان با تحصیل علم باید جلو برود، نقد زیربنایی است. اینها همه نقدهای روبنایی است. بر اساس آن چیزی که پذیرفته اند، ما آن معرفت شناسی را بگذاریم کنار و بعد آموخته های آنها را بگیریم؛ با این دید که نگاه بکنیم که در این صورت، تحصیل ما، عین تولید علم ما می شود. دین ما به ما یاد می دهد که به خودتان تکیه بکنید، خودباور باشید و امید داشته باشید و ناامیدی را گناه بزرگی می داند و تنبلی را نکوهش می کند و می گوید که نباید تنبل باشید؛ بلکه خودباور باشید و با وجود آن، ملاک های معرفت شناسی و زیرساخت ها را شروع بکنید و همزمان با تحصیل، نقد بکنید. یک جمله ای از مرحوم علامه جعفری رحمه الله علیه به خاطر دارم که فرمود: اگر شما می خواهید که وارد عرصه علوم انسانی بشوید؛ از همان ابتدا در دوران دانشجویی خودتان باید نقاد باشید و هر چیزی را به عنوان وحی منزل نپذیرید و این می شود همزمانی تحصیل با تحقیق یا تولید علم.

محمدی سوران: فکر می کنم تحصیل علم به عنوان پایه کار محسوب می شود؛ یعنی اگر تحصیلی نباشد؛ تولیدی هم نخواهد بود. من فکر می کنم که اگر ما به نقطه ای برسیم که بتوانیم علم را تولید بکنیم، به آن صورتی که قبلا وجود نداشته، تا حدودی به اهدافمان نزدیک شده ایم و اگر بخواهیم که فقط تحصیل کننده صرف باشیم، نیازها را که داریم و اهدافی را که می خواهیم، نمی توانیم به آنها برسیم.

میثم جلیلی: اگر به گذشته نگاهی بیندازیم، می بینیم که ما قبل از انقلاب، دانشجویانی داشتیم که ادعا داشتند که ما به دنبال علم هستیم؛ ولی این فقط حرف بود و در دانشگاه ها آن چیزی که به دنبالش بودند، این بود که جوان ها را به فساد بکشانند؛ اما بعد از انقلاب ما سعی کردیم خودمان را به طرف جلو بکشیم؛ حتی ما خجالت نمی کشیم که از علوم کشورهای غربی هم استفاده بکنیم و شاگرد آنها باشیم؛ اما این شاگردی نباید ادامه داشته باشد. ما شاگردی می کنیم؛ اما در شاگردی هم بهترین شاگردها هستیم؛ ولی این شاگردی نباید به همین صورت باشد. ما باید این مرز را بگذرانیم و از شاگردی به استادی برسیم و جزء بهترین استادها بشویم.

مسعودی: نیازی نیست ما خودمان این مسیر را طی کنیم؛ بلکه همین طور که حضرت امیرعلیه السلام فرمودند: بهتر است تو از تجارب دیگران استفاده کنی؛ تا بتوانی مسیرت را سریع تر طی کنی. استفاده از تجارب دیگران، می تواند یک راه میان بری باشد؛ پس ما می توانیم از میان برها استفاده کنیم؛ برای این که زودتر به تولید علم برسیم.

فرزاد حسینی: یک بحثی هست که نمی شود یک دفعه همه چیز را بریزی و زیرو رو کنی و همه چیز را به هم بریزی و همان طور که مقام معظم رهبری می فرماید، اگر نمی شود اگر نمی توانیم یک علومی داشته باشیم کاملا بومی خودمان، حداقل چیزهای خوب را بگیریم؛ نیاییم چیزهای بد را بگیریم. اگر ما بخواهیم چیزی داشته باشیم که جوامع را محتاج خودمان بکنیم و یک چیزی را در دست خودمان داشته باشیم که دست خالی نباشیم، بایستی روی مواردی کار بکنیم که کار نشده، به قضایایی که در علوم مطرح می شوند، از یک زاویه دیگر نگاه کنیم. به این عمل، نوآوری و خلاقیت و تولید علم گفته می شود که خودش یک جور تولید علم است که می تواند عزت جامعه را همراه داشته باشد.

پرسمان: به گفته حاج آقا، تولید علم می تواند با تحصیل علم همزمان و یکی باشد و ما با این دید نگاه کنیم؛ یعنی چیزی که قابل تحصیل است، خودش می تواند زمینه ای باشد برای تولید؛ اما نکته ای را که دوستان مطرح کردند که بحث مرزهای علم بود، حال این سؤال پیش می آید که این مرزها چیست؟ آیا مرزهایی است که الان برای خود ما وجود دارد یا نه مرزهایی که در جهان وجود دارد؟ در حال حاضر، در طی چند سالی که بحث تولید علم مطرح شده، یک سری کارهایی اتفاق افتاده و پیشرفت هایی در دانش هسته ای و ژنتیک حاصل شده است و ما ادعا می کنیم که تولید علم می کنیم؛ ولی واقعیت این است که چیزی از مرزهای جهانی جلوتر نرفتیم و از مرزهای خودمان جلوتر رفته ایم. آیا همین که از مرزهای خودمان جلوتر رفتیم، تولید علم کرده ایم و باید به همین بسنده کنیم و اصولاً هدفمان باید کجا باشد؟

محسن عاشوری: مرزهای هر شاخه علمی را که در نظر بگیریم، شاید ما از آنها بسیار عقب باشیم؛ اما یک سری مرزها وجود دارد که برای کشور ما مشخص شده است. ما با ساخت چیزی که پنجاه سال قبل کشورهای غربی به آن رسیده اند، هم می توانیم تولید علم کنیم؛ چون این یک چیزی است که خودمان ساخته ایم؛ بدون کمک آنها و این، تولید علم است و نیازی نیست که مرزهای آنها را بشکنیم؛ البته شکستن مرزهای آنها هم با راه ها و روش های مختلفی می تواند همراه باشد؛ مثلا در یک سری علم ها که آنها هیچ کاری نکرده اند، ما می توانیم خیلی راحت درباره آنها تحقیق کنیم و به آنها جهت بدهیم و از این نوع علم ها در کشور ما وجود دارد. اگر نگاهی به تاریخ بیندازیم، وقتی اوضاع جامعه خوب بود، مردم در آسایش و رفاه و امنیت بودند و خیلی رشد علمی شان بیشتر شد و وقتی که مردم آسایش نداشتند و حکومت، مغایر با فرهنگشان بود، افول علمی داشتند و عقب مانده شدند و مطمئنا انقلاب ما یک زمینه بسیار خوبی خواهد بود؛ برای این که ما این زمینه تسریع در تولید علم را داشته باشیم؛ تا بتوانیم پیشرفت خوبی داشته باشیم.

محسن عاشوری: اگر مرزها برای ما مشخص شده است و ما نمی توانیم به مرزهای آنها برسیم، یعنی این که دانش اساسی را به ما نمی دهند، ما می توانیم مرزهای خودمان را داشته باشیم که خود آن، تولید علم است.

مسعودی: از دو دیدگاه می توان نگاه کرد؛ یک وقت ما مرزهای داخلی را می شکنیم و یک زمان مرزهای خارجی را؛ اما کدامشان لازم است و کدامش کافی؟ این که ما مرزهای داخلی را بشکنیم، مثل بومی کردن یک علم، این خیلی خوب است؛ یعنی قدم بزرگی است در جهت کسب قدرت علمی؛ اما کافی نیست سرعت ما هم خوب است و می توانیم این سرعت را تقویت کنیم و با این قدم بزرگ، مرزهای خارجی را بشکنیم و آن جاست که ما می توانیم کسب قدرت کنیم و ما باید هدفمان این باشد و طوری مرزهای علمی را بشکنیم که دیگران زانوی تلمذ پیش ما بزنند و فرهنگ ما را بپذیرند. ما باید به آن جایی برسیم که زبان و فرهنگ غالبی داشته باشیم و این در صورتی ممکن است که علم ما، علم غالبی باشد و مرزهای آنها را بشکنیم؛ تا آنها نیازمند ما و نیازمند ترجمه کتاب ها و مطالب و علوم ما باشند؛ تا ما بتوانیم به آن هدفی که واقعا کسب قدرت و ثروت، برای تصمیم گیری و تعیین سرنوشت جهان باشد، برسیم.

حجه الاسلام رجبی: جمله تاریخی و بسیار مهمی وجود دارد که می فرماید: «لا ینتشر الهدی الا من حیث انتشر الضلال؛ هدایت، هیچ گاه انتشار پیدا نمی کند؛ مگر از همان جایی که گمراهی شروع شد». علت پیشرفت غربی ها در تولید علم چه بوده است؟ ما در یک دوره ای از تاریخ، تمدن فاخر و شکوهمندی داشتیم که مبتنی بر اندیشه دینی بوده است. فیزیک دانانی مانند ابن هیثم، دانشمندانی مانند ابن سینا و ابوریحان و دیگرانی داشتیم که زحمات زیادی کشیده اند و راه را باز کرده اند.

غربی ها نسبت به این میراث اسلامی چه کردند؟ اول آمدند دانش آموزی کردند و بعد مرزهای خودشان را در نوردیدند و از آن جایی که بودند، یک قدم آمدند جلوتر و بعد بر اساس همین پیشرفتشان، به فکر چیزهایی افتادند که مسلمانان به فکر آنها نیفتاده بودند و اصلا به آنها نمی اندیشیدند. غربی ها در همین زمان بود که همزمان با پیشرفت خودشان، سعی کردند با بحث استعمار و استثمار، ما را دچار ضعف بکنند و سعی کردند ما را از نظر فرهنگی، عقب نگه دارند و آن روحیه امید و خودباوری را در ما از بین ببرند و بگویند که شماها نمی توانید پیشرفت کنید؛ ولی در کنار آن، آنها از همان میراث ما استفاده کردند؛ اما روحیه خودباوری، امید، تلاش، مبارزه با تنبلی، جهادگری و… داشتند و به همین علت، پیشرفت کردند و به عرصه های دیگر وارد شدند و به فرمایش مقام معظم رهبری، از بدعت نترسیدند. بدعت و نوآوری در این جا، چیز خوبی است؛ همان چیزی است که ما در عرصه دینی، به آن اجتهاد می گوییم. پس ما هم همان راهی را که دیگران رفته اند، باید ادامه بدهیم و خودمان سعی کنیم به چیزهایی فکر کنیم که دیگران به آنها فکر نمی کنند.

پرسمان: یک مقدار از این بحث ها بگذریم و به بعد عملی مسئله برسیم؛ الان حدود ده سال است که این موضوع توسط رهبر انقلاب مطرح شده است؛ به دور از این بحث ها، آیا فضای دانشگاه های ما به این سمت رفته است؟ چقدر این مسئله بین دانشجویان و استادان و مسئولین دانشگاه ها نهادینه شده است و به طور کلی، در حال حاضر، وضعیت ما در زمینه تولید علم چگونه است؛ یعنی واقعا بعد از این ده سال، با همین مقداری که به جلو رفته ایم، خوب بوده است یا این که کافی نبوده است؟

محمدی: درست است ده سال است که این موضوع مطرح شده، ولی تا زمانی که این فرمایش رهبری را باور نکنیم و نتوانیم آن را تحلیل کنیم، اجرایی شدن آن به نظر من مشکل به نظر می رسد. به نظر من، تاکنون متاسفانه این موضوع اجرایی نشده است و حتما موانعی وجود دارد؛ مثلا یکی از اولویت های تولید علم در کشور ما، علوم انسانی است. وقتی نگرش مسئولین و مدیران رده بالا نسبت به علوم اسلامی، یک نگرش اسلامی نباشد، اتفاق خاصی نمی افتد. باید نگرش ها تصحیح بشود؛ چون نگرش صحیح، می تواند منجر به عمل شود. ما هر قدر نکته های درستی بگوییم، وقتی که یک مدیری این نظریه را قبول نکند و یا شرایط آن را فراهم نکند، امکان پذیر نیست و یک سری مقدماتی لازم دارد و به عبارتی، حوزه علوم انسانی، خیلی نیاز به نقد دارد؛ اما فضای دانشگاهی ما، خیلی آماده این کار نیست؛ مثلا این بحث کرسی های آزاد اندیشی که رهبر انقلاب مطرح کرد، شما ببینید که چه قدر پیشرفت کرده؟ وی بر این امر تاکید کرده، ولی چرا این اتفاق نمی افتد یا چرا شرایط را این قدر سخت می کنند؟ من نمی دانم چه منافعی وجود دارد و چه ترسی وجود دارد!

پرسمان: شما فضا را آن طور که باید باشد، نمی بینید و مشکل را از مدیریت می بینید؟

محمدی: مشکل، نگرش های محدود است؛ زیرا دانشجو سؤال دارد و دنبال جوابی برای سؤال خودش است. در بعضی دانشگاه ها هم استادان خیلی قوی وجود ندارد؛ یعنی کسی که سؤالی دارد، سؤالش را توجیه می کنند و در هر صورت، او را قانع نمی کنند و حتی پرسش و پاسخ های ساده دانشجویی بین مدیران دانشگاه، خیلی کم است. به نظر من، مسئولان یک دانشگاه، باید با دانشجویان نشستی داشته باشند و دانشجویان هم سؤالات خود را از آنان بپرسند. وقتی این اتفاق کوچک، کم می افتد، دیگر سخت می شود فضای آزاد اندیشی را ایجاد کرد. اخیرا بنده شنیده ام که کمیته ای در وزارت علوم تشکیل شده است و کارهایی انجام می دهد؛ حال چه زمانی عملی شوند، بنده بی خبرم؛ ولی اگر این فضای آزاد اندیشی اتفاق بیفتد، فضای بسیار بازتری ایجاد می شود.

اما این که ما چه قدر پیشرفت کرده ایم، به نظر من، ما در این قسمت، پیشرفت نکرده ایم؛ زیرا هنوز حرف رهبری جا نیفتاده است و بسیاری هنوز شبهه دارند که آیا تولید علم ممکن است یا خیر و این هنوز خیلی کار دارد تا به جایی برسد.

مصطفی مسعودی: به نظر می رسد که فضای دانشگاه، بسیار در این امر مؤثر است. دانشگاهی که از لحاظ علمی یک مقدار مهجور تر و محروم تر است، قطعا در این زمینه هم پیشرفت زیادی نخواهد داشت؛ اما دانشگاه هایی که هم فضای سیاسی دارند و هم فضای علمی، بهتر به این فرمایش رهبری بها داده اند، اما این که الان فضای دانشگاه ها چگونه است، در کل به نظر می رسد که هنوز آن ضرورت، احساس نشده است تا حرکتی متناسب با آن فرمایش رهبری انجام بشود. مرحوم آقای صفایی حائری می گوید: آن جا که ضرورت احساس می شود، باید حرکت کرد؛ چون ضرورت جنبش نرم افزاری یا تولید علم در دانشگاه های ما، هنوز به آن حد نرسیده است؛ تا ما درک کنیم که نیازمند تولید علم هستیم؛ یعنی نه دانشجو به آن بها داده است و نه استاد، دانشجو را به این سمت حرکت داده است و به همین دلیل، به نظر می رسد که دانه، تازه کاشته شده است و تا به ثمر برسد، مدتی طول می کشد. متاسفانه چون ما خودمان هم عافیت طلب هستیم و بهایی به این موضوعات نمی دهیم، به دیرتر محصول دادن این دانه، کمک می کنیم.

فرزاد حسینی: همان طور که در حال حاضر مشهود است، ما در علوم طبیعی و فنی توانست

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.