پاورپوینت کامل تعطیلات در دانشگاه نخبه پروری ۱۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تعطیلات در دانشگاه نخبه پروری ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تعطیلات در دانشگاه نخبه پروری ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تعطیلات در دانشگاه نخبه پروری ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

استاد توپچی، نگاهی به بقیه کرد و گفت: خب، دانشجو فرید شور آبادی به شماره دانشجویی ۱۳۹۴۱۳و زیر لب گفت: چقدر هم این عدد نحس در شماره دانشجویی ات تکرار شده، بعد ادامه داد: شما به علت تأخیر در تحویل پایان نامه، مشمول ماده ۹۰ اساس نامه دانشگاه نخبه پروری شده اید و باید جریمه بپردازید؛ آن هم از نوع نقدی اش. جهت اطلاع عرض می کنم که معامله پایاپای در راستای خودکفایی دانشگاه، از امسال ممنوع شده است. آیا جرمتان را قبول دارید؟ فرید نگاهی به استادها کرد. همه پوزخندزنان نگاهش می کردند. فهمید اگر دیر بجنبه، کلاهش پس معرکه است؛ برای همین، مثل فره فره از جا بلند شد و گفت: با اجازه از استادان فرهیخته، نه، اصلاً این جرم را قبول ندارم. پایان نامه من، حی و حاضر و آماده است و چند ماهه که آن را به ایمیل استاد راهنما فرستادم؛ اما وقتی دیدم بعد از یک ماه خبری نشد، هِی تماس گرفتم؛ اما خانم اپراتور گوشی استاد می گفت: مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد و بعد تصمیم گرفتم اس ام اس بدهم؛ آن هم روزی ده تا؛ اما فایده نداشت و استاد جواب نمی داد. بعد دست به دامن وایبر و واتساپ شدم؛ اما مثل این که آنها به تعطیلات رفته بودند و هیچ کدام خط نمی دادند. برای همین در حضور شما استادان محترم، می خواهم بپرسم: استاد! کجا بودید که جواب مرا نمی دادید؟

استاد در حالی که سرش را که چند تار مو بیشتر نداشت، می خاراند، گفت: با عرض شرمند گی، برای تعطیلات و تحقیقات علمی به خارج رفته بودم و برای همین، گوشی ام را بی صدا کرده بودم؛ تا صدایش، تحقیقات میدانی ام را خراب نکند و بعد انگشت اشاره اش را به سمت فرید گرفت و گفت: اما این چیزی از مسئولیت تو کم نمی کند. تو باید در هر صورت، پایان نامه را به من می رساندی!

فرید گفت: بله، استاد! متوجه هستم و برای همین بلیط الاغ مش کوروش را پیش خرید کرده بودم که شخصا بیایم و پایان نامه را تحویل بدهم؛ اما فِری کلاغه گفت که در دانشگاه را تخته کردند و همه رفتند صفا سیتی. تقصیر من چیه که همه توی این تابستان دست به یکی کرده بودند تا پایان نامه من به دست شما نرسد.

نماینده استادان از جا بلند شد؛ چند سرفه کرد و بعد گفت: پسر جان! اینها همه اش بهانه است. مگه نشنیدی که این دوره را عصر دهکده جهانی می گویند. چرا راه های دیگر را امتحان نکردی؟ الان که شهری در کار نیست؛ تا دوری راه را بهانه ک