پاورپوینت کامل امام به مردم ایران «ما می¬توانیم» را یاد داد ۲۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام به مردم ایران «ما می¬توانیم» را یاد داد ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام به مردم ایران «ما می¬توانیم» را یاد داد ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام به مردم ایران «ما می¬توانیم» را یاد داد ۲۷ اسلاید در PowerPoint :
من یک دهه شصتی هستم و هیچ وقت امام را ندیدم. یک روز صبح که با صدای گریه مادرم از خواب بیدار شدم، پرسیدم چه شده؟ گفت: امام از دنیا رفت. من کوچکتر از آن بودم که بدانم امام کیست؛ اما فهمیدم که امام، مرد بزرگی بود که مادرم اینگونه به خاطرش میگریست.
چند ماه بعد که برای اولین بار به مدرسه رفتم، مدیر مدرسه گفت: امسال اولین سال تحصیلیای است که امام در میان ما نیست و ادامه داد: «اما مسیری که امام برای ما ترسیم کرد، همیشه چراغ راهمان خواهد بود و هویتی که او به ما بخشید، افتخار ابدی ما خواهد بود» و من بچهتر از آن بودم که معنی این حرفها را بفهمم.
***
معروف است که بهترین دلیل برای اثبات امکان وقوع یک شیء، تحقق آن در عالم خارج است و پیشرفت های مختلف جمهوری اسلامی برای اثبات این که امام خمینی به مردم ما «ما میتوانیم» را آموخت، کافی است. این به معنای تایید کامل وضعیت موجود و انکار مشکلات نیست؛ بلکه هر جا مشکلی وجود دارد، ریشه آن را باید در عدم اعتقاد و اهتمام مسئولان و مدیران میانی کشور در اعتماد به قدرت بی پایان مردم جست وجو کرد.
امام با درک قدرت کلمه توحید و توحید کلمه، این معنی را به خوبی فهمیده بود که در سلوک مؤمنانه، هر کس که رفعت میجوید، باید بداند که رفعت، از آن خدا، پیامبر خدا و مؤمنان به پیامبر صلی الله علیه وآله؛ است. حتی در جنگ و جهاد که همه قواعد دنیا بر محاسبه عوامل مادی استوار است. او باور داشت که «چه بسیار لشکریانی اندک که به اذن خدا بر لشکریانی بزرگ غلبه یافتند»۱ و بر همین اساس، چه در مبارزه با طاغوت و چه در جنگ با دشمن متجاوز، بی هیچ تظاهری، جوانان را به مبارزه فرا میخواند. او حتی زمانی که برخی از یاران وی نیز در این مسیر تردید میکردند، ذره ای در باور خود به قدرت مردم تردید نکرد. او البته قبل از آن که «ما می توانیم» را به مردم یاد دهد، آن را در وجود خود بارور کرده بود و همین باعث شده بود که در همان ابتدای قیام – که خودش در توصیف تنهایی اش در آن شرایط گفته بود: «یاران من هماکنون در گهوارهاند»- بیپروا، شاه را تهدید میکرد که «به مردم ایران خواهم گفت تو را از ایران بیرون کنند».
باور و اعتقاد صادقانه امام به مردم نیز منتقل شد. او که یک رهبر دینی بود، به جوانان اطمینان می داد که اگر توکّل به خدا و اعتماد به نفس داشته باشند و نتوانستن را از ذهن خود بیرون بریزند، در مدتی کوتاه راه های سعادت، ترقی و پیشرفت در زمینه های مختلف علمی و فناوری به رویشان گشوده می شود و این، همان وعده خداست که «هر کس که تقوای خدا پیشه کند، خداوند راه های گشایشی برای او میگشاید و از راه هایی که تصور هم نمی کند، او را روزی خواهد داد و هر کس به خدا توکل کند، پس خدا او را کافی است».۲ امام نیز خطاب به صنعتگران و مبتکران می فرمود: «دو جهت را در نظر بگیرید؛ یکی اعتماد به خدای تبارک و تعالی که وقتی برای او بخواهید کار بکنید، به شما کمک می کند؛ راه را برای شما باز می کند و در هر رشته که هستید، راه های هدایت را به شما الهام می کند و یکی اتکال به نفس، اعتماد به خودتان. شما خودتان جوان هایی هستید که می توانید همه کارها را انجام بدهید. مخترعین ما می توانند در سطح بالا اختراع بکنند. مبتکرین ما می توانند در سطح بالا ابتکار کنند؛ به شرط این که اعتماد به نفس خودشان داشته باشند و معتقد بشوند به این که می توانیم».
امام میگفت: «در رژیم سابق، نمی توانیم را در بین همه قشرها شایع کردند». این سخن امام منطبق با واقعیات جامعه آن روز است. یک روز رزمآرا در مجلس و در مخالفت با ملی شدن صنعت نفت گفت: «ایرانی ها لیاقت و توانایی ساختن لولهنگ را هم ندارند؛ تا چه رسد به این که بخواهند صنایع پیچیده نفت را اداره کنند». و یک روز نیز صدیق اعلم، رئیس تعلیمات عالیه در دوره رضاخان در مخالفت با تأسیس دانشگاه به دکتر حسابی گفت: «تربیت دکتر و مهندس, کار اروپایی ها و آمریکایی هاست؛ نه کار ما. ما هفتاد سال دیگر هم نمی توانیم دانشگاه تأسیس کنیم. هفتاد سال دیگر هم دانشگاه ساختن برای ایران، زود است». امام فهمیده بود که این نگاه،
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 