پاورپوینت کامل رفتن، رسیدن است- ۴۰ نکته اخلاقی از رهنمودهای سید انقلاب برای میهمانان ضیافت اندیشه و ایمان ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رفتن، رسیدن است- ۴۰ نکته اخلاقی از رهنمودهای سید انقلاب برای میهمانان ضیافت اندیشه و ایمان ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رفتن، رسیدن است- ۴۰ نکته اخلاقی از رهنمودهای سید انقلاب برای میهمانان ضیافت اندیشه و ایمان ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رفتن، رسیدن است- ۴۰ نکته اخلاقی از رهنمودهای سید انقلاب برای میهمانان ضیافت اندیشه و ایمان ۱۰۹ اسلاید در PowerPoint :
۴۰ نکته اخلاقی از رهنمودهای سید انقلاب برای میهمانان ضیافت اندیشه و ایمان
۱. گام اول
اولین و مهم ترین قدم خودسازی، این است که انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادی نگاه کند؛ عیوب خود را با روشنی و دقت ببیند و سعی در برطرف کردن آنها داشته باشد. این از عهده خود ما برمی آید و این، تکلیفی بر دوش ماست.۱
۲. بین خود و خدا
یکی از ویژگی ها که بسیار مهم است، تا برای خودسازی به آن توجه کنیم و شاید جنبه تقدمی هم داشته باشد، «اخلاص» است. اخلاص، عبارت است از کار را خالص انجام دادن و این که کاری را مغشوش انجام ندهیم… خالص بودن عبادت و خالص بودن عمل، این است که برای خدا باشد. در بین مردم، متأسفانه خیلی رایج است که کارهای خوب خودشان را بر زبان بیاورند و بگویند. کأنّه توجه ندارند که نباید کار نیک را به زبان آورد و گفت که ما می خواهیم این کار را بکنیم یا ما این کارها را می کنیم؛ البته برخی جاها استثناست. در جاهایی، بعضی از کارها باید در علن انجام گیرد. در روایات در باب صدقه آمده است که «صدقه سِرّ»، این ثواب را دارد و «صدقه علانیه»، این ثواب را یا مثلاً عبادات گروهی، جلوی چشم مردم انجام می گیرد و باید انجام گیرد و این از شعائر الهی است؛ اما بسیاری از عبادات یا اغلب عبادات، آن روابطی که بین خود انسان و خداست -ذکر، توجه، دعا، نافله، شب زنده داری، سحرخیزی، احسان و کارهای نیک- باید بین خود انسان و خدا بماند.۲
۳. طبیب خود باشیم
طبیب خودتان باشید. بهترین کسی که می تواند بیماری ما را تشخیص دهد، خودمان هستیم؛ بیاورید روی کاغذ. بنویسید «حسد». بنویسید «بخل». بنویسید «بدخواهی برای دیگران؛ وقتی کسی به خیری می رسد، ما ناراحت می شویم.» بنویسید «تنبلی در کار». بنویسد «روح بدبینی به نیکان و صالحان». بنویسید «بی اعتنایی به وظایف». بنویسید «علاقه به خود؛ شدیداً به خودمان علاقه داریم». ماه رمضان، فرصتی است که یکی یکی این بیماری ها را تا آن جایی که بشود، برطرف کنیم.۳
۴. پولادین خواهید شد اگر…
در درجه اول، جوان دانشجو و دانش آموز، باید خودسازی کند. خودتان را با تربیت دینی بسازید. امور تربیتی، خوب است. معلم تربیتی، خوب است. گوینده تربیتی، خوب است؛ اما آن کسی که از درون خود، موعظه کننده و تربیت کننده ای نداشته باشد – واعظٌ مِنْ نَفْسِهِ – این تربیت ها به کارش نمی آید. خودتان را بسازید؛ با نفس مبارزه کنید؛ اجرای حکم الهی را در محدوده شخص خودتان بزرگ بشمارید و به نماز، به توجه به خدا، به دعا و به توکل، اهمیت بدهید. این، شما را پولادین خواهد کرد.۴
۵. خاک ریزهاتان را محکم کنید
مراقب باشید. مواظب باشید و خاک ریزهایتان را محکم کنید؛ تا دشمن نتواند در سنگرهای شما نفوذ کند. با این روحیه ایمانی و استوار است که می توانید شاخ استعمار را بشکنید و اسلحه را از دستش بگیرید؛ تا ملتتان بتواند نفسی بکشد؛ تا بتوانید کشور را بسازید؛ تا بتوانید سطح زندگی را بالا ببرید؛ تا بتوانید مشکلات و گره هایی را که میراث سال های دوران استعمار و سلطه اجانب است، از بین ببرید.۵
۶. شکستن آن بت
ما باید سعی کنیم که روح بندگی را در خودمان زنده نماییم. بندگی، یعنی تسلیم در مقابل خدا؛ یعنی شکستن آن بتی که در درون ماست. آن بت درونی ما -یعنی من- در خیلی جاها خودش را نشان می دهد. وقتی که منفعتت به خطر بیفتد، کسی حرفت را قبول نکند، چیزی مطابق میل تو -ولو خلاف شرع- ظاهر بشود، یا سر دو راهی قرار بگیری، -یک طرف منافع شخصی، یک طرف وظیفه و تکلیف- در چنین تنگناها و بزن گاه هایی، آن منِِ درونی انسان، سر بلند می کند و خودش را نشان می دهد.
اگر ما بتوانیم این من درونی، این هوای نفس، این فرعون باطنی، این شیطانی را که در درون ماست، مهار کنیم، یا اقلاً قدری مهار کنیم، همه امور، اصلاح خواهد شد. قبل از هر چیز، خود ما آدم خواهیم شد و به فلاح خواهیم رسید. ماه رمضان، مقدمه این است. روزه، نماز باتوجه، انفاقات، حتّی جهاد فی سبیل اللَّه، برای رسیدن به چنین دنیایی است که مردم، بنده خدا باشند.۶
۷. حتی بند کفش
چیزی را که خدا می دهد، قبلاً باید از خدا بخواهیم. چرا بخواهیم؟ یکی از عللِ این که گفته اند حاجات کوچک را هم از خدا بخواهید، این است که به حوائج و عجز و حقارت و تهی دستی خودمان، توجّه پیدا کنیم؛ تا ببینیم که چقدر تهی دستیم. اگر خدای متعال کمک نکند، امکان ندهد، نیرو ندهد، فکر ندهد، ابتکار ندهد و وسایل را جور نیاورد، همان بندِ کفش هم به دست ما نخواهد رسید. اگر شما به قصد خریدنِ بند کفش از خانه بیرون آمدید، در راه جیبتان را زدند یا پولتان گم شد و یا مغازه مورد نظر بسته بود و یا در بین راه، حادثه مهمّی پیش آمد که مجبور شدید برگردید، بند کفش، گیرتان نیامده است. بنابراین، هر چیز را از خدا بخواهید؛ حتّی بند کفش را؛ حتّی کوچک ترین اشیا را و حتّی قوت روزانه خود را. بگذارید این منِ دروغینِ عظمت یافته در سینه ما -که می گوییم «من» و خیال می کنیم مجمع نیروها ما هستیم- بشکند. این «من»، انسان ها را بی چاره می کند.۷
۸. موانع درونی
راه برای ما روشن است، موانع راه هم برای ملت ایران روشن است. باید این موانع را بردارید؛ هم موانع درونی و هم موانع بیرونی را. موانع درونی را باید با تضرع به درگاه پروردگار، با دعا، با توجه، با تربیت و تهذیب نفس، با تقویت اخلاق، با عبادت و با توسل، از پیش پا بردارید. اگر دل ما سالم نباشد، نمی توانیم دنیای سالمی درست کنیم. اگر در درون خودمان معیوب باشیم، نمی توانیم عیب جامعه و جهان را برطرف کنیم. ملت ایران، بار سنگینی بردوش دارد و باید آن را به منزل برساند؛ باید دنیایی بسازد که هم برای خودش شیرین باشد و هم برای جوامع دیگر. شما می توانید چنین کاری بکنید؛ اما شرطش این است که هر یک از ما، درصدد تهذیب نفس خودمان باشیم. نماز با توجه، انس با قرآن، دعا و توسل، تضرّع، روزه ماه رمضان و عبادات نیمه شب، مخصوصاً برای جوانان که تأثیرپذیری شان زیاد است، می تواند مهذِّب نفس باشد.۸
۹. یک ساعت برای خودتان
دعا کنید. نافله بخوانید. توجه پیدا کنید. متذکر باشید. در شبانه روز، یک ساعت را برای خودتان و خدای خودتان قرار بدهید. از کارها و اشتغالات گوناگون، خودتان را بیرون بکشید. با خدا و با اولیای خدا و با ولی عصر – عجل الله تعالی فرجه – ارواحنافداه، مأنوس بشوید. با قرآن، مأنوس باشید و در آن تدبر بکنید.۹
۱۰. مسجد پایگاه
با امام جماعت مسجد، با عبادت کنندگان مسجد و با مؤمنینی که در مسجدند، برادرانه، صمیمی باشید و آن را حفظ و بیشتر کنید. اول وقت، نماز را به جماعت، پشت سر پیش نماز هر مسجدی که در آن هستید، بخوانید. در مراسم دینی مسجد و تبلیغات آن شرکت کنید. در مراسم دعا و قرآن و مراسم مذهبی، شرکت کنید… برای مسجد، جاذبه درست کنید.۱۰
۱۱. مثل آینه
من بارها گفته ام، باز هم می گویم؛ ما تلاوت برجسته قرآن را در این کشور دنبال می کنیم؛ برای این که اُنس با قرآن و تلاوت قرآن در بین مردم، عمومیت پیدا کند. عزیزان من! باید با قرآن اُنس پیدا کنید. زبان ما، زبان قرآن نیست. می توانیم به ترجمه قرآن مراجعه کنیم؛ اما عمق یابی مضامین قرآنی، فقط با مراجعه به ترجمه نمی شود؛ کما این که با خواندن متن قرآن هم برای کسانی که می فهمند، همیشه به دست نمی آید؛ با تدبّر به دست می آید؛ با عمق یابی به دست می آید. با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛ پاکیزه، براق و بی زنگار؛ تا قرآن در دل ما منعکس شود. قرآن باید در جان ما انعکاس پیدا کند.۱۱
۱۲. هر روز و هر روز
قرآن خواندن هر روز را فراموش نکنید. هر روز، حتماً قرآن بخوانید؛ هر مقداری می توانید. آنهایی که ترجمه قرآن را می فهمند، با تدبّر به ترجمه نگاه کنند. آنهایی که ترجمه قرآن را نمی فهمند، یک قرآن مترجم خوب -که الحمدلله زیاد هم داریم- کنار دستشان بگذارند و به ترجمه آن نگاه کنند. ممکن است ده دقیقه صرف وقت کنید و یک صفحه یا دو صفحه بخوانید، اما هر روز بخوانید؛ این را یک سیره قطعی برای خودتان قرار دهید؛ علامت بگذارید؛ فردا از دنباله اش بخوانید.۱۲
۱۳. بگذارید در ذهنتان حک شود
تلاوت قرآن، یک فضیلت بزرگ و یک ثواب است؛ اما این تلاوت وسیله ای برای رسیدن به معرفت است. این قرآن، یک اقیانوس عظیم است؛ هر چه بیشتر جلو بروید، تشنه تر می شوید و علاقه مندتر می شوید و دل شما روشن تر می شود. در قرآن باید تدبّر کرد. من باز هم از شما جوانان خواهش می کنم که با معانی قرآن انس پیدا کنید و ترجمه قرآن را بفهمید. من بارها این را از جوانان خواسته ام و بسیاری هم اقدام کرده اند. قرآن را که هر روز تلاوت می کنید، هرچه تلاوت کردید، ترجمه آن را هم نگاه کنید. بگذارید این مفاهیم در ذهن جوان شما حک شود؛ در آن صورت، فرصت تدبّر پیدا خواهید کرد.۱۳
۱۴. هنوز فاصله داریم
قرآن، کتاب نور، کتاب معرفت، کتاب نجات، کتاب سلامت، کتاب رشد و تعالی و کتاب قرب به خداست. ما این خصوصیات را چه وقت از قرآن به دست می آوریم برادران عزیز؟ همین که قرآن را در جیبمان بگذاریم، کافی است؟ این که در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم، کافی است؟ این که ما در جلسه تلاوت قرآن شرکت کنیم، کافی است؟ این که حتی قرآن را با صدای خوش تلاوت کنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذّت ببریم، کافی است؟ نه، چیز دیگری لازم دارد. آن چیست؟ آن، تدبّر در قرآن است. باید در قرآن تدبّر کرد. خودِ قرآن در موارد متعدد از ما می خواهد که تدبّر کنیم. عزیزان من! اگر ما یاد گرفتیم که با قرآن به صورت تدبّر اُنس پیدا کنیم، همه خصوصیاتی که گفتیم، حاصل خواهد شد. ما هنوز خیلی فاصله داریم؛ پس باید پیش برویم.۱۴
۱۵. حضور قرآن در ذهن
شما جوانان و نوجوانانی که قرآن را فرامی گیرید، این را بدانید که یک ذخیره مادام العمر برای اندیشیدن و فکر کردن را برای خودتان فراهم می کنید. این، چیز بسیار باارزشی است. ممکن است در سنین جوانی، معانی و معارف عمیقی را از آیات قرآن استنباط نکنید و نتوانید درست بفهمید -فقط چیزهای سطحی و اندکی از معارف را بفهمید- اما به موازات بالا رفتنِ سطح معلومات و پیش رفت علمی، از آیات قرآن که در حافظه و ذهن شما قرار دارد، بیشتر استفاده می کنید. حضور قرآن در ذهن انسان، نعمت بسیار بزرگی است.
فرق است بین کسی که برای مطلبی، بارها آیات قرآن و فهرست های قرآنی را جست وجو می کند تا ببیند در این باره آیه ای وجود دارد یا نه، با آن کسی که آیات قرآن در ذهن و دل و جلوِ چشم اوست و نگاه می کند و آن چه را که در هر بخشی از معارف اسلامی به آن نیاز دارد، از قرآن استنباط و استخراج می کند و روی آن، فکر و تأمّل می کند و از آن استفاده می برد. اُنس با قرآن در دوران کودکی و نوجوانی، تا دوران جوانی، یک نعمت بسیار بزرگ است.۱۵
۱۶. بدترین درد
برادران! غفلت نکنیم. بزرگ ترین عذاب خدا بر یک ملت، این است که آن ملت غافل بشوند. بدترین درد برای یک جامعه، غفلت آن جامعه است. از خدا غافل نشویم. در دل و جان ما و در یکایک تصمیم گیری ها و حرکات ما، کار اداری، کار سیاسی، کار نظامی، کار مدیریت، وقت پول خرج کردن، وقت اعتبار تخصیص دادن، وقت قانون گذراندن، وقت قضاوت کردن، در تمام مراحل، باید خدا به یاد ما باشد. ما باید برای خدا کار کنیم. این طوری این جامعه پیش خواهد رفت.۱۶
۱۷. پایان جوشش انقلابی
وقتی نماز جماعت می خوانید، نماز شما باید همراه با توجه به پروردگار و خشوع در مقابل او باشد. وقتی اعتکاف می کنید، وقتی روزه می گیرید، وقتی اجتماعات مذهبی تشکیل می دهید، باید همراه با توجه به خدای متعال و همراه با اخلاص باشد. کلید موفقیت، این هاست. اگر این نباشد، همان چیزی بر سر انسان خواهد آمد که دیدید بر سر عده ای آمد. عده ای در اول انقلاب، خیلی تند و داغ و پُرشور بودند؛ اما متأسفانه فکر دینی آنها عمق نداشت؛ با اولین باد سردی که از طرف تبلیغات دشمنان آمد، برگ و بار انقلابیشان ریخت و جوشش انقلابیشان تمام شد. بعضی ها صدوهشتاد درجه این طرف غلتیدند… این به خاطرِ نداشتن عمق است. به این دلیل است که ریشه اعتقادی و فکری وجود ندارد.۱۷
۱۸. همه می توانند
همه مردم و بالخصوص جوانان عزیز، این ارتباطی را که به برکت این روزهای مبارک و شب های نورانی با خدای متعال پیدا کرده اند، نگذارند قطع شود. این رابطه با خدا را حفظ کنید. وسیله حفظ این رابطه هم در اختیار همه هست. اگر همین نماز پنج گانه، با توجه، با حضور قلب و با این توجه که در مقابل خدا ایستاده ایم، خوانده شود، بهترین رابطه است و روزبه روز، دل شما را نورانی تر خواهد کرد. آن جوان هایی که شب های قدر در مساجد، حسینیه ها و حرم های مطهر گرد هم آمدند، گریه کردند، دعا خواندند، قرآن سر گرفتند، احیا گرفتند و دل هایشان را با نور محبت الهی نورانی کردند، این رابطه را حفظ کنند که از آن بهره مند خواهند شد. إن شاءاللَّه در طول زمان، در سال های دیگر، روزبه روز، این رابطه بیشتر خواهد شد. انسان از این راه هست که به کمال مطلوب و غایت خلقت خود، دست خواهد یافت. موفقیت در همه میدان های زندگی هم به همین وابسته است.۱۸
۱۹. بالاترین خطر
اگر بخواهیم استغفار- این نعمت الهی- را به دست بیاوریم، دو خصلت را باید از خودمان دور کنیم؛ یکی غفلت و دیگری غرور. غفلت، یعنی انسان به کلّی متوجّه و متنبّه نباشد که گناهی از او سر می زند؛ مثل بعضی از مردم… بعضی از این افراد غافل، اصلاً به ثواب و عِقاب عقیده ای ندارند. بعضی به ثواب و عقاب هم عقیده دارند، اما غرق در غفلتند و اصلاً ملتفت نیستند که چه کار می کنند. اگر این را در زندگی روزمرّه خودمان قدری ریز کنیم، خواهیم دید که بعضی از حالات زندگی ما شبیه حالات غافلان است. غفلت، دشمنی بسیار عجیب و خطر بزرگی است. شاید واقعاً برای انسان، هیچ خطری بالاتر و هیچ دشمنی بزرگ تر از غفلت نباشد… در اصطلاحات قرآنی، آن چیزی که نقطه مقابل این غفلت است، تقواست. تقوا، یعنی به هوش بودن و دائم مراقب خود بودن.۱۹
۲۰. بازگشت به خدا
لازم نیست که اگر انسان می خواهد احساس گناه کند، حتماً بایستی سال های متمادی غرق در گناه شده باشد؛ نخیر، یک گناه هم یک گناه است. نباید گناه را کوچک دانست. در روایات باب «استحقار الذّنوب» داریم که حقیر شمردن گناهان را مذمّت کرده اند. علت این که خدای متعال می فرماید «می آمرزیم»، این است که بازگشت به خدا، خیلی مهم است؛ نه این که گناه، کم و کوچک است. گناه، عمل بسیار خطرناکی است؛ منتها بازگشت و توجّه به خدا و ذکر او، این قدر اهمیت دارد که اگر کسی این را صادقانه و درست و حقیقی انجام دهد، آن وقت آن بیماری صعب العلاج از بین می رود.۲۰
۲۱. از خدا بخواهید.
همه جور حاجت را می شود از خدا خواست و باید خواست؛ حتّی حاجت های کوچک؛ اما این درخواست خود را به این حاجات کوچک منحصر نکنید؛ حاجات بزرگ تری هست؛ آنها را از یاد نبرید. بزرگ ترین آنها «مغفرت الهی» است. از خدا بخواهید که آثار به جامانده از تخلف و گناه را از دل و جان ما برطرف بفرماید. از خدا بخواهید که راه توبه را برای شما هموار کند. حاجت بزرگ دیگر، «محبت الهی» است. مقام حُبّ الهی را از خدای متعال طلب کنید. حاجت بزرگ دیگر، «اصلاح امور امت اسلامی» است. از خدا بخواهید خدای متعال، امور همه مسلمان ها – نه فقط ملت ایران را – و همه کشورهای اسلامی را اصلاح کند؛ بلکه از خدای متعال، هدایت بشریت را به راه راست بخواهید. این دعاها اقبال استجابت زیادی دارد و همین دعاها اثر می کند؛ راه ها را باز می کند؛ وسایل را آسان می کند و ما را در رسیدن به این مطلوب های بزرگ، کمک می کند.۲۱
۲۲. برکت های چندسویه
دعا، انسان را به خدا نزدیک می کند؛ معارف را در دل انسان، ماندگار و مؤثّر می کند؛ ایمان را قوی می کند؛ علاوه بر این که مضمون دعا -که خواستن از خداست- إن شاءاللَّه مستجاب می شود و خواسته ی انسان، برآورده می گردد؛ یعنی دعا از چند سو دارای برکات بزرگ است؛ لذاست که در قرآن کریم، بارها در باب دعا و دعایی که بندگان صالح خدا کرده اند، سخن گفته شده است. همه اینها برای آن است که به ما درس داده شود.۲۲
۲۳. اگر اهل دعا باشیم
زمان را قدر بدانید. حاجات بزرگ را، حاجات امّت اسلامی را، حاجات کشور اسلامی را، حاجات ملت خودتان را، حاجات شخصی خودتان را مورد توجّه قرار دهید و آنها را متضرّعانه و مجدّانه، از خدای متعال بخواهید و هرکس تعهّد کند این دعایی که می کند [و] هر آن چه که از عمل کرد او احتیاج دارد، پای آن بایستد و بگوید من حاضرم در راه خدا تلاش کنم… فرصت دعا را مغتنم بشمارید. خدای متعال این دعاها را مستجاب خواهد کرد و خواسته ها برآورده خواهد شد. جامعه ما اگر جامعه تقوا و دعا و
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 