پاورپوینت کامل رمزگشایی از هنر هفتم ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رمزگشایی از هنر هفتم ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رمزگشایی از هنر هفتم ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رمزگشایی از هنر هفتم ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۹

کارگردان: میرزا ابراهیم خان عکاسباشی;

فیلمبردار: میرزا ابراهیم خان عکاسباشی;

تهیه کننده: میرزا ابراهیم خان عکاسباشی;

تولید کننده: دربار مظفرالدین شاه;

بازیگران: مظفرالدین شاه، مردم شهر استاند در بلژیک .

فشرده داستان: مستندی که سفر مظفرالدین شاه را به بلژیک گزارش کرده است، اولین فیلم ساخته شده به وسیله یک ایرانی
است .

امروز عید گل است و ما را دعوت به تماشا نمودند . رفتیم به تماشا . جناب اشرف صدراعظم و وزیر دربار هم در رکاب بودند .
بسیار عید با تماشایی بود . تمام کالسکه ها را با گل مزین کرده و توی کالسکه ها و چرخ ها را پر از گل نموده بودند که کالسکه ها پیدا
نبود . و خانم ها سوار کالسکه ها شده با دسته های گل در جلوی ما عبور می کردند و عکاسباشی هم مشغول عکس سینموفتوگراف
اندازی بود . . . . این است داستانی که در تاریخ سینمای ایران از اولین فیلم سینمای ایران ثبت شده است . آن روز که این فیلم گرفته
شده، سه شنبه بیست و سوم مرداد ۱۲۷۹ بود .

سینمای ایران، امسال صد و سه ساله شده است . رسم است که عمر طولانی سینما را با اولین فیلم آن گرامی می دارند . کسانی که
این اولین فیلم را دیده اند، ظاهرا چیز زیادی به یادی نخواهند داشت ; جز اینکه مظفرالدین شاه بیمارگون اما مشعوف بود و با
سبیل های آویخته در میان زنان بی حجاب اشرافی بلژیکی و کالسکه پرگل چشم به دوربین دوخته و با ساده لوحی کودکانه و تهی از
هر ابهت شاهانه می خندید . این سر و ریخت تاحدی فقیرانه، حتی در دیگر فیلم های ابراهیم خان عکاسباشی نیز دیدنی است .

فیلم دیگری، او را قدم زنان در حیاط کاخ قجری اش نشان می دهد که با حرکاتی چاپلینی که مربوط به تعداد فریم های گرفته شده
در ثانیه است، می آید و بروی صندلی لهستانی می نشیند و عده ای اصحاب یمین و یسارش را تشکیل می دهند و ظرف میوه بر
روی میز گرد چوبی پیش روی اوست . به یاد سخن مرحوم حاتمی افتادم . او می گفت: حتی لباس ناصرالدین شاه، که می کوشد آن
همه واقعی نما باشد، اساسا یک گزینش مصنوع و آفریده شده است . زیرا این لباس خوش دوخت که با قواره شاهانه ناصری در فیلم
جور است، ربطی به آن لباس بددوخت در تن شاهی ندارد که هیچ چیزش به ابهت شاه سینمایی نبود (مگر سبیلش!)

آقای بهشتی در مقدمه کتاب تاریخ سینمای ایران می گوید:

یکصد سال پیش وقتی برادران لومیر دستگیره فانوس خیال را به حرکت درآوردند، تماشاچیان سینماتوگراف شگفت زده بودند .
سپس تصویر قطاری که روی پرده سینما ظاهر شده بود، به سوی جماعت تماشاگر هجوم آورد . و آنان که گویی داستان خروج
شیر از پرده های نقاشی را یادآورده بودند، یکه خوردند و پا به فرار گذاشتند . البته قطار سینما از تعقیب آنها دست برنداشت هر جا
که رفتند دنبالشان رفت .

خواب هایشان را آشفت . کابوس هایشان را ثبت کرد . برایشان رویاهای تازه آفرید . چشم هایشان را گریاند و لب هایشان را خنداند و
به دل هایشان سرکشید و از آرزوهایشان عبور کرد .

شاید آن تماشاگران انگشت شماری که اولین شاهدان شعبده برادران لومیر بودند، تنها نمونه های گریختن از قطار پرهیاهوی
سینما باشند . بقیه یعنی چند میلیارد تماشاگر دیگری که در طول این صد سال، مواجه با این قطار شده اند، همچون خوابگردها
خود را از سر چرخ های پرشتاب آن انداخته اند و لذت برده اند . در راهروهای این قطار، کسانی به قصد سر در آوردن از
اهیت سینما، به هر گوشه سر می کشند . آنجا هر دهانی گوشی را به دندان گرفته است .

براستی در این یکصد سال کدام گوشه از سرگذشت ما از دستبرد سینما مصون بوده است؟ کدام نقطه از جغرافیای آدمی است که
سینما از آنان خبر نیاورده است . عجیب تر اینکه هنوز پس از یک قرن سینما مخاطبان خود را شگفت زده می کند . . . .

قطار لومیر خیلی زود با حدود پنج سال فاصله به ایران رسید . در میان فواصل صد ساله و چند صد ساله ما با پدیده های گوناگون
مدرن، فاصله صد ساله، تقریبا هیچ است . در واقع همزمان با غرب ما سینما را کشف کردیم; البته آنها سینما را اختراع کردند!

در کنار طبابت که ریشه کهنسال در میان ما دارد، سینما دیگر پدیده مدرنی است که خیلی زود آن را هضم نمودیم . اما ببینیم
سینما با اولین فیلمش، چه حیثیتی در زندگی ایرانی ما داشت . آن شاه شرقی فلاکت بار که با قرض و قوله در استاند از او
فیلمبرداری می شد، و آن فیلمی که بدل به اتفاقی دوران ساز در وطن خویش می گشت و آن وطن، چه موقعیتی را دارا بودند و چه
مکالمه ای بین این اولین اثر سینمایی و این جامعه برقرار شده بود؟ سینمای لومیر و قطار راه افتاده آن، فرزند و عصاره و آینه
مدرنیته بود .

اولین فیلم لومیر با همه وجوه زندگی غربی موزون بود . سینما همچون آینه ای ضروری از درون تحولات عمومی غرب پدیدار شده
بود . در یک جامعه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.