پاورپوینت کامل اروپا و اسلام هویت ساز ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اروپا و اسلام هویت ساز ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اروپا و اسلام هویت ساز ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اروپا و اسلام هویت ساز ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

اسلام و نقش مسلمانان در تحولات فکری و سیاسی اروپا، قدمتی طولانی دارد . به اعتراف بسیاری از نویسندگان، اروپاییان
همواره از منابع اصیل اسلامی بهره گرفته و در ساختن تمدن اروپایی، علوم و فنون مسلمانان را در نظر داشته اند .

امروزه نیز در میان اندیشمندان و فلاسفه غربی، بحث درباره جایگاه و نقش اسلام و رویکرد اروپاییان به اسلام، اهمیت خاصی یافته
است . غیر از حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و حمله امریکا به افغانستان و بزرگ نمایی طالبان و القاعده که بر توجه اروپاییان به
مسئله اسلام افزوده است، در درون ساختار اجتماعی و سیاسی اروپا نیز نقش اسلام و جنبه های عملگرایی آن مورد توجه ویژه قرار
گرفته است .

گذشته از مباحث کهنه و بعضا واپسگرایانه در اروپا مبنی بر استقرار فرهنگ «لائیسم » در ساختار سیاسی و اجتماعی، اروپا در
فراشد تشکیل یک «هویت جدید» به گفتمان اسلامی، نگاه نو و دید واقع بینانه تری به گذشته افکنده است . از یک طرف مسلمانان
ساکن در اتحادیه اروپا (فرانسه با ۱۰ درصد جمعیت مسلمان و دیگر کشورهای اروپایی نیز با شمار قابل توجهی از مسلمانان که
امروزه دیگر پناهنده و مهاجر تلقی نمی شوند و به عنوان نسل چهارم و حتی پنجم، دیگر اروپایی مسلمان محسوب می شوند) به
عنوان جمعیتی که می توانند در حیات اقتصادی و سیاسی جامعه نقشی با اهمیت و عمیقی را ایفا کنند و این نقش فراتر از یک
سیاست لائیسم در سیستم سیاسی به آن توجه می شود و نمی توان به آسانی و با نگاهی فرعی از جمعیت رو به افزایش مسلمانان در
اروپا گذشت و این جمعیت خواسته ها و تقاضاهای مختلفی را به سازمان سیاسی و اجتماعی جامعه وارد می کند، که برای نظام
اروپایی جدید قابل اهمیت است .

صورت بندی جدید اقتصادی و اجتماعی در اروپا و گسترش مرزهای اروپایی به کشورهای بیشتر مسلمان، مثل آلبانی و ترکیه،
اروپاییان را به تعاملی جدید با مقوله فرهنگ و گفتمان اسلام واداشته است . ظهور و تکوین مناسبات سیاسی و اقتصادی در
اتحادیه اروپا نسبت به کشورهای اسلامی و از سویی، جدایی سیاست خارجی اتحادیه اروپا از ایالات متحده امریکا، فضای تازه ای را به
وجود آورده است که امکان بازخوانی و همزیستی اسلام و مسیحیت را در دوره جدید، بیشتر کرده است . اروپا در فراسوی فرهنگ
و عقلانیت مدرنیته که اساس سرمایه داری و طبقه سرمایه دار را پی ریزی می کرد، خود در درون قوانین سنتی مدرنیته محبوس
گشته و سایه سنگین مدرنیته که از سایه سیاه دوره قرون وسطی، شکننده تر بود، این بار روح و معنویت را در اروپا میراند و روح از
خود بیگانگی انسان ها را در بستر تقسیم کار ماشینی تکامل بخشید و بالاخره عصر خردورزی اروپاییان، نهال دین ورزی و
معنویت گرایی را به کلی نابود نساخت . گرچه اصل خردباوری، ایده مرکزی و اصلی دوران مدرنیته بود، همواره در حاشیه ای
ضعیف و فرعی، روح معنویت در قالب مباحث اخلاقی و فلسفی، ادامه یافت . شاید بتوان برخی از مباحث هگل و کانت و پاره ای از
متفکران عصر پسامدرن را در قالب حاشیه ای ضعیف از دوران مدرنیسم تلقی کرد که تلاش می کردند اروپاییان را از خودبیگانگی
ابزاری و ماشینی برهانند .

نقطه اصلی و پاشنه آشیل مدرنیسم، خردباوری بود که پست مدرن ها نشان دادند اصل خردباوری آن گونه که مدرنیست ها بر آن
پافشاری می کردند، بی عیب و نقص نیست . خودباوری گرچه توانست سایه اوهام و خرافات را از فرهنگ مردم این دیار بزداید و
چراغ روشنی را فراروی آنان قرار دهد و راز پیشرفت و سعادت مادی آنان نیز بر همین اصل استوار بود; اما یک سونگری و تک
نگری به خردورزی، روح معنویت را ضعیف کرد . خردورزی، گرچه به اروپاییان آموخت که چگونه بر سرنوشت مادی خود مسلط
باشند و طبیعت را در جهت رشد و توسعه امکانات رفاهی خویش، رام کنند و موانع راه رشد و تحول بشر را از میان بردارند، اما
خود این اصل مانعی در تعالی و تکامل روح و نگرش به جهان متعالی شد . یک سونگری مدرنیته باعث بحران های ساختاری و
عمیقی گردید که بالاخره اوج این بحران ها در نهیلیسم بود . نهیلیسم با انکار ملاک عقل و خردورزی نیز نسخه کاملی برای بحران
مدرنیته نبود، گرچه صورت مسئله بحران مدرنیسم را تغییر می داد، اما خود دچار پارادوکس مشکل تری گردید . بنابراین
نهیلیسم هم نمی توانست جایگزین مناسبی برای بحران خردورزی باشد .

در ورای این چالش نظری در مدرنیسم، اروپاییان به حال و احوال همسایه های مسلمان خود نظری داشتند . بی جهت نبوده است
که در این چند صدسال اخیر، هزاران کتاب درباره اسلام و فرهنگ و تاریخ مسلمانان در غرب نگاشته شده است و از زاویه های
متفاوتی به این فرهنگ معناطلب و حقیقت جو نگریسته اند; گرچه تلاش هایی هم شد تا ضمن وارونه نشان دادن حقیقت فرهنگ
اسلامی و گفتمان اسلامی، میدان را برای فرضیه های رقیب آماده سازند . تئوری جنگ تمدن ها زاییده همین نگرش به فرهنگ و
تمدن اسلامی بود; تلاش های فکری و تبلیغاتی ای که می کوشیدند با برجسته کردن قرائت حاشیه ای و افراطی از دین اسلام، آن را
بر تمام پیکره تمدنی مسلمانان جاری سازد . اما این برداشت از دین اسلام، هرگز نتوانست به عنوان رقیب برجسته و مهم در
اندیشه مردم اروپاییان تاثیر بگذارد . قدرت سیاسی و رسانه ای ناشی از جدال های فرقه ای و مذهبی در حوزه ملی و فراملی، هرگز
نتوانسته است روح حقیقت طلبی و معنویت خواهی را که ریشه در سرنوشت و فطرت آدمیان دارد، به کلی به فراموشی بسپارد .

ظهور شکل های جدیدی از تمایلات مذهبی و معنوی در اروپا، رشد بودائیسم، به عنوان آلترناتیوی برای پرکردن فضای خالی
معنوی، رشد اسلام گرایی در میان جوانان، افزایش درصد مسلمانان پراتیک و . . . نشان دهنده شکل گیری فرهنگ جدیدی در
اتحادیه اروپا است . گرچه در بسیاری از کشورهای اروپایی اصل جدایی دین از سیاست و اصل لائیسیته در قانون اساسی به عنوان
اصل انکارناپذیر نظام های اروپایی است، اما در عمل نظام های سیاسی، مسئله مسلمانان و توجه به خواسته های نسل جدید
مسلمانان در اروپا، اهمیت ویژه ای یافته است .

نه تنها پخش اخبار و اطلاعات مربوط به مراسم و مناسک مسلمانان مثل عید فطر، عید قربان و . . . در رسانه های گروهی یا
بازدید و سخنرانی مسئولان سیاسی در مساجد مسلمانان، بلکه تحلیل و بررسی نقش و جایگاه و حتی حقوق مسلمانان در
کشورهای اروپایی، مورد توجه و عنایت نسل جدید روشنفکران اروپایی قرار گرفته است . پس از پیمان ماستریخت و تشکیل
اتحادیه اروپا و زمانبندی برای پیوستن کشورهای اروپای مرکزی و شرقی در سال ۲۰۰۴ و خصوصا مسئله پیوستن ترکیه به اتحادیه
اروپا، روایت مدرنیسم و جهان شمولی اخلاق سرمایه داری و روح پروتستانیزم و مسیحیت را در مقابل گفتمان اسلامی به نرمش
واداشته و این بار پذیرفته اند که برای یک بار هم که شده می توان در فرصتی برابر با همه ناسازه ها و تناقض های دو گفتمان اسلام و
غرب، به گفت وگو بنشیند . گفت وگوی قدرت مآبانه که حریف و رقیب را از میدان، خارج و آهنگ برتری و استیلای تمدن غرب را
بر شرق و مسیحیت را بر اسلام بنوازد .

در غرب دو تفسیر و دو قرائت کاملا متفاوت از اسلام ارایه می شود . نخست تفسیری است که بر اساس گرایش های افراطی در
جهان اسلام صورت گرفته و در قالب نهضت های رادیکال (طالبان و) . . . سعی می کند بحران های اجتماعی و سیاسی را در
کشورهای اسلامی ناشی از ایدئولوژی حاکم بر آن تعریف نماید . دیگری، دیدگاهی است که با جدا کردن «حقیقت » و «واقعیت »
تلاش می کند به فهم حقایق نهفته در دین اسلام دست یابد و آن را در زندگی نهیلیسم و پوچ گرای خود به کار بندد . این تفسیر و
برداشت از اسلام، می تواند جایگزین و آلترناتیوی برای بحران های جدید اجتماعی و اخلاقی در غرب مطرح، و در تشکیل و
بازسازی هویت جدید اروپایی مؤثر باشد .

حرکت های رادیکالی که براساس تفسیر خشن از اسلام، منش و رنگ اخلاقی و دینی به خود می گیرد، گرچه توانسته است ضربه ای
مهم و قابل توجه به برداشت مردم جهان از اسلام بزند، ولی هرگز نتوانسته است از توجه و گرایش روزافزون مردم به اسلام بکاهد .
هویت جدید اروپایی در حالی شکل می گیرد و دوران آغازین خود را طی می کند که مرزهای پانزده کشور اروپایی برداشته شده
است و در این جامعه جدید، مردم به چندین زبان متفاوت صحبت می کنند و تسامح خاصی نسبت به زبان های اروپایی دارند . دیگر
فرانسوی ها اصرار ندارند که تنها با گویش فرانسوی سخن بگویند و یا آلمان ها ابایی ندارند که با زبان انگلیسی صحبت کنند .
همکاری های زبانی در میان کشورهای اروپایی در راه رسیدن به جامعه ای «چندزبانه » حرکت می کند . بسیاری از برنامه های
تلویزیونی مشترک میان کشورهای اروپایی حکایت از آن دارد که فقط مرز سیاسی میان این کشورها برداشته نشده است; بلکه
بسیاری از مرزهای فرهنگی، اعتقادی و ارزشی نیز میان این کشورها در حال برداشتن است تا جامعه جدید اروپایی را شکل بدهد .

از نظر مذهب نیز همین قضیه صادق است . نزاع تاریخی میان پروتستان ها و کاتولیک ها التیام یافته است و مردم اروپا دیگر از
نزاع های مذهبی و درگیری های فرقه ای رها شده اند و با برداشتن مرزهای سیاسی، به سمت یک جامعه «چند دینی » در حال
حرکت اند . این تسامح نسبت به دین و اعتقادات مذهبی، گرچه پس از رنسانس و دوران سرمایه داری مدرن، هسته اصلی و مرکزی
در تمدن جدید غرب بود، این بار با برداشته شدن مرز میان فرانسه کاتولیک و آلمان پروتستان، دیگر زمینه های نزاع مذهبی نیز از
میان رفته است . اما مسئله مهم تر این است با ورود آلبانی و ترکیه به جمع کشورهای اروپایی، و وارد شدن به عنوان کشورهای
اسلامی در اروپا، آنها تا چه حدی می توانند در امکان همزیستی اسلام و مسیحیت در غرب مؤثر باشند . آیا هنوز هم قوانین
لائیسیته کش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.