پاورپوینت کامل شیوه های تبلیغی و بایسته های اصلاحی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شیوه های تبلیغی و بایسته های اصلاحی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیوه های تبلیغی و بایسته های اصلاحی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شیوه های تبلیغی و بایسته های اصلاحی ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :

۸

بسم الله الرحمن الرحیم، الرحمن، علم القرآن، خلق الانسان، علمه البیان، الشمس و القمر بحسبان، و النجم و الشجر یسجدان، و
السماء رفعها و وضع المیزان . الا تطغوا فی المیزان .

برای بنده موجب بسی افتخار است که خارج از برنامه دعوت شده ام و آقایان اجتماع کرده اند تا به این سخنرانی گوش فرا دهند .
این افتخاری را که به بنده محول شده است، تکریم و احترام فوق العاده ای می دانم و از این بابت به خودم می بالم .

البته آقایانی که این افتخار را به بنده داده اند، خیلی هم راه دوری نرفته اند، چون آخر برفرض هم که لیاقت ذاتی نداشته باشیم،
یک سرباز از جنگ برگشته هستیم . یعنی محل کار ما را خداوند متعال در جایی قرار داده که سینه به سینه در مقابل دشمن
هستیم . کاملا تلخی کوتاهی کردن را حس می کنیم . ضربت های شکننده و خرد کننده دشمنان اسلام را از نزدیک لمس می کنیم .
یعنی بنا به اصطلاح جنگی، در خط آتش هستم، خوب، اگر سربازی را که از جبهه برگشته، مورد تکریم و احترام قرار دهند، کار
نابجایی نیست! امیدوارم که بتوانم در این مدت خیلی کوتاه، خلاصه ای از مشاهدات و اطلاعات خودم را به عرض برادران عزیزم
که در اینجا تشریف دارند برسانم، تا ان شاء الله مورد استفاده باشد و برای این مؤسسه که به نظر بنده فجر امیدی در تاریخ
تبلیغات شیعه است یک ذخیره و نیز قدمی در راه به ثمر رسیدن این جهادها و نشاطها باشد .

نظم و انضباط از نظر قرآن

آیه ای را که در ابتدای سخنرانیم از سوره الرحمن قرائت کردم، مورد توجه قرار می دهم، «و السماء رفعها و وضع المیزان » از این آیه
چه چیزی به نظر آقایان می رسد؟ خداوند در مقام بیان نعمت های خودش، پس از ذکر چند نمونه، می فرماید که: «آسمان را
برافراشت » ; بعد می فرماید که: «و ترازو گذاشت » ; «و السماء رفعها و وضع المیزان » خدا آسمان را برافراشت و ترازو گذاشت . خداوند
کجا ترازو گذاشت؟ این ترازویی را که خدا گذاشته، آنگاه که آسمان را برافراشته، کجاست؟ شاید معنایش اینطوری باشد که بنده
می فهمم، که منظور از «وضع المیزان » این است که، خدا جهانی را که خلق کرده و آسمانی را که برافراشته، براساسی منظم، دقیق
و حساب شده بوده است . یعنی خدا این جهان آفرینش را براساس حسابی دقیق که با ترازو سنجیده شده، خلق کرده است . عالم
منظم است . به خصوص که قبل از آن به آیه «الشمس و القمر بحسبان » نیز اشاره شده است . یعنی خورشید و ماه پدیده هایی
حساب شده هستند . منظور آن است که در این آیه اعلان شده است که ایها الناس! این عالم بزرگی که ما در آن زندگی می کنیم، با
نهایت دقت و نظم و انضباط برقرار شده است . یعنی نظم و انضباط برجهان حکومت می کند خوب، چرا خدا این حرف را به ما
می زند؟ «الاتطغوا فی المیزان » برای اینکه ما هم اگر بخواهیم فرزند این دنیا باشیم، اگر بخواهیم زنده باشیم، اگر بخواهیم فعالیت
و تلاشمان به ثمر برسد و اگر دوستدار خلودیم، باید منظم کار کنیم . بلبشو و بی نظمی، جز فنا در این دنیا، نتیجه ای ندارد . زیرا
دنیایی است که همه چیزش منظم است! ما هم اگر منظم باشیم، به ثمر می رسیم و اگر بخواهیم به ثمر برسیم و از عمرمان نتیجه
بگیریم، باید منظم باشیم . این اصل به ما یاد می دهد که در همه چیزمان، در زندگی داخلیمان، در زندگی مالیمان، در وضع درس
خواندنمان، در وضع جواب نامه نوشتن هایمان، در معاشرت با دوستانمان، در روش تحصیلی و روحانیمان، در روش تبلیغاتیمان و
در هر چیزی که در اداره آن سهیم هستیم، باید منظم باشیم! و اگر منظم نباشیم، نابود و بی اثر خواهیم شد . درست مانند کسی
که در شهری با هوای استوایی و گرم، بخواهد لباس پشمی به تن کند و برای گرما آماده نباشد . یا کسی که در زمستان بخواهد
لباسی نازک بپوشد . یا کسی که بر خلاف جریان آب بخواهد شنا کند . چنین آدمی البته نمی تواند موفق شود . دنیا براساس حق و
عدل و انضباط و نظم استوار است . اگر کسی بخواهد بی نظمی کند، در این دنیا به نتیجه نمی رسد . و هیچ تردیدی در آن نیست .

حالا، این مطلب از آیات بسیاری استنباط می شود . اینکه جهان آفرینش جهانی منظم است، هر چیزی به مقدار است، «و ما ننزله
الا بقدر معلوم » ، «و انبتنا فیها من کل شی موزون » بارها در قرآن تکرار شده است و آقایان بهتر می دانند، شاید ده ها آیه به خصوص
این مسئله را به انسان تذکر می دهد که این عالم منظم است; دقیق است، حساب دارد، بادش، هوایش، آفتابش، بارانش، موج
دریایش، بادهای موسمی اش، شب و روزش، کوتاه و بلند شدن روز و شبش، همه و همه روی حساب است . ای انسان! تو هم اگر
می خواهی موفق شوی و اگر می خواهی در این جهان از عمرت بهره ببری و به نتیجه برسی، باید با جهان آفرینش هم آهنگ باشی و
منظم شوی، این سخن قرآن است . حال اگر کسی گفته است که بی نظمی بهتر از نظم است، به نظر بنده خلاف آن چیزی است
که ما از قرآن می فهمیم . این یک مقدمه مختصر!

اما مقدمه کوتاه دوم! بنده نمی خواهم تفسیر بگویم یا نصیحت کنم، یعنی زیره به کرمان ببرم! بنده می خواهم مشاهدات خودم را
برای آقایان بیان کنم، منتها یک مقدمه مختصر برای آقایان عرض کردم . مقدمه دوم و باز کوتاه این است که روزگاری در صدها
سال پیش از این، همه چیز در دنیا به صورت فردی بود . دولتش دیکتاتوری بود . استبداد بود، فردی بود، تجارتش بر اساس
معاملات فردی بود، یک نفر یک نفر تاجر بودند . دخل و خرجش را هرکس خود انجام می داد، همه چیز در دنیا صورت فردی
داشت . زراعتش، تجارتش، خواندنش، دولتش، سیاستش، روزنامه اش و همه چیز به شکل فردی بود . در این دنیا، اگر ما یعنی
قوای دینی و راهنمایان اخلاقی بشر به صورت فردی فعالیت می کردیم، تا حدودی معقول و روبه راه بود . عیبی نداشت . برای این
که ما هم هماهنگ با همه بودیم . یکی در مقابل یکی! آنها تنها بودند، ما هم تنها بودیم .

اما امروز همه چیز به صورت دسته جمعی و سازمان یافته درآمده است، دولت ها، جبهه ها و سازمان ها دارند، تجارت به صورت
شرکت های وسیع و محیرالعقول در آمده، تبلیغات مؤسسات وسیعی دارد، مطبوعات، جبهه ها تاسیس کرده اند; سیاستمداران
احزاب را به وجود آورده اند; فلاحت و کشاورزی مکانیزه شده و در قالب شرکت ها درآمده است! در این دنیای سازمانی، اگر ما
بازبخواهیم تک روی کنیم، به نظر من نهایت سادگی است . ما اگر امروز عمل دسته جمعی نداشته باشیم، کلاهمان پس معرکه
است . که هست! برای این که همه چیز منظم و سازمانی است . شما دست روی یک جا بگذارید که تنها راه بروند، بی سازمان راه
بروند، بی تشکیلات راه بروند، یا تک روی کنند! نمی توانید پیدا کنید!

اینها دو مقدمه عرض بنده بود، مقدمه اول این که جهان منظم است پس نمی شود بی نظم زندگی کرد . مقدمه دوم این که جامعه
امروز همه چیزش مؤسساتی، سازمانی و تشکیلاتی است و اگر ما بخواهیم بی سازمان و بی تشکیلات فعالیت کنیم، موفق خواهیم
شد . حالا اگر این دو مطلب را پذیرفتید که چه بهتر! اگر هم نپذیرفتید، مثل پنجاه سال پیش تا حالا می ماند که همه مان خرد
شدیم، قوایمان تلف شد، هرکس به راه خودش رفت، هرکس با دیگری تضارب و تزاحم داشت و مشکلات بی شماری برایمان پیش
آمد . نتیجه هم این شد که دیگران هزاران فرسنگ از ما پیش افتاده و رفته اند، اما ما هنوز همین جا هستیم و بازهم می مانیم! میل
خودتان است . می خواهید بپذیرید، نمی خواهید هم نپذیرید! اینها دو مقدمه کوتاه بنده بود .

مشاهدات من از نظم و تشکیلات دیگران

حالا برای این که عرض کنم دیگران چگونه منظم و سازمان یافته هستند، دیگر مشاهدات خود را بیان می کنم . لبنانی که بنده در
آن هستم، یکی از پایگاه های مسیحیت و بلکه بزرگ ترین پایگاه مسیحیت غربی در خاورمیانه است . چون آقایان می دانند که
مسیحیت در آغاز کار دچار یک شکاف بزرگ شد: مسیحیت غربی که تابع پاپ بودند و مسیحیت شرقی که از آنها جدا شده بودند
ارتودوکس نامیده می شدند . مسیحیان غربی تابع پاپ را تصور نفرمایید که یک فرقه هستند! کلمه «کاتولیک » به معنای مجموعه
است، نه یک فرقه معین . فرق بسیار متعددی هستند که همه در لوای واتیکان و پاپ زندگی می کنند . اینها یک شاخه اند . شاخه
دوم مسیحیان شرقی یا «ارتودوکس » ها هستند . ارتودوکس ها مرکزیت جهانی ندارند . تابع پطرک های خودشان هستند . هر
منطقه وسیعی یک پطرک و به تعبیر صحیح تر یک پطریرک دارد . یا به تعبیر عربی قدیم ما که در مباحثات حضرت رضا و حضرت
جواد می خوانیم، بطریق که همان پطرک است . بنابراین هر منطقه ارتودوکس یک پطرک دارد . رئیس هم ندارند . منتها سنت بر
این جاری شده است که پطرک استانبول، که امروز آسیناغوراس نام دارد، پطرک مسکونی نامیده شود . یعنی اولین مقام
ارتودوکسی دنیا که بر سایر پطرک ها، رهبری ادبی و اخلاقی دارد نه این که مثل پاپ، پیشوای دینی شان باشد . پاپ پیشوای دینی
کاتولیک های دنیاست .

کمی از مطلب دور افتادم! همان طور که عرض کردم، مشاهدات بنده بیشتر محصول آن است که لبنان مرکز فعالیت کاتولیک ها،
یعنی پیروان پاپ در خاورمیانه است . چه فرقه روم کاتولیک، چه فرقه مارونی، چه فرقه ارمن کاتولیک و چه فرقه سریان کاتولیک .
چهار فرقه طرفدار و پیرو پاپ در لبنان فعالیت می کنند، بنابراین بنده تا حدودی از کار مسیحیان مشاهداتی دارم . از طرفی
سفری نیز به فرنگ رفته ام . واتیکان را دیده ام; در جلسه تاج گذاری پاپ شرکت کرده ام و لذا از تشکیلات و مؤسسات کاتولیکی
جهان هم تا حدودی از نزدیک مطلع شده ام . دیگر آن که سفری نیز به آفریقای شمالی و قاهره رفته ام و از مؤسسات سنی نیز تا
حدودی اطلاع پیدا کرده ام . ارتباط زیادی هم به واسطه لبنانی های مقیم آفریقای سیاه با آفریقای سیاه دارم . لذا از فعالیت
مسلمان ها در آفریقای سیاه کمی مطلعم، در بعضی از کنگره های اسلامی جهان شرکت کرده ام و با مسلمانان دنیا و رهبران دینی
آنها هم کمی آشنا هستم .

یعنی یک تصویر اجمالی و خلاصه ای از فعالیت های مسیحیان و مسلمانان غیرشیعه می خواهم امروز برای آقایان ترسیم کنم .

فعالیت های تبلیغی مسیحیان

اما مسیحیان! خدا می داند که وقتی متذکر نوع فعالیت مسیحیان می شوم، دلم از کم کاری خودمان به درد می آید! این مردمی
که دینشان، دین رهبانیت است! آن هم «رهبانیه ابتدعوها» (۱) به قول قرآن! «ما کتبناها علیهم » (۲) رهبانیت تارک دنیا! اینها چطور
اینقدر منظم شده اند؟ در مجله ای به نام لایف که یک شماره اش مخصوص تشکیلات کاتولیکی دنیا بود – خواندم که سازمان
احزاب دنیا، حتی احزاب سری و زیرزمینی روسیه را پشت سرنهاده است! شما تصور کنید که با حکومت پلیسی که در روسیه است،
اگر یک حزب سری ضد دولتی بخواهد در آنجا فعالیت کند، چه مقدار باید منظم و دقیق باشد . این مجله می گوید، تشکیلات
کاتولیکی دنیا، از احزاب سری دنیا هم منظم تر و مجهزتر است . این مردم تارک دنیا، چنین تشکیلاتی دارند! حالا ببینیم که
چگونه کار می کنند؟

تشکیلات اینها چند رشته فعالیت دارد: یک رشته، رشته کلیساهایشان است . به قول خودشان (مسیحیان عرب)، مؤسساتی که
رعایت ابرشیه می کنند! یعنی منطقه ای دارند که اسم مردم را رعیت می گذارند و اسم کشیش یا مطران یا پطرک را راعی رعیت!
راعی ابرشیه همان راعی منطقه است . این فرقه را «راعویه » می نامند . یعنی فرقه ای که کلیساها را اداره می کند، نماز به جای
می آورد، تشریفات اکلیل و عقد و ازدواج را انجام می دهد، و مراسم مذهبی را در وفیات که عرب ها به آن جنات می گویند، به جای
می آورد . بنابراین کشیش ها و اداره کنندگان کلیساها یک دسته اند . دسته دیگر دیرهایی در مسیحیت هستند که از نظام کلیساها
استقلال دارند . این دیرها از نظام کلیساها استقلال دارند . این دیرها خود مؤسسات مستقلی هستند که ابتدا منفصل از واتیکان
پدید آمدند، اما بالاخره به آن ملحق شدند . این دیرها خود چند دسته اند . در درجه اول و از همه آنها مهم تر، «ژزونیت ها» یا همان
«یسوعی ها» هستند . کتاب «المنجد» را همه ملاحظه فرمودید که می گوید: «الاباء یسوعیین » . این یسوعی ها همان ژزونیت ها
هستند اینها فرقه بزرگی هستند . رییس یسوعی های دنیا را پاپ می نامند . اینها در حقیقت حکام واتیکان هستند . می گویند پاپ
سلطنت می کند و نه حکومت; یعنی حکومت واقعی به دست ژزونیت ها یا یسوعی هاست! یسوعی ها هستند که اداره امور واتیکان
در دنیا را بر عهده دارند .

البته دیرهای دیگری هم هستند: مثل دیر «فرانسیسکن » و دیر «دومنیکن » . در لبنان دیری است به نام «عبرین » ، و نیز دیری
هست که «کسلیک » نامیده می شود . اینها انواع دیرهایی هستند که استقلال دارند . تشکیلات اینها را بعدا عرض می کنم . فرقه
جدیدی را هم به وجود آورده اند که دیر «کارگری » نام دارد .

وظایف کلیسا

این تشکیلات بسیار مقتدر کلیسا، در اداره امور مذهبی مردم به قدری دقیق است که اگر در دهی از دهات تنها یک خانواده
مسیحی حضور داشته باشد، روز یکشنبه کشیش مخصوصی به آنجا می رود تا مراسم اقامه نماز را انجام دهد . در لبنان دهی هست
که مرکز شیعیان است و «جبع » نام دارد، یا به قول خود لبنانی ها «جباع » ! همانجایی که «جبعی جبعی » می خوانیم . ده مهمی است
. همه ساکنان آن شیعه هستند و منطقه پیرامون آن هم شیعه است . در این ده یک خانواده، تنها یک خانواده مسیحی وجود دارد .
نه این که بخواهم مبالغه کنم . تنها یک خانه، شامل پدر و مادر و دو سه تا بچه، مسیحی هستند، این ده کلیسایی دارد . آقای
کشیش روزهای یکشنبه می آید در کلیسا اقامه نماز می کند و باز می گردد . ده دیگری هست به نام «روم » که نصف آن مسیحی است
و نصف دیگر آن شیعه . البته آن نیمه ای که مسیحی است، جمعیت چندانی ندارد . یعنی سکنه آن چند نفری بیشتر نیستند، شاید
مجموعا به هشتاد نفر نرسند . این ده یک مدرسه دارد . روزهای یکشنبه کشیشی برای تعلیم امور دینی محصلین به ده روم می آید،
درس خود را می دهد، باز می گردد . یعنی شما در تمام نقاط دنیا، یک مسیحی که کلیسا از او غافل شده باشد و به او نرسد و روز
یکشنبه امکان نماز را برایش فراهم نکند، اصلا نمی یابید! حالا شما تمام کاتولیک های دنیا را تصور بکنید که بالغ بر ۵۰۰ میلیون
نفر هستند . این که این ۵۰۰ میلیون نفر را اینها چطور باید کنترل بکنند، خدا می داند!

خوب، در مقابل اینها ما هستیم! که مثل گوشت قربانی در وسط افتاده ایم، هر کس بخواهد چنگی از ما می قاپد! دهاتی داریم که
مسیحی ها در آن تبلیغ می کنند; دهاتی داریم که فرق دیگر در آن تبلیغ می کنند دهاتی داریم که بهایی ها در آن تبلیغ می کنند; و
همین طور می برند!

خوب، این وضع کلیساهای مسیحی است . البته غالبا مدارسی هم وجود دارند که تابع کلیساها هستند . اینها نظیر همان ملاهای
قدیم ما هستند که در هر دهی به صورت مدرسه تاسیس شده اند . کشیش ها این مدارس را اداره و در آن تدریس می کنند .

سازمان وسیع دیرها

قسمت دوم که بسیار عجیب است، مساله دیرهاست . یسوعی ها را برای شما مثال می زنم این یسوعی ها اول در اثر کوتاهی هایی که
کلیسا طی قرون وسطی نسبت به امور دینی و مذهبی و علمی کرد، تاسیس شدند . «لوتر» ی آمد، پروتستان ها آمدند، و از
کاتولیک ها منفصل شدند، جوانانی بودند که به نام «یسوعی » متشکل شدند و یک سلسله کارهایی را شروع کردند، آمدند و دیدند
که روحانیت از مردم دور شده، به صورت اشرافی در آمده، به صنف معینی بدل گشته و از مردم فاصله گرفته است . ایشان برای این
که با مردم نزدیک شوند، آمدند و مؤسساتی درست کردند که در حقیقت صبغه فرهنگی داشت . دانشگاه تاسیس کردند، مدرسه
درست کردند و کشیش هایی تربیت کرده اند که غیر از کشیش بودن، وکیل عدلیه هم هستند، مهندس، طبیب، معلم، استاد
دانشگاه، فیزیک دان و شیمی دادن هم هستند و هکذا … تمایز اینها با مردم عادی فقط یک یقه سفید است والا لباسشان عینا لباس
عادی است . کارشان هم اداره امور بیمارستان ها، دانشگاه ها، مدارس حرفه ای، دارالایتام و درمانگاه هاست .

طبیعی است در نهایت دقت و مهارت، در عین حال کشیش هم هست . اگر برای شما عرض کنم که «روبرت کخ » کاشف میکرب
سل، کشیش بوده است، تعجب نکنید! اگر عرض بکنم که بسیاری از کاشفین نظریات جدید کشیش بوده اند، تعجب نکنید! یکی
از اینها همین کشیش بلژیکی «لومتر» است که اصل توسعه عالم را کشف کرد که عالم دارد دائما گسترده تر می شود . همین
نظریه ای که با آیه کریمه «والسماء بنیناها و انا لموسعون » (۳) منطبق است . یعنی عالم در حال توسعه است . این نظریه ای که در
قرآن به آن اشاره شده است، توسط یک کشیش بلژیکی به نام لومتر اکتشاف شد . با اینکه کشیش است، اما اطلاعات کیهانی او به
قدری زیاد است، که نظریاتش مورد اقتباس همه دانشمندان قرار دارد . یعنی شما در میان طبقه کشیش ها می توانید، طبیب های
خوب، مخترع های بنام، فیزیک دان های خیلی مهم، شیمدان های خیلی مهم، وکلای عدلیه معروف و ریاضی دانان برجسته، بیابید
. بنده در بیروت رفیقی دارم که در سلسله سخنرانی هایی که اخیرا درباره اسلام و مسیحیت در لبنان انجام می شد، شرکت می کرد .
نامش «اب فرانسوا دوپریلاتور» اس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.