پاورپوینت کامل پدیده جهانی شدن ۷۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پدیده جهانی شدن ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پدیده جهانی شدن ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پدیده جهانی شدن ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۷

الف . معرفی

کتابی «پاورپوینت کامل پدیده جهانی شدن ۷۱ اسلاید در PowerPoint » ، با عنوان فرعی وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی یکی از آخرین نوشته های فرهنگ رجایی است که
عبدالحسین آذرنگ آن را ترجمه کرده است . این کتاب در یک مقدمه و پنج فصل تنظیم و تدوین یافته است . از آن جا که نویسنده
این کتاب را ویژه ایران ننوشته، در مقدمه های بر ترجمه کتاب خود به گوشه هایی از مقام و موقعیت ایران پرداخته است .

در مقدمه نویسنده بر ترجمه فارسی، تاکید دارد که جهانی شدن ادامه تحولات کلان تاریخی بشری است، و این تحولات که از
انقلاب کشاورزی و سپس صنعتی و در زمان فعلی به انقلاب اطلاعاتی رسیده است به گونه های می باشد که نمی توان آن را میراث
قومی خاص خواند زیرا که این تحولات کلان از بشریت می باشد . هر چند که در سده های اخیر تحولات بیشتر به غرب نسبت داده
می شود . وی ویژگی برتر دوران فن آوری اطلاعات را نتیجه طرح و برنامه خاصی نمی داند، از همین به سادگی می توان فهمید که
وی در این کتاب به پروسه های بودن و روند جهانی شدن باور دارد و نه پروژه ای بودن آن .

نگارنده تاکید دارد تا به جای «جهانی شدن » ، اصطلاح «جهان گستری » را به کار ببرد و می گوید که به آن روند، نگاهی خوشبینانه
دارد . وی در تلاش برای تبیین نقش ایران در جهانی شدن تاکید دارد که کشور ما در این دوران توان بازیگر شدن را دارد .

وی درباره مواضعی که در قبال جهانگستری گرفته شده است، بر این باور است که سه نظر وجود دارد:

الف . باید تسلیم ابرقدرت بازار شد و بیواهمه خود را به دامن آن در انداخت .

ب . باید به روند جهانی شدن پشت کرد و با آن مبارزه کرد که این نظر بیشتر به دیدگاه توطئه نزدیک است .

ج . دیدگاه سوم معتقد است که باید به دور از نگرشهای صوفیگری و منفعلانه دو نظر قبل، به نگرش واقعگرایی نقادانه پرداخت .

از میان سه نظر تسلیم، اعراض، و بازیگری نقادانه، وی با انتخاب دیدگاه سوم معتقد است که پذیرش دیدگاه اول به
معنای تماشاچی بودن و دیدگاه دوم محال اندیشی می باشد . وی می گوید ایران به دلایل بسیاری چون وجود نسل انقلابی،
چشیدن طعم جنگ، چشیدن طعم پیروزی ملی در فتح خرمشهر، فروپاشی نظام شاهنشاهی و انقلاب اطلاعات، می تواند در
دنیای امروز نقشی فعال بازی کند .

رجایی در دیباچه کتاب می گوید، موضوع کتاب این پرسش است که: وضعیت بشری در عصر جهانی شدن چیست؟ ودر ادامه
می افزاید که حرف اصلی کتاب این است: که آمیزه های از فروپاشی نظام جهانی دو قطبی، فرا رسیدن انقلاب اطلاعاتی و پیدایش
اندیشه پساتجددخواهانه، بشریت را در آستانه دوره جدیدی قرار داده است و بسیاری از شیوه های پیشین را به چالش می خواند .

نویسنده فصل یکم کتاب را با نام آفرینشی نوبنیاد، با جمله های از ابن خلدون آغاز می کند که اشاره به تغییر و تحول فراگیر جهان
دارد و سپس تجربه او را بیان می کند که برای تبیین و تحلیل علی امور علم نوبنیاد عمران را بنیاد نهاد . وی می گوید از جهاتی
امروز ما به دوران ابن خلدون شبیه است . و با بیان آن که در آن دوران با یورش مغولان همراه بوده است و اقتدار دولتها کم، امروز
نیز، پدیده جهانگستری، نظام دولت ملت را لرزان کرده است .

وی می گوید که عصر اطلاعات، پیشقراول عصر تازه ای است و این بیشتر معلول آن است که در این دوران، نظام دو قطبی به پایان
رسیده است و دیگر همهامور جهان با سرمایه داری یا سوسیالیسم معنا نمی شود، در امریکای لاتین، شوروی پشتیبانی خود از
جنبشها را کنار گذاشت و رفتار دولت ملی را در پیش گرفت، این رویدادها و همچنین عواملی چون ظهور انقلاب اطلاعاتی و …
همه از این روند تازه خبر می دادند . با ظهور اینترنت، افراد توان یافتند تا در جهان، بازیگری فعال شوند، و محدودیتهای زمانی و
مکانی در هم بشکنند .

نویسنده بر آن است که نظریه های رایج روابط بین الملل نمی تواند این روند را توضیح دهد، و باید از آن روند عصر وستفالی بیرون
آمد . جهان گستری شیوه جدید تولید اطلاعات است، و جهان به سوی تناقض نمای «یک تمدن تمدنهای بسیار» در حرکت است .
این روند به گونه های است که فراروایت تجدد زیر سوال می رود و داد وستد فرهنگهای مختلف روی می دهد .

بنابراین وی در بحث رهیافت و روش، با ذکر سه نوع روش پسا تجددگرایی، خردگرایی سودگرا و بنیادگرایی، بر این امر تاکید دارد
که باید روشی «ترکیبی و نظام کلنگر معرفتی » را بنیان نهاد . جهان امروز دیگر سیاست را به سیاست پست و عالی تقسیم نمی کند .
با این نگاه می توان به تفاوت آرا رسید و نه تعارض آرا . پس روش وی کلنگر و ترکیبی است که سه شکل خردورزی را یکپارچه
می کند و به تعاملی جدلی می پردازد .

نویسنده در فصل دوم در تلاش برای ارایه و اثبات نظریه های درباره جهانگستری است . وی با رد نگرشهای دیگر این کار را انجام
می دهد . نگرشهایی که می توان طرح کرد، از این قرار است:

الف . رهیافت سیاسی، پایان مدنیت، وی در این نگرش به طرح نظم نوین جهانی می پردازد، و به پشتوانه های فکری آن اشاره
می کند که در کتاب «پایان ایدئولوژی » اثر دانیل بل طرح گردیده است، وی در این کتاب می گوید که با سقوط نازیسم و فاشیسم،
عصر این گونه فکرها به پایان رسیده است، آن سان که فوکویاما نیز نظریه «پایان تاریخ » را نوشت و بر فراگیری تمدن لیبرالی بر
جهان پافشرد . نویسنده بر آن است که این نگرش خوشبینانه عمری کوتاه داشت و از سویی دیگر در مقابل، برخی پایان مدنیت یا
جنگ تمدن ها را ارایه کردند .

ب . رهیافت اقتصادی، پایان جغرافیا; در زمان ما، قدرت فن آوری سرشت امور مالی را دگرگون کرده است و مرزهای جغرافیایی رو
به افول می باشند . این گروه معتقد است که همکاری اقتصادی جای سیاست را می گیرد، همان گونه که جهانگستری عملا به
رقابت پایان داده است و در بازار جهانی هماهنگی پدید آورده است .

ج . رهیافت فرهنگی، پایان عینیت; وی در این جا با طرح سه دوره گوناگون زندگی بشری یعنی پیشاتجدد، تجدد و پسا تجدد،
بیان می کند که یقین دوران سنتی با محوریت خدا و دوران مدرنیته با محوریت علوم تجربی بوده است که در دوران پست مدرن
کلیت باور به این فراروایت ها فرو می ریزد . اما بحث آن است که در این دوران با مطلوب تلقی شدن کلیه دیدگاه ها، انسان به دامن
نسبی گرایی مطلق می افتد و این آغاز مشکل است .

د . رهیافت تندروانه دینی و دنیوی; این نگرش هم از دینداران و هم از سوی مادیون اعلام شده است . و به هر حال جهان به دو
قطب مستضعف و مستکبر تقسیم می شود . در این تلقی از جهانی شدن تلاش می شود که جلوی اینترنت گرفته شود و از
جهانی شدن به جهانخواری، تعبیر می شود .

نویسنده این نگرش ها را نقد می کند و می گوید این روش ها ۱ . تک بعدی اند ۲ . سرشت سیاست را نادیده می گیرند . مشکلات این
روش ها در هستی شناختی، تک بعدی بودن; در معرفت شناسی، خردورزی افراطی سودگرا، و از حیث پدیدار شناختی، نادیده
گرفتن سرشت فن آوری اطلاعات است . این در حالی است که در این دوران، فرصتهای سیاسی، اقتصادی وفرهنگی، امکانات
تازه ای به وجود می آید .

همان گونه که آمد وی رهیافت تمدنی، اصلاح یا ترمیم سیاست را مطرح می کند که رهیافتی کلنگر و ترکیبی است . وی از
تکبعدی نگری به امور می پرهیزد، زیرا که جوهر سیاست تعادل و توازن است . این رهیافت ما را به فهم مرکبی از خردورزی گفتمان
نظری و عملی دعوت می کند و تولید تمدن را نتیجه داد و ستد متوازن دولت ها می داند . در این نگاه به انسان دینی، ابزارگر و
سلطه جو با هم و در کنار توجه می شود و سه نگرش خردورزانه هنجاری، تحصلی و سودگرا را در بر دارد و به انسان سرشتی پویا
می دهد .

نویسنده در تعریف تمدن می گوید: برترین مرحله تلاش آدمی در ایجاد زندگی اجتماعی یا شرایطی پویاست که به تولید مشترک
آنچه ارزشمند شناخته می شود، امکان می دهد . وی می گوید: تنها آن گاه که جهاننگری و نظام تاریخی به هم بپیوندند، به تولید
مشترک مجموعه های از ارزشها راه می برند که از اتحاد آنها تمدن زاده می شود .

وی بر این باور است که فن آوری اطلاعات، چند کار کرده است، الف . شمار بازیگران عمومی را افزایش داده است . ب . قاعده های
تازه ای برای بازی سیاست باب کرده است . ج . حوزه ای به راستی جهانی به وجود آورده است .

در فصل سوم، ظهور تمدن اطلاعاتی، رجایی می گوید که امروزه، فن آوری شیوه هستی ماست . این جمله بسیاری از مفاد این
فصل را بیان می کند و در ادامه به پیامدهای این امر می پردازد . فن آوری امروز نه ابزار محض است و نه نظام فرهنگی فراگیر . به
تعبیر ژاک الول «جامعه فن آورانه » به وجود آمده است . سال ۱۹۷۳، دانیل بل «جامعه پسا صنعتی » را پیش بینی کرد . و از سال
۱۹۸۹که شبکه جهانی اطلاعات، ابداع شد، روند تشکیل آن جامعه آغاز شده است . از این سال شیوه اطلاعاتی اندیشه و تولید و
قاعده های بازی با هم همراه شدند . از حدود سال ۱۹۶۵روند گسترش شبکه های رایانه های شروع شد و هر لحظه در حال پیشرفت
است، به گونه های که به گفته مارکوف، شبکه جهانی پیام آینده است و این توان آن را که تمدنها از حوزه ویژه جغرافیایی بیرون
شوند به وجود آورده است .

شاید در تمدن جدید که زاده می شود، هر چند مردم به زبانی واحد مثل انگلیسی حرف بزنند، اما این به معنای همگن سازی
جهان نیست، ویژگی اصلی این تمدن، کثرت گرایی و آزادی وبرابری در همه امور است، آن تکثر، محدوده ای بدون حکومت را بیان
می کند و در سیاست و اقتصاد و … بازیگران بسیار ظهور می کنند و همین موجب آن می شود که فراروایت تجدد نیز به چالش
کشیده شود . اما به هر حال، باید به یاد داشت که جهانی شدن نمی تواند محدودیت های اساسی منطق، اخلاق و آرمان را بر دارد .

در دوران جهانی شدن از یک سو در سیاست، کثرت گرایی سیاسی، چند سویگی بازیگران به وجود می آید، در حوزه اقتصاد،
کثرت گرایی در تولید به وجود می آید و مشارکت همه را می طلبد، موانع بر داشته می شود و داد و ستد آزاد برقرار می شود . از دیگر
سو کثرت گرایی فرهنگی یا پدیده چند فرهنگی به وجود می آید . در این دوران، فرض بر اعتبار همه دعاوی درباره حقیقت می شود
بدون آن که به نسبی گرایی مطلق درافتاد . این روند به اقلیت اجازه می دهد تا حرف خود را به گوش دیگران برسانند، گروهی که تا
کنون امکان حرف زدن نداشت .

نویسنده بر این باور است که اینترنت به حوزه عمومی جهان مربوط می شود، به سان جامعه مدنی که همواره وجود داشته است و
تنها در جوامع مردم سالارانه آزاد امکان بروز یافته است، این حوزه عمومی نیز چنین خواهد شد . این شبکه از طریق گسترش
دامنه بحث به روند آزادی و برابری یاری می رساند و به گونه های خواهد بود که رواج سیاسی بودن به مدنیت مسئولانه می انجامد و
در مقابل سیاسی شدن قرار می گیرد که به افراط گرایی می رسد .

وی در ادامه، به بحث گفتگو یا برخورد تمدنها، اشاره دارد . در برخورد تمدن های هانتینگتون، غرب قدرت برتر است و همه جهان
باید به شکل امریکایی درآید . اما این نوعی، همگن سازی است و هیچ ربطی به گفتگو و تعا