پاورپوینت کامل معصومیت اکتسابی یا الهی؟ ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معصومیت اکتسابی یا الهی؟ ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معصومیت اکتسابی یا الهی؟ ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معصومیت اکتسابی یا الهی؟ ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۳
قسمت دوم
۵. عدم آفرینش گناه
بیشتر اشاعره عصمت را به خدا نسبت داده و معتقدند که در انسان معصوم هیچ فعل
قبیح و گناهی را خدا خلق نمی کند با فرض این که در وی قدرت ارتکاب معصیت وجود
دارد. این تعریف مطابق مبنای اشاعره در نفی فاعلیت انسان است.
تهانوی در این باره می گوید:
«و هی عند الاشاعره ان لایخلق اللّه فی العبد ذنبا بناءا علی ماذهبوا الیه من استناد
الاشیاء کلها الی الفاعل المختار ابتداء».(۱)
قاضی ایجی:
«و هی عندنا ان لایخلق اللّه فیهم ذنبا».(۲)
روزبهان:
«ان یخلق اللّه فیهم ذنبا».(۳)
تفتازانی از متکلمان ماتریدیه می گوید:
«العصمه ان لایخلق اللّه تعالی الذنب فی العبد مع بقاء قدرته و اختیاره».(۴)
تحلیل این دیدگاه در ضمن تحلیل دیدگاه بعدی خواهد آمد.
۶. آفرینش طاعت صرف
تعریف پیشین تعریف سلبی عصمت بود، اما تعریف فوق تعریف ایجابی است. بعضی
اشاعره بر این باورند که خداوند در انسان معصوم فقط قدرت طاعت را خلق می کند، لذا
آنان فاقد قدرت معصیت و عدم طاعت هستند.
تعریف ابوالحسن اشعری بر آن تطبیق می کند: «العصمه القدره علی الطاعه و بعدم
القدره علی المعصیه».(۵)
القدره علی المعصیه».(۶)
تفتازانی: «العصمه خلق قدره الطاعه».(۷)
یاد می کند.
تهانوی دیدگاه فوق را به عنوان «قیل» در اشاعره یاد می کند که حاکی از عدم اعتناء
اکثریت اشاعره به آن است.
«و قیل العصمه عندالاشاعره هی خلق قدره الطاعه».(۸)
تحلیل و بررسی
دو تعریف اخیر اشاعره تنها با مبانی خودشان سازگار است که هر نوع فعل انسان را فعل
الهی و انسان را در ارتکاب فعل فاقد نقش و تأثیر می دانند که ضعف آن در موضع خود
روشن شده است.
اشکال دیگر آن که استناد افعال انسان به خداوند و نادیده انگاشتن تأثیر و نقش انسان
در فعل خود، با معنای قدرت که در تعریف عصمت اخذ شده، منافات دارد، چرا که تفسیر
عصمت به دوری از گناه با قید قدرت انجام آن، با تفسیر اشاعره از افعال انسان و نادیده
انگاشتن نقش وی در فعل خویش متناقض است.
نکته سوم این که تعریف عصمت به آفرینش طاعت یا عدم خلق گناه توسط خداوند در
انسان، موجب نادیده انگاشتن اختیار و نقش انسان معصوم در نیل به درجه عصمت
می شود و این نوع عصمت برای معصوم کمال نخواهد بود.
ارزیابی کلی دیدگاه ها
تعاریف عصمت هر چند مختلف بود، اما به نظر می رسد می توان آن ها را به دو قسم
کلی یعنی لطف و توفیق الهی و ملکه نفسانی یا عقلانی تقسیم کرد، قسم اول را اکثر
متکلمان ذکر کردند و خواستند به نوعی به تفضلی بودن آن تأکید کنند، اما قسم دوم را
فلاسفه و متکلمانی که مشرب فلسفی دارند، متذکر شده اند که غرض شان تذکار این نکته
است که مرحله مقدماتی عصمت به خود انسان معصوم و کوشش وی در تعالی نفس
خویش و تکامل قوای عقلانی خود برمی گردد که رهاورد آن نیل به درجه عصمت با
توفیق و لطف الهی است.
شیخ مفید به این نکته اذعان داشته است، چنان که عصمت را به غرق شدن انسانی
تشبیه می کند که با تمسک به ریسمان از مرگ نجات می یابد، نجات شخص غریق
نخست به تلاش وی در گرفتن ریسمان متوقف است. شخص معصوم نیز باید به لطف و
توفیق الهی تمسک کرده و از این طریق از گرداب گناهان مصون بماند.
حاصل آن که مانع ارتکاب معصیت در معصومان در دیدگاه اکثر متکلمان لطف الهی و از
منظر بعضی از متکلمان و فلاسفه، ملکه نفسانی و عقلانی است و لکن می توان هر دو را
جمع کرد، چرا که اگر عاصم را ملکه هم تفسیر کنیم، هر چند در تحصیل آن تلاش خود
معصوم دخیل است، اما این تلاش خود بدون توفیق و لطف الهی میسور نخواهد شد، به
دیگر سخن، خداوند در حفظ عصمت معصومان نه مباشرتا بلکه از طریق اعطای ملکه
عقلانی افاضه نعمت نموده است. لذا برخی مانند فاضل مقداد هر دو مؤلفه یعنی ملکه و
لطف را در تعریف عصمت گنجانیده اند.(۹)
نظریه مختار
در صفحات پیشین اشاره شد که نبوت و به تبع آن عصمت دو سویه دارد، سوی اول آن
به استعداد و قابلیت خود نبی برمی گردد، سویه دوم آن لطف و فضل الهی است که شامل
نبی می شود، خداوند با علم ازلی خود عالم و آگاه بر استعدادها و قابلیت انسان ها است و با
این علم خود از میان انسان ها پیامبرانی را برمی گزیند و آنان را مورد لطف و فضل بیشتر
خود قرار می دهد، نبوت و اعطای مقام عصمت یکی از این تفضّلات است، اما عصمت
مانند مقوله نبوت صرف تفضل و غیر اکتسابی نیست، بلکه نبی نفس خویش را بیش از
نبوت مورد تهذیب و تعالی قرار می دهد و با ممارست در آن که توأم با توجه الهی بوده
است، به مقام نبوت نائل می آید. در این مقام نیروی عصمت وی مضاف می شود. نفس
نبوی با علم و آگاهی که به مقام قدسی الوهی و هم چنین آگاهی از عواقب و توالی سوء
گناه دارد، با اختیار، نفس خود را از آلودگی به گناه حفظ می کند، و در مسائلی که از قلمرو
علم وی خارج است، مانند مقوله نسیان و خطا، مقام قدسی با راهکارهای مختلف مثل
تذکار و هشدار وی را از آن بازمی دارد.
حاصل آن که در تعریف عصمت باید دو سویه عصمت را ملحوظ کرد و این با تلفیق سه
رهیافت نخستین (لطف، قوه عاقله، ملکه نفسانی) میسور می گردد. پس عصمت
مصونیت از گناه است که رهاورد قوه عاقله و ملکه نفسانی است که با لطف الهی توأم بوده
است.
گفتار دوم: امکان عصمت و خاستگاه آن
در گفتار پیشین تعاریف و رهیافت های مختلف عصمت به تفصیل بیان شد، نکته
مشترک آن ها پذیرفتن مصونیت شخص معصوم از ارتکاب گناه و خطا در امر دین و سایر
عرصه هاست به تفصیلی که بیان شد.
لکن این جا سؤال اول متوجه امکان عصمت و مصونیت فوق برای انسان است؛ به این
معنی که آیا انسانی که دارای نفس متعلق به ماده و غرایز مختلف حیوانی است و او را به
سوی خطا و گناهان سوق می دهد، امکان چنین عصمتی اصلاً وجود دارد؟
در پاسخ سؤال فوق بعضی محققان اهل سنت معاصر(۱۰) و مستشرقان(۱۱) با پیش
کشیدن مسأله نفسانیت و غرایز حیوانی و اصل آزادی و اختیار انسان خواستند مسأله
عصمت را ناسازگار با طبیعت و فطرت انسانی معرفی کنند و با انکار امکان عصمت، وقوع
آن در انبیا را نیز حاشا کنند.
احمد امین از معاصران اشاعره در تحلیل و تقریر ناسازگاری عصمت با طبیعت انسان
می نویسد:
ایده عصمت با طبیعت انسان ناسازگار است، برای این که انسان دارای قوای شهوانی و
نفسانی است، هم میل به انجام خوبی و هم میل به انجام بدی دارد. بر این اساس،
طبیعت از آن متعارض با عصمت است. از این رو کمال و فضیلت آدمی به عصمت نیست،
بلکه به انتخاب جانب خیر و پاکی در بیشتر مواقع در عین توانایی بر زشتی ها است.
حاصل آن که، انسان موجودی است که دارای امیال و غرایز متضاد است و اگر امیال
نفسانی و شهوانی انسان را نادیده بنگاریم، لازمه اش سلب انسانیت و تبدیل جوهره
انسانی به جوهره دیگر است.(۱۲)
تحلیل و بررسی
در تحلیل و نقد مخالفان امکان عصمت نکات ذیل قابل تأمل است.
۱. عدم ملازمه غرایز با معصیت و خطا
ظواهر عبارات احمد امین نشان می دهد که وی بین غرایز حیوانی و شهوانی و ارتکاب
معصیت و خطا نوعی ملازمه آن هم ملازمه منطقی قایل شده است، در حالی که وی هیچ
گونه دلیل و مدرکی برای مدعای خود ارائه نمی دهد؛ بلکه دلیل عکس مدعای وی را
ثابت می کند. چرا که معنای ملازمه آن است که انسان دارای غرایز حیوانی هیچ گونه
مصونیتی از عدم ارتکاب گناه نداشته باشد، در حالی که واقعیت حاکی از نوعی مصونیت
است که انسان وارسته با وجود غرایز و اختیار به سوی گناه نمی رود یا کم تر می رود که این
خود مصونیت و خلاف ادعای ملازمه است. خود منکران امکان عصمت ناخواسته عصمت
فی الجمله را پذیرفتند و تنها با عصمت مطلق مخالفت کردند و این با ادعای عدم امکان
عصمت در تعارض است، چرا که شخصی که می تواند نود درصد گناهان را مرتکب نشود،
در صورت عزم و دیگر مقدمات امکان عقلی پرهیز از همه گناهان است.
به دیگر سخن، مخالفان امکان عصمت بین علت و خاستگاه انگاری غرایز خلط کردند،
غرایز حیوانی می تواند خاستگاه و زمینه ساز گناه باشد اما علت تامه گناه نیست؛ این نکته
بر مخالفان امکان پوشیده مانده است.
۲. وجود غرایز عقلانی
مخالفان عصمت، صرف وجود غرایز حیوانی را دلیل و علت عدم عصمت تفسیر کردند،
در بالا بیان شد که اولاً غرایز خاستگاه و نه علت اند، و در صورت چشم پوشی از این
اشکال، در نقد آن می توان به نیروی عقلانی اشاره کرد، که در برابر غرایز حیوانی، انسان
قادر بر تحلیل عقلانی و سنجش منافع بلند مدت است که او را از ارتکاب معصیت باز
می دارد و به عصمت سوق می دهد. پس علل ناسازگار با عصمت با علل و محرکات
عصمت در تعارض و تکافی می افتند و حداقل نتیجه آن ابطال عدم امکان عصمت است.
۳. توفیق و لطف الهی
نکته آخر این که عصمت با ابعاد مختلف آن هر چند برای اذهان انسان های مبتلا به
انواع آلودگی ها بعید به نظر می آید، لکن با توجه به این که انسان های معصوم انسان های
برگزیده ای هستند که همیشه مورد تفضل و لطف الهی قرار می گیرند و در صورت امکان
خطا، لطف الهی به طرق مختلف ـ که در صفحات بعد خواهد آمد ـ قرین حال آنان می شود
و آنان را از گناه و خطا حفظ می کند. لذا مخالفان امکان عصمت در انکار خود، سویه دیگر
عصمت یعنی توفیق و لطف الهی را نادیده انگاشتند. در این جا برای تبیین بیشتر
چگونگی عصمت و امکان و وقوع آن به بررسی خاستگاه و علل عصمت می پردازیم.
بررسی خاستگاه و علل عصمت
بعد از تبیین مفهوم و امکان عصمت، این سؤال مطرح است که معصومان بر چه اساسی
و علت یا عللی مرتکب معصیت نمی شوند؟ عامل یا عوامل بازدارنده معصومان از دامن
گناه چیست؟
سؤال فوق از سده های پیش مطرح بوده و متکلمان پاسخ های متعددی داده اند که اشاره
می شود:
۱. مجموع علل چهارگانه
متکلمان متقدم نیل به مقام عصمت را مرهون عوامل چهارگانه ذیل می دانند:(۱۳)
۱. وجود ملکه مانع معصیت و داعی عفت؛
۲. علم و آگاهی از کیفر و محافظت گناه و منافع طاعت؛
۳. تأکید علم توسط وحی و یا الهام؛
۴. تهدیدهای الهی برای استمرار عصمت و مؤاخذه های دنیوی در ترک اولی ها.
توضیح این که دو سبب اول می تواند در مردم عادی ـ البته با تفاوت شدت و ضعف ـ
تحقق یابد و در صورت قوت دو سبب فوق شخص واجد آن به مقدار زیاد متصف به
عصمت خواهد شد. اما وحی و الهام به معنای خاص آن (وحی قلبی) و هم چنین
تهدیدهای الهی عصمت را به کمال نهائی می رساند، لکن آن با ل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 