پاورپوینت کامل «اسلام» از چشم «دیگران» ; گزارش «سیمای اسلام و مسلمانان در ادبیات فرانسه زبان پس از یازدهم سپتامبر» ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «اسلام» از چشم «دیگران» ; گزارش «سیمای اسلام و مسلمانان در ادبیات فرانسه زبان پس از یازدهم سپتامبر» ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «اسلام» از چشم «دیگران» ; گزارش «سیمای اسلام و مسلمانان در ادبیات فرانسه زبان پس از یازدهم سپتامبر» ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «اسلام» از چشم «دیگران» ; گزارش «سیمای اسلام و مسلمانان در ادبیات فرانسه زبان پس از یازدهم سپتامبر» ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

اشاره:

یکی از عناصر مهمی که در تحلیل گفتمان مورد توجه است، اهتمام
هر گفتمان به غیریت سازی، برای تأکید بر خویشتن است. دیر گاهی
است که غرب با تقسیم بندی های مختلف جهان، بر برتری ارزش های
خویش پای می فشرد؛ اما حادثه یازدهم سپتامبر، جهان اسلام را به
عمده ترین رکن غیریت یا دیگری غرب تبدیل کرد .

به یاد داریم که در دوران جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی و
ارزش های سوسیالیستی، هدف حملات رسانه های غربی قرار داشتند.
مطبوعات و رسانه های تبلیغاتی غرب، مهم ترین عناصر تاثیر گذار بر
ذهنیت مردم و از عوامل اثرگذار بر سیاست های رسمی هستند. در
گزارشی که در پی می آید، با محورها و مسائل عمده ای که پس از یازدهم
سپتامبر، در موضوع جهان اسلام، اسلام و رابطه اسلام با مدرنیته و
تروریسم در مطبوعات و کتاب های فرانسوی زبان مطرح شده، آشنا
خواهیم شد .

* * *

«سیمای اسلام و مسلمانان در ادبیات فرانسوی زبان، پس از یازدهم
سپتامبر» عنوان گزارشی است که دکتر احمد نقیب زاده، استاد علوم
سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، به سفارش مرکز مطالعات فرهنگی و
بین المللی سازمان فرهنگ و ارتباطات سامان داده است. وی با حضور
در نشستی که برای معرفی این اثر، در مرکز مطالعات فرهنگی و بین
المللی برگزار شد، به بیان مهم ترین ابعاد آن پرداخت. این اثر در یک
مقدمه و چهار فصل و یک نتیجه گیری کلی تنظیم شده است. در مقدمه
این پژوهش پیشینه عداوت غرب نسبت به مسلمانان به قرن هشتم
میلادی باز گردانده شده که مسلمانان بر شبه جزیره ایبری مسلط و
عبدالرحمان عرب تا میانه خاک فرانسه پیش رفت و در آنجا شارل
مارتل در سال ۷۳۲ میلادی از پیشروی وی جلوگیری و او را به عقب
نشینی مجبور کرد. این پیروزی چندان مهم بود که فرزندش کارلمان
توانست به پشتوانه محبوبیت پدر، سلطنت فرانسه را از سلسله مرو و
نژین ها گرفته، به خانواده خود منتقل سازد و سلسله کار ولانژین ها را
تاسیس کنند.

ادامه این خصومت ها موجب بروز جنگ های صلیبی در آستانه قرن
دوازدهم شد. نقیب زاده یادآور می شود که نمونه این خصومت ها میان
مسیحیان و یهودیان نیز تا پیش از جنگ جهانی دوم وجود داشته که
پس از آن به دوستی تبدیل می شود.

نویسنده در پایان مقدمه متذکر می شود که در این گزارش، به بررسی
مطالب مندرج در کتاب ها، مقالات و نوشته های فرانسوی زبان درباره
اسلام و مسلمانان، پس از یازدهم سپتامبر پرداخته و چنین کاری را در
طراحی یک سیاست درست، مفید بر می شمارد.

فصل نخست این پژوهش، به پیوند دادن اسلام و تروریسم یا تروریسم اسلامی
در آثار مکتوب فرانسوی اختصاص دارد. نویسنده با استفاده از منابع
فرانسوی زبان، ادعا می کند که تا پیش از سال ۲۰۰۰ میلادی، اگر چه
صحبت از اسلام و حرکت های اسلامی فراوان بود، اما در اذهان غربی،
پیوندی میان اسلام و تروریسم برقرار نشده بود. با وقوع حادثه یازدهم
سپتامبر، اسلام به عنوان منبع اصلی تروریسم معرفی شد و همراه
تروریسم مورد حمله قرار گرفت. شاهد مثال وی، مقاله دلسول با عنوان
«چرا آنها از ما نفرت دارند؟»، در مجله ژئوپولتیک شماره ۷۶ سپتامبر ـ
اکتبر ۲۰۰۱ است که نویسنده در آن، اسلام را نوع سوم تمامیت خواهی و
توتالیتاریسم، پس از کمونیسم و نازیسم معرفی کرده و خطر آن را به
اندازه نظام های توتالیتر بزرگ جلوه می دهد و می افزاید: ما غربی ها چون
خودمان دموکرات و آزادمنش هستیم و از کسی بدمان نمی آید، نباید فکر
کنیم که همه مانند ما هستند .اینک باید چشم هایمان را باز کنیم و
دشمن بدطینت خود را ببینیم. او از غربی ها انتقاد می کند که میلوسویچ
را جنایتکار معرفی می کنند، چون مسلمانان را کشته است؛ ولی هرگز از
خود نمی پرسند چرا؟ در حالی که بن لادن به مراتب از او جنایتکارتر
است.

شاهد مثال دیگر، مقاله ای دیگر از همین مجله، تحت عنوان «جهاد،
اسلام گرایی و اسلام» است که نویسنده در آن نتیجه می گیرد: وجود چند
مسلمان میانه رو، نباید ما «غربی ها» را فریب دهد. درست است که تنوع
زیادی در میان مسلمانان و کشورهای اسلامی وجود دارد؛ ولی اگر به
متون اصلی اسلام رجوع کنیم، خواهیم دید که با چه ادبیاتی سر و کار
داریم.

نویسنده این مقاله «پیرلوری»، واژه هایی مانند جهاد و قتال را به
عنوان واژه های کلیدی اسلام معرفی کرده و ترکیبی از آنها را موجب
پدید آمدن یازدهم سپتامبر دانسته است. وی تصور قابل تغییر بودن
مسلمانان را خطا بر شمرده است.

نویسنده فرانسوی دیگری نیز اسلام و تاریخ اسلام را سرچشمه
اندیشه های بنیادگرایی، تعصب و تروریسم معاصر معرفی کرده است؛ از
این رو، گفت و گوی اسلام و مسیحیت را امری محال و بیهوده دانسته،
هشدار داده که پیوند محکمی میان امت اسلام بر قرار است و در آینده
باید منتظر رویارویی این امت با همه ادیان دیگر، به ویژه مسیحیت و
غرب بود. اروپایی ها باید کمربند خود را برای این رویارویی محکم
ببندند.

مثال دیگر، مقاله یک استاد جغرافیای دانشگاه سوربن است که پس از
اشاره به آمار توزیع جمعیت مسلمانان در آسیا، افریقا و اروپا، در پاسخ به
این پرسش که آیا مسلمانان مخالف غرب هستند می گوید: همبستگی
مردم مسلمان آسیا با مردم فلسطین، هیچ شکی باقی نمی گذارد که غرب مورد نفرت آنها
است و به دلیل وجود آموزه های استکبار ستیز در اسلام، نباید تصور کرد که اگر کشوری
چون مالزی، به توسعه دست یافت، با غرب هم سر آشتی خواهد یافت.

در ادامه این گزارش، نشان داده شده که رسانه های غربی، چگونه سعی
در تثبیت مفهومی به نام تروریسم اسلامی دارند. نقیب زاده به گزارشی
استناد می کند که نشان می دهد، ریشه بنیادگرایی افراطی و تروریسمی که از آن
سرچشمه گرفت، در حقیقت در نبرد امریکا علیه روس ها نهفته است و وقتی روس ها از
افغانستان بیرون رفتند، این تعلیم دیدگان، سلاح های خود را علیه غرب
به کار گرفتند؛ به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که القاعده خود
محصول اسلام امریکایی و محصول مکر امریکایی ها برای استفاده از
احساسات مسلمانان، علیه دشمن بزرگ امریکا، یعنی شوروی است.

محور دیگری که مورد توجه قرار گرفته، ایجاد ترس از مسلمانان در
کشورهای غربی است. ایجاد ترس از اینکه در برخی کشورهای اسلامی،
هنوز به دنبال احیای خلافت هستند و اگر جغرافیای اسلام که پهنه
وسیعی از کره زمین و جزایر به ظاهر پراکنده ای را تشکیل می دهد،
روزی شاهد پیوند جوامع اسلامی باشد، جوامع غربی باید خود را برای
یک نبرد طولانی مدت آماده کنند.

در کنار نگره های ستیزه جویانه ای که نسبت به اسلام و مسلمانان در
آثار مکتوب فرانسوی زبان، پس از یازدهم سپتامبر عرضه شده و تلاش
کرده تا میان اسلام و تروریسم رابطه برقرار کند؛ تحلیل های واقع
بینانه ای نیز از پدیده تروریسم ارائه شده است؛ برای نمونه، مقاله پروفسور
والزر در لوموند دیپلماتیک، مورد توجه قرار گرفته که نوشته است: نفرت
مسلمانان نسبت به غربی ها، ناشی از بی عدالتی جهانی است؛ نه از آسمان و خدا. در
این دنیای ناعادلانه، عده ای از یأس به تعصب گذار کرده و دست به
اسلحه می برند و این ر ا باید به حساب یک استراتژی گذاشت. هم چنین
تحلیل ژیل کپل اشاره می کند که نشان می دهد، چگونه امریکا استراتژی
جدیدی طراحی کرده تا جنگ را به درون دارالاسلام ـ یعنی سرزمین های اسلامی ـ
بکشاند؛ یعنی به جای آنکه اسلام گرایان به درون امریکا نفوذ کرده و
خسارت های جدی به بار آورند که می تواند دولت این کشور را هم زیر
سؤال ببرد، از خود نمادی در درون سرزمین های اسلامی بسازد و اسلام
گرایان را به مبارزه در درون جوامع خود بکشاند. در این صورت اگر
هزاران نفر هم در عملیات تروریستی جان خود را از دست بدهند، ۹۹
درصد آنها مسلمان و یک درصد غربی خواهند بود. علاوه بر آن حضور
امریکا در سرزمین های نفت خیز، تضمینی برای مهار و نظارت بر
جریان نفت هم خواهد بود.

از نکات جالب دیگری که در کتاب ژیل کپل با نام «فتنه، جنگ در قلب
اسلام» آمده، تشریح سیاست های نو محافظه کاران امریکاست که ریشه آن در دهه
۱۹۶۰ شکل گرفت و هدف اصلی آن کمونیسم بوده است؛ اما تمهیدات نظامی
این راهبرد دراز مدت، زمانی به نتیجه رسید که دیگر کمونیسمی وجود
نداشت. در نتیجه این سلاح ها در موارد جدیدی به کار گرفته شد که
جنگ با عراق نقطه اوج آن بود. هم زمان با کار بست سلاح های جدید و
ترجمان جدید استراتژی نو محافظه کاران از جنگ همه جانبه با
کمونیسم به جنگ همه جانبه با تروریسم، سیاست اسلام گرایان نیز
تغییر یافت. این دگرگونی نتیجه شکست «جهاد» اسلام گرایان در دهه
۱۹۹۰ بود.

آنان در همه جا، از بوسنی تا مصر و از عربستان تا الجزایر، با شکست
رو به رو شده و نتوانستند توده های مسلمان را در پشت سر خود بسیج
کرده، حکومت های دست نشانده یا به قول خودشان دشمن داخلی را
سرنگون سازند؛ از این رو نظریه پرداز اصلی این حرکت ها، یعنی ایمن
الظواهری، تصمیم گرفت که دشمن را از دور هدف قرار داده و بارقه امید
را در دل جهاد گران شعله ور سازد.

از سوی دیگر، حمله به امریکا، حمله به تمامی این رژیم های دست
نشانده تلقی می شد. این مسائل در اعلامیه اینترنتی ایمن الظواهری که
بلافاصله پس از حادثه یازده سپتامبر منتشر شد، منعکس است؛ اما این
حادثه خود مورد بهره برداری امریکا و اسرائیل هم قرار گرفت. سیاست
امریکا که تا این زمان، بر موازنه میان دو الزام و ضرورت، یعنی امنیت
اسرائیل و تأمین جریان نفت استوار بود، به اولویت امنیت اسرائیل،
مبارزه بی امان با تروریسم و تعدیل روابط با عربستان تغییر جهت
یافت، جنگ با تروریسم بر سه پایه استوار بود: تله انداختن القاعده، فشار
بر عربستان سعودی و سرنگونی صدام حسین، به همراه اشغال عراق.

محور دیگر این فصل، مسئله فلسطین به عنوان نطفه اصلی، فقر به
عنوان محرک اصلی و خاور میانه به عنوان خاستگاه اصلی تروریسم
است که در آثار مکتوب فرانسوی زبان منعکس شده است. نقیب زاده از
مجموع مقالاتی که در این موضوع منتشر شده، نتیجه گرفته است که
جنایات اسرائیل در فلسطین و همدستی امریکا با آن، به حوادثی مانند یازدهم سپتامبر
می انجامد و یازدهم سپتامبر نیز دور جدیدی از خشونت ها و سخت گیری ها علیه
فلسطینی ها را در پی دارد و سخت گیری علیه فلسطینی ها همراه با تحقیر مسلمانان، به
انفجارهای لندن و شورش های پاریس می رسد و معلوم نیست این دور به کجا
پایان می یابد. فقر نیز از عواملی است که مسلمانان زیر ستم ر ا به
راه های جدید مبارزه و تفسیرهای اسلامی آن وا می دارد.

فصل دوم، داوری های درست و نادرست در مورد اسلام را بازتاب داده
است. دکتر نقیب زاده، در مقدمه این فصل، به افزایش حس کنجکاوی
غربی ها نسبت به اسلام از آغاز دهه ۸۰ که با پیروزی انقلاب اسلامی
نهضت های اسلامی فراگیر شد. اشاره کرده و علت گرایش جوانان اروپایی به
اسلام را بدیل بودن آنان در صورت افول تمدن غرب دانسته که همین عامل موجب
افزایش احساس خطر دولت های اروپایی نسبت به اسلام شده است. وی در این
فصل، معرفی سه جریان در موضوع داوری های سره و ناسره در باره
اسلام می پردازد: یکی زیر سؤال بردن اسلام در کلیت آن که متأسفانه
اغلب به قلم مسلمانان شمال افریقا که در برابر تمدن غرب احساس
حقارت می کنند یا دلخوری های روشنفکرانه از رفتار هم دینان خود
دارند، تقویت شده و اسلام را سرچشمه تمام عقب ماندگی ها و تحجرها
و یکی از موانع عمده توسعه در سرزمین های اسلامی معرفی می کند.
روش اینان به ظاهر علمی و بی طرفانه است؛ ولی ضربه ای که وارد
می کنند، به مراتب عمیق تر از رمان هایی چون آیات شیطانی است.
جریان دوم، اسلام را می پذیرد، به شرط آنکه مسلمانان به تجدید نظر
اساسی در آن پرداخته و دست کم، بسیاری قوانین آن را که امروزه از حیز
انتفاع افتاده، به طور رسمی لغو و از واژگان فرهنگی خود حذف کند.
جریان سوم بیشتر به تشریح تاریخ اسلام و اخبار و احادیث می پردازند؛
بی آنکه داوری خاصی نسبت به آن داشته باشند؛ البته گاه چنان به
نگارش تاریخ اسلام می پردازند که خود به خود فضای بدبینی را
می گشاید؛ برای مثال می گویند: حضرت علی در جریان فتح قلعه خیبر،
هزاران یهودی بی گناه را از دم تیغ گذراند.

در تشریح موضوع جریان نخست، نوشته های شماری از نویسندگان
افریقایی ساکن غرب و فرانسه مورد توجه قرار گرفته که مغرضانه یا
جاهلانه، به تحلیل و تعلیل بحران اسلام و اسلام گرایی معاصر
پرداخته اند. برای مثال فتحی بن سلامه، به تقلید از فروید در کتاب
«موسی و توحید»، تصمیم گرفته است که به تاریکخانه اسلام تاخته و
ریشه های آنچه ناکامی، سرخوردگی، پدر یابی، عقده های جنسی و
توهمات روانی خوانده، بیابد.

ارجاع مکرر وی به کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی، نشان از
همسویی عقیدتی با وی دارد. وی در کتاب دیگری با نام «اعلامیه
تسلیم ناپذیری»، مشکل جوامع اسلامی را به خود اسلام باز می گرداند
که با غرب ناسازگار است. وی می گوید: در گذشته مترجمان متون یونانی،
فقط به ترجمه چیزهایی پرداخته اند که خود می خواستند و هرگز به
ترجمه مفاهیم مربوط به شهروندی نپرداختند. پس از آن نیز از ابداعات
سیاسی غرب، مانند دموکراسی بهره ای نگرفتند و در متونشان نیز هیچ
اشاره ای به این موضوعات نشده است. آنچه مورد توجه علمای اسلام
قرار گرفت، جمهور افلاطون و فیلسوف شاه او بود که در نوشته های
فارابی آشکار شد. ابن رشد هم به اخلاق نیکوماخوس ارسطو پرداخته،
ولی کتاب «سیاست» او را نادیده گرفته است. دلیل این امر، فقدان این
مفاهیم و اندیشه شهروندی در تاریخ مسلمانان است. کمبودی
سیستماتیک که باید به آن پرداخته شود.

وی در ادامه، نبود مفهوم لائیسیته در فرهنگ اسلامی را مشکل
اساسی می داند و می گوید: به محض آنکه از قانون سخن به میان آید،
همه توجه ها به شریعت معطوف می شود و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.