پاورپوینت کامل رویای بهشت و خلود در زمین; قسمت اول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رویای بهشت و خلود در زمین; قسمت اول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویای بهشت و خلود در زمین; قسمت اول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل رویای بهشت و خلود در زمین; قسمت اول ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

۸

۱. غرب و اتوپیا

دوران های تاریخی چگونه از هم متمایز می شوند؟ این یک پرسش
کلیدی است و شاید علت اینکه تاکنون این پرسش به صورت جدی
برای ما مطرح نشده، این باشد که ذهنیت ما را انبانی از پاسخ های
مبتنی بر مشهودات و مقبولات رایج فراگرفته است و شاید در آغاز، پاسخ
آنچنان بدیهی به نظر برسد که دلیلی برای پاسخ دوباره به آن نبینیم.
مثلاً اینکه گوناگونی دوران های تاریخی را به سبب علم و عقل، تطور
ابزار، نوع تعریف از انسان و طبیعت و… دانسته اند و ما نیز از سر تسامح یا
کم خردی پذیرفته ایم، حال آنکه نمی دانیم این پاسخ ها مربوط به دورانی
است که ما در آن زندگی می کنیم و این، خود، یکی از ادوار تاریخی به
شمار می رود. پس هرگز نمی تواند ملاک حقیقی برای تمام دوره های
تاریخی باشد.

انسان عهدی می بندد و با حقیقت حق نسبتی می یابد و این نزدیکی و
دوری او نسبت به حقیقت است که تمام شئون زندگی او را معنایی تازه
می بخشد. بدین ترتیب، تاریخ جدیدی آغاز می شود. علم و عقل،
فلسفه، تاریخ، تمدن، فرهنگ و تمام تعاریف بشر از مفاهیم اساسی،
فرع بر نسبت جدیدی است که بشر با حقیقت یافته است.

انسان در دوره جدید، عهدی بست که با آن عهد ازلی که با حضرت
حق، در روز الست بسته بود، تناقض داشت. بدین ترتیب، نظامی ساخت
و سیستم های تمدنی جدیدی بنا کرد. بشر عهدی بسته و از یاد برده
است.

به گفته دکتر رضا داوری:

گشت های تاریخ چیزی جز شکستن عهد سابق و بستن عهد تازه نیست، ولی در دوره
جدید، بشر خود را در آینه حق می بیند و با خود عهد می بندد و با این عهد، خانه
عقلش ویران می شود و زمامش به دست وهم می افتد. این وهم باید بشر را مالک
الرقاب عالم سازد و بهشتی را که ادیان وعده داده اند، در زمین محقق کند.

بنابراین، این دوره را باید دوره اتوپی، یعنی بهشت وهمی زمینی
خواند. در دوره جدید، انسان خود را دایرمدار حقیقت یافت و شئون
زندگی خویش را بر مدار دریافت سوبژ کتیو (خود محوریت ذهنی) از
عالم و آدم پایه ریزی کرد. سوبژ کتیویته که در واقع اساس تمدن غرب
است، به زبان ساده، همان وهمی است که دکتر داوری اشاره کرده اند.
منظور ایشان از عقل در جمله ای که بیان شد، عقل هدایت و کلی نگر
است، نه عقلی که امروزه از آن یاد می شود و اساسش، بریدگی و انکار
عالم معنی است.

اینکه تقدیر تاریخی اقوام و ملل و سرگذشت و سنت های حاکم بر
آنها در هر دوره بسته به میثاقی است که با حقیقت حق می بندند، آشکارا
در آموزه های دینی ما آمده است: «ان اللّه لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما
بانفسهم… ؛ همانا خداوند وضع جامعه ای را تغییر نمی دهد تا خود
وضعشان را تغییر دهند.» (رعد: ۱۱) شهید آیت اللّه سید محمدباقر صدر
در توضیح این آیه می فرماید:

محتوای درونی و روانی و فکری انسان، زیربنا و وضع اجتماعی، روبنا را تشکیل
می دهند و این روبنا جز به تبع تغییر در پایه و دگرگونی در زیربنا، تغییر و دگرگونی
نخواهد پذیرفت… پس آنچه درون آدمی است، سازنده هدف هاست که از طریق
درهم آمیختن اندیشه ای خاص و اراده و قصدی معین به هدف ها عینیت و تجسم
می بخشد. با این حساب، اگر گفته شود که محتوای درونی انسان، اساس حرکت تاریخ
است و شکل روبنایی جامعه با تمام شرایط و اوضاع و احوالی که دارد، از قبیل: نوع
روابط، رژیم ها، سازمان ها، افکار و آرا، و دیگر مسائل مربوط به روبنای اجتماعی، در
حقیقت بستگی کامل بدین زیربنا و پایه اصلی دارد که با تغییر پایه، روبنا هم تغییر
می کند و در صورت بقا و حفظ زیربنا، روبنا نیز ثابت و باقی خواهد ماند، سخن
صحیح و درستی گفته شده است.

و این «یغیروا ما بانفسهم»، همان عهد جمعی بشر است که گفته شد
و شناخت تمدن غرب و حوالت تاریخی بشر مدرن، بسته به شناختی
است که از این پیمان به دست می آید.

هبوط بشر از افق معنوی به مغاک نفس و نفسانیت و بریدگی او از
عالم غیب، انسان را به مرحله ای می کشاند که جز حواس ظاهری و غرایز
حیوانی خویش را به رسمیت نشناسد (بگذریم از اینکه همین رسمیت
علم تحصلی و پوزیتویستی (حس گرا) صرف نیز در دوره بعد از کانت زیر
سؤال رفت و مورد تشکیک قرار گرفت و نهاد ناآرام فکر مشوش بشر
جدید را مشوش تر ساخت). حقیقت این است که بهشت اخروی با
حواس و غرایز و به طور کلی با وجوه قشری و اولیه ادراک بشر دریافت
نمی شود و این عقل در مرتبه کلی نگری است که حجاب دنیای متکثر و
عالم شهود را خرق می کند و بهشت حقیقی را به چشم می بیند.
لازمه این دیدن، ایمان به غیب و عقل هدایت است که جز به مدد وحی
وجود نمی یابد که فرهنگ غرب با انکار هر دو مورد بیان شده، اعلام
موجودیت کرده است. وقتی کار بشر به نفی عقل کلی کشید و عقل جزئی
را برگزید، وهم بر او غلبه کرد و داستان تمدن غرب آغاز شد. اگر کسی
نسبت این وهم را با آنچه عقل جدید، علم جدید و تکنولوژی خوانده
می شود، دریابد، غرب را خوب فهمیده است.

بهشت که در معرفت دینی، مأمن حقیقی، مقصد متعالی، جایگاه
ابدی انسان و آفریده حضرت حق است، در دوران جدید به اتوپیایی
تبدیل می شود که فقط در اوهام بشر تحقق می یابد و این دستاورد همان
وسوسه ای است که انسان را در دوره جدید به جای پروردگار بزرگ
می نشاند. این وسوسه به عکس مسائل فکری ـ فلسفی تمدن غرب که
به نخبگان و فلاسفه مربوط می شود، متعلق به نوع انسان متجدد غربی
است. سید مرتضی آوینی در مقاله توسعه یافتگی، اتوپیایی قرن حاضر
می نویسد:

اگر تمدن یونان که تمدن فعلی غرب، بسط و گسترش آن است، با آرمان مدینه فاضله
افلاطون آغاز می شود، به همین علت است که سیر تاریخ و اجتماع نیز همچون افراد
بشر محتاج به تصور غایات یا آرمان هایی در فراراه حکمت خویش است. تا آنجا که
در میان عوام مردم نیز که با فلسفه یونان و مسائل آن آشنایی ندارند، مدینه فاضله به
صورت یک تعبیر رایج وجود دارد و هرکس در ذهن خویش از آن صورتی ساخته
است.

همین جا بگویم اگر کسی در پی شناخت رابطه میان مدرنیسم و
رسانه های مدرن باشد و بخواهد که به خطا نرود، بایستی به دنبال همین
مؤلفه های اساسی باشد که متعلق به عامه انسان هاست؛ زیرا مخاطب
رسانه ها، ذهنیت عوام الناس است.

تجلی ذات و بنیان های تمدن غرب در رسانه های تکنولوژیک، فقط
در بعد همه فهم آن تحقق می یابد و از همین جاست که این نکته مهم
فهمیده می شود که برای شناخت رسانه های تکنولوژیک، نمی توان از
دستاوردهای آن آغاز کرد، بلکه بایستی با نگاهی خودآگاهانه و کلی نگر،
از ریشه ها آغاز کرد تا دچار پیچیدگی های عوام فریبانه فرآورده های
رسانه ای نشویم. شهید آوینی در ادامه می نویسد:

برای شیعیان، معنای مدینه فاضله با حکومت جهانی عدل حضرت مهدی(عج)
انطباق دارد و این آرمان با مدینه فاضله افلاطونی، زمین تا آسمان متفاوت
است.

به نظر می رسد شهید آوینی و بسیاری از اندیشمندان دنیای اسلام،
انطباق اتوپیا با حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را شاید از سر
مسامحه بیان کرده اند و این هم به دلیل نکته ظریفی است که از آن
غفلت شده است و آن اینکه اتوپیا در غرب، تحقق بهشت اخروی را در
همین دنیا می جوید. به عبارت بهتر، اتوپیا، جنت عدن بشر متجدد
می شود و اگر این را با اعتقاد اسلامی بسنجیم، بایستی بگوییم اتوپیایی
اسلام در این دنیا تحقق ناپذیر است و ای کاش اتوپیا را «مدینه فاضله»
ترجمه نمی کردند که اشتباه از همین ترجمه نادرست ناشی می شود.
ترجمه بهتر همان «ناکجاآباد» است؛ زیرا هم ماهیت اتوپیایی غرب را
می شناساند و هم با مفاهیم صحیح اسلامی تداخل پیدا نمی کند.
مرتضی آوینی در این باره می نویسد:

اتوپیای افلاطونی، غایت حاکمیت انسان ـ به تعبیر غربی آن ـ بر کره زمین
است. حال آنکه حکومت جهانی عدل برای مسلمانان، آرمانی است که در حاکمیت
احکام خدا بر اجتماع بشر معنا پیدا می کند. همین دو آرمان با ایدئال تاریخی است
که یکی به تمدن غرب و سیطره شیطانی آن در جهت تمتع هرچه بیشتر از نعمت ها و
لذایذ دنیایی می انجامد و دیگری به انقلاب اسلامی ایران و برپایی حکومت جهانی
اسلام.

همین اندیشه اتوپیایی (بهشت زمینی) است که مرزهای تاریخی
فرهنگ غرب را از رنسانس تا عهد افلاطون تغییر می دهد. البته بشر
غربی از دوران رنسانس بود که به صورت جدی به فکر خلود در زمین و
ساختن آرمان شهر افتاد، ولی رؤیای بهشت بشر ـ ساخت این دنیایی ـ
از زمان سیاست و جمهوری افلاطون، بشر را به خود مبتلا ساخته بود.
اشاره بی شمار سینما و تلویزیون غرب به دوره یونان باستان و
گلادیاتورها و روزگار رم آن چنانی (که برای ذهن خود ساخته اند)، نشان از
قدرت کشش درونی این رؤیا دارد. در یکی از آخرین ساخته های غرب که
چند جایزه اسکار نیز گرفت (گلادیاتور) همه چیز به این سمت پیش
می رود که حکومت سزاری، جای خود را به جمهوری بدهد و مجلس سنا
امور را به دست گیرد و فکر افلاطون عملی شود.

در صحنه ای که در آن چندین بار مجسمه افلاطون را می بینیم، از
زبان یک شخصیت مثبت فیلم تأکیدهایی درباره جمهوری می شنویم و
همچنین شخصیت منفی فیلم، انسانی ضد جمهوری معرفی می شود.

داریوش شایگان در کتاب آسیا در برابر غرب می گوید:

حکومت عقل اقلیدسی، تحقق یافتن سه وسوسه ای است که عیسی مسیح برای حفظ
آزادی انسان رد کرد؛ یعنی: تبدیل سنگ به نان، اعجاز اجتماعی، مدینه فاضله این
جهانی. برای حفظ آزادی فرد بود که مسیح این سه وسوسه را رد کرد؛ چرا که
نمی خواست خوراک روحانی (نان آسمانی) مبدل به نان زمینی شود. معجزه، جای
حق انتخاب را بگیرد و مدینه زمینی جای گزین مدینه الهی شود؛ عقل اقلیدسی به
عکس، خواهان تحقق بخشیدن این سه وسوسه است؛ زیرا به محض اینکه این سه
وسوسه تحقق یافت، سوسیالیزمی که همراه با بی ایمانی است، مستقر می شود و
آزادی راستین از انسان سلب می شود.

شایگان هم ظهور اندیشه اتوپیایی را همراه یک هبوط همگانی در
بشر می دیده است و در جایی دیگر، در ترسیم ویژگی های اتوپیایی
کمونیستی می نویسد: «… غرض، تحقق یافتن جامعه ای است که در آن
نه مسئولیتی هست، نه دردی، نه هوشیاری و حق انتخابی…».

از زمان نوشته شدن مدینه فاضله افلاطون تا کنون، اندیشه اتوپیک،
بخش جدایی ناپذیر اندیشه غربی به شمار می رود و در دوره های گوناگون
به شکل های مختلف ظهور پیدا کرده است تا حدی که می توان گفت
دوره های تاریخی با «اتوپی» آغاز شده است. مثلاً قرون وسطا با رؤیای
«شهر خدای» سنت آگوستن آغاز می شود و اگرچه شکل دینی می گیرد
و تعارضی آشکار با مدینه فاضله این جهانی را می آغازد، ولی خود در دور
باطل رایج گرفتار می آید و تعارض و دوگانگی و پارادوکسی اساسی را به
دنیای مسیحیت قرون وسطایی وارد می کند. در نهایت نیز به فروپاشی
کامل و انفعال مسیحیت در دوره رنسانس می انجامد. این دوگانگی،
همان تعارض یونانیت زمینی و مسیحیت آسمانی است و اشتباه
اندیشمندان مسیحی قرون وسطا این بود که با گسترش دادن
فرآورده های فکری یونان، یونانیت را به رسمیت شناختند و با دنیاگرایی
یونانی کنار آمدند.

یونانیت و مسیحیت، هرگز به سازش کامل نمی رسند و این تناقض
دیرینه، مبدأ بی قراری و جهش تفکر غربی می شود و این جمع میان دو
اندیشه دنیامحور و خدامحور همان اشتباهی است که در صورت غفلت،
ممکن است دامن گیر جامعه اسلامی و نوپای ما نیز بشود. آمیختن
بی حساب و کتاب غرب با فرهنگ خودی و ایمانی و انفعال در برابر آن،
تناقض هایی را وارد اندیشه دینی می کند که در نهایت به ضرر جامعه
ایمانی خواهد بود. (آن چنانکه نگاه سطحی نسبت به غرب و
فرآورده هایش در دوره به اصطلاح سازندگی، تعارض آشکار میان
فرهنگ دینی و غربی را خیلی زود نمایان ساخت که البته این فرهنگ
دینی بود که مظلوم واقع شد).

در دوره جدید (پس از رنسانس) واقعه ای رخ دارد که اتوپیایی بودن
این دوران را معنای جدی تری بخشید و آن اینکه بشر غربی، بالاخره
پس از قرن ها جدال درونی و بیرونی میان آسمان و زمین (آفاق معنوی و
اثیر خاکی) خواهش های مادی و رؤیای جاوید کردن زمین را برگزید و
اتوپی هایی که در این دوره نگاشته شد، در این باره معنایی تازه و جدی
یافت.

«اتوپیا» تامس مور، «آتلانتیس جدید» فرانسیس بیکن، «شهر
خورشید» کامپانلا و… نمونه هایی هستند که جهت گیری روح زمانه خود
را بازمی شناسانند. در این پژوهش، درصدد بررسی تک تک آنها نیستیم،
ولی بسیار کوتاه، ویژگی های مشترک اتوپی ها را بیان می کنیم:

۱. «در اتوپی، خدا، غایب است و دین جایگاهی ندارد…؛ زیرا در
حقیقت دین، به عجز و فقر ذاتی معتقد بود و اتوپی که عهده دار برکنار
داشتن بشر از هرگونه احساس عجز و ترس است، با حقیقت دین بیگانه
می ماند و بر آن حجاب غفلت می کشد».

۲. از اهل مدینه اتوپی، تفکر اختیار سلب می شود تا بار گناه
سرپیچی را هیچ گاه بر دوش خود احساس نکنند. پس سرپیچی از نظام
اتوپی مجاز نیست؛ اهالی، منحل در مدینه اند و فرصت خلوت ندارند.

۳. موقعیت ویژه جغرافیایی اتوپی ها، فضای خیالی و بریدگی را
تداعی می کند یا جزیره محاط در دریاها و اقیانوس های آرام و ساکت
است و مردم آن از بیم موج و گرداب های هراسناک در شب تاریک
بی خبرند یا اگر جزیره نیست، آنچنان از بقیه سرزمین ها جداست که اهل
آن تماسی با خارج ندارند. در «آتلانتیس جدید» فرانسیس بیکن، فقط
اهل علم که حکام مدینه اند و در مرکز شهر در جایی به نام «خانه
سلیمان» منزل دارند، می توانند برای پژوهش های علمی از جزیره خارج
شوند.

۴. اتوپی از نظر زمان دورافتاده است و در رؤیای بی تاریخی به
سرمی برد تا از رنج خودآگاهی تاریخی نیز در امان باشد.

۵. طرح معماری اتوپی ها شبیه به هم است و نظام معماری مناسب
اتوپی به گونه ای است که براساس آن، تعلق فرد نسبت به مدینه آنچنان
مستحکم باشد که درباره مسائل آن چون و چرا نکند و امتیاز موجب تنبه
و تفکر نگردد و انحلال کامل حاصل شود.

غرب، تا وقتی به صورت فرهنگ و تفکر بود، پارادوکس های ذاتی
خویش را آشکار نمی ساخت و خود را آنچنان مطلق نشان می داد که
اندیشه ها و فرهنگ های دیگر را به انفعال می کشاند، ولی از همان
نخستین سال های انقلاب صنعتی که آغاز تبلور غرب به شکل تمدنی
است، تعارض ها و تضادها آغاز شد (که در بخش های بعدی اشاره خواهد
شد.) باید گفت نوع بشر پس از شکل گیری ساختارهای تمدنی و عواقب
آن میان آنچه در ذهن خود به عنوان آرمان شهر پرورانده بودند و آنچه به
صورت واقعیت محقق شده بود، تضاد جدی دید و رفته رفته در دوره
مارکس، اتوپی مفهومی منفی به خود گرفت.

در دوره اخیر نیز به ضد اتوپی هایی همچون «دنیای مشهور» نو
آلدوکس هاکسلی و «۱۹۸۴» جورج اورول انجامید که چهره ای مخوف از
آینده را به نمایش گذاردند. نهیلیسم، پست مدرنیسم، تعارض های
سیاسی و اجتماعی و… همه از نتایج این تضاد و شکافند؛ شکافی که روز
به روز و لحظه به لحظه خود را بیشتر و بهتر می نمایاند.

اعتماد عمومی، سنگ بنای یک تمدن است و این اعتماد در اثر
خوش بینی نسبت به غایت آن تمدن که به صورت اتوپی ظهور می کند،
به وجود می آید و وقتی این خوش بینی جای خود را به ترس و اضطراب
عمومی داد، تمدن فرومی پاشد. تمدن های پیشین همین گونه به وجود
آمده و همین گونه از میان رفته اند.

تمدن مدرن نیز از تمدن های پیشین مستثنا نیست، ولی تفاوت
بسیار مهمی یا به عبارت دیگر، شاخصه ای در تمدن غرب هست که
فروپاشی آن را به تأخیر انداخته و آن چیزی نیست جز جادوی
رسانه های مدرن که تبلور اساسی آن در سینما و تلویزیون است.
بی اعتمادی به تمدن غرب، دیرزمانی است که به وجود آمده، ولی با یاری
رسانه های تصویری، تخدیری که از خوش بینی های گذشته نسبت به
آینده وجود داشت و اکنون ندارد، جبران می شود. وانگهی خواهیم دید که
این تخدیر رسانه ای و غفلت بشر از حقیقت و وضعیت خویش، بسیار
شدیدتر از گذشته است. همچنین باید بدانیم که این تصور سطحی و
ساده انگارانه که مثلاً تلویزیون را یک وسیله سرگرمی صرف می داند و
تصورها و توجیه هایی این گونه، مورد تشکیک قرار می گیرد.

تلویزیون، برای تمدن غرب، وسیله سرگرمی صرف نیست، بلکه
ماندگاری غرب، بسته به حکومت او بر اذهان بشر است که با یاری
همین رسانه های تصویری به دست می آید. باید گفت تأمل درباره
اندیشه اتوپیایی و نسبت آن با غرب، بی دلیل نیست؛ زیرا ذات و ماهیت
تمدن غرب که با رؤیای بهشت خاکی و بشر ساخته، آمیخته است، در
این دوره با آنتن های تلویزیونی، ارتباطی چند بعدی دارد. فروید
می گفت: «بعضی از انواع رؤیاها، گریز از واقعیت است و اتوپی، گریز از
تاریخ و دار ابتلا است.» شاید اگر فروید زنده بود و امپراتوری رسانه ای
غرب و تأثیرات آن را می دید، می گفت: اتوپی، گریز از تاریخ و ابتلا و
مسئولیت و خودآگاهی بود و اکنون رسانه، همه آن کارکردها را برای بشر
غربی دارد. پس نتیجه می گیریم که کارکرد رسانه همان کارکرد اتوپی در
ذهن انسان است. خود او می گوید:

بشر در تمدن، بی آرام و نامراد است و نارسی سیستم [یعنی خلسه و غفلت از
حقیقت خود]. او نمی تواند رشد پیدا کند و باید به رؤیایی در بی تاریخی و بی اندیشه
از مرگ پناه ببرد.

رسانه و به ویژه فیلم ها و کارتون ها، رؤیای بشر مدرن را می سازد؛
رؤیایی که او را نه فقط از دنیایی که در آن زندگی می کند، بلکه از خود جدا
می سازد تا با شخصیت هایی که ارباب رسانه ها می سازند،
هم ذات پنداری کند. نسبت رسانه های تکنولوژیک و اندیشه اتوپیایی
غرب را در دو محور خلاصه می کنیم: رسانه، اتوپی می سازد و رسانه،
کارکرد اتوپیایی دارد.

۱. رسانه، اتوپی می سازد: بشر در ذهن خود، اتوپی بهشت آرمانی و
زمینی را پرورانده بود، ولی در دوران کنونی، آنچه نصیبش شد، به دوزخ
بیشتر شباهت دارد تا بهشت. این شرایط، پایه های تمدن غرب را به
مخاطره می اندازد و حافظان وضع موجود و سرمایه داران را به چالش
وامی دارد. بنابراین، اربابان سرمایه داری که همان صاحبان رسانه ها
هستند، برای کنترل ذهنیت بشر، بهشت های رؤیایی خلق می کنند.
کافی است به تاریخ سینما نظری بیفکنیم تا شمار زیادی از آثار
سینمایی را بیابید که برای بشر، بهشت می آفریدند. حتی در همین
فرآورده های چند سال اخیر هالیوود و رسانه های تلویزیونی غرب هم
می توان این شیوه را بررسی کرد. فیلم هایی که شهرهای بسیار پیشرفته
زیر دریا را نمایش می دهد، فیلم سینمایی کارتونی آتلانتیس و
کارتون های بی شماری که بعضی از آنها در سیمای کودک خودمان
نمایش داده شده و می شود؛ همین سریالی که به نام در اعماق دریا از
شبکه دو پخش می شود که آدم های زیر دریایی به دنبال آتلانتیس
هستند، شهرهایی فضایی و زندگی های بسیار مدرن کرات دیگر،
کارتون هایی مثل هرکول و فیلم هایی که آینده را به نمایش می گذارند،
همه نمونه هایی از این اندیشه اند.

فیلم های هالیوودی مربوط به آینده بسیار زیرکانه ساخته می شوند؛
زیرا به ظاهر مثلاً نسبت به آلو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.