پاورپوینت کامل روحانیت کاتولیک و کارکرد مشروعیت بخشی و عدم مشروعیت بخشی ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روحانیت کاتولیک و کارکرد مشروعیت بخشی و عدم مشروعیت بخشی ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روحانیت کاتولیک و کارکرد مشروعیت بخشی و عدم مشروعیت بخشی ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل روحانیت کاتولیک و کارکرد مشروعیت بخشی و عدم مشروعیت بخشی ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

۵

اگر این عبارت ماکس وبر را بپذیریم که کار ویژه های روحانی
عبارتند از: ۱ – فهماندن آئین خود به دیگران ۲ – دفاع عقیدتی در برابر ادیان و
مذاهب رقیب ۳ – تعیین محدوده امور دینی از غیردینی ۴ – تعبیر و تفسیر متون دینی
۵ – جلوگیری از سرد شدن مردم نسبت به دین ۶ – هدایت و ارشاد مذهبی براساس این
کارویژه ها اگرچه در ظاهر برای روحانیت کارویژه و کارکرد سیاسی لحاظ نشده است
ولی می توان مدعی شد که هر یک از کار ویژه های روحانی در دنیای سیاست کارآمد
سیاسی پنهانی خواهد داشت و دارد.

از آنجایی که روحانیت نماینده، حاملان و عاملان دین هستند و
چون برای دین کارکردهای آشکار و پنهان مسلمی را لحاظ کرده اند. پس می توان مدعی
شد که بسیاری از کارکردهای روحانیت همان کار ویژه های دین یا مذهب خواهد بود و
این می تواند برای روحانیت همه ادیان باشد نه فقط روحانیت کاتولیک یا شیعی.

کارکردهای روحانیت به اعتبار کارکرد دین و مذهب در دو دسته
قرار می گیرد.

الف ـ کارکردهای آشکار (اعم از عام و سیاسی) که خود به دو
دسته: ۱.کارکرد آشکار ولی عام (مانند وساطت بین انسان و خدا که در شیعه به عهده
امام معصوم علیه السلام است ولی در کاتولیک به عهده حواریون و پاپ ها می باشد)،
نشر احکام، بخشایش الهی، تقدس بخشی، تعیین مناصب مذهبی، قضاوت، موعظه و ارشاد.

۲. کارکرد آشکار ولی سیاسی عبارتند از نظارت بر اعمال
پادشاه، تطهیر دربار، صحه گذاری روحانی بر نظم سیاسی، حق تائید یا خلع شاهان،
مشروعیت بخشی نظام سیاسی، حق تکفیر سلطان یا حاکم، بطور خلاصه کارکردهای آشکار
روحانیت یکبار تحت عنوان منبع مشروعیت سازی سیاسی نظام با محورهایی چون حامی
نظم اجتماعی، سیاسی حامی ثبات سیاسی و حامی وحدت اجتماعی قابل بحث و بررسی است
و یکبار هم باعنوان منبع بحران مشروعیت با محورهایی همچون نقاد نظم موجود ـ
مشوق و محرک برای تحولات سیاسی ـ عاملی برای شکاف های اجتماعی و سیاسی.

ب ـ کارکردهای پنهان یعنی کار ویژه هایی که منظور نظر
بانیان نبوده و در آغاز به تصور کسی در نمی آمده و فقط در تحولات بعدی بروز
می کند و کشف آن نیز مستلزم تأمل خاص است.

روحانیت کاتولیک در سده میانه میلادی کار ویژه ها و
کارکردهای سیاسی آشکار و پنهانی از خود، بروز و ظهور داده بود که امروزه هم
خواستار آن فرصت بود و در امید احیای آن روز زندگی می کند. برای به نمایش
گذاشتن آن کارکردها به چالش هایی که کارکردهای سیاسی روحانیت کاتولیک را دچار
نوسان کرد در ادامه اشاره خواهیم داشت؛ چالش هایی که کارکردهای سیاسی روحانیت
کاتولیک را دچار نوسان کرد عبارتند از: ۱ – جنبش یا اصلاح مذهبی ۲ – انقلاب
فرانسه.

۱. جنبش یا اصلاح مذهبی: نخستین چالش برای روحانیت کاتولیک
اصلاح مذهبی بود که در قرن ۱۶ میلادی توسط کالون در آلمان و لوتر در سوئیس بر
ضد دستگاه پاپی و حاکم بر جهان مسیحیت اتفاق افتاد. این حادثه، مرجعیت انحصاری
دینی را که از سده های نخست مسیحی بدست کلیسا و روحانیت کلیسا سپرده بود گرفت
آنهم مرجعیت انحصاری که در حوزه دین، فقط، متوقف نشده بود و به حوزه حکومت،
دولت و سیاست و تمامی امور دنیوی تسری داده شده بود و مدعی بود که از جانب
خداوند و به نمایندگی او سلطه بر جهان دارد و فقط پاپ و کلیسا هستند که
می توانند به حکومت و پادشاهان مشروعیت ببخشند یا مشروعیت را از آنان بگیرند. و
به عبارتی، نهاد کلیسا خود را تنها نماینده خدا و مسیح و تنها مفسر و تنها مجری
دین و دیانت و ناظر بر آموزش و اعمال و افکار دینی دینداران و مؤمنان ملاک و
معیار انحصاری درستی و نادرستی افکار و رفتار دین ورزان می دانست.

اما اصلاح و رفرم مذهبی به عنوان اولین چالش جدی و شکننده توانست مرجعیت تمام
عیار روحانیت کاتولیک را بشکند یعنی یکی از کارکردهای سیاسی روحانیت کاتولیک
یعنی مشروعیت بخشی و عدم مشروعیت بخشی حکومت توسط لوتر از بین رفت چون لوتر پاپ
را فاسد، ظالم و دنیاپرست خواند و قدرت بلامنازع او را نامشروع اعلام کرد او تا
آنجا پیش رفت که اعلام کرد، رستگاری برای کسانی میسر است که از حکومت پاپ
سرپیچی کنند.

با عنایت به موارد و مصادیق این دو (لوتر در اصلاح دینی و کاتولیک ها) در مطالب
و خواسته های سلبی و ایجابی ذیل در وهله اوّل شاید بتوان گفت که این موارد
ارتباط وثیقی با کارکردهای سیاسی روحانیت نداشته و ندارد اما با کمی تأمل
می توان به کارکردهای سیاسی مورد نظر رسید.

خواسته های سلبی و ایجابی بانیان اصلاح دینیخواسته های
سلبی و ایجابی روحانیت کاتولیکی و اربابان کلیسا

۱ـ لغو غسل تعمید۱ – غسل تعمید

۲ـ نفی اعتبار عقل (عقل و وحی در تعارض باهمند)۲ –
اعتبار عقل

۳ـ انکار حق انحصاری تفسیر کتاب مقدس۳ – حق انحصاری تفسیر کتاب مقدس

۴ـ نفی تمایز بین روحانیان و مردم عادی۴ – تمایز
گذاشتن بین روحانیان و مردم عادی

۵ـ خودکشیشی۵ – نفی خود کشیشی

۶ـ نفی آمرزشنامه ه۶ – آمرزشنامه ها

۷ـ عدم پذیرش قانون منع ازدواج کشیشان۷ – منع
ازدواج کشیشان

۸ـ نهی از زیارت اماکن مقدس۸ – زیارت اماکن مقدس

۹ـ برداشتن منع ازدواج مسیحیان با غیر مسیحیان۹ –
منع ازدواج مسیحیان با غیر مسیحیان

۱۰ـ برداشتن شمایل قدیسان از کلیس۱۰ – گذاشتن
شمایل قدیسان در کلیسا

۱۱ـ وحی بودن کتاب مقدس۱۱ – وحی نبود عهد جدید (چون
اناجیل چهارگانه بعده۱۲ـ وحدت اقانیم ثلاثهتوسط حواریون دیکته و نوشته
شده است.)

۱۳ـ لغو غسل تعمید۱۲ – عدم وحدت اقانیم ثلاثه

۱۴ـ نفی اعتبار عقل۱۳ – غسل تعمید

۱۵ـ مرجعیت انحصاری کتاب مقدس۱۴ – اعتبار عقل

۱۶ـ نفی مرجعیت کلیسا و پاپ۱۵ – نفی مرجعیت انحصاری
کتاب مقدس

۱۶ – مرجعیت کلیسا و پاپ

در باب مرجعیت کلیسا توجه به این نکته قابل اهمیت است که در
مذهب کاتولیک در طی تاریخ این اعتقاد وجود داشت که کلیسا مکان حضور دائمی
روح القدس است و بدین ترتیب مسئله تقدس کلیسا برخلاف سایر شاخه های مسیحیت برای
کاتولیک ها از اهمیتی کلیدی برخوردار بود تا اینکه در قرن بیستم با برگزاری
دومین شورای واتیکان از این اصل عدول شد و کلیسا محل تجمع «بندگان خدا» خوانده
شد. اگرچه کلیسا عبور از «مکان حضور دائمی روح القدس» محل تجمع بندگان خدا در
شورای واتیکان دو خوانده شد اما این نکته همیشه یکی از اصول اعتقادی کاتولیک ها
باقی مانده است که خداوند عشق و رحمت خود را از طریق خدمتگزاران روحانی کلیسا
متجلی می کند.

۲. انقلاب فرانسه: انقلاب فرانسه در ابتدا رقیب و دشمن کلیسای کاتولیک نبود و
با آن مقابله نداشت که هیچ بلکه روحانیان بلند مرتبه با اشراف و روحانیان پایین
مرتبه با افرادی که فاقد هر گونه امتیازی بودند پیمان داشتند فلذا نمایندگان
آنها تشکلی را تحت عنوان مجمع ملی در سال ۱۷۸۹ در ورسای ایجاد کردند، این مجمع
خود را تنها نماینده ملت اعلام کرده بود … ولی چون مردم در مجمع ملی، حاکم
بودند دو مرجعیت یک حاکم یا حکومت مطلقه به سرآمد و ساعت دموکراسی زنگ می زد
بدین صورت انقلاب ابتدا با عمل خشونت آمیز توده های هدف دار تحت شعار آزادی،
برابری و برادری ظهور یافت که هر یک از این شعارها خواسته های سلبی و ایجابی ای
را به همراه داشت. بهرحال شورش مردم و آشوب زندان باستیل در ۱۴ جولای ۱۷۸۹ لوئی
شانزدهم را مجبور کرد که انقلاب را مشروع و استقلال مجمع ملی را به رسمیت
بشناسد، در نهایت شورش توده های روستایی در کاخ ییلاقی، ترس و وحشت را گسترش
داد، و الغای همه حقوق فئودالی به دست مجمع های مُهری بر فروپاشی رژیم گذشته
بود. (یعنی حکومت های مطلقه قبل از انقلاب کبیر فرانسه)

این امر را برای اعلامیه حقوق بشر و حقوق مدنی در ۲۶ آگوست
۱۷۸۹ براساس مدل آمریکایی سال ۱۷۷۶ هموار کرد و روحانیت کاتولیک نیز نقشی
سازنده در این اعلامیه داشت اما تنها بعد از اینکه شاه در پنجم یا ششم اکتبر
۱۷۸۹ مجبور به ترک ورسای و رفتن به پاریس شد، مجمع ملی توانست تصمیمات انقلابی
علیه کلیسا که بزرگ ترین، قدرتمندترین و ثروتمندترین مجمع در نظام قدیم بود
اتحاد کند. در این زمان بود که دارایی های کلیسای ملی، درآمدهای روحانیان محدود
وسوسه ها و فرقه های دینی منحل شدند. و در عوض تشکیلات مدنی متشکل از روحانیان
ایجاد شد و این تشکیلات مقرر ساخت که روحانیان را همه شهروندان جامعه انتخاب
کنند، و اسقف را مسئولان دولتی منصوب کنند و همچنین برای اسقف مقرر کرد که یک
مجمع مشورتی از کشیشان و مردم عادی تشکیل داد. هدف این حرکت انقلابی هر چه بود
موجب شد که روحانیان مقاومت زیادی را ایجاد کنند و چون روحانیان حاضر نشدند که
سوگند وفاداری به تشکیلات مدنی یاد کنند بر این اساس نه تنها اغلب یا همگی آنها
مناصب خود را از دست دادند بلکه از میان قربانیان قتل عام سپتامبر ۱۷۹۲ که
تعدادشان به روایتی ۱۴ هزار نفر بود، تقریبا ۳۰۰ نفر کشیش بودند.

در مقابل چنین اتفاقی که در فرانسه به وقوع پیوسته بود. پاپ
پیوس ششم، تشکیلات مدنی سال ۱۷۹۱ را نا معتبر دانست و با اشاره به الهام الهی
«فلسفه نفرت انگیز حقوق بشر» به ویژه آزادی انتخاب دینی اندیشه، مطبوعات و
برابری همه انسان ها را انکار کرد فلذا روابط دیپلماتیک میان فرانسه و مقر پاپ
قطع شد. ولی در سال ۱۷۹۸ بعد از اینکه نیروهای نظامی فرانسه وارد رم شدند پاپ
پیوس ششم عزل و برخلاف میل خود به فرانسه برده شد و کلیسای کاتولیک رُمی دشمن
بزرگ تحول انقلابی قلمداد شد.

خلاصه کلام اینکه کلیسای کاتولیک مهم ترین قربانی انقلاب
ملی شد و کلیسا قدرت عرفی خود را که تعلیم و تربیت، بیمارستان ها و مراقبت از
فقرا را در بر می گرفت، و نیز دارایی های بی شمار خود، بخش قابل ملاحظه ای از
روحانیان خود را (از طریق مهاجرت، اعدام و تبعید) از دست داد. به جای فرهنگی که
کلیسا و روحانیان بر آن حاکم بودند، نوعی فرهنگ سکولار و عرفی جانشین شد. یعنی
ـ فهرست حقوق بشر جایگزین اعتقاد نامه مسیحی و قوانین دولتی جایگزین قانون
کلیسایی شد.

ـ پرچم فرانسه جایگزین صلیب و دفتر ثبت مدنی جایگزین تعمید،
ازدواج و تدفین مسیحی شد. معلمان جایگزین کشیش ها شدند.

ـ نام های وطن پرستانه جایگزین نام های محله ها، شهرها، و
خیابان هایی شد که نام های دینی داشتند.

ـ احترام به شهدای قهرمان جایگزین احترام به قدیسان و سرود
ملی فرانسه جایگزین سرود افتتاحیه، مسیحی شد.

ـ اخلاق روشن فکرانه و ارزش های بورژوایی و انسجام اجتماعی
جایگزین اخلاق مسیحی شد.

با همه این وجود باز هم کلیسا و روحانیت کاتولیک مستحیل نشده و به صورتی خاص به
احیا را خود پرداختند. برخی از کاتولیک با اینکه انقلاب فرانسه را با ویژگی
شیطانی و ضد دینی اش می شناسند ولی معتقدند چون خداوند به وسیله آن می خواهد
فرانسویان را، که از دین حقیقی دور شده اند، کیفر دهد، و آنان را بیازماید تا
به سوی او بازآیند پس از این رو انقلاب بیشتر محصول خداوند است تا آدمیان.

با توجه به دو چالش پیش گفته شده، آنچه معلوم گردید ترک برداشتن صلاحیت ویژه
پاپ و کلیسا و کشیشان یا روحانیت کاتولیکی بود. بنابراین سئوالی که مطرح
می گردد این است که آیا وقتی پاپ و دیگر روحانیون کاتولیک «روحانی» هستند ـ چون
به لحاظ اعتقادی پاپ و کلیسا و کشیشان از ذات و صلاحیت ویژه ای برخوردارند و
بطور مشخص از روح القدس سرشارند؛ آیا این روحانی بودن باعث تفاوت و تمایز
می گردد و به دیگر سخن آیا مقام معنوی و فوق بشری پاپ و نهاد تحت امر او
بالملازمه نسبت به دیگر مردمان (اعم از بی سواد و باسواد) افضل و ارجح بوده و
رستگاری آنان قطعی بوده تنها راه رستگاری مردم نیز توسل و تکیه بر جلب رضایت
اینان شمرده می شده است آیا بعد از این چالش ها مثلاً بعد از اینکه لوتر و دیگر
رهبران اصلاح مذهبی این تفاوت و تمایز بین روحانیان و توده مردم دیندار را
انکار کردند آیا امروزه روحانیت کاتولیک باز تعریفی از خود ارائه کرده است؟ آیا
این کارکردها (مشروعیت بخشی …) در دستگاه پاپی جدید و روحانیت کاتولیک در عصر
حاضر بطور کلی از بین رفته است و گرایش کامل در این زمینه به وجود آمده است؟

برای یافتن پاسخ سئوال فوق لازم است که به فرایندی توجه کرد
و آن اینکه براساس شواهد تاریخی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.