پاورپوینت کامل اخلاق اسلامی; مفاهیم و بنیادها ۵۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
4 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اخلاق اسلامی; مفاهیم و بنیادها ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اخلاق اسلامی; مفاهیم و بنیادها ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اخلاق اسلامی; مفاهیم و بنیادها ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

۱ـ لذّت و سعادت

ابن سینا در تعریف لذّت(۱) گفته است: «ادراک و وجدان، وصول چیزی است که برای ادراک کننده و واجد آن ، کمال و خیر باشد و البته آن ادراک نسبت به شی ء باید از همان جهتی باشد که برای ادراک کننده کمال و خیر است؛ یعنی اگر انسان داشتن شیئی را دریابد اما به کمال و خیر بودن آن نسبت به خود توجه نداشته باشد، از داشتن و ادراک آن لذّت نمی برد». این تعریف از تعریف مشهور – که «لذّت ادراک ملایم است» ـ دقیق تر می باشد؛ بنابراین در مقابل تعریف لذّت، این تعریف اَلَم و درد است که «ادراک و وجدان وصول چیزی که برای درک کننده آفت و شر باشد».

سعادت نوعی خاص از لذّت است که برای موجود عاقل حاصل می شود. در سعادت، لذّت ناشی از ادراک و وجدان کمالات و خیر عقلی برای ذات عاقل است و به همین جهت برخی گفته اند «سعادت خیری است که به حرکت ارادی نفسانی حاصل می شود».

۲ـ ابعاد و سطوح وجود انسان

به رغم اختلافاتی که براساس مبانی فلسفی مشائی، اشراقی و صدرایی درباره چگونگی صورت نفس و نحوه ارتباط آن با بدن وجود دارد، اصل ارتباط حقیقی نفس با ماده ثانیه ای که آن را قبول کرده، مورد اتفاق است. ارتباط تکوینی و حقیقی نفس ناطقه با نفس حیوانی و نباتی و ابعاد عنصری و جسمانی، بدن انسان را به صورت موجود واحدی در آورده که از ابعاد و سطوح مختلفی برخوردار است و متناسب با هر یک از آن ابعاد به خیر یا شر، لذّت یا اَلَم، سعادت یا شقاوت و کمال یا نقصی خاص نائل می شود. ابعاد حیوانی انسان که ادراک حسی، خیالی و وهمی دارند و براساس برخی از مبانی فلسفی دارای تجرد برزخی می باشند، علاوه بر خیر و کمال از آگاهی، لذّت و اَلَم متناسب با آن ادراک ها برخوردارند. نفس ناطقه انسانی نیز بر همین قیاس، کمال و خیر ویژه خود را دارد و چون کمال و خیر آن عقلی است، به تناسب بهره مندی و یا محرومیت از آن کمال و خیر نیز به سعادت و یا شقاوت نائل می گردد.

۳ـ تزاحم ها و کشمکش های درونی انسان

هر مرتبه از وجود انسان در محدوده معرفت و آگاهی خود خیر و کمال خویش را اختیار می کند و این مسئله همواره صحنه نفس را هنگامه تزاحم ها و کشمکش های گوناگون می سازد. نفس حیوانی با ادراکات حسی و خیالی، لذتهای مناسب خود را جستجو کرده و با قوه شهوت در پی کسب آن لذتها برآمده و با قوه غضب در جهت رفع موانع آنها اقدام می کند. نفس ناطقه، که مرتبه عالیه وجود انسانی است، کمال و خیر ویژه خود را برگزیده و سعادت خود را جستجو می کند. نفس ناطقه به لحاظ ذات عقلی خود در بدو تکوین در مرتبه عقل هیولایی و بالقوه است و کمالات عقلی در آن به تدریج به فعلیت می رسد. در مراحل تکوین حیات انسانی نفس حیوانی و قوای مربوط به آن قبل از نفس انسانی به فعلیت می رسند و احتمال اینکه قوای عملی حیوانی، یعنی شهوت و غصب در برخی مراتب براساس ادراکات خیالی و وهمی و بدون رعایت مصالح عقلی، افعال خود را برگزینند، وجود دارد. اگر انسان در این مرتبه باقی بماند عقل نظری او به تدریج اسیر خواسته های حیوانی آن می شود که «کم من عقل اسیر تحت هوی امیر»(۲)، چه بسیار عقلی که فرمانبردار هواست.

علم تهذیب اخلاق این تزاحم ها و کشمکش ها را شناسایی کرده و خیر و کمالی را که تأمین کننده سعادت انسان است با عنوان فضیلت معرفی می کند و از سوی دیگر، خصوصیات را که مانع تحقق کمالات انسانی و موجب شقاوت نفس می شود با عنوان رذیلت مشخص می سازد. بنابراین، فضائل اوصافی نفسانی هستند که کمال و خیر نفس بوده و موجب تحقق سعادت می باشند و رذائل، اوصافی هستند که نقص و شر بوده و باعث شقاوت می شوند.

۴ـ فضیلت و ملکه نفسانی

فضائلی که سعادت انسانی را تأمین می کند و همچنین رذائلی که به شقاوت او منجر می شوند، اوصاف کمال یا نقصی نیستند که در وقتی خاص حاضر شده و عملی خاص را انجام داده و به سرعت زائل و نابود می شوند؛ زیرا سعادت، خیر و کمالی نیست که در بخشی محدود از زندگی حضور داشته باشد، چنانکه ارسطو نیز در تعریف سعادت به این نکته توجه داده است.(۳) سعادت هنگامی تأمین می شود که فضائل در نفس قرار و استمرار داشته باشد؛ یعنی به صورت اوصاف و هیأت های مستقر و دائمی نفس در آیند. اوصاف و هیات هایی که در مقطعی گذرا عارض نفس می گردند حال خوانده می شوند و اوصاف و هیأت هایی که قرار و استمرار داشته باشند، ملکه نامیده می شود. فضیلت یا رذیلت، صفت همان هیأت مستقر در نفس است به اعتبار نسبتی که با نفس صاحب هیأت از جهت کمال و یا نقص آن دارد؛ بنابراین فضائل و رذائلی که منشأ سعادت و شقاوت آدمی می شوند دو نوع از ملکات نفسانی هستند.

۵ـ اجناس فضائل

ملکات نفسانی به اعتبارات مختلف تقسیماتی را می پذیرند. تقسیم آنها به فضائل و رذائل به اعتبار نسبتی است که با نفس ناطقه از جهت کمال و یا نقص آن پیدا می کنند. ملکات و از جمله فضائل به لحاظ نسبتی که با ساحت ها و ابعاد و شئون مختلف انسان پیدا می کنند تقسیمات گوناگونی می یابند. از جمله این تقسیمات، تقسیم به اعتبار اجناس قوای انسانی و امهات آنهاست. انسان به لحاظ نفس ناطقه خود دارای دو عقل نظری و عملی است؛ با عقل نظری حقایق امور را ادراک می کند و با عقل عملی به تدبیر امور بر وفق عقل می پردازد. آدمی به لحاظ نفس حیوانی خود دو قوه شهوت و غضب دارد. حیوان با این دو قوه نفع و ضرری را که با قوای حسی، خیالی و وهمی خود ادراک می کند جلب یا دفع می کند. عملکرد این دو قوه هنگامی که در عرصه حیات انسانی تحت تدبیر عقل عملی قرار می گیرد ملکات و فضائل خاصی را به دنبال می آورد. عالمان علم اخلاق از فضائلی که مربوط به عقل نظری و عقل عملی و همچنین مربوط به شهوت و غضب است به عنوان امهات و یا اجناس فضائل یاد کرده اند. آنان فضیلت عقل نظری را حکمت، فضیلت عقل عملی را عدالت، فضیلت قوه غضبی را شجاعت و فضیلت قوه شهوی را عفت می نامند.

۶ـ نفس ملکی، سَبُعی و بَهیمی

نفس انسانی را به لحاظ مراتب و یا قوای مختلف آن با نام های گوناگونی می نامند؛ نفس انسان به اعتبار قوه ناطقه و قدرت عقلانی آن نفس ملکی نامیده می شود و به اعتبار قوه غضب نفس سَبُعی و به اعتبار قوه شهوت نفس بَهیمی خوانده می شود. دو فضیلت حکمت و عدالت مربوط به نفس ملکی است. فضیلت شجاعت از نفس سَبُعی است، مشروط به آنکه تحت تدبیر نفس ملکی قرار گرفته و سعادت آن را دنبال کند و فضیلت عفت نیز بر همین قیاس مربوط به نفس بهیمی است.

نفوس و قوای آنها و نیز ملکات و فضائل آنها در طول یکدیگرند. نفس ملکی و دو فضیلت حکمت و عدالت بر نفس سَبُعی و بَهیمی و دو فضیلت شجاعت و عفت تقدم دارند. انسان از طریق قوه غضبی به تربیت قوه شهوی پرداخته و ملکه عفت را در آن می پرورد و همچنین با نظارت نفس ملکی و به کمک قوه عقلانی، کمال قوه غضبی و فضیلت آن را که همان شجاعت است پدید می آورد.

۷ـ نفس امّاره ،لوّامه و مطمئنه

با اقتباس از آیات قرآنی، نفس ملکی را نفس مطمئنه و نفس سَبُعی را نفس لوامه و نفس بهیمی را نفس اماره نامیده اند. خواجه نصیر الدین طوسی در تعریف این سه آورده است: «نفس اماره به ارتکاب شهوات فرماید و بر آن اصرار نماید و نفس لوامه بعد از ملابست آنچه مقتضای نقصان بود به ندامت و ملامت، آن اقدام را در چشم بصیرت قبیح گرداند و نفس مطمئنه جز به فعل جمیل و اثر مرضی راضی نشود. پس هر کس ایثار فعل جمیل کند اگر قوه شهوانی با او مساعدت نکند استعانت باید بر او جست به غضب که مهیج حمیت بود تا او را قهر و کسر کند.(۴) و مثل این سه نفس، قدمای حکما چون مثل سه حیوان مختلف نهاده اند فرشته ای و سگی و خوکی تا هر کدام غالب شود حکم، او را بُوَد و بعضی گفته اند مَثَل مردم با این سه نفس چون مَثَل انسانی بُوَد راکب بهیمه ای به قریه ای که سگی یا یوزی با او راکب بوده، در طلب صید بیرون آید. اگر حکم، مردم را بُوَد، هم چارپای هم سَبُع را بر وجه اعتدال استعمال کند و شرط استراحت ایشان و خویش به وق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.