پاورپوینت کامل رنگ خدا و زبان سینمای ایران ۶۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رنگ خدا و زبان سینمای ایران ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رنگ خدا و زبان سینمای ایران ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رنگ خدا و زبان سینمای ایران ۶۷ اسلاید در PowerPoint :
۳۷
اشاره:
«رنگ خدا» ساخته «مجید مجیدی» از جمله آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران است، فیلمی که با پیوند زدن مضمونی لطیف و معنوی به فرم و ساختاری جذاب و بدیع و بیانی سهل و ممتنع در داخل و خارج از کشور بر مخاطبانی وسیع تأثیری عمیق نهاد، که رنگ خدا را به خاطره زیبا بدل کرد.
بی تردید، تحلیل آثاری از این دست، مشمول مرور ایام نمی شود، به ویژه از قلم منتقدانی از آن سوی مرزها به ارزش های زیبایی شناختی و جهان معنایی فیلم پرداخته اند. آنچه از پی می آید مقاله ای است که درمجله پرآوازه العربی کویت – شماره ۵۳۰ منتشر شده است.
سینمای ملی ایران به همراه دو سینمای ملی دیگر در خاورمیانه یک مثلث را تشکیل می دهد. آن دو سینمای ترکیه و مصر است. بسترهای فرهنگی و وضعیت تاریخی هر سه مشابه است و حتی کیفیت مشکلات اجتماعی و سیاسی و چالش های ایدئولوژیک این هر سه، پیوند قرابت محکمی دارند.
اما سینمای ایران نسبت به آن دو برجسته تر است؛ چرا که به رغم شرایط و اوضاع واقعی ای که کم و بیش با دو خواهرش مشابه است، توانسته است به لطف مواهب فردی، نیروهای درون خود را شکوفا و بالنده کند. اینان در یافته اند چگونه به جای این که نیروهای خود را در چالش های ایدئولوژیکی مصرف کنند که ثمره اش تنها کارهای تبلیغاتی تهی و عاری از هنر است، به درون شخصیت جمعی ملت خود بنگرند.
زمانی که به درون نگریستند، هنرمندان فرهیخته و برگزیده این سینما، گنجینه های سرشار از زیبایی جادویی را در سنت ملت و ارتباط آن با فرد، کشف کردند.
اینان هر بار که در این میراث خود غوطه ور شدند، دریافت هایشان، برجستگی فردی اشان را که به شیوه خاص شناخته می شود آشکار کرد. به تعبیر اوسکار وایلر، شیوه، خود انسان است و معنای این سخن آن است که هنرمند راستین، شیوه خاص خود را نوآوری می کند. به این ترتیب این سینماگران حجمی از آزادی را که در دنیای داخلی گسترده اشان از آن برخوردارند کشف کردند و در پی آن دست به نوآوری زدند.
فیلم های برگزیده سینمای ایران با صداقت و گرما و سادگی مهیج خود، به پرده های باز جهان راه یافته و ژرفای دل بینندگان را لرزانده است. جوایز فراوان دریافت کرده و نمایش سراهای شهرهای بزرگ جهان به رویش گشوده شده و شرکت های بزرگ پخش فیلم خواهان گرفتن امتیاز پخش این فیلم ها شده اند؛ منتقدان بزرگ به گونه ای بی سابقه، به سرودن قصیده مدح برای بهترین تولیدات این سینمای نزدیک، همسایه، گرم و صادق مشغول شده اند.
چه کسی باور می کرد که حلقه های موفقیت باورنکردنی سینمای ایران در دهه نود این گونه جوشان و جاری و تکرار شود و غربیان و صاحب نظران شرقی را یکجا حیرت زده کند؟ منتقد لس آنجلس تایمز، کوهن توماس این جوشش را تعبیر این حقیقت می داند که سینمای امروز ایران (۲۰۰۳ م) از پرنشاط ترین و پویاترین و قابل توجه ترین سینماهای جهان است.
این حجم از موفقیت درنگاه اول برای یک سینمای خاورمیانه ای اصلاً باورکردنی نیست و دو ضلع دیگر این مثلث یعنی سینمای مصر و سینمای ترکیه هرگز به چنین جایگاهی دست نیافته اند. مطالعه و کاوش غالب فیلم های این سینما عوامل عینی و واقعی را نشان می دهد که می تواند آنچه را که در دهه نود به نام معجزه سینمای ایران نامیده شده تفسیر کند.
جایزه پشت سر جایزه … از انجمن منتقدان بوستون و لندن و سانتیاگو و… و دریافت جایزه بزرگ جشنواره سینمای مونترال، که فیلم ممتاز مجید مجیدی یعنی رنگ خدا – که در سال های ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ به نمایش درآمده بدان دست یافته است.
رنگ خدا
عنوان فیلمرنگ خد آهنگی دینی دارد و مستقیم از آیه ۱۳۸ سوره بقرهصبغه الله و من احسن من الله صبغه و نحن له عابدون برگرفته شده است.
این احساس دینی سبب شد تا راجر ابرت سخن خود را در مراسم آغاز نمایش این فیلم با بسم الله الرحمن الرحیم شروع کند. وی در باره این فیلم می گوید: شک نیست که نویسنده و کارگردان این فیلم (که عنوان آمریکایی آن رنگ بهشت است- مجید مجیدی، برخلاف بسیاری از کسانی که به هنر دینی معروفند و هدفشان تنها تبلیغ برای یک دیدگاه و بی توجهی به دیدگاه های دیگر است، از اعماق دل خود احساس می کند که کارش، تقرب صادقانه به خدا است. فیلم مجیدی رو به سوی بالا دارد و نه راست و چپ.
استیفان هلدن در نگاهی مشابه ابرت در ۲۵ سپتامبر ۱۹۹۹ در نیویورک تایمز می نویسد: این فیلم در حد بالاترین درجه وضوحی که یک فیلم ممکن است بدان برسد، نشان می دهد که دارای رسالتی دینی است، اما تجربه ای ژرف از تأمل در جهان طبیعی را در اختیار ما قرار می دهد… فیلم رنگ خدا گوهری دیگر است که از سرچشمه ای واحد، یعنی از یکی از پویاترین سینماهای ملی جهان به ما عرضه شده است.
من برآنم که منتقدان سینمایی غرب، در سینمای جدید ایران به سرچشمه معنوی ای دست یافته اند که در سینمای غرب خبری از آن نیست. از این رو است که پیام های دینی و معنوی نهفته در فیلم های این سینما را به جشن نشسته اند. من به عنوان منتقدی که فرهنگ و پرورش خاورمیانه ای دارد و با میراث ملل خاورمیانه مرتبط است، دراین شیفتگی و شگفت زدگی نسبت به کیفیت با منتقدان غربی هم داستان هستم. من همواره گفته ام، هنرکیفیت است و نه چیستی. پیام نهفته در کار هنری هم در چگونگی آن است. من هم مانند منتقدان غربی شیفته کیفیت ساخت فیلم های جدید ایرانی هستم که سادگی اعجاز گونه ای دارد و لی در عین حال فریبنده است؛ زیرا سادگی اش، آدم را به این توهم می اندازد که به راحتی می توان مانند آن را ساخت.
درسال ۱۹۸۲ فیلم راه ایلماز جونیه از کشور ترکیه در جشنواره سینمایی کن ، شاخه طلایی را از آن خود کرد. این اتفاق پس از هفت سال از دست یافتن تنها فیلم خاورمیانه ای به این مقام ، یعنی فیلم وقایع سال های آتش اخضر حامینا روی داد. موفقیت فیلم راه هم با سادگی اش به شرایط ایدئولوژیک و سیاسی ای برمی گشت که به موفقیت آن کمک کرد. اما زمانی که این فیلم در ایالات متحده روی پرده های سینما رفت، با استقبال محدودی مواجه شد و فروش آن از ۲۵۰ هزار دلار بالاتر نرفت.
اما این تاریخ یعنی ۱۹۸۲ گویی آغاز پایان عصر فیلم هایی بود که در چارچوب نزاع های ایدئولوژیک تنفس می کنند.
درسال ۱۹۸۳ (۱۳۶۱ ش) موءسسه سینمایی فارابی در تهران تأسیس شد تا در زمینه زیر ساخت های قوی سینمایی در ایران سرمایه گذاری کند. این موءسسه ۱۴ استودیوی مجهز را راه اندازی کرد و وضعیت نمایش نیمه دهه هفتاد را دوباره احیا کرد که ۶۰۰ سینمای فعال سالانه پذیرای صد میلیون تماشاگر بودند.
اما رویکرد و اهتمام اصلی این موءسسه جدید، گشودن فرصت برای سینماگران بود تا عمق مواهب و استعدادهای خود را در تعامل با حکایات و داستان های فرهنگ عامه کشف کنند و کاری به ایدئولوژی ها و نزاع حامیان محافظه کاران و اعتدالگرایان نداشته باشند.
در خطی موازی با سینمای ایران، سینمای ملی چین هم از حدود نیمه دهه هشتاد، پس از رهایی از نزاع های ایدئولوژیک طولانی به راه افتاد و محصول آن فیلم های درخشانی بود که تصویری صادقانه از حکایات ساده زندگی روزمره مردم ارائه می داد؛ درست مثل سینمای اروپای شرقی و اتحاد شوروی در سایه سانسور و سرکوب. در آن دوره هم سینماگران شوروی و اروپای شرقی، با رها کردن نگاه ایدئولوژیک، آثاری را تولید کردند که به توده های ملل دنیا رسید. آنان از سینمای سیاست زده تهی از ذوق و هنر فاصله گرفتند. سیاست زدگی آفتی است که در چهار دهه گذشته سینماهای ملی خاورمیانه را نابود کرده است.
این راز اعجاز سینمای ایران در دهه گذشته است؛ سینمایی که در سال ۲۰۰۰ یکصد سالگی اش را جشن گرفت.
ارزیابی من این است که راز جوهری این معجزه، رها کردن ایدئولوژی و چالش های ایدئولوژیک و خلوص در هنری است که زبان ملت است. به صراحت بگویم که اگر کنار گذاشتن ایدئولوژی، این همه زیبایی را به ما عرضه می دارد، پس من به آن خوشامد می گویم.
زبان حال من و همه منتقدان شیفته غربی این است که چه نیازی به فیلم های چپ و راست تهی از هنر و زیبایی داریم؟ !
فروش یعنی قبول
فیلم رنگ خدا در ایالات متحده آمریکا از راه فروش در حدود فقط سی سینما حدود دو میلیون دلار به دست آورد. با توجه به قیمت ناچیز بلیت آن، این مبلغ، برای هر سینمای خاورمیانه ای و بسیاری از سینماهای دیگر به جز فیلم تایوانی آنجلی که اسکار سال ۲۰۰۰ را گرفت بی سابقه است.
این، گامی به پیش است. فیلم قبلی مجید مجیدی- بچه های آسمان- هم نامزد بهترین فیلم خارجی اسکار شده بود و در آمریکا فروشی نزدیک به فیلم جدیدش داشته است. فیلم بدوک مجیدی هم توجه جشنواره ۱۹۹۲ کن را به خود جلب کرده و بازار آمریکا را به روی خود گشوده بود.
معنای این مبلغ فروش برای رنگ خدا این است که شمار قابل توجهی از تماشاگران آمریکایی آن را دیده اند. آنان کسانی هستند که تا چند سال پیش به مشاهده هر فیلم خارجی ای هرچند همراه با زیرنویس و یا دوبلاژ به لهجه آمریکایی بی رغبت بودند. یکی از آنان سیسلی دکستر از نیویورک است که در مارس سال ۲۰۰۰ این نامه را از طریق اینترنت منتشر کرد: نهایت تلاش تان را برای تماشای این فیلم بکنید. از شما خواهش می کنیم این فیلم را ببینید. نقش های آن به طرز شگفت آوری درخشان و طبیعی است. من به یاد ندارم در هیچ فیلمی ،کودکی به زیبایی محمد نقش خود را بازی کرده باشد. حتی یک لحظه هم بازی او بر مسیر داستان تحمیل نشده است.
فیلمبرداری اش دلرباست. من مطمئنم کسی که پیش از دیدن این فیلم به ایران سفر نکرده باشد، از دیدن این همه زیبایی، غافلگیر خواهد شد. این فیلم از زاویه ای معین درون مایه ای به شدت نمادگرا(سمبلیک) دارد و با آنکه دارای پیامی دینی از نگره اسلامی است، اما شما می توانید در این فیلم رنگ معنویت خاص خود را بیابید و یا چه بسا کشف کنید که نیاز حیاتی به رنگ معنویت دارد. اگر برای شما اهمیت داشته باشد می گویم که من زنی از نیویورک هستم که به شدت شک گرا وبدبینم و همه چیز را به تمسخر می گیرم، اما همراه دختر جوانم که هنوز به بدبینی دچار نشده است، عاشق این فیلم شده ایم و امیدواریم یک بار دیگر این فیلم را ببینیم. از این رو به طور جدی از شما می خواهم این فیلم را ببینید تا معدل موفقیت تجاری آن بالا رود و ما باز هم چنین فیلم هایی را شاهد باشیم.
قانونی سازی انفعال ها
پس از اولین باری که این فیلم را دیدم از خود پرسیدم. آیا احساس کردی که در این فیلم هیچ بازیگری وجود داشته
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 